🛑 زمانی که مسجد خانه خدا بود.
(قسمت اول)
🛑 پیش از انقلاب اسلامی و تا سالیان زیادی پس از انقلاب اسلامی مسجد پایگاه مهمی برای تجمع، برای همدلی، برای شنیدن مشکلات مردم، و تبادل نظر در موضوعات و مسائل مردم و مهم تر از همه، مسجد یک #رسانه بود.
🛑 بسیاری از تجار و خرده فروشانی که قبل از انقلاب از شهرهای مختلف به تهران سفر می کردند باید با اتوبوس به تهران می رفتند. و معمولا شب حرکت می کردند صبح زود به تهران می رسیدند. صبح قبل از اذان، مساجد اطراف بازار تهران پر از تجاری بود که از شهرستان های مختلف با اتوبوس به تهران رسیده بودند، به مسجد می رفتند یک یا دو ساعتی استراحت می کردند و با گفتن اذان، نماز را می خواندند در اطراف بازار در یک کله پاچه فروشی یا در یک قهوه خانه صبحانه را می خوردند و به بازار می رفتند. این تجار پس از خرید های خود از بازار و قبل از این که به ترمینال جنوب بروند یا با اجناسی که خریده بودند یا فقط سفارش داده بودند، چند ساعتی را دوباره در همان مساجد اطراف بازار استراحت می کردند و سپس به شهرستان خود باز می گشتند.
🛑 همین نقش مساجد باعث می شد اعلامیه های امام خمینی ره به راحتی از تهران به مساجد کل کشور می رسید. یعنی بعضا تجار و مغازه دارانی که برای خریدهای عمده به تهران یا شهرهای بزرگ می رفتند اعلامیه های امام خمینی را بین مساجد منتقل و به این صورت منتشر می کردند. در آن زمان که #مسجد_خانه_خدا بود یکی از نقش هایی که ایفا می کرد نقش #رسانه بود.
🛑 پس از انقلاب اسلامی کم کم مسجد نقش پررنگ تری به خود گرفت. یک عنصر جدید به مسجد اضافه شده بود به نام #پایگاه_بسیج . پایگاه بسیج برای جوانان جای بسیار چذابی بود. جوانان دور هم جمع می شدند. نیازی به کارت عضویت و رسمی بودن و تشکیلاتی بودن نداشت. از صبح تا شب پایگاه بسیج برای همه باز بود. جوانان علاقمند گاهی ساعت ها در این پایگاهها به گپ و گفت های عامیانه یا روشنفکرانه می پرداختند.
🛑 یکی از دلایلی که داوطلبان اعزام به جبهه های دفاع مقدس آنقدر زیاد بود بخاطر همین نقش مسجد بود. همیشه در پایگاه های بسیج جوانان باسواد تری بودند که پای دل حرفهای جوانان تازه وارد می نشستند، به خوبی گوش می دادند و با اطلاعات قرآنی یا اجتماعی راهنمایی می دادند.
🛑 در آن دوران اصطلاحی بین مردم و خانواده ها رایج شده بود به نام #بچه_مسجدی_ها. بعضی جوانان بودند که همیشه به قول امروزیها در مسجد پلاس بودند. حتی برخی خانواده ها اگر نیاز به کمک های فیزیکی داشتند مثلا اثاث کشی داشتند، مهمانی های بزرگ داشتند، یا حتی یک کار تعمیراتی یا نصب پرده و از این قبیل نیازها را داشتند اولین چیزی که به ذهنشان می رسید این بود که به مسجد مراجعه کنند و چند تا از جوانان را صدا بزنند تا کمک کنند.
(ادامه دارد..)
https://eitaa.com/Iran_Current_History