eitaa logo
🌸🍃اشعار و مناجات امام زمانی🍃🌸
930 دنبال‌کننده
205 عکس
219 ویدیو
54 فایل
✅ #فیلم ✅ #صوت ✅ #متن اشعار و سرودها در رابطه با حضرت مهدی علیه السلام 🔵کپی مطالب کانال بلا مانع حتی با جایگزین کردن لینک کانال و گروه خودتان 🔸التماس دعا 🔸 ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @tavasolnameh 🆔 @hzrt_mahdi . التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 شب است و منتظرم تا دم سحر برسی هنوز منتظرم تا که منتَظَر برسی چگونه گویمت آقا که از سفربرگرد سفرنکرده ای آقا، که ازسفربرسی چقدر مانده زعمرم چه جمعه ها که گذشت خدا کند که همین جمعه ی دگر برسی امید مردم مستضعف جهان ،باید به داد این همه مظلوم خون جگر برسی به کوچه باغ ظهورت گلاب می پاشیم صلا زنیم تو را ، تا که زودتر برسی قسم به کعبه که چشم انتظار مقدم توست به کعبه تکیه زنی با شکوه و فر برسی زکعبه بانگ انا المهدیت به گوش آید چه باطل است گمانی که بی خبربرسی سلام ما به توای زائری که هرشب و روز کنار تربت مادر به چشم تر برسی همیشه ذکر فرج را به روی لب دارم که ای امام«وفایی» مگر تو سر برسی ✍️سیدهاشم وفایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 سوختم از هجر، آهم را بخر حسرت عمر تباهم را بخر گرچه در عصیان مرا هم دیده ای لااقل شرم نگاهم را بخر گیرِ گرگِ نفسِ خود افتاده ام التماس قعر چاهم را بخر تو کمک کن پا شوم... خوردم زمین! بار سنگین گناهم را بخر صبر کردی، جرم من شد بیشتر پس به جانت اشتباهم را بخر آنهمه سرمایه ام آتش گرفت باقی انبار کاهم را بخر نامهء اعمال من را پاره کن باز هم روی سیاهم را بخر دیر شد سهمیهء شش گوشه ام شور و شوق بارگاهم را بخر پیش سقا که دو چشمش تیر خورد آبروی اشک ما را هم بخر خواهشاً با مادرت زهرا بگو این رفیق نیمه راهم را بخر جان حیدر که دو دستش بسته شد هر دو دست بی پناهم را بخر فاطمه در کوچه ها افتاده بود کُشته ما را داغ بازوی کبود ✍️رضا دین پرور
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 چون ز چشم تو بیفتم به خطا می افتم بی تو ای یار به گرداب بلا می افتم راهِ طولانی و عمرِ کم و من بی توشه رویگردان چو شوی، زود ز پا می افتم من ترا دارم و راهِ دگران را پویم بیخودی نیست که در دام هوا می افتم اغنیا را سر تعظیم فرود آوردن وای از آندم که ز چشم فقرا می افتم ذره ای وسوسه یک عمر عبادت را بُرد منهم از لحظهٔ غفلت به جفا می افتم به وفا کلبِ درِ خانهٔ تو می مانم با تو رو راست نباشم، ز وفا می افتم صوتِ این الرجبیون به فلک پیچیده تا به کِی از رهِ ارباب جدا می افتم بگذارید بمانم درِ میخانه عشق دور از روضه من از کرب و بلا می افتم آه از روضهٔ آن عمهٔ مضروبهٔ تو یادِ چشمان ترت صبح و مسا می افتم مادری گفت که در هر شب جمعه به حسین نالم آنقدر که دیگر ز نوا می افتم میکنم لحظه شماری که ببینم آخر پیش پای تو من از پای کجا می افتم
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را روز وشب‌ هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش رحمت باری تعالی در کجا جویم تو را شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را بین محراب عبادت،از سر بغض عدو شد شکسته رأس مولا،در کجا جویم تو را از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو شد کتک جای تسلّی در کجا جویم تو را علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
گر قسمتم شود كه تماشا كنم تورا اي نور ديده جان و دل اهدا كنم تورا اين ديده نيست لايق ديدار روي تو چشمي دگر بده كه تماشا كنم تورا تو در ميان جمعي و من در تفكرم كاندر كجا بر آيم و پيدا كنم تورا هر صبح جمعه ندبه كنان در دعاي صبح از كردگار خويش تمنا كنم تورا ياابن الحسن ، اگر چه نهاني ز چشم من در عالم خيال هويدا كنم تورا گويند دشمنان كه تو بنموده اي ظهور زين افتراي محض ، مبرا كنم تورا همچون مؤيدم به تكاپو ، مگر دمي اي آفتاب گمشده پيدا كنم تورا ✍️سيد رضا مؤيد خراساني
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸السلام علیک یا صاحب الزمان 🌸 🔸دل من جز تو نبودست گرفتار کسی نه گرفتار کسی نه پی دیدار کسی 🔸مرغ باغ ملکوت توام و ننشینم غیر دیوار تو یک لحظه به دیوار کسی 🔸جز سر کوی تو جایی خبری نیست که نیست مشتری ات نرود بر سر بازار کسی
من از دیار حبیبم غریب افتادم بیا بیا گل نرگس برس به فریادم در این زمانه ی غربت تو تکیه گاه منی ز لطف و مرحمت خویش کن تو امدادم تمام زندگی من تصدق سر توست وجود خویش همه نذر نام تو دادم همیشه گریه ام از دوری شما بوده ولی به یاد سحرگاه وصل دلشادم خوشم اگرکه حقیرم حقیر خوبانم اسیر موی تو هستم ز غیر آزادم کمال عاشقی عارفانه حیرانی است بدین اصول قدم در ره تو بنهادم اگر مرا ز سرخویش وا کنی چه کنم؟ شبیه یک کفی از خاک رفته بر بادم بدین طریق بود عاقبت به خیری من تو در میان قنوت سحر کنی یادم قسم به اشک غریب مدینه و حرمش من از دیارم حبیبم غریب افتادم به خاک خونی کوچه قسم عزیز الله دگر بیا ز سفر ای ذخیره ی الله شاعر : قاسم نعمتی 🍀🍀🍀🍀🍀 https://eitaa.com/monajatbaemamzaman
❣ صبحی گره‌ از زمانه‌ وا خواهد شد راز شـب تـار بـر مـلا خـواهـد شـد در راه، عـزیـزی‌ ست که با آمدنش هر قطب‌ نما، قبله‌ نما خواهد شـد
قرار دل! ز فراقت دگر قرار ندارم به انتظار قسم، تاب انتظار ندارم به احتضار مبدّل شد، انتظار ظهورت اجل رسیده دگر؛ تاب احتضار ندارم ز بس گریستم و دیده‌ام ندید رخت را گمان برند گروهی به من که یار ندارم اگر بهار شود، چارفصل سال برایم خدا گواست که بی‌روی تو، بهار ندارم به سلطنت ندهم رتبه‌ی گدایی خود را که در زمین و زمان، جز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق و نه هست طاقت صبرم چگونه صبر کنم؟! دیگر اختیار ندارم دیار من نبود غیر خاک مقدم یارم چو دُورِ غیبت یارم بود، دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگر به دست، دلت را عزیز دل! چه کنم؟! چشم اشک‌بار ندارم اگر تو سوز دهی، جز به آتشت نگدازم اگر تو اشک دهی، غیر گریه کار ندارم به دار عشق تو، میثم مگر قرار بگیرد وگرنه تا به تنم جان بود، قرار ندارم
ای غایب از نظر ها یابن الحسن کجایی؟؟؟ ای نور چشم طاها یابن الحسن کجایی؟؟ ؟ ای منتقم بخون جدش حسین بی سر ؟؟؟؟ وی یادگار زهرا یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ چشمم به راه مانده از پرده روی برگیر ... تا من کنم تماشا یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ قلب صبور داری این رسم عاشقی نیست. .. من ماندم و چه غمها یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ با ذوالفقار حیدر شوری دگر بپا کن ... بر ریز خون اعدا یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ بر ناله ی رباب بیچاره همرهی کن ... سر کن نوای لالا یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ (دلجو )بس است دیگر کم کن تو عجز و لابه ... گوید تمام دنیا یابن الحسن کجایی؟ ؟؟ #
بار الها جمعه ای دیگر برفت صبر عشاق و دل و دلبر برفت باز یارب دل به دنیا باختیم بازهم با درد هجران ساختیم دلبر از ما روی برگرداند و رفت باز هم وصلش به فردا ماند و رفت تا به کی با درد هجران ساختن هفته ها را پشت سر انداختن تا به کی عجل ظهورک سر کنیم یادی از رخسار آن دلبر کنیم صبر تو بی حد و ما بی طاقتیم خسته ی دوری و هجرو فرقتیم یک نگاهی از ره لطف و کرم تا رسد مهمانی از ره محترم ای خداوند رحیم و لامکان قادر و رحمان و رب العاشقان تابه کی دیده به راهش دوختن انتظار و ساختن هم سوختن بر زمین مانده ست خون فاطمه غصه های مرتضی را خاتمه تا به کی از کوچه ها و سد راه گفتن از طشت و جگر،خوناب و آه تا به کی گفتن ز یک صحرا سپاه یک طرف هشتاد و اندی بی پناه یک طرف شاهی کی بی سر گشته است بی سر و صدپاره پیکر گشته است پرده بر کش ای نگار نازنین طالب خون خدا یعنی حسین باز امشب من غزل گو گشته ام شب گذشت از نصف و "دلجو"گشته ام