چرایی و چگونگی
عملیات گازانبری غرب - ۱
اینکه معلمان، بازنشستگان، کارگران، کشاورزان و گروههای اجتماعی مشابه، با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند، بر کسی پوشیده نیست. عیبی هم ندارد، بلکه بجا و مبتنی بر حق هم هست که دغدغهها و مشکلات خود را به گوش مسئولان برسانند و انتظار تدبیر و چاره جویی در حد مقدورات را داشته باشند. اصلا شان نزول مدیریت و مسئولیت، رسیدگی به مشکلات مردم بهویژه طبقات متوسط و پایین بهعنوان ولینعمت مسئولان است.
در عین حال چند سؤال و ابهام در این میان وجود دارد. نخست اینکه آیا نسبت به مشکلات باید رویکرد جزیرهای و صرفا صنفی داشت، یا اینکه در کنار طرح مطالبات صنفی، نباید از منافع و مصالح کلان ملی غفلت کرد؟ به عبارت دیگر باید مراقب بود با دمیدن در مشکلات صنفی و مطالبه اختصاص بودجه و منابع - که نوعا کمیاب و محدود هم هستند- نقض غرض نشود و برآیند مسیر چارهجویی، موجب مشکلات جدید (مثل تولید نقدینگی و تورم جدید و...) که دود آن در چشم همه می رود، نشود.
دوم؛ آیا تنها راه طرح مطالبات و مشکلات، تجمعات بیدر و پیکر خیابانی است که هیچکس مسئولیت راهاندازی و اتفاقات متن و حاشیه آن را بهعهده نمیگیرد، یا روشهای مدنیتر، مفیدتر و کمهزینهتر هم وجود دارد؟ مسئولیت انحراف این تجمعات و موجسواری دشمنان کلیت ملت ایران با کیست؟ آیا هزینههای هنگفت این موج سواری، جز از جیب ملت ایران پرداخت میشود؟
سوم؛ مشکلات اقتصادی، یکشبه نازل نشدهاند. بلکه خروجی مدیریت «ائتلاف اشرافی غربگرا» در طول هشت سال گذشته، در بسیاری از حوزهها، همین ناکارآمدی و انباشت و افزایش چالشها بوده است. با این وجود، آیا عجیب نیست که ناگهان در همین سه ماه ابتدایی تشکیل دولت جدید، حجم گسترهای از تجمعات به بهانههای مختلف، ساماندهی و تحریک و تشویق میشود و سپس با "مطالبه دزدی" توسط غربگرایان و ضد انقلاب، تبدیل به اغتشاش و ناامنی میشود یا خرج تکرار این گزاره القایی میشود که «هیچ چارهای نیست، باید مقابل آمریکا کوتاه آمد»؟!
در واقع وسط این هیاهو، آنچه گم می شود، سوء مدیریت فاحش اشرافیت غربگرا و حواله دادن علت مشکلات به منطق عقلایی «مقاومت ایران بر سر حقوق خود در برابر زیادهخواهی غرب» است. و حال آنکه هدر دادن انبوه منابع و فرصتهای موجود در کنار اصرار بر خود تحریمی، اصالتا به همین مدیریت قاصر و مقصر بر میگردد که با کارکرد خود، به حربه کُند شده تحریم، ضریب چند برابر داده است.
شاید یک تحلیل درباره موج تجمعات، این باشد که حجم مشکلات صنفی به حد انباشت رسیده و سرریز شده است، چنانکه مدیر معدوم کانال آمدنیوز فاش کرده بود انگیزه حمایت طیف متبوعش از انتخاب روحانی، تشدید ناکارآمدی و رساندن کشور به نقطه جوش بوده است(!)
اما تحلیل دیگری هم که تناقضی با تحلیل قبلی ندارد، این است که اردوگاه سیاسی بانی وضعیت موجود، هنوز ماموریتش را تمام و کمال انجام نداده و بنابراین مامور و مجبور است فاز دوم را پس از شکست در رساندن ایران به نقطه بیثباتی در دولت قبل، به اجرا بگذارد. کارشناسان و اهل فن میدانند که برجام، یک توافق صرف نبود، بلکه آغاز روند برجامیزاسیون برای به تحلیل بردن توانمندی های ایران بود. این روند هر چند خسارت های اقتصادی و دیپلماتیک و فرهنگی و امنیتی بسیاری به کشور ما زد، اما با تدابیر رهبر انقلاب، غیرت و همت برخی مدیران دلسوز، استقامت ملت، نتوانست برنامه «مهار ایران قوی» را در مقابل آمریکا به اجرا بگذارد.
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
چرایی و چگونگی
عملیات گازانبری غرب - ۲
به شهادت کارشناسان غربی، ایران امروز در برابر آمریکا، به مراتب قویتر از ایران 8 سال قبل است و اغلب معادلات منطقه ای نه با نظر آمریکا، بلکه معطوف به اراده ایران پیش میرود.
ایران همچنین در همین چند ماه اخیر توانست با عبور از حصارهای تحریمی، در پیمان های منطقهای نقشآفرینی کند، قراردادهای اقتصادی متعدد منعقد یا تدارک کند، صادرات نفتی و غیرنفتی را به شکل چشمگیر افزایش دهد و بخشی از طلبهای ارزی خود از کشورها را وصول کند. در این روند بخشی از کسری های خزانه به شکل رو به رشدی در حال جبران شدن است. همچنین، ایران از یک سال قبل، با ابتکار عمل مجلس و تایید شورای عالی امنیت ملی، برخی محدودیتهای یکطرفه برجامی را متوقف، و به توسعه برنامه هستهای شتاب بخشیده است.
روی کار آمدن دولت جدید و انسجام قوای سهگانه، طبیعتاً میتواند موجب جهش در توانمندی و کارآمدی حاکمیتی شود. روند مثبت رویدادهای داخلی و خارجی، همچنان که کابوسی برای غرب است، اسباب سرشکستگی غربگرایان و ابطال گزارههای دروغین آنهاست.
این طیف با خود فکر میکنند اگر ملت و دولت ایران، بتوانند رشتههای دست و پاگیر «تحریف» و «خودتحریمی» را پاره کنند و از گردنه دشوار برخی چالشها در چند ماه پیش رو عبور کنند، موفقیتهای بزرگتری در سال جدید پیش روی شان خواهد بود. و در این صورت، هیچ پشمی به کلاه غرب و غربگرایان نمیماند.
بنابراین، ترفندی که تدارک کردهاند، عملیاتی کردن برخی مینهای کار گذاشته در زمین اقتصاد، پیش از جابهجایی دولت است. این نقشه با کمک رسانههای زنجیرهای در شایعه پردازی و تولید ترس و التهاب و بیاعتمادی و ناامیدی عملیاتی میشود.
آمریکاییها بارها تأکید کردهاند برجام (و برجامیزاسیون، شرطیسازی، تحریف و تحمیق مبتنی بر آن) دستاوردی طلایی در مهار ایران بود؛ و خروج طلبکارانه از آن - به امید به زانو درآمدن ملت و حاکمیت ایران در برابر «فشار حداکثری»- جز به رفتار تهاجمی و پیشرو حریف ختم نشد.
آنها اکنون پای میز مذاکره، دست پایین را دارند. آمریکا به اعتبار خیانت و عهدشکنی خود، پشت میز مذاکرات تحقیر میشود و همه دنیا هم حق را به ایران میدهند که بدون گرفتن تضمین معتبر، انتفاع واقعی و پایدار از وعده لغو تحریمها، و راستیآزمایی وعدههای جدید، اجازه بازگشت آمریکا و دسترسی به مکانیسم ماشه برجام را ندهد.
در مقابل نقشه غرب و پادوهای آنها این است: اول، فضاسازی در رسانههای غربی علیه تیم مذاکرهکننده ایران مبنی بر اینکه دنبال توافق و حل مسئله نیست. دوم، سوار شدن روی موج مشکلات صنفی و معیشتی و تولید فشار خیابانی از داخل، برای مجبور کردن ایران به تسلیم در مذاکرات، در ازای وعدههای هیچ و پوچ که نتیجه آن میتواند تشدید فشارهای اقتصادی در آینده باشد. این دو خط، به مثابه دو لبه یک قیچی در عملیات گازانبری دشمن عمل میکنند و متأسفانه، طیف اشرافیت آلوده و غربگرا در هر دو حوزه، در خدمت دشمن عمل میکند، بلکه حتی گرانیگاه این قیچی است. هدف اصلی از تحریک تجمعات و اعتراضات - در پوشش مطالبات غالباً به حق صنوف مختلف- ضربهزدن به خود ملت ایران است.
♦️روزنامه کیهان
@IMANI_mohammad
.
خائن در اندرونی خانه!
♦️سر برخی سیاسیون چگونه کلاه رفت؟ کسانی آنها را دوره کرده و مشورت می دادند که اسم ایرانی داشتند، اما آمریکایی تر از هر آمریکایی فکر می کردند.
🔹یکی اش علی واعظ، عضو گروه آمریکایی "بحران" (با هیئت امنایی جرج سوروس) که اواخر آذر ۱۳۹۲ به تهران سفر، و با مرحوم هاشمی گفت و گو کرد. گروه بحران، چند ماه قبل از توافق، متنی تقریبا مشابه متن دیکته شده برجام را منتشر کرده!
♦️واعظ قبلا با ارگان سیا (رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی)، بیبیسی و رویتر همکاری داشت. او اکنون در حالی که آمریکا، برجام را زیر پا گذاشته (نقض دو چندان حقوق ایران)، وقیح تر از خود آمریکایی ها مدعی شده:
🔹"اگر صاحبخانه [!] زد زیر قرارداد و شما را بیرون کرد، تقضیر بر گردن اوست. اما اگر شما در عین تخلیه منزل، زدید شیشه ها را شکستید، یخچال و گاز را درب و داغان کردید، و در کوچه ایستادید و گفتید تا یک قرارداد رهن به شما تحویل داده نشود، تکان نمی خورید، دیگر فقط صاحبخانه مقصر نیست"!
♦️از مامور و مزدور نشاندار دشمن توقعی نیست، اما چه کسانی این ماموران را تا اندرونی برخی سیاستمداران ما (امثال هاشمی و روحانی و خاتمی و ظریف و...) بردند؟!
@IMANI_mohammad
باربا صندوق خواران !
🔹"باربا پاپا عوض میشه"! شخصیت های خیالی انیمیشن"باربا پاپا" در وقت ضرورت، با گفتن مشابه این جمله، تغییر قیافه داده و به شکل دیگری در می آمدند.
♦️در عالم واقعیت هم، کاسبان سیاست بازی را می شناسیم که در دولت قبل، مرتکب فساد ۱۱ هزار میلیارد تومانی "صندوق ذخیره فرهنگیان" شدند، اما حالا با اعتماد به نفس و بدون هیچ خجالتی، ژست دفاع از حقوق معلمان و فرهنگیان را گرفته اند!
🔹بله، "باربا صندوق خواران"، خیلی راحت اموال فرهنگیان و معلمان را بالا کشیدند، اما راحت تر از آن، عوض شدند به "باربا طرفداران معلمان و فرهنگیان"!!
♦️آفتاب پرست هم به سرعت و مهارت اینها نمی تواند رنگ عوض کند؛ و از جایگاه متهم فساد، به جایگاه شاکی و طلبکار سُر بخورد!
@IMANI_mohammad
.
♦️این نقشه آبی (نشانه موفقیت ایران در مهار کرونا) را در عناوین مهم رسانه های بیگانه و نشریات غربگرا پیدا نمی کنید. چون ماموریت آنها، ناتوان نمایی ایران است و نه توانمندی دولت-ملت ایران! آنها دوست دارند ایران، روی خط قرمز و نارنجی بحران سیر کند، نه خط آبی آرامش و ثبات.
🔹به تعبیر اکبر گنجی: "ما كارمندان رسمي پروپاگانداي دولت ترامپ، جانسون، نتانياهو و بن سلمان هستيم. گمان باطل نكنيدكه مامخالف سياسي ومدافع حقوق بشر هستيم. وظيفه ما وحشت افكني است. ما تشنه مرگ و خون مردم ايرانيم. كاري را كه شديدترين تحريمها نتوانست انجام دهد، ما موظفيم با كرونا هراسي انجام دهيم».
@IMANI_mohammad
دو دوزه بازی افراطیون مدعی اصلاحات با لاریجانی
🔹بازی هر چند وقت یک بار غربگرایان و افراطیون مدعی اصلاحات با سوژه «علی لاریجانی»، در نهایت بیصداقتی انجام میشود.
♦️اخیرا نامه محرمانه شورای نگهبان به آقای لاریجانی (درباره دلایل عدم احراز صلاحیت وی در انتخابات ریاست جمهوری) و پاسخ وی به این نامه، در فضای مجازی منتشر شد. گفته میشود منتشرکننده نامه محرمانه و پاسخ آن، همان فرد (سعید. آ / از عناصر فراری مقیم فنلاند) و شبکهای است که پیش از این، فایل صوتی و محرمانه مصاحبه آقای ظریف با مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری را درز داده و منتشر کرده بود.
🔹البته جای سؤال است که نامه محرمانه شورای نگهبان به یک نامزد، چرا و چگونه از رسانههای بیگانه سر در میآورد؟ اما پرسش مهم تر این است که افراطیون غربگرا و مدعیان دروغین اصلاحات و اعتدال، از پنهان شدن پشت سوژه آقای لاریجانی کدام مقاصد را دنبال میکنند؟
♦️آنها همان طیفی هستند که پس از پخش برنامههای روشنگرانهای مثل هویت و کنفرانس برلین و...، در مجلس وقت و کف خیابان شعار میدادند «سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد». لاریجانی ضمنا همان کسی بود که در انتقاد به توافق نامتوازن روحانی با تروئیکای اروپایی در قالب توافقات سعدآباد و پاریس و بروکس (دولت اصلاحات) گفته بود «دُرّ غلتان دادیم و آب نبات گرفتیم».
🔹افراطیون مدعی اعتدال و اصلاحات به همین دلایل، کینه لاریجانی را در دل داشتند او اما به تدریج از میانه دهه 80 احساس کردند میتوانند به لاریجانی نزدیک شده و از ظرفیت وی استفاده کنند.
♦️در چنین فرآیندی بود کهکرباسچی دبیرکل کارگزاران آذر 94 در مصاحبه با شرق، ضمن نام بردن از لاریجانی گفت: "ما بعد از پیروزی در انتخابات 92 روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد".
🔹اگر کرباسچی سال 94 مدعی یارگیری (سربازگیری از امثال لاریجانی) بود، چهار سال بعد، حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران (دبیرکل فعلی حزب) درباره احتمال حمایت انتخاباتی از آقای لاریجانی به روزنامه اعتماد گفت «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم؟ در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط میبندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرط بندی نمیکند. آنها بازارشان را از دست دادهاند».
♦️اما چرایی پنهان شدن طیف مذکور پشت سوژه آقای لاریجانی را باید در ناکامی مطلق این طیف در انتخابات امسال جست و جو کرد. این طیف (از خاتمی و کروبی و جهانگیری و... گرفته تا 16 گروه اصلاحطلب، در انتخابات اخیر از آقای همتی حمایت کردند، اما نتوانستند بیش از ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی (حدود 8 درصد کل آراء ماخوذه) را در مقابل ۱۸.۰۲۱.۹۴۵ رای آقای رئیسی، به خود جلب کنند. این یک آزمون جدی بر سر مقبولیت آنها نزد مردم بود.
🔹در عین حال باید توجه داشت که فارغ از تصمیم شورای نگهبان، بر اساس اغلب نظرسنجیها، آقای لاریجانی هم فاقد رای چشمگیر بود. چنانکه طبق نظرسنجی مرکز افکارسنجی ایسپا (نزدیک به دولت و اصلاحطلبان) که 25 اردیبهشت انجام شد، 7 درصد گفته بودند قطعا و به احتمال زیاد، و 16 درصد تا حدودی احتمال دارد به آقای لاریجانی رای بدهند. آنها هم که اصلا به او رای نمیدادند (رای منفی)، بالای 41 درصد بود.
♦️همچنین اصلاحطلبان متعددی مثل آقای زیباکلام بارها گفتهاند «مردم دیگر به اصلاحطلبان رای نمیدهند. لاریجانی تایید صلاحیت هم میشد، رای نداشت. دلم میخواست از لاریجانی بپرسیم به چه امیدی نامزد شده است؟».
💢روزنامه کیهان
@IMANI_mohammad
♦️بورس از کجا ضربه خورد؟
♦️چگونه احیا میشود؟
🔹روزنامه کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
بورس از کجا ضربه خورد؟
چگونه احیا میشود؟ - ۱
🔹یکی از جفاهایی که برخی مدیران در دولت سابق مرتکب شدند، خلافگویی و خلافنمایی واقعیات بود. وهم و خیال، «واقعیت» جا زده شد و رونماهای اقتصاد آراسته شد، بیآنکه پایههای آن تقویت شود. در شرایطی که زنجیره سوءتدبیرها، تیشه به ریشه اقتصاد میزد، وانمود میشد اقتصاد رونق گرفته است.
🔹یکی از شعبده بازیهای پر هزینه، درباره بورس اتفاق افتاد. قاعده همهجایی بورس این است که رونق یا رکود آن، نسبت مستقیمی با رونق و رکود اقتصادی دارد. اما سال 98، در حالی که اقتصاد ایران به اعتبار معطلی چندین ساله در مذاکرات و برجام، دچار رکود شدید شده بود، بورس هیجانی شد.
🔹دولت با تزریق برخی حمایتها و آراستن بورس، مردم را تشویق میکرد همهچیز خود را به بورس بسپارند؛ و حال آنکه سازوکار بورس و شرکتهای زیرمجموعه آن، فاقد شفافیت لازم بود. دولت میخواست بیآنکه به اقتصاد سامان بدهد، رونق بورس را بازنمایی کند(!)
🔹در اوج رکود اقتصادی، بورس از زمین و سکه و طلا و ارز هم جلو زد و سودآورترین بازارها شد. بخشی از مردم هم بیتوجه به هشدار کارشناسان و براساس دعوتهای پیاپی دولتمردان، به خیال کسب سود بیشتر، اقدام به فروش همه مایملک خود و خرید سهام کردند. حبابی بزرگ شکل گرفت و در عرض یک سال ترکید. آنچه میخوانید، روایتی از این ماجراست:
۱) اظهارنظرهای آقای روحانی و برخی دولتمردان در دو مقطع رشد بورس و سقوط آن، کاملاً متفاوت است. یکی تشویق علیالاطلاق مردم به سرمایهگذاری در بورس است و دومی، پس از آنکه سرمایهگذاران متضرر شدند، دادن هشدار دیرهنگام است.
روحانی حتی ۱۶ مرداد ۹۹ (چند روز قبل از آغاز سقوط بورس) گفته بود: «با شرایطی که بورس نشان می دهد، اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند»!
او حتی پس از شروع ریزش، رفتاری پرخاشگرانه در قبال هشدارها داشت، چنانکه 30 شهریور 1399 گفت «اینکه آمار تورم نشان داد علیرغم مشکلاتی که در اسفند و فروردین داشتیم، تورم ما کاهشی بود ، دومرتبه عصبانی میشوند و میگویند چرا در دنیا همه بدبخت شدند، وضع شما خوب شد؟ خوب شد، چه کار کنیم؟ شما اگر ناراحت هستید، گوش نکنید و راهش این است که در گوشتان یک پنبه بگذارید، این حرفهای خوب را نشنوید. بورس ما خوب شده، عصبانی هستند و میگویند بورس تمام دنیا بههمریخته، چرا بورس ایران خوب است؟».
۲) در نتیجه ورود نقدینگی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی، شاخص بورس تا رقم ۲ میلیون واحد هم صعود کرد. طبق آمار رسمی، بازدهی بورس در ده سال گذشته، (به اعتبار جهش در ابتدای سال 99)، رشد 967 واحدی را نشان میداد. بورس، تبدیل به پرسودترین بازار شده بود؛ حتی بالاتر از بازار سکه، ارز، مسکن، خودرو و سپرده بانکی. این اتفاق خوبی بود، مشروط بر اینکه در خدمت حمایت از تولید درمیآمد.
خبرگزاری دولتی ایرنا تیر ماه 99، در گزارشی درباره رونق بورس نوشته بود: «رشد ۹۶۷ درصدی شاخص بورس در دولت تدبیر و امید نمایان است. شاخص ضریب نفوذ بازار سرمایه از نزدیک به ۶.۵ میلیون نفر در سال ۱۳۹۲، به بیش از ۱۱ میلیون نفر تا پایان فروردین۱۳۹۶ رسید. این عدد در سال ۱۳۹۹ با اجرایی شدن آزادسازی سهام عدالت، به حدود ۶۰ میلیون نفر رسیده است».
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
بورس از کجا ضربه خورد؟
چگونه احیا میشود؟ - ۲
۳) اما روایتهای دیگری هم از واقعیت ماجرا منتشر شده است. خیلیها مانند روزنامه «تعادل» (دو قلوی اقتصادی "اعتماد") معتقدند:
«دولت روحانی پس از تامین مالی از بورس، تیر خلاص را به سرمایه مردم زد. از ابتدای سال ۱۳۹۹ شاخص بورس رو به افزایش بود. شاخص کل از ۵۰۸ هزار واحد در ابتدای ۹۹، به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد در نیمه مرداد افزایش یافت و باعث روی آوردن عده زیادی از مردم به بورس شد. بعد از استقبال قابل توجه مردم، دولت از میانه راه با توجه به منفی شدن تراز اقتصادی و کسری بودجه، اقدام به فروش بخشی از سهام خود کرد.
استقبال مردم و ورود حجم عظیمی از نقدینگی، در صورت برنامهریزی درست و هدایت آن، میتوانست موقعیت مناسبی را در جهت حمایت از تولید فراهم کند؛ اما متأسفانه برنامهریزی نشد... اختلاف بین دو وزارت نفت و اقتصاد که باعث اعلام خبر عدم عرضه دارا دوم شد، و همچنین اختلاف وزارت صمت و اقتصاد بر سر قیمتگذاری دستوری فولاد، به سرعت بر جریان نقدینگی و رفتار سهامداران تأثیر گذاشت و بسیاری را متضررکرد... کار دولت با بازار سرمایه، پس از مرتفع کردن نیازهای مالی، به اتمام رسیده بود و تیر خلاص را به قلب این بازار نشانه رفت، طوری که ریزش تاریخی بی سابقه طی ۵۳ سال گذشته رقم خورد. مجموع تامین مالی دولت در سال ۹۹ از بازار سرمایه، حدود ۲۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است».
۴) از سوی دیگر، آقای همتی رئیس بانک مرکزی روحانی، 30 اردیبهشت امسال در جمع عدهای از مدیران بازار سرمایه خبر داد: «رشد پایه پولی از اول ۹۸ تا بهمن ۹۸، حدود ۱۰ واحد درصد بود؛ اما در بهمن و اسفند ۹۸، به ۲۰ درصد رسید. در بهار ۹۹، معادل ۸۰ هزار میلیارد تومان عرضه مازاد پول ایجاد شد و اقتصاد تاب تحمل چنین نقدینگی فاقد پشتوانهای را نداشت».
او همچنین 26 خرداد 1400 گفت: «باید صادقانه به مردم گفت که دو عامل، باعث افزایش بیرویه شاخص بورس شد. عامل اول، رکود شدید که باعث شده بود همه به دنبال مفری برای ایجاد درآمد باشند. ایجاد انتظارات تورمی شدید و تحریک آن با مطالبی که از زبان حتی برخی اقتصاددانان گفته شد، آتش تهیه این رشد کذایی بود.
عامل دوم، بیتدبیری و کجفهمی برخی دولتمردان از رشد بورس، که بر تحریک روزانه مردم برای سرمایه گذاری در بورس تأکید کردند. شاخص سهام در طول نیمه دوم ۱۳۹۸ و چهار ماه ابتدای ۱۳۹۹، روندی را شروع کرد که با هیچ عامل بنیادی اقتصادی (رشد نقدینگی و نرخ تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و...) سازگاری نداشت و مصداق بارز شکلگیری حباب بود و با ترکیدن آن، زیان سختی به بخش از سرمایهگذاران وارد شد.
دو عامل انتظارات تورمی و دعوت دولت برای ورود به بورس که نوعی حمایت ضمنی (به قول استادان مالی نوعی اختیار معامله ضمنی برای خرید سهام به آخرین قیمت معامله شده) تلقی میشد، به همراه رفتار گلهای در معاملات بازار سهام، میتوانست قیمت سهام را شدیدا و بهصورت حبابی افزایش دهد و انفجار ابرحباب آن بسیار محتمل بود. این، امری مسلّم و اجتنابناپذیر بود... اگر کسی تصور میکرد که ابرحباب بورس نمیترکد، از مطالعه تاریخ حبابها و مطالعه اقتصاد کلان محروم بوده است».
۵) حالا یکبار دیگر نقل قولهای ذکر شده از آقای روحانی در ابتدای این روایت را بخوانید! او حتی 29 اردیبهشت 1400 - روزی که شاخص کل، یکی از سنگینترین ریزشها را شاهد بود و به محدوده یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد سقوط کرده بود- مدعی شد «بازار سرمایه را به اوج رساندیم، حالا یک فراز و نشیبی دارد!
روحانی فقط 17 تیر ماه 1400، یعنی یک ماه مانده به پایان دولتش، حرفی را گفت که باید در ابتدای دعوتش از مردم میگفت: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند، همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاورند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را به هم نزند».
۶) بورس مانند هر بازار دیگری نوسان دارد و نمیتواند فقط سودآور باشد. بورس در عین حال میتواند به جذب نقدینگی سرگردان در خدمت حمایت از تولید کمک کند، مشروط بر اینکه سازوکارهای آن به علاوه سود و زیان واقعی شرکتها شفاف شود، راه دستکاری توسط برخی رندهای بازار مسدود گردد، و ضمنا دولت، نگاه قبلی به این بازار را تغییر دهد.
این تلقی که میشود به موازات زیان سهامداران سود کرد، نگرش خسارتباری است که به اعتماد ضروری مردم به «نهاد دولت» آسیب زد. ضمنا در منطق اقتصادی درست، دولت قرار نیست تضمینکننده سود دائمی سهامداران، از جیب بقیه مردم (به قیمت نابودی آینده) باشد. آنچه برعهده دولت است، برقراری سلامت و شفافیت در سازوکارها در جهت رونق اقتصاد کشور است، چنانکه دادوستدی رشددهنده و «بُرد- بُرد» میان اقتصاد ملی و بورس شکل بگیرد.
@IMANI_mohammad
دیدار مدیران سابق با رهبری
رویدادی عجیب، یا متعارف؟!
🔹یکی از همکاران رسانه ای دفتر رئیس جمهور سابق توییت زده: "حتی اگر از اصل دیدار یک ساعته حسن روحانی با رهبر معظم انقلاب هیچ خبری منتشر نشود، اصل خبر پیام مهمی برای اهالی سیاست دارد".
♦️بر خلاف ادعا، چیز عجیب و غریبی نیست. روحانی که تازه ریاست را واگذار کرده؛ رهبر انقلاب، با آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد و دیگر صاحب منصبان دارای رده های به مراتب پایین تر هم، حتی سال ها بعد از این که دوره مسئولیت آنها تمام شده بود، دیدار می کرده اند؛ مگر این که کسی، کارش به یاغیگری آشکار در کف خیابان کشیده باشد.
🔹چنان دیدار هایی، به خودی خود، فضیلت یا موقعیت و مصونیتی برای چهره های سیاسی ایجاد نمی کند. مالک اشتر و عمار یاسر و محمد ابن ابی بکر، و اشعث بن قیس و ابوموسی اشعری و حتی معاویه و عمرو عاص، بار ها با امیر مومنان (ع) ملاقات کردند. آیا شان و جایگاه این دیدار کنندگان متفاوت، به صرف این دیدار، هم تراز شد و مثلا ابوموسی به جایگاه مالک رسید؟!
♦️ابوسفیان و اُبیّ بن کعب و سعد ابی وقاص وقاص و طلحه و زبیر هم، بارها مثل علی بن ابیطالب (ع) و جناب حمزه و سلمان و ابوذر، با پیامبر (ص) دیدار کرده بودند. علی (ع) و سلمان و ابوذر کجا، و دیگران کجا؟!
🔹آیا ملاقات با پیامبر (ص) برای سلمان و ابوذر، چک سفید امضا برای هر نوع رفتاری بود، یا ملاقات های مکرر طلحه و زبیر و سعد و اُبیّ با حضرت، مایه عاقبت به خیری و نجات شان را فراهم کرد یا این که مایه بستن راه عذر بر آنها شد و در سرانجام کار که صرفا برای پرهیزگاران است، با آنها بر مبنای همین دیدار ها احتجاج خواهد شد؟!
♦️یادآور می شود طیف سیاسیون مدعی اصلاحات و اعتدال، بعد از پایان دوره ریاست آقای روحانی، فضاسازی گسترده ای را درباره سپردن ریاست "مجمع تشخیص مصلحت نظام" به وی راه انداختند که البته راه به جایی (حتی در حد عضویت در "مجمع") نبرد.
🔹جالب این که روحانی در دوران ریاست جمهوری خود -حتی در اواخر ریاست مرحوم هاشمی- از شرکت در جلسات "مجمع" طفره می رفت و عملا اصرار داشت مجمع را کم اهمیت نشان داده و به حاشیه بیاندازد!
@IMANI_mohammad