مجنون المهدی(عج):
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
مجنون المهدی (عج)
علی اکبراعتمادی فر"سلیمانی" :
دوستت دارم امام زمانم
مهدی (عج)جان
#کلاس_درس_مجنون_المهدی_عج_قسمت۱۵۰
اللهم عجل لولیک الفرج
#خطرات_و_خاطرات
《شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند》
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت ، سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت :
مامان میخوام برم جبهه ، مادر گفت : عباسم ، تو عصای دستمی ، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت : امام گفته
مادرش گفت :
اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه
خیلی ها می شناختنش ؛ گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته
اما خودش گفت :
اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست
گفتند :
آقای عباسعلی فتاحی ، تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه ، بزرگترین اشتباهه…بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند
یه روز شهید حسین خرازی گفت :
چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن ، پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود ، قبل از رفتن...
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت :
” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید ، فقط پل رو منفجر کنید و برگردید اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریب چی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریب چی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده ، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند : نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم ، تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد
گفتند :
ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت : حسین ، عباسعلی سنش کمه اما خیلی مَرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم ، رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی ، سر هم نداشت
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت :
این عباسعلیه گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند:
روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
خواهرم ، دخترم ، مادرم ، خاطرات همسنگرشهیدم خواندی ، گریه هم کردی ؛ این یه نمونه اش بود
میدونی ، گردنه ای تومسیرمهران ، ایلام هست ، بنام شهداء ، دهه ی شصت روپارچه ای نوشته بودند :
در این محل ۱۸نفر رزمندگان اسلام بچه های شهرکریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) داراب فارس ، دراین محل سربریده شدندو....
غواص های زنده بگورهم یادتونه ، شهید حمید عارف ، و...شیرعلی سلطانی
به خاطر خون شهدا ، جان عزیزانتون ،
بابی حجابی تون سیلی توصورت امام زمان نزنید ، باحجاب ومومن وسفیرهدایت ظهورباشید ، ارزش حجاب تو کمتر ازخون شهدانیست وتازه یار امام زمانتم میشی ،
امام زمانی
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند
گفتند :به مادرش نگید سر نداره ، وقت تشییع مادر گفت :
صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ،
تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین
گفتن مادر بی خیال ، نمیشه…
مادر گفت :
بخدا قسم نمیذارم
گفتند:
باشه ، ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین
یهو مادر گفت :
نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر ، عراقیها سر عباست رو بریدند
مادر گفت :
پس میخوام عباسمو ببینم…
مادر اومد و کفن رو باز کرد ، شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و بوسه حضرت زینب (س) برگلوی برادرش امام حسین (ع) ) و خم شد رگ های عباس رو بوسید
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم و با ارسال این روایت زیبا تو گروه هاوکانال هاو... همراه با۵ صلوات)
شادی روح پاک شهدا صلوات :
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه
لقمه حرام انسان را دشمن دین میکند همانطور که ٣٠ هزار حرام خوار در روز عاشورا با امام حسین (ع) دشمنی کردند ، لقمه شبهه ناک هم انسان را شبهه افکن در دین میکند
اگر امروز ، مواظب لقمه غذایت نباشی
فردا مجبوری مواظب
حجاب دخترت
غیرت پسرت
حیای همسرت
و ...
باشی
زیرا لُقمه حرام
شروع کننده همه معصیت هاست
هم فحش دادن آسونه . . .
هم احترام گذاشتن
هم هفت خط بودن آسونه
هم یکرنگ و ساده بودن
میدونی چیه؟!
فقط بستگی به ذات خود آدم داره
اللهم عجل لولیک الفرج