eitaa logo
- والقلم ‌-
237 دنبال‌کننده
95 عکس
44 ویدیو
0 فایل
گمشده‌ای‌در‌اعماق‌کتاب‌ها ؛ من؟ دختری دیوانه، ساخته شده از کلمات. یك قلم معمولی همراهِ زاویه دید متفاوت. حتما سنجاقها رو بخون دوستِ عزیز.
مشاهده در ایتا
دانلود
اموزش پرورش ولمون کنه ، خورشید خانم بیخیال نمیشه
مثل دکمه ی بالایی یه پیراهنم که دوختش باز شده و داره میفته ؛ و اونجایی که از صاحب لباس انتظار داره که درستش کنه؛ اون ،تیکه ی اخر دوخت رو هم میکنه و میگه: مهم نیست، این که بود و نبودش فرقی نداره و بدرد نمیخوره.
- والقلم ‌-
•••
روی کاغذ نوشتم ، از غم هامون و درگیریامون ، از صحبتامون ، از چیزایی که نگفتیم ، چیزایی که فراموش کردیم ، چیزایی که اشکمون رو در اورد ، از خوشحالیمون ، امید دادنامون ، ذوق و شوقامون ؛ همه و همه رو نوشتم و سپردمشون به دستِ دریا. باد وزید، موج اومد و کاغذ رو بهم برگردوند؛ جوهر خودکار روش پخش شده بود و برگه خیس شده بود. دیگه خبری از درگیریا و غم ها نبود ،خبری از اشک ها و خوشحالی نبود .. فقط یه برگه بود ، با یه عالمه جوهر پخش شده روش. از همه و همه ی اونا یه خاطره موند عزیزم، یه خاطره ی ابی و سفید. میبینی ؟ ته تهش، از همه ی اینا یه خاطره میمونه ؛ پس سخت نگیر ، بزار بگذره ، بزار زخمشو بزنه ، بزار خوشیش رو بکنه.. اخر اخرش ازهمه و همه‌ش یه خاطره میمونه توی ذهنِ من‌وتو :)
هدایت شده از  - ژیپسوفیلا '
عید قربان آمد و عیدم شده چشمانِ تو ای به قربانِ نگاهت، جانِ من قربانِ تو.
از زمین تا اسمان را میگویم، از شامِ دیشب، لباس معلم سرکلاس، پیامک ایرانسل، قیژ کردن در اتاق، خشک شدن گل های باغچه ی همسایه، گلی شدن کفش برادر، رنگ رژ یک زن عابر، دست خط یک کلاس اولی و هرچیز دیگری که دیده ام و ثبت کرده ام را میگویم تا کسی فرصت نکند دروغی بودنِ « خوبم » را بفهمد. - @Thestysh
حجم احوالات همیشگی ام در اقیانوس هم جا نمیشود چه برسد به گوش های دیگران؛ بابت این است که هر وقت کسی جویای اخبار و احوالم میشود خودم را ادمی نشان میدهم که فاقد افکار و احوال و اخبار است. - @hasra_M/7313
رها شده ام در شعر ها، فانتزی‌ها، کلمات و نقاشی ها و اسیر شده ام میانِ گذر کردن و بخشیدن یا ماندن و از دست ندادن .. دقیقا نمیدانم این ادمیانِ سرد مزاج که هیچ کدام ژرف و سیپدای روحم را نمیفهمند ارزش ماندن و توجه کردن دارند یا نه. - فراری مسلح به قلم
شکست.. ایندفعه بجای دلم، مغزم شکست. دیگه نیازی به درد و دل نیست، من باید از دردای مغز و منطقم با یکی بگم انقدر صدای قلبمو گوش ندادم و احساساتشو سرکوب کردم که حالا هم منطق و عقلم و هم قلبم شکست - @pelak_47
اره ، شبیه ستاره بود. سفید، نورانی، زیبا، خاص ولی دور و دست نیافتنی :) شبیه ماه بود. جذبت میکرد توی خودش؛ شبای تاریکی تو با نورش روشن میکرد و سیاهیا و چاله چوله هاش رو میزاشت برای خودش نه،هیچکس شبیه اون نبود؛ نه ماه و نه ستاره و نه حتی خودش. - @aykaall
تو یك حالِ خوبی، میونِ غم و غصه ها یك خنده ی از ته دلی وسطِ گریه و بغض یك« چیه باز افسرده شدی، نکنه منِ خونت افتاده ای » یدونه از اون ادمایی که با خنده و مسخره بازی مشکلاتو حل میکنن و حال بقیه رو خوب میکنن. تو یك انرژی مثبت بزرگی که تو زندگی هرکسی لازمه - @hashtadiegang