eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی خراسان رضوی
57 دنبال‌کننده
558 عکس
739 ویدیو
4 فایل
📡 Khorasan Razavi News & Info Database 💻 IranInfoNews.com 📰خبر های: ⬅️اجتماعی ⬅️اقتصادی ⬅️سياسی ⬅️فرهنگی ⬅️ورزشی قبول درج آگهی،تبلیغ راه ارتباطی،ارسال سوژه ↙️ 🆔 @InfoNews_Org 👈🏻ارسال برنامه آگهی،تبلیغ 👈 @adInfo 🆔 @InfoIran_Org مدیریتⓂ️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀صبحانه به دانش آموزان عسل وگردوبدهید. یکی ازبهترین موادطبیعی برای افزایش حافظه وتمرکز،ترکیب عسل و گردوست. همچنین این ترکیب برای ازبین بردن غم ورکودروحی نیزبسیار مناسب است.
هدایت شده از Ahmad-۱۱۰
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔞سرباز داعشی:اونهایی که به دست من کشته شدن و من سر آنها را بریدم ۹۰۰ نفر بود‼️ نزدیک به ۵۰ دختر ۱۵ یا ۱۶ ساله و ۲۰۰ زن بزرگ تجاوز کردم‼️ ⭕️.هر گاه ازت پرسیدن مدافعان حرم برای چی در سوریه و عراق جنگیدند بگو برای اینکه این اتفاقات برای تو ناموست نیفته.
📛📛📛📛📛 🖍وقتی سرلشکر مهدی باکری فرمانده نام‌آور لشکر عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه *با لحنی آرام جمله‌ای را گفت* که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفته ام متأثر شده است. 🟢 *خاک بر سرت مهدی آدم شده‌ای که* *بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟* خاک را بخیسانیم و بر سر آن دسته از کارمندان و مسئولانی بریزیم که پا روی خون و هدف شهدا می‌گذارند. *۲۵ اسفندماه، سالروز شهادت سردار مهدی باکری، فرمانده لشکر ٣١عاشورا گرامی باد.*        
🔺🔻🔺 📢 غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد 🔻سردار مدافع حرم «حاج‌مهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت. ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌ حججی بعد از شهادت حججی تا مدت‌ها، پیکر مطهرش در دست داعشی‌ها بود تا اینکه قرار شد حزب‌الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب‌الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب‌الله را آزاد کند. به من گفتند: «می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟» می‌دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهم‌تر بود. قبول کردم. با یکی از بچه‌های سوری به‌نام حاج سعید از مقر حزب‌الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را می‌پایید. پیکری متلاشی و تکه‌تکه را نشانمان داد و گفت: «این همان جسدی است که دنبالش هستید!» میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: «من چه‌جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!» بی‌اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحه‌اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: «پست‌فطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست‌هاش؟!» حاج‌سعید حرف‌هایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، می‌گفت: «این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.» دوباره فریاد زدم: «کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را این‌جور قطعه قطعه کنید؟!» داعشی به زبان آمد و گفت: «تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچک‌ترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می‌زد!» هرچه می‌کردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: «ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.» اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت: «فقط همین‌جا.» نمی‌دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش می‌خواست فریبمان بدهد. در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم: «بی‌بی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.» یک‌باره چشمم افتاد به تکه‌استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به‌هم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج‌سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حز‌الله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بی‌خبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب‌الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب‌الله، پیکر محسن را تحویل گرفته‌اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی‌بی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمده‌اند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.» من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می‌دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت: «از محسن خبر آوردی.» نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: «حاج‌آقا، پیکر محسن مقر حزب‌الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.» گفت: «قَسَمَت می‌دم به بی‌بی که بگو.» التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش را انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت: «من محسنم رو به این بی‌بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضی‌ام.» وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: «حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی‌اکبر علیه‌السلام اربا اربا کردن.» هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: «بی‌بی، این هدیه رو قبول کن.» ▫️ در این شب‌ها وروزهای عزیز، شهدایی را که امنیتمان را مدیونشان هستیم، فراموش نکنیم.
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخوای فقیر نشی!! به این دو نــــــفر زیاد محبــــــت کن.‼️
پنج گام برای مبارزه با سهل انگاری و تنبلی که باید بدونیم:👇🏼 - گام اول لیست کارهای عقب افتاده: لیستی از کارهای عقب افتاده تان تهیه کنید کارهایی مثل مرتب کردن ، اتاق یاد گرفتن زبان جدید و یا هر کار عقب افتاده دیگر - گام دوم اولویت بندی: لیستی که تهیه کرده اید را از اولویت بندی کنید کارهایی را که برایتان پر اهمیت تر هستند را در اول لیست و کارهایی که کم اهمیت تر را بعد از آنها قرار دهید - گام سوم تقسیم بندی کارها: کارها را به اجزای کوچک تقسیم کنید وقتی طبقه بندی کارها تمام شد و کارها به اجزای کوچک تقسیم شدن می توانید ببینید که اونقدر ها هم لیست شما ترسناک نیست - گام چهارم برنامه ریزی روزانه: برنامه روزانه بچینید ساعت‌های روزتان را تقسیم کنید و با دقت آن ها را طبقه بندی کنید سعی کنید طبق برنامه روزانه تون پیش بروید و کارها را سر وقت انجام دهید. - گام پنجم تیک بزنید: هر کاری که در لیست شما انجام می شود و تمام میشود آن را تیک بزنید و از لیست خارج کنید به اعضای هر کاری که انجام می شود اهمیت آن امتیازهای روزانه‌ای برای خود ثبت کنید در ازای هر مقدار از امتیاز به دست آمده یک جایزه برای خودتان در نظر بگیرید. 📚قسمت اول ❌۶ اشتباه بزرگ خانم‌ها در مورد آقایان❌ 🔴اشتباه شماره ۱ : زن‌ها رفتار مادرانه دارند و با مردها مثل بچه‌ها رفتار می‌کنند. 🔴اشتباه شماره ۲: زن‌ها هویت و شخصیت خود را قربانی کرده و خودشان را در درجه دوم اهمیت بعد از همسرشان قرار می‌دهند. 🔴اشتباه شماره ۳ :خانم‌ها عاشق توانایی‌های بالقوه آقایان می‌شوند. 🔴اشتباه شماره ۴ :خانم‌ها امتیازات و توانمندی‌های خود را پنهان می‌کنند. 🔴اشتباه شماره ۵ :خانم‌ها قدرت و اختیار خود را رها می‌کنند. 🔴 اشتباه شماره ۶ :خانم‌ها مانند دختر بچه‌ها رفتار می‌کنند تا بتوانند آنچه را که می‌خواهند از آقایان بگیرند. ✔️در ادامه با توضیح مفصل موارد فوق با شما هستیم... 📚برگرفته از کتاب رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند. *📚قسمت دوم* ⛔ اشتباه شماره ۱ :خانم‌ها رفتار مادرانه دارند و با آقایان مثل بچه‌ها رفتار می‌کنند‌؛ آیا تاکنون چنین جملاتی به همسر خود گفته‌اید؟! «عزیزم کیف پولتو برداشتی؟!» «یادت نره وقتی میای خونه به خشکشویی بری و لباس‌ها رو بگیری» «پول قبض عقب افتاده برق رو پرداخت کردی» «یادت نبود برای خودت جا رزرو کنی؟! مهم نیست من تلفن می‌زنم!» «چند بار بهت گفتم حوله خیس رو روی زمین ننداز!» «فکر نمی‌کنی با اون ژاکت نازکی که پوشیدی سرما می‌خوری؟!» هر کسی پس از خواندن این لیست با احساس گناه در گوشه‌ای کز خواهد کرد! اشتباه شماره ۱ یکی از متداول‌ترین و مخرب‌ترین عادت‌هایی است که در ارتباط با مردها داریم. ما با مردها مثل بچه رفتار می‌کنیم فکر می‌کنیم نمی‌توانند از خود مراقبت کنند، با آنها به گونه‌ای رفتار می‌کنیم که انگار ناتوان و بی‌کفایت هستند و برای گذراندن زندگی خود همیشه به ما نیاز دارند. هم اکنون با خود فکر می‌کنید این تصورات در بسیاری مواقع درست هستند شاید حق با شما باشد اما این امر اصلاً مهم نیست، مسئله مهم این است که وقتی با مردی مثل یک پسر بچه رفتار کنید او نیز مانند پسر بچه‌ها عمل خواهد کرد و اگر فکر کنید که ناتوان و بی کفایت است همچنان ناتوان و بی کفایت باقی خواهد ماند. 📚برگرفته از کتاب «رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند» 📚قسمت سوم ✅روش‌های مختلف رفتار مادرانه خانم‌ها : 💠شماره ۱ : کمک بیش از اندازه کردن به مردها با انجام کارهایی برای آنها که خودشان باید آن را انجام دهند؛ مثلاً کلیدهای همسرمان را برایش پیدا می‌کنیم، به دنبالش به اتاق دیگر می‌رویم تا چیزی را که به راحتی می‌تواند پیدا کند به او بدهیم، وسایلش را مرتب می‌کنیم، موهایش را شانه می‌زنیم، لباسی را که صبح می‌خواهد بپوشد انتخاب کرده و تخت خوابش را مرتب می‌کنیم! 💠شماره ۲: با اجرای بازی‌های حدسی کلامی با مردها سعی می‌کنیم از آنها اطلاعات بگیریم مثلاً می‌گوییم؛ خوب الان گرسنه‌ای دوست داری مقداری کرن فلکس بخوری؟ نه؟! چوب شور چطور؟! اینم نه؟! خوب پس می‌خوای یه سوپ خوشمزه برات درست کنم؟! میل نداری؟! بزار یکم فکر کنم، می‌دونم، چطوره یه ساندویچ پنیر برات درست کنم! اینو حتماً دوست داری مگه نه؟! ✔️با ادامه موارد فوق در قسمت های بعد با شما هستیم... 📚برگرفته از کتاب رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند.
🍃 آموزش مهارت های زندگی🍃 ❇️مهارت کنترل خشم❇️ 💢خشم سه مرحله دارد: 1-مرحله پیش از خشم 2-مرحله خشم 3-مرحله پس از خشم. ☣کنترل خشم برای مرحله پیش از خشم است. لذا باید قبل از برانگیختگی آن را کنترل کنید.🧐 📌ابتدا یک رویداد اتفاق می افتد که باعث ناراحتی و رنجش می شود 📌 این رنجش و ناراحتی باعث برانگیختگی بدنی-احساس داغ شدن/ افزایش ضربان قلب/ تنفس سریع- می شود 🔖 اگر با مرحله برانگیختگی بدن مقابله نکنید به سمت مرحله خشم پیش خواهید رفت.🤔 ✅روش های کنترل برانگیختگی بدنی/ کنترل خشم چیه⁉️ 1⃣فن توجه برگردانی: وقتی دارین خشمگین می شوید، توجه خود را به چیز دیگری جلب کنید-مثلا آب سرد بنوشید/ به دوستتان تلفن بزنید/ پیاده روی کنید/ موقعیت را ترک کنید👈👈 این، منجر به کم شدن برانگیختگی بدنی می شود، زمینه، برای حل بهتر مسئله ایجاد می شود👌 2⃣فن آرام سازی: ♻️الف) تنفس شکمی-دیافراگمی-: دم «با چهار شماره از بینی نفس را به داخل بکشید، دهان بسته باشد» + مکث کنید«با سه شماره نفس را حبس کنید، دهان بسته باشد» + بازدم داشته باشید «با 4-5شماره با دهان نیمه باز نفس را بیرون دهید». 💤ب) آرمیدگی(تن آرامی): ابتدا نفس عمیق(تنفس شکمی)+ هر چیزی که به بدنتان فشار وارد می کند-مثل کمربند و ...- در آورید و دراز بکشید و نفس عمیق بکشید+ 12 عضله اصلی بدن به ترتیب هر کدام رها سازی شود با تمرکز بر تنفس عمیق در حالت شل کردن و توجه به مناظر آرام بخش.💤 💠 ‏هر موقع احساس کردی ظرفیت روح و روانت ته کشیده و حوصله‌ی هیچ کاری رو نداری، این چند پرسش رو از خودت بپرس: × آخرین باری که برای خودت وقت گذاشتی کی بوده؟ × آخرین باری که با خودت حرف زدی کی بوده؟ × آخرین باری که با آدمای مهم زندگیت ارتباط برقرار کردی کی بوده؟ ‏‌×آخرین باری که برای خودت یه هدیه خریدی کی بوده؟ ×آخرین باری که اوضاع رو باخودت مرورکردی کی بوده؟ × آخرین باری که یه کاری روصرفاًبرای رضایت خودت انجام دادی کی بوده؟ × آخرین باری که به بدن وسلامتیت اهمیت داری کی بوده؟ ‌× آخرین باری که به خودت یادآوری کردی که توهم مهم هستی کی بوده؟ روانی 💟 ❣💕 🔅۴۰ کار کوچک که زوج‌ها،خوشبختی واقعی را در آن‌ها می‌بینند ❓چه چیزی شما را در یک رابطه‌‌ی زناشویی یا نامزدی خوشبخت و خوشحال می‌کند؟ 🔻این رفتارها و ژست‌های کوچک می‌توانند به شما شجاعت بدهند – و کاری‌کنند شما احساس‌ عشق و قدردانی کنید، و حتی بتوانید یک روز بد را به روزی خوب تغییر دهید. ۱.رقصیدن با هم در گوشه و کنار خانه وقتی هر دو حال و هوای خوبی دارید. ۲.همسرتان یا نامزدتان روی‌تان را با یک پتو یا لحاف می‌پوشاند اگر روی مبل خوابتان برده باشد، چون نمی‌خواهد سرما بخورید. ۳.داشتن کسی که وقتی خوش‌خلق هستید با صدای بلند در گوشه و کنار خانه برایتان آواز بخواند. ۴.نیمه‌شب از خواب بلندشدن و غلت‌زدن و شریک‌تان را در آغوش‌کشیدن. ۵.تماشای برنامه‌های تلویزیونی محبوب‌تان با یک‌دیگر و خوردن شریکی تنقلات. ۶.لذت‌بردن از یک بوسه‌ی خداحافظی پیش از رفتن سر کار. ۷.گذاشتن یادداشت کنار ظرف غذای شام هم‌دیگر که در آن گفته‌اید چه‌قدر زیاد به هم عشق می‌ورزید. ۸.آشپزی‌کردن خوراکی‌های محبوب‌تان با یک‌دیگر، و بازی و شوخی‌کردن در گوشه و کنار آشپزخانه. ۹.آوردن نوشیدنی داغ برای شریک زندگی‌تان وقتی آن‌قدر مشغول است که نمی‌تواندخودش نوشیدنی داغ درست‌کند. ۱۰.دریافت یک آغوش غیرمنتظره و ناگهانی از شریک ‌زندگی‌تان. ۱۱.گرفتن دست یک‌دیگر هروقت که باهم بیرون می‌روید. ۱۲.خوابیدن روی بازوان یک‌دیگر روی مبل در خلال تماشای یک فیلم بعد از یک روز بلند خسته‌کننده. ۱۳.گرفتن عکس‌های کودکانه با یک‌دیگر، که بعدا تسلی‌تان خواهد داد. ۱۴.داشتن کسی که شما را به رختخواب ببرد اگر ناگهان خواب‌تان برده‌باشد . ۱۵.سوراپرایز‌کردن شریک‌تان با پختن غذای مورد علاقه‌اش برای او. ۱۶.هم‌نشینی با هم در سکوتی آرام‌بخش و روح‌افزا. ۱۷.خریدن خوراکی‌های تفننی و لذت‌بخش برای یک‌دیگر، مثل بستنی، چیبس یا شیرینی . ۱۸.چرت‌زدن طولانی باهم دیگر به هنگام مرخصی‌های کاری. ۱۹.داشتن احساس شعف واقعی وقتی می‌خندد. ۲۰.داشتن کسی که شما را درک‌کند وقتی احساسی دلتنگی می‌کنید. ۲۱.دیروقت با هم رفتن به یک فروشگاه تا تنقلات بامزه برای گشنه‌خوری‌های دیروقت شبانه بخرید . ۲۲.آغوش‌های طولانی و معنی‌دار وقتی یکی از شما احساس دلتنگی دارد. ۲۳.سوراپرایز‌کردن یک‌دیگر با آوردن صبحانه‌ی ناگهانی در رختخواب. ۲۴.بیدارماندن و خندیدن در تمام شب وقتی که باید واقعا خواب باشید. ۲۵.هفته‌ای یک‌بار با یک‌دیگر به خرید خوراکی رفتن، در حالی که در مسیر سوپر مارکت جوک می‌گویید. ۲۶.بوسه‌های نامنتظره که نفس‌تان را بند می‌آورد و به لبان‌تان خنده می‌آورد.
۲۷.دریافت یک تلفن یا متن از او وقتی با هم نیستید، که می‌گوید "دارم به تو فکر می‌کنم. ۲۸.همراهی‌کردن همسرتان تا دم‌درب تا پیش از رفتن سرکار او را به آغوش بکشید. ۲۹.دیدن جاهای قشنگ با یک‌دیگر، مثل بوستان‌ها و موزه‌های محلی. ۳۰.انجام کارها با یک‌دیگر برای آن که آسان‌تر شوند، مثل دکوراسیون عید نوروز. ۳۱.گوش‌دادن به موسیقی گروه محبوب‌تان با یک‌دیگر و معرفی موسیقی‌های جدید به یک‌دیگر. ۳۲.زیرچشمی و دزدکی نگاه‌انداختن به شریک زندگی‌تان و تحسین او. ۳۳.کنار هم بودن با انجام کارهای جداگانه، ولی لذت‌بردن از هم‌نشینی یک‌دیگر. ۳۴.لذت‌بردن از غروب خورشید با یک‌دیگر. ۳۵.دادن کت یا روسری‌تان به همسرتان یا نامزدتان وقتی می‌بینید یک خورده لرز دارد. ۳۶.کشتی‌گرفتن و وانمودکردن به جنگیدن با یک‌دیگر در رختخواب- شما نگران بردن نیستید- فقط باهم بازی می‌کنید تا لبخندهای بزرگ روی صورت‌تان بنشانید. ۳۷.انجام کارهای کودکانه با یک‌دیگر که با هیچ‌کس دیگر انجام نمی‌دهید، مثل ساختن یک قلعه از بالشت‌ها یا نقاشی‌کردن روی صورت یک‌دیگر. ۳۸.انجام کارهایی که شریک‌تان از انجام آنها متنفر است، مثل روشن‌کردن ظرف‌شویی یا مرتب‌کردن اتاق خواب. ۳۹.بردن شریک‌تان به حمام بعد از گذارندن یک روز طولانی و سخت. ۴۰.بیدار کردن‌تان در صبح با یک نوشیدنی داغ در دست و یک لبخند روی صورت‌اش. دائم واژه ای امیدوارکننده به دیگران اهدا کنید نه تنها احساس بهتری خواهید داشت بلکه شخصیت مثبت خود را نیز قوام بیشتری خواهید بخشید. ساکت نشستن را تمرین کنید. به ندای درونتان گوش کنید یاد بگیرید که احساساتتان را تخلیه کنید. هرگز احساسات‌تان را سرکوب نکنید و به درون نریزید. اندوه‌های خود را با آدمی قابل اطمینان مطرح کنید. به خاطر داشته باشید که احساساتی که بیان شده اند دیگر به همان اندازه گذشته ناخوشایند نیستند. به خواسته قلبی تان بچسبید اما چگونگی اتفاق افتادن آن را به خداوند بسپارید. ✅ با گفتن جملات صحیح عزت نفس خودمون رو نشون بدیم 👌👌 ❌نگیم: من همیشه دقیقه نودی ام ✅ بگیم: گاهی بر حسب عادت کارهامو دیر انجام میدم، اما دارم روی خودم کار میکنم که اصلاحش کنم😍 ❌نگیم :من خنگم، یاد نمی گیرم ❌نگیم : من اصلا بلد نیستم ✅ بگیم: من برای یادگرفتنش به آموزش و تمرین بیشتری نیاز دارم👌👌 ✅نیاز هست بیشتر تمرین کنم که تسلط بیشتری پیدا کنم ♦️ همیشه در صحبت کردن سعی کنیم به توانایی هایی که میتونیم داشته باشیم اشاره کنیم، اینجوری با اعتمادبه‌نفس بالا دیده میشیم 😉☘ ‎ 🔴 دنبال قلق همسرتان باشید! 💠 اگر‌ قلق همسرتان را پیدا کنید و به آن توجه کنید درصد زیادی از مشاجرات و اختلافات شما کم می‌شود. 💠 بهترین راه تشخیص قلق همسر، این است که به حرف‌های همسر خود با دقت گوش بدهید و ببینید او چه می‌خواهد و چه حرفهایی را مدام تکرار می‌کند. 💠 قلق همسر، همان حرفهای تکراری و مکرر او در دعواهاست. مثلا اگر همسرت مدام تکرار می‌کنه که به من بی احترامی می‌کنی و بدحرف می زنی... قلق همسرت در حترام گذاشتن رفتاری و کلامی است. 🚨راهکارهایی طلایی برای غلبه بر اهمال کاری ناشی از اضطراب 😨 🔸اهمال‌کاری همون «کار امروز را به فردا انداختنه»؛ تأخیر در انجام تمرین‌‌‌‌ها، شب امتحانی بودن، به تأخیر انداختن کارها تنها نمونه‌هایی از اهمال کاری است. 💡راهکارها: 1️⃣ عوامل اصلی و فرعی اهمال‌کاری را تشخیص بدهید و دنبال چاره باشید. 2️⃣ روزتان را با اولویت بندی کارهای مهم شروع کنید. 3️⃣روش یادداشت برداری میتونه مفید باشه. کارهای لازم را روی برگه یادداشت کنید. 4️⃣ از شرایط مبهم نترسید و از آن فرار نکنید. 5️⃣ بیش از حد توان واقعی تان برای خود کار نتراشید. 6️⃣ تفکر همه یا هیچ نداشته باشید و کمال‌گرایی را کنار بگذارید. 7️⃣ منفی‌بافی نکنید و روی اصل کارهای‌تان تمرکز کنید. ‎‎ حسادت مستلزم 4 شرط است، بنابراین می توان حسادت را میزی فرض کرد که چهار پایه دارد : 1⃣🌹پایه اول :مقایسه کردن (تو قابل مقایسه با من هستی) 2⃣🌹پایه دوم :احساس محرومیت (تو چیزی داری که من ندارم) 3⃣🌹پایه سوم:دوست داشتن آن نداشته (دوست دارم که آن را داشته باشم) 4⃣🌹پایه چهارم :احساس بیچارگی (احساس بیچارگی می کنم که نمی توانم آن را داشته باشم) 👈پس زمانی که کسی به شما حسادت می ورزد در واقع از شما تمجید می کند، هر چند به صورت ناخوشایند. اگر قصد انتقاد از کسی دارید قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبیها و توانمندیهای او سخن بگوئید، این کار باعث می­شود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید. و در نتیجه حاضر به شنیدن سخن شما خواهد بود .