eitaa logo
ایراندخت
126 دنبال‌کننده
950 عکس
248 ویدیو
39 فایل
┄┅═🌸﷽🌸═┅┄ 💖💖دختران ایران زمین💖💖 ⚘💎💖شنبه ها عاشقانه های معنوی💖💎⚘ 🌹یکشنبه ها مهارتهای ایراندختی🌹 ✏️✂️دوشنبه ها ایراندختی کار بلد✂️✏️ ⚘💝سه شنبه ها هیچکس به من نگفت💝⚘ 🌹💓چهارشنبه ها لذت زندگی💓🌹😜🚫کپی مطالب ممنوع🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوخت یک شاخه گل @Irandokhtsarzamin 💠دوخت این گلهارو یاد بگیریم، وقتی گلدوزی میکنیم برای جاهایی که خالی میمونند، انتخاب مناسبی هست. 🔸بجای گره فرانسوی ازین دوخت استفاده کنیم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺 🆔 @Irandokhtsarzamin
@Irandokhtsarzamin 💫🌸💐💫🌸💐💫🌸💐💫🌸💐 هیچ کس به من نگفت: که شما همیشه و در همه حالات به یاد ما هستی و اگر ما را رها کنی یا فراموش، دشمن درون و برون دمار از روزگار ما در می آورد. چقدر شاد می شوم وقتی یاد آن صحبت زیبای شما می افتم که فرمودی: « هرگز شما را از یاد نبرده ایم». مگر می شود که ارباب کریم نوکرانش را فراموش کند و به آنها توجه نداشته باشد. اما شرم و خجالت آنگاه همنشین دائمی ما می شود که به یاد بیاوریم هرگز به یادت نبوده ایم و تمام خوشیها را بی حضور شما تجربه کرده ایم. کسی به من نگفت که می شود با شما حرف زد، دردِ دل کرد و غصه ها را قصه وار گفت. نمی دانستم که نوجوانان هم می توانند راه باریکه ای از نجوا با مولایشان، باز کنند و گاه گاهی، نوای خوش «یا بن الحسن» بر لب جاری سازند. ای کاش از همان دوران نوجوانی می فهمیدم که به یادم هستی تا هرگز فراموشت نکنم. اما حالا هم که به خود آمده ام و می خواهم همیشه به یادت باشم آنقدر خیالهای بی خود در دلم خانه کرده اند که...؛ اما نه، هرگز نا امید نمی شوم، چون یار و یاوری مثل شما دارم؛ امیدوارم نسیم یاری شما غبار خیالات و فراموشی را از قبلم پاک کند تا حضور شما صفای زندگیم شود. 💐💐💐💐💐💖💖💖💐💐💐💐 @Irandokhtsarzamin هیچ کس به من نگفت: که یاد شما در قلبم باران نور و برکتی می بارد که دانه وجودم را تا خورشید وجودت می پرورد و بالا می برد و این، یعنی بهره مندی از تربیت خصوصی بهترین مربی عالم از جانب پروردگار. تازه دانستم که حتی وقتی تو را فراموش کرده ام به یادم هستی،اما چقدر دیر فهمیدم اگر یاد تو باشم تو مرا با نگاه ویژه ای یاد می کنی و این نگاه ویژه چه ها که نمی کند. هر چند دیر، اما خوب شد دانستم که اگر به یاد شما باشم شما مرا با دعای خالصانه و عنایت ویژه، مورد توجه قرار می دهی و اینگونه من، آن گونه می شوم که خدا می خواهد یعنی آماده یاری. اگر از نوجوانی زودتر می فهمیدم که می شود شب، هنگام خواب، با یاد شما خوابید و صبح با یاد شما بیدار شد، تا حالا سالها بود که این مشق را تمرین کرده بودم. نمی دانستم که می شود درس خواندن را با یاد تو شروع کرد و نوشتن را پس از نام خدا به یاد تو مزین نمود. خدایا! کاش هیچ گاه یاد فلان بازیگر و فلان خواننده مرا از یاد نجات بخش عالم، غافل و بی خبر نمی کرد. چو شب گیرم خیالت را در آغوش     سحر از بسترم بوی گل آید 💖💖💖💐💐💐🌸🌸🌸✨✨✨ 🆔@Irandokhtsarzamin
ایراندخت: @Irandokhtsarzamin 💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖 دوست ایراندختی عزیز سلام. رفاقت با شهدا خودش یکی از راه های خودسازی و سلوک و تغییر ایجاد کردن در خود است. امیدواریم با آشنایی با این روش بتوانید در خودتان تغییرات مثبت خوبی ایجاد نمایید.  الف ) رفیق در تعریف مرسوم، به معنای «هم‌راه»، «دوست» و «یار» است.  هیچ کسی نیست که به شهداء سلام بدهد و آنها را دوست داشته باشد و آنها با او رفیق نشوند. این که لفظ "رفیق" به کار می رود به این دلیل است که آنها خودشان را آن قدر به آدم نزدیک می کنند که دیگر از مرحله آشنایی و دوستی فراتر می رود و واقعا با آدم رفیق رفیق می شوند. حال اگر کسی بخواهد قدم پیش گذارد و با آنها رفیق بشود، این مرحله فراتر هم می رود شهدا با او می شوند اخوی و به اصطلاح داداش. این بستگی دارد که تا چه اندازه دلمان برای شهداء بتپد و با آنها صمیمی باشیم. خیلی ها مدعی اند که سال های سال با شهدا بوده اند و روزگاری، تمام فکر و ذکرشان با آنها سپری شده، اما امروز که در سرمای دنیازدگی همه چیز یخ زده است، حتی اندک حرارتی از گرمای خاطرات آنها را حس نمی کنند. چرا که دنیای شهدا، دنیای یخ زده نیست. بسیاری دوست دارند بدانند که چطوری می شود با شهدا دوست شد. این پرسش خوبی است اما برای پیدا کردن پاسخ فکر می کنم باید پای صحبت چند نفر بنشینیم و با همدیگر چند نمونه را بشنویم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @Irandokhtsarzamin ۱ - یک بسیجی: «باور کردنش سخت است اما یکی از بچه ها پس از ۱۲ سال هر وقت دلش می گیرد به گلزار می رود. بعد برای دیدن بچه ها جلوی عکس هایشان می ایستد و با آنها حال و احوال می کند. او آن قدر جالب با آنها صحبت می کند که اگر ندانی فکر می کنی دارد با یک آدم زنده خوش و بش می کند. در میان حرفهایش سراغ بچه های دیگر را می گیرد. گله می کند. جک می گوید و حتی شکایت می کند. مثلا یکی از بچه های مفقودالاثر، چندین ماه بود که به خوابش نیامده بود و شکایت او را به فرمانده گردان شهیدش می کرد و رسما با عصبانیت و به همراه چند بدوبیراه خودمانی می گفت: «من هر روز پس از نماز صبح دعایش می کنم، اما او به خوابم نمی آید.» یا این که گزارش هفتگی بچه ها را برای آنها ارائه می داد. بچه هایی که گرفتاری برایشان ایجاد شده یا به دنیا آلوده شده اند و... این کار او ادامه داشت تا این که دو ماه با شهدا قهر کرد و می گفت:«خیلی بی معرفتند. دیگه تا کی... آخه قول دادند.» و اینها را وقتی که تنهایی خودش را در گلزار با شهدا تقسیم می کرد، به آنها می گفت. شاید کسی باور نکند، اما من مطمئنم که او با شهداء رفیق است و بالاتر از آن این که شهدا هم با او رفیق اند.» ۲- یکی از بچه های تفحص «شاید باور نکنید و اصلا مگر قرار است همه چیز را همه کس باور کنند. این حرف ها هم که زده می شود، برای آدم های عاقل باور کردنش سخت است و اصلا چه ارزشی دارد که باور بکنند یا نکنند. دنیا ارزانی آنها و این خاک ها و خاطراتش هم ارزانی ما. بگذریم. توی دنیای بچه های تفحص، اولین شرط، رفاقت با شهداست. به قول خودمان اگر کسی با شهدا رفیق نباشد مجوز کار نمی گیرد. خودشان هم نمی گذارند که غیر رفیق اینجا بیاید. باید با شهدا اول رفیق بود تا بتوان ارتباط پیدا کرد، آن هم رفاقت صمیمی. به خودشان سوگند، بچه های اینجا [تفحص] با شهدا حرف می زنند و اصلا آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله" را به عین تفسیر شده می بینند. وقتی با شهیدی می نشینی و حرف می زنی چند ساعت نمی گذرد که در خواب با تو حرف می زند و دستت را می گیرد وبه پای محل شهادتش می برد. این با عقل جور در می آید!؟ این جدای از رفاقت های دیگر است. شما تا به حال دیده اید که چند جوان مدتی که دورهم جمع می شوند. پس از چند روز که می خواهند از هم جدا شوند، غم و اندوه تمام وجودشان را فرا می گیرد. هر کسی سعی می کند در آن لحظه از رفیق هایش یادگاری، دست نوشته یا شماره تلفنی بگیرد و با نگاه به یکدیگر، چهره دوستان را به خاطر بسپارد. اینجا هم همین گونه است. ✅شهیدی نیست که پس از چند روز ماندن در معراج با بچه ها رفیق نشود. رفقای اینجا آن قدر با معرفت اند که تنها با چند قطره اشک و یا یک یا حسین علیه السلام، جواب آدم را می دهند. رفقای شهر باید رفاقت را از اینها یاد بگیرند.» ❇️۳- یکی از فرماندهان جنگ «من هنوز که هنوز است با بچه های بسیجی گردان هایی که فرمانده آنها بوده ام، ارتباط دارم. این ارتباط، علاوه بر ارتباط با بچه های بسیجی در قید حیات است. خیلی وقت ها که دلم از اوضاع فرهنگی جامعه می گیرد به سراغ آنها می روم. آن هم بچه های کم سن و سالی که نه سواد آن چنانی داشته اند و نه مقام و جایگاه حکومتی و مادی بالا. مثلا جوان سیدی را می شناختم که تک تیرانداز گردان بود و از خانواده ای محروم. پس از شهادت او هر نیاز و حاجتی دارم به سر مزارش می روم و او را قسم می دهم ب
ه مادر پهل و شکسته اش و خیلی سریع جواب می گیرم. این رفاقت، با بچه های دیگر نیز به همین منوال است. چرا که اصل رفاقت و صمیمیت اساسی ترین اصل حاکم در میان بچه های بسیجی دوران جنگ بود، نمی شد غریبه ای وارد جمع بچه های شاد و با نشاط بسیجی بشود و پس از یک ساعت با چند تن از آنها رفیق صمیمی نشود. این فقط ناشی از اخلاص بالای آنها بود.» 🟢🟡🔴بعید می دانم کسی باشد که نتواند از میان این سه نمونه پاسخ پرسش خودش را پیدا نکرده باشد. فکر می کنم مشکل امروز ما، در خیلی از چیزهایی که فکر می کنیم، نیست. مشکل ما این است که جامعه امروز، فهم خیلی از چیزها برایش سخت شده است و این تقصیر آنها نیست. تقصیر ماست که نمی توانیم مثل شهدا زندگی کنیم و نمونه های عینی شهدا را به جامعه نشان بدهیم. مشکل ماست که با شهدا قهرکرده ایم و از آنها دور شده ایم، اما آنها هنوز هم با ما رفیق اند، نمی بینید که پس از سال های سال وقتی دیده اند که ما کاری از پیش نمی بریم، خودشان به دیدن ما در شهرها آمده اند. ب ) مراحل انتخاب رفیق شهید😍😍😍😍😍😍😍😍 🌺گام اول: انتخاب شهید به یه گردان نگاه کن به صورت شهدا نگاه کن  به عکسشون، به لبخندشون  ببین کدوم رو بیشتر دوس داری با کدوم یکی بیشتر راحتی؟! 🌺🌸گام دوم: عهد بستن با دوست شهیدت یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره. با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم. 🌸🌺🌼گام سوم: شناخت شهید تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن. عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه.. 🌺🌸🌼🌻گام چهارم: هدیه ثواب اعمال خود به شهید از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی،  فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم." طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه! شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه! تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی! 🌺🌸🌼🌻🌹گام پنجم: درگیر کردن خود با شهید. در طول روز باهاش درد دل کن . باهاش حرف بزن. آرزوهاتو بهش بگو.. 🌺🌸🌼🌻🌹🌷گام ششم: عدم گناه در حضور رفیق روح شهید تا گام پنجم بسیار از شما راضیه ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟ 🌺🌸🌼🌻🌹🌷💐گام هفتم: اولین پاسخ شهید کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما داره که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه.. دعوت میشی به قبور شهدا و راهیان نور و ... 🌺🌸🌼🌻🌷🌹💐🌾گام هشتم: حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ) 🍃🍃🍃🌺 🌺🍃🆔 @Irandokhtsarzamin 🌺
@Irandokhtsarzamin 😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳 تزيين_آسمان_باستارگان ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️ إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (الصافات‏/ 6)؛ «در حقيقت، ما آسمان نزديك را با زيور سيّارات آراستيم». 💚نكتة علمي خداي متعال در آيه فوق مي‏فرمايد: «آسمان پایين را با كواكب تزيين كرديم»، در حالي كه فرضيه‏اي كه در آن زمان بر افكار و دانشمندان حاكم بود مي‏گفت فقط آسمان بالا (آسمان هشتم طبق فرضيه بطلميوس) آسمان ستارگان ثوابت است. ولي چنان كه مي‏دانيم، بطلان اين فرضيه اثبات شده و عدم پيروي قــرآن از فرضية نادرست مشهور آن زمان، خود معجزه زنده‌اي از اين كتاب آسماني است (همان، 19/17). 💙نكته جالب ديگر اينكه از نظر علم امروز مسلم است كه چشمك زدن زيباي ستارگان به خاطر قشر هوايي است كه اطراف زمين را فرا گرفته و آنها را به اين كار وا مي‏دارد و اين با تعبير «السماء الدنيا»؛ (آسمان پايين) بسيار مناسب است، اما در بيرون جو زمين، ستارگان حالت زیبای چشمک زنی را ندارند. 💞💓💗💖💕💞💓💗💖 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🆔 @Irandokhtsarzamin
@Irandokhtsarzamin 💫✨💫🌸🌸💖🌸🌸💫✨💫 تصور ميكنيد ديگران شما را چگونه ميبينند؟ ما در ميان جمع و گروههاي مختلف چگونه رفتار ميكنيم؟ بهتر است گاهي به تفاوت رفتار خود در ميان جمع دوستان صميمي با گروههاي رسمي تربيانديشيم. در هر گروه افراد با رفتار خود به ما فشار مي آورند تا با آنان همنوا شويم. ما ترغيب ميشويم شبيه افرادي شويم كه بيشتر با آنان سر و كار داريم.بنابراين ويژگيهاي فردي ما و شرايط اجتماعيمان در روند تشكيل خود اجتماعي مؤثر هستند. 🌼🌼🌼🌼🌺🌺🌺🌼🌼🌼🌼 6⃣ ✳️ در اين فعاليت ميتوانيم نام چند نفر (مثل: يك معلم يا استاد، دوست، يكي از والدين يا خواهر و برادر خود و ...) را يادداشت كرده و توصيف كوتاهي از حضور خود در مقابل هر يك از اين افراد را بنويسيم. مثلاً آيا با آنان احساس آرامش ميكنم يا خير؟ وقتي با آنان صحبت ميكنم بيشتر از چه كلماتي استفاده ميكنم؟ در مقابل هر كدام از اين افراد بيشتر راجع به چه مسايلي صحبت ميكنم؟🎉😉😉 🌸💐🌸💐💖💖💖💐🌸💐🌸 🆔 @Irandokhtsarzamin
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ زیبای "غریبانه؛ از بقیع تا طوس" با صدای سید رضا نریمانی 😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار علیهم السلام در بقیع 🆔 @Irandokhtsarzamin
@Irandokhtsarzamin 😍😍😍😍😍😍💖💖💖💖💖💖 هیچ کس به من نگفت: که طولانی شدن غیبت شما، به خاطر نداشتن یار است و من چقدر دیر دانستم که من هم می توانم یار شما باشم. اصلا در فکر من نمی گنجید که یاران تو از همین کرۀ خاکی و تعدادی از آنها از همین خاک پاک ایرانند. اگر به من گفته بودند که یاران شما، منتظر شما هستند، گناه در زندگیشان راه ندارد و اخلاقشان ستودنی است،هرگز گناه نمی کردم و با مادرم بسیار خوش اخلاق بودم، اما دیر فهمیدم و ندانسته سمت گناه رفتم و در جوانی و غرور بلوغ، دچار بداخلاقی هایی شدم. 😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔 @Irandokhtsarzamin اما می دانم حالا هم دیر نشده اگر شروع کنم قبولم می کنی و مهر خادمی بر پیشانیم می زنی که خادم تو، ارباب عالم است. من حتی تعداد یاران شما را که بیشتر از 313 نفر هستند را نمی دانستم، اما وقتی شنیدم که به این تعداد محدود نمی شوند و دسته های بعدی هم در راه یاری شما، قیام می کنند خوشحال شدم و امیدوار. سال ها منتظر سیصدو اندی مرد است  آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم. 💐💐💐💐💐💐💐💐 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💖💖💖💖💖 🌸🌸🌸🌸 🆔 @Irandokhtsarzamin
السلام @Irandokhtsarzamin 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 یکی از شیعیان امام صادق علیه السلام به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت می گوید: چه چیز شما را بازداشته است از این که حق مسلّم خود (حکومت) را به دست بگیرید در حالی که صدهزار شیعه پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ امام دستور می دهند تا تنور را روشن کنند سپس به مرد خراسانی فرمودند: «ای خراسانی بلند شو و داخل تنور بنشین» سهل که گمان کرده است امام از دست او خشمگین شده، شروع به عذرخواهی و آوردن بهانه می کند... در این لحظه هارون مکی از شیعیان راستین حضرت وارد می شود و سلام می کند. امام صادق علیه السلام به او پاسخ می دهد و بدون مقدمه به او می فرماید: «در تنور بنشین». هارون مکی بدون هیچ پرسشی، داخل تنور می شود. امام صادق علیه السلام در همان  حال با مرد خراسانی گفتگو می کند و از خراسان خبرهایی می دهد، اما نگرانی تمام وجود مرد خراسانی را فراگرفته است. امام به او می فرماید: «ای خراسانی بلند شو و داخل تنور را نگاه کن». او برخاسته و با تعجب می بیند که هارون چهارزانو میان آتش نشسته است و آتش هیچ آسیبی به او وارد نکرده. آنگاه امام صادق علیه السلام از مرد خراسانی پرسید: «در خراسان چند نفر مثل هارون می شناسی؟!» خراسانی می گوید: به خدا قسم یک نفر هم اینگونه سراغ ندارم. حضرت می فرماید: «آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم قیام نمی کنیم»؛ (کنایه از اینکه اگر یار داشتیم قیام می کردیم). (سفینه البحار، ج8، ص681) 💫💐✨💫💐✨💫✨✨💫 🆔 @Irandokhtsarzamin