⬆️⬆️⬆️
✅ يكى از مسائل حيرت انگيز داستان كربلا همين خطبه غرّاء و تكان دهنده حضرت زينب كبرى(عليها السلام) است؛ زنى كه ديروز داغ شش برادر و دو فرزند و دهها نفر از بستگان و اصحاب با وفاى پدرش را ديده و اكنون به صورت اسيرى به سوى شام مى رود، بايد چنان پريشان و افسرده حال و ناتوان باشد كه حتى سخن گفتن عادى خويش را فراموش كند. امّا هنگامى كه مى بينيم همچون شيرى مى غرّد و همچون طوفانى سهمگين مى خروشد و سيلى از ملامت و سرزنش را به سوى بى وفايان كوفه سرازير مى سازد و قلوب و عواطف را تسخير مى كند و بذر انقلاب را بر ضدّ حكومت جائر بنى اميّه در سرزمين دلها مى پاشد؛ بر او آفرين و هزاران آفرين مى گوييم و مى دانيم كه او زاده على(عليه السلام) شير خدا و فاطمه(عليها السلام) بانوى بزرگ و شجاع اسلام است.
يكى از حماقت هاى عجيب بنى اميّه همين بود كه پس از قتل و شهادت حسين(عليه السلام) و يارانش، خاندان او را اسير ساختند و سرهاى بريده را در كوى و برزن به نمايش گذاردند، تا پيام عظيم عاشورا را با خود به همه جا ـ تا قلب پايگاه اصلى دشمن ـ ببرند و همه را بيدار كنند و همه جا كربلا شود، و بزرگترين حماسه تاريخ آشكار گردد
📚 ( با کمی تصرف و تلخیص ؛ و حذف منابع )
makarem.ir
#زینب
❓❓#پرسش : حضرت زینب(س) چه مقام و منزلتی در اسلام دارد؟
✍ پاسخ تفصیلی:
✅ حضرت زینب(سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجری در خانه پاک علی و فاطمه(علیهم السلام) متولد شد. البته این دیدگاه مشهور شیعه درباره تاریخ ولادت آن حضرت است و درباره روز و سال ولادت ایشان نظرات تاریخی دیگری نیز وجود دارد.
🔶🔶 وقتی حضرت زینب به دنیا آمد و این خبر به گوش رسول گرامی اسلام رسید، به منزل فاطمه(سلام الله علیها) آمد و فرمود: «دخترم، نوزادت را نزد من بیاور». وقتی او را نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آوردند، رسول خدا او را به سینه مبارک چسباند و صورت بر صورت نوزاد نهاد و باصدای بلند و به شدّت گریست، چنانکه اشک از گونه های مبارکش سرازیر شد.
🔷🔷 و در جواب حضرت زهرا که علت گریه را جویا شد، فرمودند: دخترم فاطمه جان، این دختر به بلاهایی گرفتار آمده و با انواع مصیبت ها و دشواری های جانکاه مواجه خواهد شد... و فرمود: هر که بر مصیبت های این دختر بگرید مانند آن است که بر دو برادرش؛ یعنی حسن و حسین(علیهم السلام) گریسته باشد سپس رسول خدا نام نوزاد را زینب نامید.
1⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
⬆️⬆️⬆️
🔰🔰القاب حضرت زینب(سلام الله علیها)
✅ حضرت زینب(سلام الله علیها)، القاب زیادی دارند از جمله: (عقیله بنی هاشم: بانوی خردمند بنی هاشم). ؛ (کَعبَهُ الرّزایا: قبله رنجها)؛ (نائِبَهُ الزَهراء(سلام الله علیها): جانشین و نماینده حضرت زهرا)؛ (نائِبَهُ الحُسَین(علیهم السلام): جانشین و نماینده امام حسین) ؛ (مَلیکَهُ الدُنیا)؛ (عالِمَهُ غَیرَ مُعَلِّمَه: دانای بی آموزگار)؛ (فَهِمَه غَیرَ مُفَهِّمَه: فهمیده بدون فهماننده)؛ (عَدیلَهُ الخامِس مِن اَهلِ الکَساء: همتای پنجمین نفر از اهل کساء)؛ (کَفیلَهُ السَجّاد: سرپرست امام سجاد(علیه السلام)؛ (سِرُّ أبیها: راز پدرش امام علی(علیه السلام)؛ (الصِدِّیقَهُ الصُغری: صدیقه کوچک)؛ (عابِدهُ آلِ عَلى: پارسای خاندان امام علی(علیه السلام)؛ (بَطِلَهُ کَربَلاء: قهرمان کربلا)؛ (عَظیمَهُ بَلواها: بانویی که امتحانش بزرگ بود)؛ (الباکِیة: بانوی گریان)؛ (سَلیلهُ الزَهراء: خلاصه حضرت زهرا)؛ (امینه اللّه: امانت دار الهی)؛ (آیَهُ مِن آیاتِ اللّه: نشانه ای از نشانه های خدا)؛ (مَظلُومَهُ وَحِیدَه: ستمدیده تنها)؛ (صابِرَهُ مُحتَسِبَه: صبور برای خداوند).
🔶🔶او به دلیل اینکه مصایب فراوان دید، «امّ المصائب» ناميده شد؛ مصيبت درگذشت جدّش پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله)، مصيبت درگذشت مادرش زهرا(سلام الله عليها) و رنجهاى او، محنتهاى پدرش امير مؤمنان على(عليه السلام) و مصيبت كشته شدن او، محنت و شهادت برادرش حسن(عليه السلام) و مصيبت بزرگ شهادت برادرش حسين(عليه السلام) را از ابتدا تا انتها، شاهد بود و از كربلا به اسارت برده شد.
2⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
⬆️⬆️⬆️
🔰🔰 فضایل و مناقب ایشان
✅ آن حضرت در زمره بافضيلت ترينِ زنان جهان، دارای جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برترى عقل، استوارى قلب، فصاحت زبان و بلاغت بيان بود و این، از سخنرانى در كوفه و شام كه گويى از زبان پدرش امير مؤمنان(عليه السلام) ايراد مى گرديد دانسته مى شود، و نيز از احتجاج بر يزيد و ابن زياد، آنگونه كه آنها را خاموش ساخت، تا آن جا كه به بدگويى و ناسزا گفتن و مسخره كردن و دشنام دادن كه سلاح افراد ناتوان از دليل آوردن است پناه بردند و از زينب كبری(سلام الله عليها) شگفت نيست كه اين گونه باشد؛ چرا كه او شاخه اى از شاخه هاى درخت پاك [رسالت] است.
🔶🔶 او در وقار و شخصیت همچون خدیجه(سلام الله عليها) در حیاء و عفّت، مانند مادرش فاطمه(سلام الله عليها) در شیوایی و رسایی بیان، چون پدرش علی(علیه السلام) در حلم و صبر انقلابی همانند برادرش حسن(علیه السلام) و در شجاعت و قوّت قلب مانند برادرش حسین(علیه السلام) بود.
🔶🔶 حضرت زینب(سلام الله عليها) هم از نظر سن و هم از نظر مقام و فضيلت، برتر از خواهرش ام كلثوم و بلكه مى توان گفت پس از مادرش فاطمه و جدّه اش خديجه شريف ترين و بزرگترين زنان اسلام بوده است.
🔶🔶 زندگانى پر ماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه هاى بليغ و رساى او در طول مسافرت كربلا، كوفه و شام و زهد و عبادت و ساير خصال عالى او بهترين گواه اين مُدّعاست.
🔶🔶 او تربیت شده خاندان وحی بود. به كوچك و بزرگ احترام میگذاشت و هیچ گاه چهره ترش نمیكرد. همیشه در سلام كردن [به بانوان و محرمان] پیش دستی میكرد و در مقابل مهمان از جا بر میخاست و مقام او را ارج مینهاد. با اینكه عبداللّه بن جعفر از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، كنیز و غلام و... داشت؛ امّا زینب(سلام الله عليها) در كارهای خانه آنان را یاری میداد و جویای احوالشان میشد تا اگر مشكلی دارند، آن را برطرف سازد.
🔶🔶 روزى حضرت زينب(سلام الله عليها) در محضر دو برادرش حسن و حسين(عليهما السلام) نشسته بود. آنها درباره بعضى از گفتار رسول خدا(صلى الله عليه و آله) با هم گفت وگو مى كردند. در اين هنگام، حضرت زينب(سلام الله عليها) به دنبال سخنان برادرانش، نكات جالب و زيبايى را بيان فرمود. پس از تمام شدن نكات و توضيحات حضرت زينب(سلام الله عليها)، امام حسن(عليه السلام) به خواهرش فرمود: «إِنَّكِ حَقّاً مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مِنْ مَعْدَنِ الرِّسالَةِ»؛ (به راستى كه تو از درخت نبوّت و معدن رسالت هستی). براى اثبات نبوغ آن بزرگوار، شاهدى گوياتر از نقل خطبه مشهور حضرت زهرا(سلام الله عليها) وجود ندارد.؛ چرا كه ايشان در آن زمان بيش از پنج سال نداشته است!
🔶🔶 حضرت زينب(سلام الله عليها) وارث خاندانى بود كه سرسخت ترين دشمن آنان «يزيد» درباره شان گفته است: «إِنَّ هؤُلاءِ وَرَثوُا الْعِلْمَ وَالْفَصاحَةَ وَ زَقُّوا الْعِلْمَ زَقّاً»؛ (اينان خاندانى هستند كه فصاحت و دانش را از پيامبر(صلى الله عليه و آله) به ارث برده اند و آن را همراه شيرخوارگى از پستان مادر می مكند).
🔶🔶زینب کبری(سلام الله عليها) همچون مادرش فاطمه(علیها السلام) نمازش را اوّل وقت به جا میآورد و در انجام آن بسیار دقّت داشت. هنگام نماز، كارها را رها كرده، به نماز میپرداخت. حضرت چنان غرق در نماز و عبادت میشد كه گویا در این دنیا نیست و محو معبود یكتا میگشت.
🔶🔶 نمازهای شب حضرت در طول زندگی؛ به ویژه در دوران اسارت و در مسیر كوفه و شام معروف است، تا آنجا كه برادرش از او درخواست می کند كه در نماز شب برادرش را فراموش نكند. امام سجاد(عليه السلام) مى فرمايد: «در آن شب ديدم عمه ام زينب(سلام الله عليها)، نشسته مشغول نماز و عبادت بود». امام حسين(عليه السلام) به قدرى به خلوص، عرفان و بندگى زينب(سلام الله عليها) اعتقاد داشت كه هنگام خداحافظى آخر، از خواهرش درخواست دعا كرد و به او فرمود: «يا اخْتاهُ! لا تَنْسَيْنِى فِى نافِلَةِ اللَّيْلِ»؛ (خواهرم مرا در نماز شب فراموش مكن).
3⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
⬆️⬆️⬆️
🔰🔰 در کنار مادر
✅ در مدتی که حضرت زینب تحت تربیت رسول خدا و امام علی و حضرت زهرا(علیهم السلام) بود، توانست تجارب خوبی به دست بیاورد. و در کنار این فراز و نشيبها و خاطرات تلخ و شيرين زندگی، خود را براي ادامه حركت و تلاش در راه خدا و استقبال از مشكلات و مصائب زندگي آماده کند. در تمام دوران حزن و اندوه مادر بعد از رحلت پیامبر، با مادر در كنار او بود و شاهد ظلم و جنایت غاصبان و دشمنان در حق اهل بيت پيامبر بود.
🔶🔶 در داستان فدک و در دفاع از حقوق اهلبيت با کنار مادرش بود، به طوري كه خود يكي از راويان آن خطبه به شمار مي آيد.
🔰🔰 ازدواج
حضرت زینب در سال هفدهم هجری و در سن 17 سالگی با عبدالله جعفر ازدواج کرد. عبدالله پسر جعفر طيار است. جعفر طيار برادر اميرالمومنين(عليه السلام) و از پيشگامان در راه اسلام و از مجاهدان راه خدا بود. عبدالله مورد وثوق اميرالمؤمنين(عليه السلام) بود و بعدها نيز در جنگها و برنامه هاي آن حضرت شركت و حضوري چشمگير داشت تا جائي كه در جنگ صفين او يكي از فرماندهان سپاه امام(عليه السلام) به حساب مي آمد.
🔶🔶 عبدالله علاقه مند بود كه با حضرت زينب(سلام الله عليها) ازدواج كند؛ ولي حيا داشت كه او را مستقيما از اميرالمؤمنين(عليه السلام) خواستگاري كند. لذا قاصدي به حضور امام فرستاد و خواستگاري خود را عرضه داشت. اميرالمؤمنين(عليه السلام) نيز او را برای این امر سزاوار تر ديد و با آن موافقت كرد و مهريه زينب(سلام الله عليها) را به ميزان مهريه ي مادرش قرار داد.
🔷 اما اين ازدواج فرخنده، يك شرط نيز به همراه داشت. شرط اين ازدواج آن بود كه اگر امام حسين(عليه السلام) به مسافرتي مي رود، زينب(سلام الله عليها) نيز مجاز باشد كه او را همراهي كند و عبدالله مانع اين كار نشود. اين شرط در خصوص ملاقات اين دو خواهر و برادر نيز به چشم مي خورد و البته كه كمتر روزي اتفاق مي افتاد كه اين دو يكديگر را ملاقات نكنند.
4⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
🔰🔰 تعلیم دین به بانوان کوفه
✅ زمانى كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) مركز خلافت خود را از مدينه به كوفه منتقل كرد، حضرت زينب نيز با شوهرش عبداللَّه بن جعفر به كوفه آمد و در آنجا ساكن شدند.
🔶🔶 در اين مدت حضرت زينب نيز به ارشاد و تعليم زنان كوفه اشتغال داشت. در كوفه مجلس درسى براى زنها تشكيل داد و براى آنها قرآن را تفسير مى كرد. آن حضرت از محدثان و راویان حدیث می باشد. احادیث ایشان از مادر، پدر، برادران، امّ سلمه، امّ هانى و دیگر زنان می باشد.
5⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
⬆️⬆️⬆️
🔰🔰 همراه با قیام برادر و مروِج انقلاب حسینی
✅ حضرت زينب(سلام الله عليها) از آغاز قيام امام حسين(عليه السلام) با برادر خویش همراهی کرد و در تمام دوران قيام، همدل و رازدار او بود. شب عاشورا و گفتگوهايش با برادر، روز عاشورا و استقبال هاى شكوهمندش از شهيدان، شب يازدهم محرّم و رثاى جانسوز او در كنار قامت خونين برادر و خطاب او به پيامبر خدا، اینها جلو ه ای از صفحات زرّين و جاودانه زندگانى سرشار از جلالت، شكيبايى و والايى اوست.
🔶🔶 آن حضرت، استوار و شکوه مندانه پس از حادثه عاشورا، سرپرستى قافله اسيران را بر عهده گرفت.
🔴 وقتی مردم كوفه فرزندان پيامبر را آن گونه ديدند، گریه و شیون سر دادند، حضرت زينب(سلام الله عليها) با صلابت و محکم این گونه سخن گفت: اى كوفيان! اى نيرنگ بازان و خيانتكاران و بى وفايان! اشكتان خشك و ناله تان آرام مباد! مَثَل شما، مَثَل كسى است كه رشته هاى خود را پس از تابيدن، از هم باز مى كند ... واى بر شما! مىدانيد چه جگرى از پيامبر(صلى الله عليه و آله) پاره پاره كرديد و چه پيمانى را شكستيد و كدامين پرده نشين او را بيرون كشيديد و چه حرمتى از او هتك كرديد و چه خونى از او ريختيد؟!
🔴 آن حضرت زبان على(عليه السلام) در كام داشت، مردمانى كه بارها، خطابه هاى مولا را شنيده بودند، كلام و خطابه على(عليه السلام) را به عيان ديدند، و كسى گفت: «به خدا سوگند، زنِ باحيايى چنين سخنور، نديده بودم. گويى زبان على(عليه السلام) را بر كام دارد».
🔶🔶خطابه هاى حضرت زينب(سلام الله عليها) در اوج فصاحت و بلاغت و تأثير گذارى بيان مى شد، كه او خود، فرزانه اى موقعيت شناس بود.
🔴 دکتر بنت الشاطی در توصیف حضرت زینب(سلام الله علیها) این گونه سخن می گوید: «زینب(سلام الله علیها) آیینه تمام نمای یک خانم شجاعی است که در لحظات بسیار سخت و بحرانی، کاری کارستان انجام داد.
🔶🔶 وی را شیرزن کربلا نامیدند؛ چراکه وی اولین خانمی است که در لحظات سخت با یتیمان و اسیران همدردی می کرد، بر بالای سر محتضران حاضر شد، برای انتقام خون شهیدانی که بدن هایشان عریان در کربلا مانده بود قیام کرد، و نگذاشت خون های به ناحق ریخته آنان به هدر رود و پایمال شود.
🔶🔶 زینب کبری(سلام الله علیها) علی رغم عمر کوتاهش بعد از حادثۀ عاشورا (یک سال و نیم)؛ توانست حزن و اندوه آن حادثۀ عظیم را در دل شیعیان آن چنان شعله ور کند که تا دنیا باقی است، این شعله خاموش نخواهد شد.
🔶🔶 آن بانوی بزرگ در این مدت کوتاه توانست مسیر تاریخ را عوض کند، لذت پیروزی ظاهری و موقتی را برکام ابن زیاد و یزید و بنی امیه، چنان تلخ کند که منجر به فضاحت و رسوایی دولت اموی گردد .
6⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب ( س )
⚫️ وفات
☑️ حضرت زينب(سلام الله عليها) در 15 رجب سال 62 ه. ق در سن 57 سالگى - حدود يك سال و نيم بعد از شهادت امام حسين(عليه السلام) - از دنيا رفت و در نزديكى دمشق در روستاى «راويه» به خاك سپرده شد. اكنون اين روستا، به «زينبيه» شهرت دارد و به شهر متصل است.البته اقوال دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که چندان مشهور نیست. در تاریخ آن حضرت از علت وفات آن بزرگوار چیزی ذکر نشده است.
📚 ( با تلخیص ؛ و حذف منابع )
makarem.ir
#زینب ( س )
📣 📣 📣 اينجا بود كه زينب دختر على بن ابى طالب(عليه السلام) برخاست و خطبه اى غرّا خواند و فرمود:
«أَلْحَمْدُللهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى رَسُولِهِ وَآلِهِ أجْمَعينَ، صَدَقَ اللهُ كَذلِكَ يَقُولُ: ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون.
أَظَنَنْتَ يا يَزِيدُ حَيْثُ أَخَذْتَ عَلَيْنا أَقْطارَ الاَْرْضِ وَآفاقَ السَّماءِ، فَأَصْبَحْنا نُساقُ كَما تسُاقُ الأُسارى أَنَّ بِنا عَلَى اللهِ هَواناً، وَبِكَ عَلَيْهِ كَرامَةً وَأَنَّ ذلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ عِنْدَهُ، فَشَمَخْتَ بِأَنْفِكَ، وَنَظَرْتَ فِي عِطْفِكَ جَذْلانَ مَسْرُوراً حِينَ رَأَيْتَ الدُّنْيا لَكَ مُسْتَوْثِقَةٌ وَالاُْمُورَ مُتَّسِقَةٌ وَحِينَ صَفا لَكَ مُلْكُنا وَسُلْطانُنا، فَمَهْلاً مَهْلاً، أَنَسِيتَ قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لاَِّنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛
🟩 (حمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا كه فرمود: «عاقبت آنان كه اعمال بد مرتكب شدند، به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند وآن را به سخره گرفتند».
🟩 اى يزيد! آيا اكنون كه زمين و آسمان را [ از جهات گوناگون] بر ما تنگ كردى و ما را همانند اسيران به هر سو كشاندى، مى پندارى ما به نزد خدا خوار شديم و تو نزد او عزيز و گرامى مى باشى؟ و تصور كردى اين نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از اين رو، باد غرور به بينى انداخته و به خود باليدى و خرم و شادمان شدى از اينكه ديدى دنيا در كمند تو در آمده و امور تو سامان يافته و مُلك و خلافت ما در اختيار تو قرار گرفته؛ پس كمى آهسته تر! آيا سخن خداوند را فراموش كردى كه فرمود: « آنها كه كافر شدند [ و راه طغيان پيش گرفتند] تصوّر نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مى دهيم تا بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها عذاب خوار كننده اى [ آماده شده] است).
2⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب
⬆️⬆️⬆️
✅ در ادامه اين خطبه كوبنده فرمود: «أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاءِ! تَخْدِيرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِمائَكَ، وَ سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّم سَبايا، قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الاَْعداءُ مِنْ بَلد اِلى بَلد، يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَناهِلِ وَ الْمَناقِلِ، وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجالِهِنَّ وَلِيُّ، وَ لا مِنْ حُماتِهِنَّ حَمِيٌّ، وَ كَيْفَ يُرْتَجى مُراقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبادَ الاَْزْكِياءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ، وَ كَيْفَ يَسْتَبْطِأُ فِي بُغْضِنا أَهْلَ الْبَيْتِ مَنْ نَظَرَ إِلَيْنا بِالشَّنَفِ وَ الشَّنَآنِ وَ الاِْحَنِ وَ الاَْضْغانِ، ثُمَّ تَقُولُ غَيْرَ مُتَّأَثِّم وَ لا مُسْتَعْظِم: لاََهَلُّوا و اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا يا يَزيدُ لا تَشَلْ مُنْتَحِياً عَلى ثَنايا أَبِي عَبْدِاللهِ سَيِّدِ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ، تَنْكُتُها بِمِخْصَرَتِكَ، وَ كَيْفَ لا تَقُولُ ذلِكَ وَ قَدْ نَكَأْتَ الْقَرْحَةَ، وَ اسْتَأْصَلْتَ الشَّأْفَةَ بِإِراقَتِكَ دِماءَ ذُرّيَةِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَ نُجُومِ الاَْرْضِ مِنْ آلِ عَبْدِالمُطَّلِبِ، وَ تَهْتِفُ بِأَشْياخِكَ، زَعَمْتَ أَنَّكَ تُنادِيهِمْ، فَلَتَرِدَنَّ وَ شِيكاً مَوْرِدَهُمْ وَ لَتَوَدَّنَّ أَنَّكَ شَلَلْتَ وَ بَكِمْتَ، وَ لَمْ تَكُنْ قُلْتَ ما قُلْتَ وَ فَعَلْتَ ما فَعَلْتَ»؛
🟩 (اى پسر كفّار آزاد شده! آيا اين از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها بنشانى، ولى دختران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را اسير كرده و به اين سو و آن سو بكشانى و در حالى كه پرده حرمت آنان را دريده و چهره هاى آنان را در معرض ديد مردم قرار داده اى، آنها را توسط دشمنان در شهرهاى مختلف بگردانى، تا مردم هر كوى و برزن به تماشاى آنان بنشينند و افراد دور و نزديك و پست و شريف به چهره هايشان چشم بدوزند، با آنكه همراه آنان مردان و حمايت گرانشان نبودند؛ [ولى چه سود از اين سخنان، زيرا] چگونه مى توان به حمايت و مراقبت آن كس اميد داشت كه [مادرش] جگر پاكان را به دهان گرفته [اشاره به داستان هند جگرخوار مادر بزرگ يزيد است] و گوشتش از خون شهيدان روييده؟! و چگونه در دشمنى ما اهل بيت شتاب نكند آن كس كه به ما با غرور و با نفرت، خشمگينانه و كينه توزانه نگاه مى كند و آنگاه ـ بى آنكه احساس گناه كند و ظلم و ستم خود را بزرگ بشمارد ـ [و مغرورانه] مى گويد: «اى كاش اجداد من بودند و اين صحنه ها را مى ديدند و از شادى و سرور فرياد مى زدند و مى گفتند: اى يزيد! دست مريزاد».
🟩 اين جمله را در حالى مى گويى كه بر لب و دندان ابا عبدالله(عليه السلام) سيد جوانان اهل بهشت مى زنى! آرى، چرا چنين سخن نگويى، در حالى كه با ريختن خون فرزندان رسول خدا و ستارگان زمين از خاندان عبدالمطلب، زخم دل ما را گشودى و ريشه خاندان ما را مورد تهديد قرار دادى، تو پدرانت را صدا مى زنى و خيال مى كنى آنها صدايت را مى شنوند؟! [ عجله نكن!] به زودى به آنها ملحق خواهى شد؛ آن روز آرزو مى كنى كه كاش دستت شل بود و زبانت لال و اين سخنان را نمى گفتى و اين كارها را انجام نمى دادى).
🟫 سپس افزود: «أَللّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنا، وَ انْتَقِمْ مِنْ ظالِمِنا، وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِماءَنا، وَ قَتَلَ حُماتَنا، فَوَاللهِ ما فَرَيْتَ إِلاّ جِلْدَكَ، وَلا حَزَزْتَ إِلاّ لَحْمَكَ، وَ لَتَرِدَنَّ عَلى رَسُولِ اللهِ بِما تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْكِ دِماءِ ذُرِّيَّتِهِ، وَ انْتَهَكْتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِي عَتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ، حَيْثُ يَجْمَعُ اللهُ شَمْلَهُمْ، وَ يَلُمُّ شَعْثَهُمْ، وَ يَأْخُذُ بِحَقِّهِمْ وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.
وَ حَسْبُكَ بِاللهِ حاكِماً، وَ بِمُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ خَصِيماً، وَ بِجَبْرَئِيلَ ظَهِيراً، وَ سَيَعْلَمُ مَنْ سَوّى لَكَ وَ مَكَّنَكَ مِنْ رِقابِ المُسْلِمِينَ، بِئْسَ لِلظّالِمِينَ بَدَلاً، وَ أَيُّكُمْ شَرٌّ مَكاناً، وَ أَضْعَفُ جُنْداً»؛
🟩 (خدايا! حقّ ما را بستان و از ستمگرانِ بر ما، انتقام بگير و خشمت را بر آن كس كه خون ما را بر زمين ريخت و حاميان ما را كشت فرو فرست. [ اى يزيد] به خدا سوگند [ با اين جنايت] جز پوست خود را ندريدى و جز گوشت خود را نبريدى و در حقيقت خود را نابود كردى؛
3⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب
⬆️⬆️⬆️
🟩 به يقين با حمل بارى كه ـ از ريختن خون فرزندان رسول خدا و هتك حرمت آن حضرت در ارتباط با خاندان و جگر گوشه هايش ـ بر دوش دارى، بر رسول خدا وارد خواهى شد؛ در آن جا خداوند آنان را گرد خواهد آورد و پريشانى آنها را بر طرف خواهد ساخت و داد آنها را بستاند [آرى] «گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مرده اند، بلكه زندگان جاويدند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند».
🟩 همين بس كه در دادگاهى حاضر شوى كه داورش خداست و رسول خدا معارض تو و جبرئيل گواه و پشتيبان او. به زودى آن كس كه حكومت را براى تو هموار ساخت و تو را بر گرده مسلمين سوار كرد، خواهد دانست كه چه كيفر بدى نصيب ظالمان خواهد شد و خواهد فهميد كه جايگاه چه كسى بد است و لشكر چه كسى ضعيف تر و ناتوان تر است).
🟥 آنگاه زينب كبرى(عليها السلام) با اين فراز از سخنان كوبنده اش، خطبه را به پايان برد: «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّواهِي مُخاطَبَتَكَ، إِنِّي لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ، وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ، وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ، لكِنَّ العُيُونَ عَبْرى، وَ الصُّدُورَ حَرّى، أَلا فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللهِ النُّجَباءِ بِحِزْبِ الشَّيْطانِ الطُّلَقاءِ، فَهذِهِ الاَْيْدِي تَنْطِفُ مِنْ دِمائِنا، وَ الأَفْواهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنا، وَ تِلْكَ الجُثَثُ الطَّواهِرُ الزَّواكِي تَنْتابُها العَواسِلُ، وَ تُعَفِّرُها اُمَّهاتُ الْفَراعِلِ. وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنا مَغْنَماً لَتَجِدَ بِنا وَ شِيكاً مَغْرَماً حِيْنَ لا تَجِدُ إلاّ ما قَدَّمَتْ يَداكَ، وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّم لِلْعَبِيدِ، وَ إِلَى اللهِ الْمُشْتَكى، وَ عَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ،
فَكِدْ كَيْدَكَ، وَ اسْعَ سَعْيَكَ، وَ ناصِبْ جُهْدَكَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنا، وَ لا تُمِيتُ وَحْيَنا، وَ لا تُدْرِكُ أَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْكَ عارَها، وَ هَلْ رَأيُكَ إِلاّ فَنَدٌ، وَ أَيّامُكَ إِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُكَ إِلاّ بَدَدٌ؟ يَوْمَ يُنادِي الْمُنادِي: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمِينَ.
وَ الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، أَلَّذِي خَتَمَ لاَِوَّلِنا بِالسَّعادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ، وَ لاِخِرِنا بِالشَّهادَةِ وَ الرَّحْمَةِ. وَ نَسْأَلُ اللهَ أَنْ يُكْمِلَ لَهُمُ الثَّوابَ، وَ يُوجِبَ لَهُمُ الْمَزيدَ، وَ يُحْسِنَ عَلَيْنَا الْخِلافَةَ، إِنَّهُ رَحيمٌ وَدُودٌ، وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ»؛
🟩 (اگر مصيبت هاى بزرگ روزگار، كارم را به اينجا كشانده كه با تو سخن بگويم، ولى [بدان] من به يقين، ارزش تو را كوچك و ناچيز، و سرزنش تو را بزرگ مى شمارم و فراوان تو را توبيخ مى كنم، ولى چه كنم كه ديده ها گريان و سينه ها سوزان است. جاى شگفتى بسيار است كه گروهى الهى و برگزيده، به دست حزب شيطان و بردگانِ آزاد شده، كشته شوند و خون هاى ما از اين پنجه ها[ ى ناپاك] بچكد و پاره هاى گوشت ما از دهان [ناپاك] شما بيرون بيفتد و شما گرگ هاى وحشى پيوسته به سراغ آن بدن هاى پاك و پاكيزه آئيد و بچه كفتارها آن ها را به خاك بمالند؟ اگر امروز [پيروزى بر] ما را غنيمتى براى خود مى دانى، به زودى آن را غرامت [و مايه زيان] خود خواهى يافت، در آن روز كه جز محصول كرده خويش را نخواهى يافت. و هرگز پروردگار، به بندگانش ستم نخواهد كرد. من فقط به خدا شكوه مى كنم و تنها بر او اعتماد مى نمايم.
🟩 [ اى يزيد] هر چه نيرنگ دارى به كار بند و نهايت تلاشت را بكن و هر كوششى كه دارى به كار گير؛ امّا به خدا سوگند [ با همه اين تلاش ها] ياد ما را [ از خاطره ها] محو نخواهى كرد و [چراغ] وحى ما را خاموش نتوانى نمود و به موقعيت و جايگاه ما آسيب نخواهى رساند. هرگز لكّه ننگ اين كار، از تو پاك نخواهد شد. رأى و نظرت سست و زمان دولت تو اندك است و جمعيت تو به پراكندگى خواهد انجاميد در آن روز كه منادى ندا دهد: «لعنت خدا بر ظالمان باد.
🟩 حمد و ستايش ويژه خداوندى است كه پروردگار جهانيان است، همانكه آغاز كار ما را به سعادت و مغفرت و پايان كار ما را به شهادت و رحمت رقم زد. از خداوند براى آن شهيدان پاداش كامل و افزودن بر پاداش ها، مى طلبم و [ از او مى خواهم كه] ما را جانشين نيك آنها قرار دهد؛ او مهربان و دوستدار است و خداوند ما را كافى است و او بهترين حامى ماست).
🟥 اين خطبه غرّا، يكى از فصيح ترين و كوبنده ترين خطبه هاى تاريخ اسلام است؛ گويى تمام آن از روح بلند على بن ابى طالب(عليه السلام) و شجاعت بى نظيرش تراوش كرده و بر زبان دخترش زينب كبرى(عليها السلام) جارى شده كه با همان زبان و همان منطق پدر سخن مى گويد.
📌📌 آنچه در اينجا مى توان فهرست وار به آن اشاره كرد اين است كه اين خطبه از هفت بخش مختلف كه هفت هدف مهم را دنبال مى كند، تشكيل يافته است:
4⃣
⬇️⬇️⬇️
#زینب
⬆️⬆️⬆️
1⃣ نخست اين بانوى شجاع اسلام با چند جمله كوبنده، غرور يزيد را در هم مى شكند و با آيه اى از قرآن، موضعش را در پيشگاه خدا روشن مى سازد و مى گويد: هرگز بهره ورى از حكومت و كاخ و ثروت را دليل بر امتياز الهى نگير، تو از مصاديق كسانى هستى كه خداوند آنها را به حال خود واگذارده، تا پشت آنها از بار گناه سنگين شود، سپس آنها را از همه چيز ساقط كرده و به دوزخ مى فرستد!
2⃣ در بخش دوم، رفتار پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را با اجداد يزيد در فتح مكه كه همه را مشمول عفو قرار داد با عمل زشت يزيد كه فرزند پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) را كشته و سرهاى بريده و خاندان اسير آنها را شهر به شهر مى گردانْد، مقايسه كرده و مهر باطل بر پيشانى يزيد مى زند.
3⃣ در بخش سوم، جمله هاى كفرآميز يزيد را يادآورى مى كند و تأكيد بر عدم ايمان او مى نمايد، و اينكه به زودى به سرنوشت اشياخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل مى شود.
4⃣ سپس تأكيد بر مقام والاى شهيدان مخصوصاً شهداى خاندان پيغمبر(صلى الله عليه وآله) در كربلا مى كند و افتخار به وجود آنها را امتياز بزرگ اين خاندان مى شمرد.
5⃣ آنگاه به حضور يزيد در محكمه عدل الهى در قيامت اشاره مى كند، در آن دادگاهى كه قاضى آن خداست و خصم او پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پايان چنين دادگاهى روشن است.
6⃣ سپس به تحقير فوق العاده يزيد مى پردازد تا آن حد كه مى فرمايد: اگر روزگار به من ستم كرد و مرا به صورت زنى اسير پاى تخت تو آورد، تصور نكنى من براى تو ارزشى قائلم، من تو را در حدى نمى دانم كه مخاطب سخنانم باشى و اگر با تو سخن مى گويم، از باب ناچارى است.
7⃣ در آخرين بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمت هاى بيكرانش بر خاندان نبوت سپاس مى گويد كه با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و كرامت پايان يافت.
📚 با تلخیص و تصرف ؛ و حذف منابع
makarem.ir
#زینب