eitaa logo
مبلغان بدون مرز
799 دنبال‌کننده
156 عکس
145 ویدیو
4 فایل
کانالی برای تمامی افرادی که دغدغه رساندن پیام اسلام به سراسر جهان را دارند. ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد. ادمین: @preacher
مشاهده در ایتا
دانلود
@intMob ❇️ خوجه های اثنی عشری 🔹مرتضی صانعی 💠 شیعیان جهان، ظرفیت بسیار خوبی جهت معرفی اهل بیت علیهم‌السلام و معارف ناب ایشان به همه پیروان ادیان و مکاتب هستند. 💠 استفاده ما از این ظرفیت و برنامه ریزی جهت بکارگیری آن، اصل جدایی ناپذیر در مدیریت فرهنگی دینی است. 💠 در میان شیعیان جهان، «خوجه های اثناعشری» وجود دارند که به دلایل گوناگون می توانند بخش مهمی از این مدیریت دینی فرهنگی در جهان باشند. 💠 «خوجه های دوازده امامی»، قابلیت های فراوانی در ابعاد ارتباطاتی و مالی دارند و تعامل با آنها و بهره گیری از حضور آنها در مناطق گوناگون جهان می تواند به هم افزایی دینی و ترویج معنویت در جهان کمک کند. 💠 سازمان های فرهنگی کشور باید در این زمینه برنامه داشته باشند و از فرصت و امکانات این گروه و ارتباط با ایشان بهره ببرند. ☸️ اما «خوجه های دوازده امامی» چه کسانی هستند؟ 💠 «خوجه‌های اثناعشری» طایفه‌ای هندو در منطقه سِند هندوستان بودند که پس از گرایش به اسلام «خوجه» خوانده شدند. 💠 «خوجه‌های اثناعشری» به جهت سخت‌گیری آقاخان امام اول خوجه‌ها و ارتباط با دانشمندان شیعه دوازده امامی از خواجه های اسماعیلی جدا و شیعه امامی شدند. 💠 خوجه ها به صورت گسترده در پاکستان، هندوستان و تانزانیا زندگی می کنند؛ اما در کشورهای گوناگونی مانند آمریکا، کانادا و انگلیس نیز پراکنده شده اند. 💠 فرهنگ شیعیان خوجه آمیزه‌ای از فرهنگ اسلامی و فرهنگ هندی است. این گروه در هر منطقه‌ای به‌منظور انسجام اجتماعی و انجام مناسک مذهبی، تشکلی راه می‌اندازند که به آن «جماعت» می‌گویند. 💠 «خوجه های دوازده امامی» سازمان های بین المللی هم تأسیس کرده اند که فدراسیون جهانی جماعات شیعه خوجه اثناعشری ، سازمان تبلیغات جهانی اسلامی و انسان دوستانه و سازمان بلال مسلم میشن از آن جمله‌اند. 💯مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ✳️ گوشه ای از بسم رب المهدی (ارواحنا له الفداء) ▪️تبلیغ اسلام-آنهم درکشورهایی که مردمانش، تاچشم گشوده اند و خوب را از بد تشخیص داده اند، از اسلام بد شنیده اند-بسیارسخت است و نیازمند دقتی موشکافانه. چرا که آنجا، من، من نیستم و تو، تو نیستی. من و تو نمودی از اسلامیم. اسلامی که اینچنین درمیان مردم غرب مهجور است... کوچکترین اشتباهی از جانب من و تو، شک آنان را نسبت به آنچه که در رسانه هایشان شنیده اند، به یقین بدَل میکند. برای تبلبغ اسلام درسطح بین الملل، باید روانشناس باشی، عالِم دین باشی، جامعه شناس و مداح و قاری قرآن باشی؛اما! باید کفاشی هم بلد باشی! باید کارگری و پرستاری هم بلد باشی! سنگ صبور بودن را هم باید بلد باشی... باید بتوانی کفش های تازه مسلمانانی را که از نقاط دور و نزدیک به مرکز اسلامی آمده اند تا در مراسم دعای کمیل و توسل و...شرکت کنند واکس بزنی. و مهم تر از آن؛ باید به خودت ببالی از اینکه اجازه داری چنین کاری کنی. و آن دم که این فراز دعای کمیل را زمزمه می کنند که:"فَلَئِن صَیَّرتَنی لِلعقوباتک مع أعدائک و جَمَعتَ بینی و بَین أهل بلائک و فَرّقتَ بَینی و بَین أحِبًائک"؛ تو نیز باچشمانی اشکبار و رویی سیاه از گناه، که فقط سیاهی واکسی که بر صورتت نشسته، اندکی آبرو به تو بخشیده، رو به آسمان کنی و از عمقِ جانت، سپاس گزارِ خداوند بشوی که اذن داده تا نوکریِ نوکران حضرت حسین(ع) و شیعیان امیرالمؤمنین (ع) را بکنی. پیش خودت ذوق کنی از اینکه خداوند به اعمالت نگاه نکرده و به فراخورِ مهربانیِ خویش، بین تو و اربابت جدایی نینداخته و میتوانی نوکری شان را بکُنی. باید کارگری هم بلد باشی!تا بتوانی به تعمیرِ خانه ی پیرمردی فقیر کمک کنی... پرستاری هم باید بلد باشی! تابتوانی سنگ صبور بیماری باشی که جز خدا هیچکس راندارد، تا بتوانی مرهمی باشی بر زخم هایش. 🔺 سخن من از اخلاص است! حالتی که اگر من و توی مبلّغ نداشته باشیم، کارمان گره میخورَد. و آنجاست که نه روانشناس بودن گره از کار می گشاید و نه عالِم و سخنران بودن! حالتی که اگر در من و تو نباشد، هر روز منتظر فرداهایی هستیم که در آن، تمام هستی مان بشود عبودیتِ پروردگار... عارفی شویم که چشمش رو به افق های نادیدنی گشوده است، غافل ازاینکه امروزِ ماست که فردایمان را می سازد و مگر می شود روی ویرانه ها کاخی زیبا ساخت؟! تا منظومه قلبمان به دور خورشید لایزال حق نگردد، گردشی بیهوده خواهیم داشت به دورِ خود. چراکه هرچه بگذرد،بیشتر در منجلابِ منیّت فرو خواهیم رفت. این مسیر،سختی فراوان دارد. کمبود امکانات دوری از خانواده مشکلات عدیده ی تازه مسلمانانی که تنها ملجأشان تو هستی و به تو امید بسته اند تعقیب امنیتی بازجویی زندان و حتی شهادت... اینها گوشه ای از سختی های راه است. و اگر نداشته باشی قلبی که برای احیای معنویِ مردم جهان بتپد، از نفس خواهی افتاد. هرچند که به همه ی علوم و فنون تبلیغ مسلط باشی! "اینجا مستقرِ عشاق است" این جاده، رونده ای می طلبد که قلبش بتپد برای اسلام، برای انسان. تنها آرزویش این باشد که وصفِ حُسنِ خدای رحیمش را به گوش عالمیان برسانَد و جان های پاکی را که منتظر شنیدن ندای حق و به سر دویدن هستند، به سر منزلِ مقصود هدایت کند. تنها دلخوشی اش از به دوش کشیدن اینهمه رنج، این باشد که برفراز بلندترین قله های عالَم بایستد و از لطف و کرَم بی حساب اربابش حسین(ع)بگوید. فکر و ذکرش تحصیل علم باشد تا به وسیله آن، بتواند اسلام را باتمام زیبایی هایش در بین عالمیان تبلیغ کند. برای عاشقانی این چنین، تفاوتی نمیکند که به کجای این جهان بروند؛ لندن و تورنتو، یادورترین نقاط پرو... و همه ی این سختی ها و کمبود ها را به بهای لبخندی از سوی امام زمانشان معامله می کنند، باجان و دل. اما!واژه ی "معامله" درخور این عشقِ عرفانی نیست! باید به جای معامله،گفت:معاشقه... حال نیک در خود بنگر که مرد راهی یا نه! اگر مرد رهی؛بسم الله! 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️ جنگ نمایشگاه‌ها: چرا ریاض نه؟ 🔸هفته گذشته، یک نمایشگاه قرآنی در شهر سائوپائولو کشور برزیل به همت وزارت تبلیغ و ارشاد سعودی برگزار شد 🔸از بخش‌های محبوب این نمایشگاه، بخش ارائه تجربه حضور در مکه و مسجد نبوی با عینک‌های واقعیت مجازی است. در انتهای این تور مجازی، مبلغین به حضار پیشنهاد حضور در آئین حج را می‌دهند و اطلاعات تماسی آن‌ها را دریافت می‌کنند. 🔸در کنار این، اپلیکیشن‌هایی برای آشنایی با اسلام و قرآن‌هایی با ۷۷ ترجمه مختلف با عنوان هدیه رئیس حرمین سعودی، در دسترس قرار می‌گیرد. 🔸برلین، توکیو و تونس، مقاصدی بودند که عربستان در سالیان گذشته در آن‌ها نمایشگاه قرآن برگزار کرده بود. 🔸مطابق آمار، نزدیک به ۲ میلیون مسلمان در بزریل زندگی می‌کنند که از این میان، ۸۰۰ هزار نفر آن‌ها شیعه و مابقی سنی مذهب هستند. منبع 💯مبلغان بدون مرز @intMob
✳️ از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ 🔹فرمودند: «خیر! اگر او را درک کردم، در ایام زندگانی ام خدمتگزار او خواهم بود». 🔸بحارالانوار، ج ۵۱، ص۱۴۸، ح۲۳ 🔺شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت
@IntMob ✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم" ✍🏻 خاطره اول/ بخش اول: از زمانى كه متوجه شدم مديريت مؤسسه به دست يك فرد مسلمان شيعه افتاده است و به راحتى اجازه مرخصى هايم را براى مراسم هاى مربوط به ماه محرم و صفر مى دهد خيالم راحت شد. به راحتى مرخصى هايم را گرفتم و پس از پايان يافتن مراسم ها به سركار برگشتم. روز هاى اول متوجه غيبت مدير نبودم اما كم كم متوجه شدم كه از ٥ روز هفته تنها دو الى سه روز هفته آن هم با تأخير به دفتر كار مى آيد و باعث دلخورى كارمندهاى انگليسى شده است. آن روز باران شديدى مى باريد. چند دقيقه زودتر از ساعت هميشگى خانه را ترك كردم تا مبادا بخاطر وضعيت هوا با تأخير به محل كار برسم. دوست نداشتم ذهنيت بدى را به عنوان يك مسلمان در ذهن همكارانم به وجود اورم. وارد محل كار كه شدم متوجه پچ پچ همكارانم شدم. اينبار هم از تأخير مدير شاكى بودند. @IntMob مدير با تأخير به محل كار آمد. هيچ كس هيچ اعتراضى نكرد. طبق معمول حق به جانب به كار خود مشغول شد. ناگهان مردى انگليسى با هيكلى درشت، كت و شلوار سرمه اى رنگ كه با كروات راه راهى اش ست شده بود وارد محل كارمان شد. ساير كارمندان هول شدند و همگى از جاى خود بلند شدند و پشت سر هم صف بستند تا به او خوشامد گويند. از پچ پچ ها متوجه شدم كه مسئول اصلي كليه مؤسسه هايى هست كه در آن كار مى كنيم و يكجور كله گنده كله گنده ها كه اگر اراده كند هريك از ما به راحتى از كار خود اخراج مى شويم. @IntMob آن مرد انگليسى خيلى جدى بدون آن كه لبخندى به لب داشته باشد شروع به دست دادن به همكارانم كرد. خيلى ترسيده بودم. نمى دانستم چطور بايد بگويم كه بخاطر مذهبم نمى توانم دست بدهم. شايد عصبانى شود و بعد در رزومه كارى ام مشكلى ايجاد شود. حتى ممكن است اخراجم كند. در اين موقعيت به اين شغل بيش از پيش احتياج داشتم. در همين افكار غوطه ور بودم كه نوبت به من رسيد. نگاه هاى همكاران به سمت من برگردانده شد. ته دل دعا دعا مى كردم كه تمام اين ثانيه هاى استرس زا يك كابوس بيشتر نباشند و هر آن از خواب بيدار شوم. اما ظاهرا تمام صحنه ها حقيقى بود و بايد در برابر دستى كه حال در برابرم دراز شده بود تصميمم را مى گرفتم. به ياد روز اول كارى ام افتادم، لحظه اى كه يكى از همكاران مرد به سمتم امد و خودش را معرفى كرد و خواست به من دست بدهد. آن لحظه به او گفتم متاسفم و بخاطر مسائل اعتقادى مذهبى ام نميتوانم دست بدهم. ادامه اش به شوخى و خنده گذشت. حال چطور مى توانستم در برابر سنگينى نگاه هاى او به مدير كل دست بدهم و بگويم چون مدير كل است و منافع شخصى ام در خطر است مى توانم دست بدهم؟ نه نمى توانستم. دلم را به دريا زدم. دستم را به نشان عذرخواهى به روى سينه ام گذاشتم و سرم را پايين اوردم و گفتم در نهايت احترامى كه برايتان قائل هستم متاسفانه از دست دادن به دليل اعتقادات دينى ام معذور هستم. سنگينى نگاه همكارانم را كه حالا به سمت مدير كل چرخيده بود احساس مى كردم. مى ترسيدم سرم را بالا بيارم و به چشمانش نگاه كنم. هر آن منتظر بودم كه تيكه اى به من بياندازد و يا با عصبانيت بگويد از جلو چشمانش دور بشوم. اما بر خلاف تصوراتم دستش را عقب كشيد و گفت: "آخ راست ميگى، منو ببخش كه متوجه نشدم. اتفاقا ما در اين شرايط با كارمندان مسلمان به جاى دست دادن بازوهايمان را از روى لباس به هم ميزنيم. بازويش را جلو اورد و به بازويم زد و خنديد. همچنان مبهوت نگاهش مى كردم. باورم نميشد كه به اين سادگى ختم به خير شده باشد. @IntMob تا آمدم نفس راحتى بكشم، مسئول بخش، همان مرد مسلمان شيعه به جمعمان پيوست. او هم به اندازه ما، و يا شايد بيشتر، از مدير كل حساب مى برد. وقتى ما را در آن موقعيت ديد پرسيد قضيه چيه؟ مدير كل به او توضيح داد كه اين خانم بخاطر دينش نميتواند دست بدهد. مرد مسلمان اما بلند بلند شروع كرد به خنديدن و رو به من گفت: واقعا؟؟ اين ديگه چه كاريه؟؟ نمى دانم با اين حركت مى خواست چه وجه مثبتى از خود در دل مدير كل بر جاى بگذارد. شايد هم نمى دانست كه مدير كل چطور با اين حركت به سادگى كنار امده است و مشكلى براى او و موقعيتش پيش نخواهد امد. اما اين را مى دانم كه اين اولين بارى بود كه در طول زندگى ام بخاطر دست ندادن به جنس مخالف در انگلستان مورد تمسخر واقع مى شدم و آن هم نه از جانب يك انگليسى بى دين بلكه از جانب يك مسلمان شيعه ... ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob3
| @IntMob ✳️ ضرورت تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل 🔹حجت الاسلام ملک زاده؛ استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ بین الملل: 🔸اگر سفر عالمان دینی به کشورهای دیگر حالت رسمی‌ و تشریفاتی و دیپلماتیک داشته باشد اثر مطلوب و مورد انتظار را دربر نخواهد داشت. 🔸اگر ما سخن از تشیع و گسترش شیعه یا لااقل حفظ تشیع در دنیا می‌کنیم، تنها الگویی که بنده برای آن سراغ دارم تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل است. یعنی فقط این الگو جواب می‌دهد. 🔸سال‌ها ما بحث تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل را در جاهای مختلف مطرح کردیم، برای آنها توضیح می‌دادیم معنای تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل چیست؟ 🔸اینکه شما یک دیپلمات نیستید و قرار نیست بروید در یک هتل چند ستاره اقامت داشته باشید و در ماشین ضد گلوله بنشینید. شما قرار است میان مردم باشید، با آنها زندگی کنید، سختی‌های آنها را از نزدیک ببینید و شرایط آنها را از نزدیک درک کنید. 🔺ادامه مطلب در 👈👈👈 plink.ir/q1beh 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@intMob ✳️ مسیری پر فراز و نشیب در شناخت مخاطب، نیاز و اقتضائات محیطی است لذا باید برای فعالیت موفق در این حوزه به چند نکته بصورت ویژه توجه نمود: 1- نیازمند شناخت فرصت های بکر در ارتباط گیری و استفاده از ظرفیت های فرهنگی و اقتضائات مشترک کشورهای مقصد است. 2- شناخت این ظرفیت ها و استعدادها بدون کار جهادی و تشکیلاتی و دست به دست هم دادن ارگان های مختلف مسؤل و دغدغه مند در حوزه امکان پذیر نیست. 3- ارگان های مختلف مسؤل در باید زمینه فعالیت های سازمان های مردم نهاد (سمن ها) و گروه های بومی کشور های مقصد را ایجاد نموده و با حمایت های محتوایی و انگیزشی امکان رشد این مراکز خودجوش را فراهم نمایند؛ در حالی که امروزه بیشتر شاهد سنگ اندازی و ایجاد مانع برای این مراکز مردمی هستیم، موانعی که بیشتر ناشی از عدم شناخت اقتضائات فعالیت های تبلیغی _ فرهنگی کشورهای مقصد و ارائه الگوهای تکراری و نسخه های فرهنگی داخلی است. 4- باید تأمل نمود، نه یک کار فرهنگی یکدست و تک بعدی است که با بیلان کاری های اداری جمع و جور گشته و پیش رود، و نه کاری جهادی و صرفاً کف میدانی و گل است که با روحیه جهادی محض و بدون شناخت اولیه و دقیق به سرانجام موفقی ختم گردد. 5- خلاصه آنکه به بیان ساده فعالیتی است سهل ممتنع که نیازمند نگرش تخصصی و ویژه مبتنی بر الگوهای دینی، فرهنگی و محیطی داخلی و خارجی است. در این حوزه نمیتوان موفق بود مگر این که تمامی ارگان های صاحب ایده، حامی، تولید کننده محتوا، واسطه، تربیت کننده نیرو، فعال اجرایی و مجموعه های فعال کف میدانی و ... دست به دست هم در این مسیر چون قطعات کوچک یک کل، غرض تام این عرصه را به منزل مقصود برسانند. باید دست در دست هم دهیم تا کاری به نحو درست و مخاطب پسند انجام شود؛ هیچ کس و مجموعه ای تام نیست و همه به هم نیازمند هستیم. 💯مبلغان بدون مرز @intMob
گروه مبلغان بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1417019800C6826c98a5f لطفا لینک عضویت را برای بفرستید 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
| @IntMob ✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس یا 🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ می‌کنند. 🔸 بخش 1 از 3 وقتی قطار از سیاتل به سمت نیوجرسی راه افتاد، رو به توبیاس کردم و این ترانه را برایش خواندم که: يا شوفير دوس دوس! [ای راننده حواست به بنزین باشد] الله يبعتلك عاروس [که خدا برایت همسری برگزیند] دیدم که سریعا مطلب را گرفت و شروع به خندیدن کرد؛ چه اینکه این ترانه را کودکان غزه در کوچه پس کوچه‌های رفح و خان‌یونس می‌خوانند. لذا ادامه دادم: بیضا شقرا من طرطوس [سفیدروی و زرد موی اهل شهر طرطوس] ما بتاكل إلا مگدوس [تا همواره برایت مگدوس بپزد!] بیشتر خندید که یعنی ترانه اطفال غزه؟! یعنی تو هم بله؟‌! @IntMob توبیاس ذهابیان دانشجوی دکترای مطالعات خاورمیانه در دانشگاه واشنگتن آمریکاست. لیسانس و فوق لیسانسش را در دانشگاه تل آویو به پایان رسانده و این قدر قوی‌ کار کرده بوده که توانسته در یکی از دانشگاه های برتر جهان در مطالعات خاورمیانه‏، به عنوان دانشجوی دکترا پذیرفته شود. وی هفت سال قبل دکترای خود را در واشنگتن شروع کرده بود و امسال دفاع می‌کرد. بعد از آن هم قصد داشت در اسرائیل و یا امریکا استاد دانشگاه شود و سال‌های آینده عمرش را درباره الهیات اسلامی و روابط مسلمانان و یهودیان به تحقیق بپردازد. توبیاس چهره‌اش به یهودیان مزراحی می‌ماند و فامیلی‌اش کاملا فارسی و ایرانی بود. اما خود می‌گفت که اصالتا از یهود عراق است که خانواده‌اش به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند. و شما می‌دانید که یهود عراق بسیار موثرتر در جامعه عراق بوده‌اند تا یهود ایران در جامعه ایران. در ضمن عباراتی از زبان فارسی را هم می‌فهمید که خود می‌گفت در دانشگاه واشنگتن آموخته. به هر صورت من نهایتاً مطمئن نشدم که او از یهود کدام سرزمین است؟ و نام فامیلش چرا فارسی است؟ این بود که با او جانب احتیاط را داشتم؛ چه این که صادق مصدق فرموده‌اند که ”التقیه دینی و دین آبائی“. 🔺 : اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است. ادامه دارد ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@intMob ✳️ در بسترهای مجازی کدام شبکه ها در اولویت فعالیت هستند؟ 🔹فیسبوک، یوتیوب، واتس آپ در رتبه 1 تا 3؛ اینستاگرام در رتبه 4، تلگرام در رتبه 9، توئیتر در رتبه 14 و ... . - تبلیغ بین الملل نیازمند شناسایی دقیق فضای مجازی و شبکه های فعال در کشورهای مورد نظر است؛ بدون این اتفاق ره به جایی نخواهیم برد. - علاوه بر شناخت ابزارها، فضا و ...، مرتبه بعد شناخت مخاطبین، نیازها، مسائل مرتبط است. - مرحله سوم نیز تولید محتوای پژوهشی و هنری مناسب برای مخاطب خواهد بود. - یکی از مشکلات جدی تبلیغ بین الملل در ایران مخدوش بودن یکی از مراحل فوق است، مسئله ای که با وجود هزینه های ریالی و غالباً دلاری خروجی ای جز مجموعه ای بیلان کاری و آمارهای کمّی ساختگی چیزی نیست. - این ره قطعاً به ترکستان است، خواه بخواهند بفهمند و خواه منافع ایجاب کند که خود را به خواب بزنند. - بدون ارائه خروجی کیفی تبلیغ بین المللی ای جز نخواهیم داشت؛ والسلام. 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
| @IntMob ✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس یا 🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ می‌کنند. 🔸 بخش 2 از 3 از فضائل علمی او همین بس که هارون گلاسرمن را بی‌برنامه و جنگولک و بی‌سواد می‌دانست! به منابع مکتوب کهن و جدید، از عهد عتیق گرفته تا منابع اسلامی و نیز مقالات و کتاب‌های حدید انگلیسی و فرانسه تسلط بسیار خوبی داشت. تقریبا هر بحثی که استاد مطرح می‌کرد، چند ثانیه بعد از لب‌تابش یک مقاله در همان موضوع پیدا می‌کرد و نظری می‌داد. تقریباَ هر بحثی که در اندیشه اسلامی مطرح می‌شد، اظهار نظر دقیقی می‌کرد؛ به عنوان نمونه اظهارنظرهایش درباره غزالی و ابن تیمیه برایم جالب بود. از دانشمندان شیعی هم اطلاع خوبی داشت و آثار مهم از اصحاب فکر شیعی را مطالعه کرده بود. اما خودش اظهار می‌داشت که تخصص و علاقه‌اش ”تاریخ فکر“ است. آثارش نیز گواه همین امر است. سخنرانی او در مدرسه درباره احمد بن محمد مقری تلمسانی و کتاب ”احکام لاهل الذمه“ او بود. در انتخاب این اثر نیز تعمد ویژه‌ای داشته، چه اینکه تلاش داشت تا نشان دهد این کتاب یک اثر یهودستیزانه است و نقش مهمی در تعذیب و آزار یهود شمال آفریقا ایفا کرده است.. من چون پیش‌تر کتاب ”یهودیان اسلام“ نوشته برنارد لویس را خوانده بودم و به عنوان تکلیف درسی برای دوره اسلام و ادیان ابراهیمی دانشگاه اکستر ملاحظاتی نوشته بودم،‌ دیدگاه او را در اینباره نقد کردم که شرحش به زمان دیگر احتیاج دارد. باری من و توبیاس و دوست ایرانی دیگر حاضر در مدرسه تابستانی، ساعت‌ها با او گفتگو کردیم و سعی کردیم اسرار تحصیل او را استخراج و برای دوستانمان شرح دهیم. به این ترتیب موضوعات مختلفی را از او جویا شدیم. در مدرسه هم جای من و او کنار هم قرار داده شده بود. یک بار به مناسبتی دیدم که متنی به زبان عبری را می‌خواند که یک عکس تعزیه وسطش بود. متن عبری را نمی‌فهمیدم و لذا سوال کردم که این چه متنی است؟ و او توضیح داد که ترجمه یک تعزیه‌نامه شیعی به زبان عبری است که در اسرائیل منتشر شده؟! به هر صورت او هویت یهودی کاملی داشت و یک بار بر سر مناقشه اسرائیل - حماس، که در ایام دوره ما جریان داشت،نزدیک بود با دوست ایرانی مدافع آرمان فلسطین بگو مگو پیدا کند. 🔺 : اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است. ادامه دارد ... 🔸لینک بخش اول 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم" 🔹خاطره دوم: شام كريسمس كريسمس كه از راه مى رسد سطح شهر رنگ و روى تازه اى به خود مى گيرد. كوچه پس كوچه هاى شهر چراغانى مى شود و جلوى درب مغازه ها برچسب هاى تبريك كريسمس قرار مى گيرد. چه صاحب مغازه اش به تولد حضرت مسيح اعتقاد داشته باشد و چه نه، نا خوداگاه درگير جشن شادى و سرور مى شود. شركت ها و دفاتر كارى رسمى به مناسبت فرا رسيدن كريسمس كارمندان خود را در يكى از روزهاى تعطيل به صرف شام دعوت مى كنند تا شب را در كنار يكديگر به مستى و سرور بگذرانند. دعوتى محل كار ما از اين قرار بود كه به يكى از رستوران هاى سطح شهر بروند كه درون خود رستوران واحد مشروب خانه نيز قرار داشت و مى توانستند بعد از سرو غذا به عيش و نوش بپردازند. امسال برخلاف سال هاى قبل بودجه ى هنگفتى نيز براى اين مهمانى در نظر گرفته شده بود. يادم مى آيد سال گذشته كه من نيز مانند ديگر كارمندان وقتى با شور و ذوق منيو رستوران مورد نظر را از صفحه كامپوتر محل كار بالا و پايين مى كردم تا از يك هفته قبل غذاى مورد نظرم را سفارش دهم، متوجه شدم همكارانم نوع مشروب هايشان را هم سفارش مى دهند تا بر سر همان ميز مشروب بنوشند. مى دانستم در يك همچين مكانى معذب خواهم شد لذا بهانه آوردم تا در ان مهمانى شركت نكنم. بعدها فهميدم به فتواى برخى مراجع، نشستن بر سر ميزى كه بر روى آن مشروب سرو مى شود گناه است. امسال هم قصد داشتم بهانه اى بياورم تا در اين مهمانى شركت نكنم. مى دانستم به تصميمم احترام مى گذارند و بهم فشار نمى آورند. - تاريخ مهمونى رو شنبه گذاشتيم، تو هم مياي ديگه نه؟ - متاسفانه كمى درگير هستم و نمى تونم شركت كنم. - چقدر حيف، جات خالى ميشه. و به كارش ادامه داد. مدير شركت كه فرد مسلمان بود متوجه مكالمه مان شد و به گونه اى كه ديگر همكاران نيز متوجه شوند گفت: " چرا شركت نميكنى؟ شام كريسمس هست و تمام همكاران بايد شركت كنند" عذرخواهى كردم و گفتم متاسفانه نمى تونم. پوزخندى زد و گفت شركت نكردن نوعى بى احترامى هست. مى دانستم مى خواهد اذيت كند. سال گذشته هم شركت نكرده بودم و هيچ بى احترامى اى نبود. سكوت كردم و هيچ نگفتم... چند روز بعد فهميدم كه مدير مسلمان شركت بر اثر بيمارى نتوانسته بود در اين مهمانى شركت كند. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob