eitaa logo
حسينيه ایران | یزد 🥇
963 دنبال‌کننده
449 عکس
1هزار ویدیو
16 فایل
. 🔺 تمامی تصاویر و کلیپ های هیئات عزاداری 🔻 🔰 شهر جهانی یزد و شهرستان‌ها 🔰 . 🔸 محتوای هیأت و گزارشات روضه رو برامون بفرستید 👇🏻 🆔️ @marasematyazd 👈🏻 . 🔲 منتخب هیئات محترم عزاداری حسینیه ایران _ یزد #حسینیه_ایران #استان_یزد #یزد
مشاهده در ایتا
دانلود
. اللّهمَّ العَن قَتلَة فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها .
. 🔰 السلام علیک یا اَميرَالمُومِنينﷻ 🥲🌱 .
. ◾️السلام علیک یا جوادالائمه علیه‌السلام ◾️ .
. و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟ به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است زبان به شکوه گشوده‌ست زهر و می‌داند که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است... اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت ولی حسین هم این بین با تو هم‌سخن است گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است شدند بر تن تو سایه‌بان کبوترها؟ هنوز روی زمین، آفتاب، بی‌کفن است
هدایت شده از  فضائل مولا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ⚠️ با تعصبم من به ولايت علی ﷻ 🍇 فضائل شاه نجف¹¹⁰ 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/906232179C5974feada3
16265553280828839295214.mp3
2.97M
🩸آه ... ... 🔰 کربلایی پویانفر 🏷 @iran_yazd
. 📝 یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار آمد بسوی خیمه‌ی ما اسب بی سوار دیدم که عمه های حزینم به سوز و آه اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار از روی تلِ زینبه، پیشِ دیده بود... تا انتهای حفره‌ی گودال، تارِ تار شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار والشمرُ جالسٌ، چه بگویم که پیشِ ما بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار... تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار .
. ✍ چشمهای ترم از کودکیم تر شده است زندگی نامه من داغ مکرر شده است بدن لاغر و این قامت خم شاهد که روزها با چه غم دل شکنی سرشده است گاه میسوزم و گهگاه به خود میپیچم سوختن ارث من از روضه مادر شده است رد زنجیر و طناب است به دستم یعنی خاطرم از سر بازار مکدر شده است دَم آخر همه اهل و عیالم هستند شهر از ماتم این فاجعه محشر شده است زهر، امروز مرا از نفس انداخت ولی قاتلم زهر نه یک علت دیگر شده است بین بستر چقدر زار زدم وای حسین روضه ها در نظرم خوب مصوّر شده است باز انگار که با چشم خودم میبینم زینت دوش نبی طعمۀ لشگر شده است باز انگار که با چشم خودم میبینم ته گودال گل فاطمه پرپر شده است باز انگار که با چشم خودم میبینم نوک هر نیزه ای آماده گ‌ی یک سر شده است باز انگار که با چشم خودم میبینم غارت چادر و پوشیه ی خواهر شده است باز انگار که با چشم خودم میبینم درخیام نبوی قحطی معجر شده است سوختم پای غم آن شهِ افتاده نفس همدم هر سحرم خونه جگر بوده و بس .
. ✍️ روضه می‌خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر، نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید .
. ✍️ ستم روزگار یادش هست غم لیل و نهار یادش هست دیده‌ی اشکبار یادش هست آنهمه قلب زار یادش هست روضه‌ی بی شمار یادش هست نیمه جان بین بستر افتاده باز تب کرده مضطر افتاده به لبش ذکر مادر افتاده یاد یک جای دیگر افتاده چادر پرغبار یادش هست زهر کرده اثر به اعضایش ناتوان دست و بی رمق پایش ترک افتاده است لبهایش العطش العطش شد آوایش لب زخمی یار یادش هست پیر بود و خمیده قامت بود خانه اش کل سال هیأت بود به تنش ردی از جسارت بود قاتلش روضه‌ی اسارت بود لحظه های فرار یادش هست سالها قلب بی قراری داشت گله ها از شتر سواری داشت با رقیه چه روزگاری داشت... با غمش آه و گریه زاری داشت آبله بود و خار یادش هست همه‌ی عمر خود پریشان بود یاد جدش همیشه گریان بود آی مردم حسین عطشان بود آبروی قبیله عریان بود یک تن و ده سوار یادش هست عمه هایش چقدر ترسیدند کوچه های شلوغ را دیدند مست ها آمدند رقصیدند به سر روی نیزه خندیدند زینب بی قرار یادش هست . 🏷 @iran_yazd .
. 🥲 ای دلیل آرامش من ... 💔 به تو از دور سلام... .
. 💢 ببین آقا من اینجام...🥲 .
9542943d66de16874f318fd7490d719211846584-480p.mp3
3.23M
خالقِ بزرگترین حادثه یِ تاریخ حرکتش را امروز آغاز کرد! 🥲 الرحیل! الرحیل! حرکت کنید! برسید به کاروانِ حسین! 🏷 @iran_yazd
. ✍ همراه خود نیاور، ای شاه زیورآلات این‌ها به خانواده، دادند قول سوغات شب تا سحر نشستم زانو بغل گرفتم اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات ...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد می‌سوخت نامه‌ی من از سوز این عبارات ...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط نامسلمین کوفه، با مُسلمت چه کردند خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات ای وای از زنی که در ازدحام باشد من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات با عفت رباب و حجب و حیای زینب دارند کوچه‌ها و بازارها منافات با دست بسته وقتی افتادم از بلندی گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات برعکس از قناره...، عکس مرا کشیدند طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات باشد قرار بعدی دروازه‌ی همین شهر آنجا که رأس ما با هم می‌کند ملاقات 🏷 @iran_yazd .
. ✍ نمی‌دانم کجایی؟! ای که از بی‌راهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی سرِ دارالاماره جان تو جانی ندارم که تماشایی شدم حالا که دندانی ندارم که اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همینکه ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های زخمی روی صدها پله دشواراست نه فکرِ دختران خود که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم... 🏷 @iran_yazd .
. ✍ کوفیان در دلشان کینه‌ی زهراست نیا مُسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است بین‌شان بغض علی واضح و پیداست نیا خواستم آب بنوشم که لبم مانع شد تشنگی وجه شباهت به تو مولاست نیا لب و دندان من از سنگ شکست و خون شد لب و دندان تو در نقشه‌ی اعداست نیا همه‌ی غصه‌ام این است که سنگت بزنند نیزه و سنگ زدن حِرفه‌ی اینجاست نیا گر بیایی همه‌ی اهل حرم می‌بینند کمرت تاشده از غصه‌ی سقاست نیا ترس دارم که بیایی و ببیند زینب ته گودال سر نعش تو دعواست نیا سر من را که بریدند و به میخی بستند فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا لا اقل دختر خود را تو به همراه نیار کوفه جولانگه خولی و شبث هاست نیا ترس دارم ز روی نیزه ببینی آخر حرمله همسفر زینب کبراست نیا "دخترم را بغلش کن که کنیزی نرود" نا مسلمانیِ این شهر هویداست نیا 🏷 @iran_yazd .
. 🩸لیست اشعار مربوط به ایام پیش رو... 1⃣ والشمرُ جالسُ ... 👉🏻 2⃣ رد زنجیر و طناب است ... 👉🏻 3⃣ آه پسر مادر مرا نزنید ... 👉🏻 4⃣ در کوچه های شلوغ ، مست ها آمدند... 👉🏻 5⃣ کوفه میا حسین جان ...🩸👉🏻 6⃣ با شش ماهه می‌آیی... 👉🏻 7⃣ لااقل دختر خود را تو به همراه نیار ...👉🏻 ❤️‍🔥 الا لعنة الله علی قوم الظالمین و لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة ...³ 📚@iran_yazd 👈🏻
. 🔘 ۹ ذی الحجه سالروز شهادت مظلومانه سفیر سیاسی و فرهنگی جبهه مقاومت، ▪️حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام تسلیت باد. ایشان پسر عموی امام حسین علیه‌السلام و اولین سفیر در کوفه بود که به دست ابن زیاد ملعون به شهادت رسید. ┄┄┅┅┅
32.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🩸مقتل خوانی استاد محسن مشایخ روضه جون غلام ابوذر غفاری محرم 1402 🏷 @iran_yazd .
. ✍ دنیا علی نداشت اگر، آبرو نداشت دنیا مدام، شُکر چنین آبرو کند خلقت به روی دست، علی را گرفت و گفت: دست کسی نظیرش اگر هست رو کند! .