eitaa logo
دفاع از حق
106 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
12 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم انتقاد و پیشنهاد @ahmad_m313 @shahadat_114
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰آیه ۴ سوره قدر ❤️به نام خداوند بخشنده مهربان ◀️تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ «4» ◀️در آن شب، فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان براى انجام هر كارى فرود آيند. ها از امام صادق عليه السلام پرسيدند: آيا روح همان جبرئيل است؟ فرمود: جبرئيل از ملائكه است و روح برتر از ملائكه است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ‌ ... با نزول فرشتگان بر قلب پيامبر و امام معصوم در شب قدر، ارتباط زمين با آسمان، مُلك با ملكوت و طبيعت با ماوراء طبيعت برقرار مى‌شود. روح انواعى دارد: - روحى كه منشأ تمايلات و شهوات است. - روحى كه منشأ قدرت و حركات است. اين دو روح، مشترك ميان انسان و حيوان است. - روحى كه منشأ اختيار و انديشه است، كه اين روح مختص انسان است. - روحى كه عقل محض است و جوهر وجودى فرشتگان را تشكيل مى‌دهد. - روحى كه برتر از فرشتگان است و شب قدر همراه آنان به زمين نازل مى‌شود. در روايات آمده است كه با منكران امامت، با سوره قدر احتجاج كنيد. زيرا بر اساس اين سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‌شوند. در زمان حيات پيامبر بر وجود شريف حضرتش وارد مى‌شدند. پس از آن حضرت بر چه كسانى نازل مى‌شوند؟ روشن است كه هر كسى نمى‌تواند ميزبان فرشتگان الهى باشد و بايد او همچون پيامبر، معصوم بوده و ولايت امور بشر به عهده او باشد و او كسى جز امام معصوم نيست كه در زمان ما، حضرت مهدى عليه السلام مى‌باشد و فرشتگان در شب قدر شرفياب محضرش مى‌شوند. نگاهى به فرشتگان در قرآن‌ فرشتگان، كارگزاران نظام هستى و مأمور انجام فرامين خداوند در اداره امور هستند. در قرآن براى هر دسته از فرشتگان مأموريّت و نقش خاصّى تعيين شده است و با همان مأموريّت نام‌گزارى شده‌اند: «النَّازِعاتِ» ، «الصَّافَّاتِ» ، «فَالزَّاجِراتِ» «النَّاشِراتِ» ، «فَالْفارِقاتِ» «فَالْمُدَبِّراتِ» برخى فرشتگان براى حفاظت گماشته شده‌اند. «إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ» بعضى فرشتگان با اولياء الهى گفتگو دارند. با زكريا سخن گفتند و او را به فرزندى به نام يحيى بشارت دادند «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ» و همين فرشتگان با حضرت مريم گفتگو كردند. «إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ» * در مواردى، سخن از امداد فرشتگان به رزمندگان در جبهه‌هاى جنگ به ميان آمده است. چنانكه در جنگ بدر، خداوند سه هزار فرشته را به يارى مسلمانان فرستاد. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ» برخى فرشتگان مسئول گرفتن جان مردم هستند. «يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ» و دسته‌اى ديگر، مسئول امور عرش. «يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ» از امتيازات فرشتگان، عبادت دائمى و خستگى‌ناپذير آنهاست كه قرآن مى‌فرمايد: «وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ» ، «يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ» ادامه 👇
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۹۰ سوره بقره 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند، بجنگيد ولى از حدّ تجاوز نكنيد، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمى‌دارد. ها در اين آيه ضمن تصريح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز ديگران، يادآور مى‌شود كه در ميدان جنگ نيز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نكرده و متعرض بيماران، زنان، كودكان و سالمندانى كه با شما كارى ندارند نشويد. قبل از دعوت آنان به اسلام، دست به‌ اسلحه نبريد و شروع كننده جنگ نباشيد و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگ مراعات كنيد. بعضى از صفات، در شرايط مختلف ارزش خود را از دست مى‌دهند؛ مثلا ترحّم يك ارزش است، ولى ترحّم بر پلنگ تيز دندان، ستمكارى بر گوسفندان است. و يا علم يك ارزش است، لكن گاهى ندانستن ارزش مى‌شود. مثلا شبى كه حضرت على عليه السلام در بستر پيامبر صلى الله عليه و آله به جاى آن حضرت خوابيد و پيامبر خدا هجرت نمودند، ارزش اين فداكارى بدان است كه حضرت على نداند كه كشته مى‌شود يا نه. و اگر بداند كه او را نمى‌كشند، افراد عادّى نيز حاضرند چنين عملى را انجام بدهند. به هر حال هر يك از سخاوت و شجاعت ممكن است در شرايطى كم‌ارزش يا پرارزش يا بى‌ارزش شود، لكن تنها صفتى كه هرگز از ارزش نمى‌افتد، مسئله‌ى عدالت است كه در هر زمان و مكان و نسبت به هر فرد، دوست يا دشمن يك ارزش است. برخورد با دشمن دو مرحله دارد: 1- بى‌اعتنايى و اعراض. 2- خشونت و جنگ. ، براى دفاع از خود و دين خداوند است، لكن هدف دشمن از جنگ، خاموش كردن نور خدا؛ «لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» وبه تسليم كشاندن مسلمانان است. ها 1- دفاع و مقابله به مثل، از حقوق انسانى است. اگر كسى با ما جنگيد ما هم با او مى‌جنگيم. «قاتِلُوا ... الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» 2- هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاك و يا استعمار و انتقام نيست، بلكه‌ هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسان‌ها از خرافات و موهومات مى‌باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 3- حتّى در جنگ بايد عدالت وحقّ رعايت شود. «قاتِلُوا ... لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جمله‌ى «لاتعتدوا» سفارش كرده كه در انجام هر فرمانى از حدود ومرزها تجاوز نشود. 4- ظلم و ستم و ايستادگى در مقابل دين خدا، رشته‌ى محبّت الهى را پاره مى‌كند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 5- تنها حضور در جبهه سبب قرب الهى نيست، بلكه محبوبيّت نزد پروردگار زمانى است كه در جنگ عادل باشيم و حقوق را رعايت كنيم. «لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 6- در جنگ، هدف بايد فقط خدا باشد، نه هوسها، تعصّب‌ها، غنائم، ريا و سمعه. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 7- حتّى در دفاع از حقّ طبيعى خود، بايد خدا را در نظر گرفت. با آنكه آنان جنگ را عليه شما آغاز كردند و شما بايد دفاع كنيد، ولى باز هم «فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌» باشد.
هدایت شده از سخن بزرگان
۵۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈بنگر چگونه بر خدا دروغ مى‌بندند! و همين گناه آشكار براى (مجازات) آنان بس است. ها خودبرتربينى يهود- كه خود را نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا مى‌دانستند- بزرگ‌ترين افترا بر خداست، چون خداوند هيچ كسى را فرزند خويش قرار نداده و همه در نزد او برابرند و امتياز، براى ايمان و تقوا است. در افترا، علاوه بر دروغ، تهمت، ايذاء، ظلم و هتك حيثيّت هم هست. افترا بر خدا روزه را باطل مى‌كند. امام باقر عليه السلام فرمود: دروغ، از شرابخوارى بدتر است، ولى افترا از دروغ هم سخت‌تر است. ها 1- پيامبر موظّف به شناخت وارزيابى اعمال وعقائد اهل كتاب است. انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ‌ ... 2- تزكيه‌ى نابجاى نفس و خود را مقرّب درگاه خدا دانستن، افترا بر خدا و مانع‌ رشد است. كلمه «اثم» در لغت به چيزى گفته مى‌شود كه انسان را از صلاح و ثواب باز دارد. «كَفى‌ بِهِ إِثْماً مُبِيناً»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۳۶ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغ‌هايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغ‌ها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل. ها آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است. ها 1- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ» 2- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ» 3- تنها با آرزو نمى‌توان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است. «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۲۰۰ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و (در برابر دشمنان نيز) پايدار باشيد (و ديگران را به صبر دعوت كنيد) و از مرزها مراقبت كنيد و از خداوند پروا داشته باشيد، شايد كه رستگار شويد. ها اين آيه، در چند مرحله به صبر در برابر انواع حوادث و مصائب توصيه مى‌كند؛ در برابر ناگوارى‌هاى شخصى و هوسها صبر كنيد. «اصبروا» در برابر فشارهاى كفّار، مقاومت بيشتر كنيد. «صابروا» در حفظ مرزهاى جغرافيايى از هجوم دشمن، حفظ مرزهاى اعتقادى و فكرى، از طريق مباحث علمى و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه‌ها بكوشيد. «رابِطُوا» كلمه‌ى «رابطوا» از ريشه‌ى «رباط» به معناى بستن چيزى در مكانى است. به كاروانسرا نيز به اين دليل رُباط مى‌گويند كه كاروان‌ها در آنجا اتراق كرده و مال‌التجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه مى‌دارند. همچنين به قلبى كه محكم و بسته به لطف خدا باشد، رُباط گفته مى‌شود. كلماتِ «ارتباط»، «مربوط» و «رباط» ريشه‌ى واحدى دارند. در روايات، «رابطوا» به معناى انتظار اقامه‌ى نماز آمده است. گويا مسلمانان دل و جان خود را با پيوندى كه در نماز ايجاد مى‌كنند، محكم مى‌سازند. امام صادق عليه السلام فرمود: «اصبروا على الفرائض» در برابر واجبات صبر كنيد. «صابروا على المصائب» در برابر مشكلات صبر كنيد. «ورابطوا على الائمّه» از پيشوايان خود دفاع كنيد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: «اصبروا على الصَّلَوات الخمس وصابروا على قتال عدوّكم بالسيف‌ و رابطوا فى سبيل‌اللَّه لعلّكم تفلحون» بر نمازهاى شبانه روزى پايدارى كنيد ودر جهاد با دشمن، فعّال ودر راه خدا با يكديگر هماهنگ باشيد تا رستگار شويد. ها 1- در سايه‌ى ايمان، به كمالات مى‌رسيد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا ...» 2- تا در مشكلات فردى صابر نباشيد، نمى‌توانيد در برابر دشمنان دين مقاومت كنيد. ابتدا «اصْبِرُوا» سپس‌ «صابِرُوا» 3- از ديگران عقب نمانيد، اگر كفّار در كفر خود مقاومت مى‌كنند، كشته مى‌دهند و مال خرج مى‌كنند، شما نيز در راه خدا با جان و مال پايدارى كنيد. «صابِرُوا» 4- مسلمانان بايد مشكلات يكديگر را تحمل كنند و يكديگر را به صبر سفارش كنند. «صابِرُوا» 5- اسلام، دين ارتباط است. ارتباط با مردم و خدا و پيامبران. «رابطوا» 6- صبر و مصابره و مرابطه بايد جهت‌دار باشد و در مسير تقوا و رضاى الهى قرار گيرد، وگرنه كفّار هم اين امور را دارند. «صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ» 7- اسلام دين جامعى است، صبر و تقوا در كنار توجّه به مرزها بيان شده است. «اصبروا ... رابطوا» 8- تقوا، مرتبه‌اى بالاتر از ايمان است. «آمنوا ... واتقوا» 9- صبر، زمينه‌ى رسيدن به سعادت و پيروزى است. «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» «والحمدللّه ربّ العالمين»
☑️ ۱۳۵ سوره آل عمران 🏴أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 🏴بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈(افراد با تقوا) كسانى هستند كه هرگاه كار زشتى انجام دهند و يا به خويشتن ستم كنند، خدا را ياد كرده و براى گناهان خود استغفار مى‌كنند. و جز خدا كيست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقين) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه كرده‌اند، پافشارى ندارند. ها بعضى مفسّران، مراد از «فاحشة» را زنا ومراد از «ظلم» را ساير گناهان دانسته‌اند و بعضى ديگر مراد از «فاحشة» را گناهان كبيره و «ظلم» را گناهان صغيره دانسته‌اند. در روايات مى‌خوانيم كه بى‌توجّهى به گناهان گذشته و ترك توبه از آنها، به منزله‌ى اصرار بر گناه است. «هو ان يذنب الذنب فلايستغفر اللّه ولايحدث نفسه بتوبة فذلك الاصرار» امام صادق عليه السلام فرمودند: وقتى اين آيه نازل شد، ابليس همه‌ى ياران خود را جمع كرد و از آنان چاره‌جويى كرد. شياطين پيشنهاداتى دادند كه پذيرفته نشد، وسواس خنّاس گفت: من چاره‌ى آن را مى‌دانم! گفتند: چگونه؟ گفت: به آنها وعده مى‌دهم و به آرزوها گرفتارشان مى‌كنم تا دچار گناه شوند و وقتى گرفتار شدند، توبه و استغفار را از ياد آنها مى‌برم. ها 1- گاهى از افراد متّقى نيز گناه صادر مى‌شود. «لِلْمُتَّقِينَ ... الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً» 2- خطرناك‌تر از انجام گناه، غفلت از گناه و بى‌توجّهى به زشتى آن است. متّقين اگر هم گناه كنند، بلافاصله استغفار مى‌كنند. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا» 3- نشانه‌ى تقوا، توبه از گناه است. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا» 4- ياد خدا، رمز توبه است. «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا» 5- تا ياد خدا در دل گناهكار زنده است، مى‌تواند در مدار متقين وارد شود. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ» 6- گناه، ظلم به خويشتن است. «ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» 7- تنها خداوند است كه گناهان را مى‌بخشد. «وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ» 8- متّقى كسى است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زيرا اصرار بر گناه، نشانه‌ى سبك شمردن آن و غفلت از ياد خداست. «وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‌ ما فَعَلُوا» 9- اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محروميّت از مغفرت الهى است. «وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۹۰ سوره بقره 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند، بجنگيد ولى از حدّ تجاوز نكنيد، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمى‌دارد. ها در اين آيه ضمن تصريح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز ديگران، يادآور مى‌شود كه در ميدان جنگ نيز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نكرده و متعرض بيماران، زنان، كودكان و سالمندانى كه با شما كارى ندارند نشويد. قبل از دعوت آنان به اسلام، دست به‌ اسلحه نبريد و شروع كننده جنگ نباشيد و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگ مراعات كنيد. بعضى از صفات، در شرايط مختلف ارزش خود را از دست مى‌دهند؛ مثلا ترحّم يك ارزش است، ولى ترحّم بر پلنگ تيز دندان، ستمكارى بر گوسفندان است. و يا علم يك ارزش است، لكن گاهى ندانستن ارزش مى‌شود. مثلا شبى كه حضرت على عليه السلام در بستر پيامبر صلى الله عليه و آله به جاى آن حضرت خوابيد و پيامبر خدا هجرت نمودند، ارزش اين فداكارى بدان است كه حضرت على نداند كه كشته مى‌شود يا نه. و اگر بداند كه او را نمى‌كشند، افراد عادّى نيز حاضرند چنين عملى را انجام بدهند. به هر حال هر يك از سخاوت و شجاعت ممكن است در شرايطى كم‌ارزش يا پرارزش يا بى‌ارزش شود، لكن تنها صفتى كه هرگز از ارزش نمى‌افتد، مسئله‌ى عدالت است كه در هر زمان و مكان و نسبت به هر فرد، دوست يا دشمن يك ارزش است. برخورد با دشمن دو مرحله دارد: 1- بى‌اعتنايى و اعراض. 2- خشونت و جنگ. ، براى دفاع از خود و دين خداوند است، لكن هدف دشمن از جنگ، خاموش كردن نور خدا؛ «لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» وبه تسليم كشاندن مسلمانان است. ها 1- دفاع و مقابله به مثل، از حقوق انسانى است. اگر كسى با ما جنگيد ما هم با او مى‌جنگيم. «قاتِلُوا ... الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ» 2- هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاك و يا استعمار و انتقام نيست، بلكه‌ هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسان‌ها از خرافات و موهومات مى‌باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 3- حتّى در جنگ بايد عدالت وحقّ رعايت شود. «قاتِلُوا ... لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جمله‌ى «لاتعتدوا» سفارش كرده كه در انجام هر فرمانى از حدود ومرزها تجاوز نشود. 4- ظلم و ستم و ايستادگى در مقابل دين خدا، رشته‌ى محبّت الهى را پاره مى‌كند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 5- تنها حضور در جبهه سبب قرب الهى نيست، بلكه محبوبيّت نزد پروردگار زمانى است كه در جنگ عادل باشيم و حقوق را رعايت كنيم. «لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» 6- در جنگ، هدف بايد فقط خدا باشد، نه هوسها، تعصّب‌ها، غنائم، ريا و سمعه. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 7- حتّى در دفاع از حقّ طبيعى خود، بايد خدا را در نظر گرفت. با آنكه آنان جنگ را عليه شما آغاز كردند و شما بايد دفاع كنيد، ولى باز هم «فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌» باشد.
هدایت شده از سخن بزرگان
۶۹ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ گروهى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را گمراه نمى‌كنند و (اين را) نمى‌فهمند. ها سيماى تهاجم فرهنگى و توطئه‌هاى دشمن براى بى‌دين كردن مسلمانان را در اين آيه و سه آيه‌ى بعد مى‌بينيم. اين آيه خبر از كينه‌هاى مكتبى، آيه بعد خبر از لجاجت و كفر، آيه هفتاد و يكم خبراز شيوه حق‌پوشى و كتمان آگاهانه، و آيه هفتاد و دوّم خبر از تاكتيك فريبنده‌ى دشمن مى‌دهد كه مجموعاً يك تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاريك آنان و بكارگيرى شيوه‌هاى كتمان، زير سؤال بردن و تضعيف و تزلزل عقايد توده‌ى مردم است. ها 1- خداوند، نقشه‌هاى دشمنان دين را افشا وآنان را رسوا مى‌كند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 2- شناخت دشمن وبرنامه‌هاى او، لازمه‌ى درامان ماندن از آسيب‌هاى احتمالى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 3- خطر تهاجم فكرى و فرهنگى، جدّى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 4- به اظهاراتِ منافقانه‌ى مخالفان اعتماد نكنيد، آنها قلباً خواستار انحراف شما هستند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...» 5- در قضاوت‌ها، انصاف را فراموش نكنيد. گروهى از اهل كتاب، چنين آرزويى دارند، نه همه‌ى آنها. «وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ» 6- بايد كارى كنيد كه دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. كلمه «لو» در موارد ناشدنى بكار مى‌رود. «لَوْ يُضِلُّونَكُمْ» 7- كسانى كه در صدد انحراف ديگران هستند، ابتدا خود مرتكب حيله، نفاق، كينه، تهمت وتوطئه مى‌شوند. «وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» 8- ميل به انحراف ديگران، خود يك انحراف بزرگ اخلاقى است. «وَدَّتْ ... وَ ما يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۵۵ و ۱۵۶ سوره انعام 🔰أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ◀️واين (قرآن) كتابى است مبارك كه آن را نازل كرديم. پس آن را پيروى نموده و تقوا پيشه كنيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد. ◀️(آن قرآن را نازل كرديم) تا نگوييد كتاب (آسمانى)، فقط بر دو طايفه‌ى (يهود و نصارى) كه پيش از ما بودند نازل شده است و ما از علوم آنان بى خبر بوده‌ايم. ها كلمه‌ «مُبارَكٌ» از ريشه‌ى «بركت»، بر دو امر تأكيد مى‌كند: 1. ريشه قوى و ثابت. 2. رشد دائم. قرآن، هم داراى مطالبى اساسى و تغييرناپذير و استوار است و هم با گذشت زمان، پرده‌هايى از اسرارش كشف و روز به روز جلوه‌ى آن بيشتر مى‌شود. «أَنْ تَقُولُوا» به معناى «لئلّا تقولوا» است، يعنى: تا نگوييد و بهانه نگيريد. «دراسة» به معناى تلاوت و علم است. ها 1- قرآن، تنها كتاب تئورى و نظرى نيست، بلكه كتاب سعادت و برنامه‌ى عمل انسان است. كتاب ... فَاتَّبِعُوهُ‌ 2- سعادت بشر در دو چيز است: اطاعت حقّ، اجتناب از باطل. «فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا» 3- خداوند، حجّت را بر مردم تمام كرده است. كِتابٌ أَنْزَلْناهُ‌ ... أَنْ تَقُولُوا 4- دستگاه تبليغاتى مسلمانان بايد براى هر كشور و ملّت و زبانى، برنامه‌هاى صحيح در سطح جهان آماده كند، تا حجّت بر آنان تمام شود و نگويند ما از حقّ بى‌خبر بوديم. أَنْ تَقُولُوا ... كُنَّا عَنْ دِراسَتِهِمْ لَغافِلِينَ‌
هدایت شده از حرف مردم
۱۳۶ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغ‌هايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغ‌ها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل. ها آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است. ها 1- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ» 2- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ» 3- تنها با آرزو نمى‌توان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است. «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۳۶ سوره آل عمران ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغ‌هايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغ‌ها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل. ها آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است. ها 1- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ» 2- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ» 3- تنها با آرزو نمى‌توان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است. «نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
۱۹ و ۲۰ سوره ابراهیم 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 📖أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ «19» ◀️آيا نديدى كه خداوند آسمان‌ها و زمين را به حقّ آفريد؟ اگر بخواهد شما را مى‌برد و آفريده‌اى جديد (به جاى شما) مى‌آورد. 📖وَ ما ذلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ «20» ◀️و اين تبديل و جابه جايى، براى خداوند سخت نيست. ها قرآن، چندين بار فرموده: ما آسمان‌ها و زمين را بيهوده و بازيچه نيافريديم. «ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ»، در جاى ديگر مى‌فرمايد: «ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا» آرى، اين كفّارند كه خلقت هستى را بى‌هدف و باطل مى‌پندارند. ها 1- آفرينش آسمان‌ها و زمين، بر اساس حكمت و مصلحت و هدفى شايسته انجام گرفته است. «بِالْحَقِّ» 2- خداوند، به بود ونبود ما نيازى ندارد، مغرور نشويم. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ» 3- هستى و دوام آن، به اراده و مشيّت الهى وابسته است. «إِنْ يَشَأْ» 4- جهان بدون انسان باطل است، حتّى اگر شما را ببريم، انسان‌هاى ديگرى را مى‌آوريم تا آفرينش آسمان‌ها و زمين بيهوده نباشد. «يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۳۱ سوره ابراهیم 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 📖قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ «31» ◀️(اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آورده‌اند، بگو: نماز را برپا دارند، و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه دادوستدى باشد و نه دوستى و رابطه‌اى. ها انفاق آشكار، سبب تربيت نسل وتشويق ديگران ورفع تهمت از خود است و انفاق پنهانى عامل رشد و اخلاص است. البتّه بعضى مفسّران گفته‌اند: انفاق علنى مربوط به انفاق‌هاى واجب مثل خمس و زكات است و انفاق مخفى مربوط به موارد مستحبّ مثل صدقه است. با اين‌كه هر يك از انفاق آشكار و پنهان آثارى دارند، ولى شايد بتوان گفت، انفاق پنهان بهتر است، چون در اين آيه‌ «سِرًّا» بر «عَلانِيَةً» مقدّم شده است. ها 1- براى فرمان دادن، به طرف خود شخصيّت دهيد. «لِعِبادِيَ» بندگى خدا مدال افتخار مومنان است. 2- ايمان قلبى كافى نيست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 3- اسلام دين جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومان، در كنار هم و شرط قبولى يكديگرند. «يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا» 4- مورد انفاق، تنها مال نيست، از هر چه داريم بايد انفاق كنيم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» 5- انفاق بايد از رزق خدا يعنى مال حلال باشد، نه از هر مالى كه داشتيم. فرمود: «رَزَقْناهُمْ» و نفرمود «عندكم» 6- انفاق بايد گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً» 7- از فرصت‌ها استفاده كنيد. مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ... 8- اگر دنبال تجارت هستيد در دنيا با خدا معامله كنيد، زيرا كه در قيامت هيچ داد و ستدى نيست. «يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ» 9- با پول و پارتى نمى‌توان از عذاب قيامت فرار كرد. «لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ»
هدایت شده از سخن بزرگان
۴۹ و ۵۰ حجر أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «49» ◀️(اى پيامبر!) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم. 📖وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ «50» ◀️و البتّه عذاب من نيز همان عذاب دردناك است. ها قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1. مخلصان (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2. متّقين كه اهل بهشت هستند. 3. گناهكارانِ توبه‌كننده كه پيامبر در اين آيه خبر از عفو آنان مى‌دهد. 4. گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك بيم داده شده‌اند. ها 1- رحمت الهى، بزرگ‌ترين و بهترين پيام است. «نبى‌ء» «نبأ» به خبر مهم گفته مى‌شود) 2- گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عِبادِي» 3- در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «أَنِّي أَنَا» 4- بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى‌بخشد لطف هم مى‌كند. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» 5- بخشش و لطف الهى، عميق وپى‌درپى است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (قالب غفور و رحيم، نشانه‌ى عمق و تكرار است) 6- لطف و رحمت الهى بر غضبش مقدّم است. «أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي» 7- به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‌- الْعَذابُ الْأَلِيمُ»
۸۹ سوره نحل 🌟أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 📖وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلى‌ هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ «89» ◀️و (ياد كن) روزى را كه در هر امّتى، شاهدى بر آنان از خودشان برانگيزيم و تو را بر آنان گواه آوريم و بر تو اين كتاب را نازل كرديم كه روشنگر هر چيز است و مايه‌ى هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است. ها در پنج آيه قبل نيز به مسأله گواه بر امّت‌ها اشاره شد و اين جزء عقايد قطعى ماست كه در قيامت، هر امّتى شاهد و گواهى دارند و پيامبر اسلام شاهد بر اين امّت و گواهان ساير امّت‌هاست. نكته مهم آن است كه گواهى اولياى خدا بايد از روى حسّ و ديدن و علم باشد و آنها از هرگونه خطا و كذب معصوم باشند تا گواهى آنها در آن روز حسّاس بر همه‌ى مردم، يك نوع اتمام حجّت باشد. و ناگفته پيداست كسى كه بر اعمال حاضر و غايب و ظاهر و باطن مردم، آگاه باشد و سخن او در قيامت مورد پذيرش امّت و خداوند باشد، جز انبيا و امامان معصوم، كه با امدادهاى غيبى، بر رفتار و كردار و گفتار و نيّات مردم، آگاهند، كس ديگرى نخواهد بود. در تفسير صافى از امام صادق عليه السلام نقل شده كه آن حضرت فرمود: بخدا قسم ما هر چه را در آسمان‌ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست و هر چه در بهشت و دوزخ است، مى‌دانيم. سپس امام اين آيه را سه بار پى‌درپى تلاوت فرمودند. امام باقر عليه السلام فرمود: هر چه را كه امّت به آن نياز داشته، در قرآن آمده است و هر سخنى كه از من شنيديد اگر سند قرآنى‌اش را بخواهيد، خواهم گفت. حضرت على عليه السلام فرمود: خبر شما و تاريخ گذشتگان و آيندگان و آسمان و زمين در قرآن آمده است. امام رضا عليه السلام در جلسه‌اى به رؤساى اديان فرمود: از معجزات پيامبر اسلام آن است كه يتيمى فقير و چوپانى درس نخوانده، كتابى داشته باشد كه «تبيان كل شى» باشد و اخبار گذشته و آينده تا قيامت در آن ثبت شده باشد. امام صادق عليه السلام فرمود: هر مسأله‌اى كه مورد اختلاف دو نفر باشد در كتاب خدا، اصلى كه آنرا حلّ كند وجود دارد، گرچه عقل مردم به آن نرسد. قرآن بيان هر چيز است، امّا هر كس نمى‌فهمد چنانكه حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: در قرآن، براى عوام عبارتِ ظاهرى، براى خواص اشاراتِ رمزى، براى اولياى خدا، لطائف الهى و براى انبيا، حقايق است. تبيان همه چيز بودن، يا مستقيم است يا بواسطه‌ى آياتى كه در آن اصولى مطرح شده و آن اصول براى ما كارساز است. نظير آيه؛ «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد و از آنچه شما را نهى كرده دور شويد و نظير آيه؛ «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» ها 1- نظارت دائمى اولياى خدا بر اعمال ما، يكى از مسلّمات قرآنى است. «شَهِيداً عَلَيْهِمْ» 2- گواهان در قيامت، سلسله مراتب دارند. براى هر امّتى، امامِ آن شاهد است و پيامبر اسلام، شاهد بر همه‌ى گواهان است. «جِئْنا بِكَ عَلى‌ هؤُلاءِ شَهِيداً» 3- هم پيامبر اسلام بر همه پيامبران شاهد است و هم كتابش، تبيان كلّ شى‌ء است. «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» 4- قرآن كتابى جامع براى بيان همه نيازهاى جامعه است. «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» 5- تسليم بودن، لازمه دريافت هدايت، رحمت و بشارت الهى است. «هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‌ لِلْمُسْلِمِينَ»
۱۵۳ سوره بقره أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگيريد، همانا خداوند با صابران است. ها مشابه اين كلام الهى را در همين سوره‌ خوانديم كه خداوند به بنى‌اسرائيل مى‌فرمود: در برابر ناملايمات و سختى‌ها، از صبر و نماز كمك بگيريد. در اين آيه نيز به مسلمانان دستور داده مى‌شود تا در برابر حوادث سخت زندگى، از صبر و نماز يارى بجويند. آرى، دردهاى يكسان، داروى يكسان لازم دارد. اصولًا انسانِ محدود، در ميان مشكلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهى نباشد، متلاشى ومنكوب مى‌شود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختى‌ها، خود را نمى‌بازد و براى او حوادث، بزرگ نمى‌نمايد. كسى كه نماز را با حضور قلب و با توجّه مى‌خواند، به معراج مى‌رود. هرچه پرواز معنوى او بيشتر باشد و بالاتر رود، دنيا و مشكلات آن و حتّى خوشى‌هاى آن كوچكتر مى‌شود. انسان، يا در نعمت بسر مى‌برد كه بايد به آيه قبل عمل كند؛ «فَاذْكُرُونِي، اشْكُرُوا لِي» و يا در سختى بسر مى‌برد كه بايد به اين آيه عمل كند؛ «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ» خداوند مى‌فرمايد: خدا با صابران است و نمى‌فرمايد: با نمازگزاران است. زيرا نماز نيز نياز به صبر و پايدارى دارد. در روايات مى‌خوانيم: هرگاه كار سختى براى حضرت على عليه السلام پيش مى‌آمد حضرت دو ركعت نماز مى‌خواند. اين سيره را بوعلى سينا نيز عمل مى‌كرد. ، مادر همه كمالات است؛ صبر در جنگ، مايه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسيله تقواست. صبر از دنيا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مايه‌ى وَرع است. ها 1- ايمان اگر همراه با عمل و توكّل وصبر و عبادت باشد، كاربرد بيشترى خواهد داشت. «الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ ...» 2- نماز اهرم است، بار نيست. «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» 3- صبر ونماز، وسيله جلب حمايت‌هاى الهى هستند. «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» 4- اگرچه خداوند با هركس ودر هر جايى حضور دارد؛ «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ» و لكن همراهى خدا با صابران، معناى خاصّى دارد و آن لطف، محبّت و يارى رسانى خداوند به صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»
تفسیر آقای قرائتی ترجمه آیه ۳۳ مائده أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ همانا كيفر آنان كه با خداوند و پيامبرش به برمى‌خيزند و (با سلاح و تهديد و غارت) در زمين به فساد مى‌كوشند، آن است كه كشته شوند، يا به دار آويخته شوند، يا دست و پايشان بطور مخالف بريده شود يا آنكه از سرزمين (خودشان) تبعيد شوند. اين كيفر ذلت بار دنيوى آنان است و در آخرت برايشان عذابى عظيم است. ها در شأن نزول آيه آمده است كه جمعى از مشركانِ مكّه به مدينه آمده، مسلمان شدند. ولى چون بيمار بودند به فرمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به منطقه‌ى خوش آب و هوايى در بيرون مدينه رفته و اجازه يافتند از شير شترهاى زكات بهره ببرند؛ امّا چون سالم شدند، چوپان‌هاى مسلمان را گرفته، دست و پايشان را بريدند و چشمانشان را كور كرده، شتران را به غارت بردند و از اسلام هم دست كشيدند. رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داد آنان را دستگير كنند و همان كارى را كه با چوپانان كرده بودند، بر سر خودشان آوردند. آيه‌ى فوق نازل شد. كيفرهايى كه در آيه آمده، «حقّ اللّه» است و از جانب حكومت يا مردم قابل عفو و تبديل نيست. «1» ودر تفسير الميزان آمده است كه انتخاب يكى از چهار كيفر، با امام مسلمانان است و اگر اولياى مقتول هم عفو كنند، بايد يكى از كيفرها شود. كلمه‌ى‌ «جَزاءُ» به معناى كيفر و پاداش كافى است؛ يعنى حدود و مجازات‌هاى چهارگانه براى مجرم عادلانه و كافى است. براى اصلاح جامعه، هم موعظه و ارشاد لازم است، هم شمشير و و انقلابى. (آيه قبل، پيام و هشدار به قاتل بود و اين آيه، عقوبت افراد و مفسِد را بيان مى‌كند) عقوبت بايد همراه با باشد. چون فسادها و خصوصيّات مفسدان متفاوت است، كيفرها هم يكسان نيست؛ مثلا اگر فساد، فجيعانه بود، كيفرش قتل است؛ ولى اگر سطحى بود، كيفر آن تبعيد است. اين معنا از روايات فهميده مى‌شود، از جمله آنكه: كيفر قتل، است، كيفر ارعاب، است، كيفر راهزنى و سرقت، است و كيفر قتل و راهزنى وسرقت مسلحانه، قطع دست و پا و به دار آويختن است. اجراى احكام و حدود الهى، در سايه‌ى برپايى نظام و حكومت اسلامى ميسّر است، پس دين از سياست جدا نيست. آنان كه بر امام و رهبر مسلمانان يا حكومت اسلامى خروج كنند، مشمول‌ «يُحارِبُونَ اللَّهَ» مى‌شوند. طبق آيه‌ى 279 سوره‌ى بقره، ، «محارب» خدا و پيامبر است، «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» چون امنيّت اقتصادى را به هم مى‌زند. همچنين در روايات، توهين به مسلمان، با خدا به حساب آمده است: «من أهان لى ولياً فقد بارزنى بالمحاربة». ها 1- وظيفه‌ى نظام و حكومت، حفظ شهرها، روستاها، جاده‌ها و برخورد با متخلّفان است. إِنَّما جَزاءُ ... 2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنكه با مردم طرف شود، گويا با خداوند طرف است. «يُحارِبُونَ اللَّهَ» 3- نافرمانى از دستورات پيامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» 4- براى آنان كه امنيّت جامعه را بر هم مى‌زنند، چند نوع كيفر مقرر شده است: ، تبعيد، قطع دست و پا، به دار آويختن. يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا ... 5- مخالفان ولايت رسول اللّه كه قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، بايد به سخت‌ترين كيفر مجازات شوند. يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌ ... أَنْ يُقَتَّلُوا
۲۶۹ سوره بقره ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈(خداوند) حكمت و بينش را به هر كس بخواهد (وشايسته ببيند) مى‌دهد و به هركس حكمت داده شود، همانا خيرى فراوان به او داده شده است و جز خردمندان (از اين نكته) متذكّر نمى‌گردند. ها «ألباب» جمع «لُبّ» به معناى مغز است و به همه انسان‌ها «أُولُوا الْأَلْبابِ‌» نمى‌گويند، بلكه تنها به خردمندانى مى‌گويند كه عقل خود را بكار گيرند وراه زندگى و سعادت واقعى خود را بيابند. حكمت را به معنى معرفت و شناختِ اسرار و آگاهى از حقايق و رسيدن به حقّ دانسته‌اند كه خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاكى و تقوا و تلاش عطا مى‌كند، تا آنان وسوسه‌هاى شيطانى را از الهامات الهى باز شناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخيص دهند و اين خير كثير است. در روايات مى‌خوانيم: حكمت، معرفت و تفقّه در دين است. حكمت، اطاعت از خدا، شناخت امام وپرهيز از گناهان كبيره است. ها 1- گرچه مال وثروت خير است، ولى خيرِ كثير، داشتنِ ديد وقدرت تشخيص است. كسانى كه از آن خير انفاق كنند، به خير كثير مى‌رسند. «أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ... يُؤْتِي الْحِكْمَةَ» 2- شيطان وعده‌ى فقر، و خداوند وعده‌ى مغفرت و فضل مى‌دهد. امّا تشخيص و انتخاب هريك از اين دو راه، حكمت لازم دارد. «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ» 3- همه‌ى دنيا متاع قليل است، ولى حكمت خير كثير است. اگر همه امكانات مادّى فداى دست يابى به حكمت و بينش صحيح گردد، ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» 4- حكمت هديه‌اى كليدى و مادر همه‌ى خيرات است. هركه آن را داشت چيزهاى زيادى خواهد داشت. «وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» 5- هر كسى به ارزش حكمت پى نمى‌برد. «ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ» دنياگرايان بر مال و آمار و محاسبات مادّى تكيه مى‌كنند و سود و زيان را بر اساس مادّيات مى‌سنجند، ولى دورانديشان عاقل و راه‌شناسان انديشمند، از بعد ديگرى محاسبه مى‌كنند.
هدایت شده از رسانه مردم
۲۷۵ سوره بقره ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈كسانى كه ربا مى‌خورند،(در قيامت از قبرها)بر نمى‌خيزند مگر همانند برخاستن كسى كه بر اثر تماس شيطان،آشفته وديوانه شده است.(نمى‌تواند تعادل خود را حفظ كند،گاهى زمين مى‌خورد و گاهى بر مى‌خيزد.)اين(آسيب)بدان سبب است كه گفتند:داد و ستد نيز مانند ربا است.در حالى كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است.پس هر كس موعظه‌اى از پروردگارش به او رسيد و (از رباخوارى) خوددارى كرد،آنچه در گذشته(از طريق ربا بدست آورده)مال اوست،و كار او به خدا واگذار مى‌شود. امّا كسانى كه (دوباره به رباخوارى) بازگردند،آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مى‌مانند. ها ربا،در لغت به معناى زيادى وافزايش است.و در شريعت اسلام به معناى زياده گرفتن در وام يا بيع است.مورد ربا،يا پول است يا جنس.گاهى پول را قرض مى‌دهد و بيش از آنچه داده باز پس مى‌گيرد،كه اين رباى در وام است و گاهى جنسى را مى‌دهد و مقدار بيشترى از همان جنس را تحويل مى‌گيرد،كه اين نيز در مواردى ربا مى‌شود.مانند فروش با وزن يا پيمانه.رباخوار،به كسى تشبيه شده كه شيطان او را خبط كرده است. خَبط به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حركت است.رباخوار در قيامت همچون ديوانگان محشور مى‌شود،چرا كه در دنيا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گرديده است. ثروت پرستى،چشم عقلش را كور كرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و كينه را بر مى‌انگيزد كه فقر و كينه سبب انفجار شده و اصل مالكيّت را نيز متزلزل مى‌كند.براى اين افراد، گويا ربا اصل و خريد و فروش فرع است،فلذا مى‌گويند: بيع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند. انتقاد از رباخوارى،ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتداى اسلام مطرح بوده است.در سوره روم كه در مكّه نازل شده است، مى‌فرمايد:«وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ»يعنى آنچه به قصد ربا مى‌دهيد تا براى شما در اموال مردم بيفزايد،بدانيد كه نزد خداوند افزون نمى‌شود.سپس در سوره‌ى آل‌عمران با فرمان‌«لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا»از آن نهى گرديده و بيشترين انتقاد از رباخوارى در همين آيات آمده است.ضمناً آيه‌«وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ»، يادآور مى‌شود كه در مذهب يهود نيز «ربا» حرام بوده،همچنان كه اين حرمت در تورات‌ ذكر شده است. آيات مربوط به ربا،بدنبال آيات انفاق آمد،تا دو جهت خير وشر را كه توسط مال و ثروت پديد مى‌آيد مطرح كند. انفاق يعنى دادن بلاعوض و ربا يعنى گرفتن بلاعوض.هر آثار خوبى كه انفاق دارد،مقابلش آثار سوئى است كه ربا در جامعه پديد مى‌آورد. به همين جهت قرآن مى‌فرمايد:«يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ»خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود،ولى صدقات را افزايش مى‌دهد.تهديدهايى كه در قرآن براى اخذ ربا و پذيرش حاكميّت طاغوت آمده، براى قتل،ظلم،شرب خمر،قمار و زنا نيامده است.حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى،قطعى واز گناهان كبيره است. وقتى به امام صادق(ع)خبر دادند كه فلانى رباخوار است،فرمود: اگر قدرت مى‌داشتم گردنش را مى‌زدم.همچنان كه حضرت على(ع) وقتى با رباخوارى مواجه شد،از او خواست توبه كند،وقتى توبه كرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود:رباخوار را بايد از عمل خود توبه دهند، همچنان كه از شرك توبه مى‌دهند. از امام باقر(ع)نقل شده است كه فرمود: خبيث‌ترين درآمدها، رباخوارى است.و رسول خدا(ص)فرموده‌اند:هرگاه خداوند اراده‌ى هلاك قريه‌اى را داشته باشد، رباخوارى در آن قريه ظاهر مى‌شود. و خداوند، فرد رباخوار، وكيل،شاهد و كاتب ربا را لعنت نموده است.در حديث مى‌خوانيم:رباخواران، در قيامت همچون ديوانگان محشور مى‌شوند. امام صادق عليه السلام علّت تكرار آيات ربا را آماده سازى ثروتمندان براى كار خير و صدقات مى‌داند و مى‌فرمايد: چون از يكسو «ربا» حرام است و از طرف ديگر كنز و انباشتن ثروت به صورت راكد نيز است، پس چاره‌اى براى ثروتمندان جز انفاق و يا كارهاى توليدى مفيد باقى نمى‌ماند. همچنان كه درباره‌ى علّت تحريم ربا گفته‌اند: رباخوارى مانع جريان پول در مسير توليد و كارهاى عام المنفعه است و به جاى تلاش و فكر و بازو، فقط از سود پول بهره‌گيرى مى‌شود، لذا ربا تحريم شده است. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمودند: «لو كان الربا حلالا لترك الناس التجارات» اگر ربا حلال بود، مردم كسب و كار را رها مى‌كردند.و از امام رضا عليه السلام نيز روايت شده است كه فرمودند: اگر ربا شيوع پيدا كند راه قرض دادن بسته مى‌شود.ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادى زياد است، در حديث مى‌خوانيم:«من اتّجر بغير فقه فقد ارتطم فى‌الربا» هركس بدون دانش و آگاهى از مسائل فقهى تجارت وارد تجارت شود، گرفتار ربا مى شود 👇
هدایت شده از حرف مردم
۴۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈همانا خداوند، به مقدار ذرّه‌اى هم ستم نمى‌كند و اگر كار نيكى باشد آن را دوچندان مى‌كند و از جانب خويش نيز پاداش بزرگى عطا مى‌كند. ها معمولًا ريشه‌ى ظلم، يا جهل است يا ترس، يا نياز، يا حرص و ... ولى خداوند غنى و دانا و منزّه است، پس ظلم نمى‌كند. به علاوه خداوند خود به عدل و احسان فرمان داده، چگونه ظلم مى‌كند؟ البتّه پاداش خداوند، چند برابر (ده برابر تا هفتصد برابر) است واين احسان و لطف اوست. ها 1- خداوند عادل است ومجازات‌هاى او عكس‌العمل كردارهاى خودماست. إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ‌ ... 2- كيفرهاى الهى مطابق جرم ولى پاداشها چند برابر است. «يضاعف» 3- خداوند، علاوه بر افزايش حسنات، از جانب خود نيز اجر عظيم مى‌دهد. «مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِيماً»
۱۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈همانا، آنان كه اموال يتيمان را به ستم مى‌خورند، در حقيقت، آتشى را در شكم خود فرو مى‌برند و بزودى در آتشى افروخته وارد خواهند شد. ها علّامه طباطبايى قدس سره اين آيه را دليل بر تجسّم اعمال انسان در قيامت دانسته است، زيرا قرآن مى‌فرمايد: مال يتيم به صورت آتش مى‌شود و خورنده آن را مى‌سوزاند. ها 1- چهره‌ى واقعى خوردن مال يتيم در دنيا، به صورت خوردن آتش در قيامت آشكار خواهد شد. «يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‌ ... يَأْكُلُونَ‌ ... ناراً» 2- حضور در منزل ايتام و خوردن از مال آنان، در صورتى كه مايه‌ى ضرر و زيان به آنان نباشد، اشكالى ندارد. «يَأْكُلُونَ ... ظُلْماً»
هدایت شده از سخن بزرگان
۱۱۱ سوره نساء 📖أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈و هر كس گناهى مرتكب شود، پس در حقيقت به زيان خود مرتكب شده و خداوند دانا و حكيم است. ها گناه كه تجاوز از مرز قانون الهى است، صفاى دل و تقواى روح و عدالت را از بين مى‌برد واين بزرگ‌ترين خسارت است. علاوه بر آنكه در نظام هستى و سنّت‌هاى الهى، نتيجه ظلم به مردم، دير يا زود به خود ظالم مى‌رسد. «فَإِنَّما يَكْسِبُهُ عَلى‌ نَفْسِهِ» ها 1- هر گناهى در روح و جان انسان، اثر مستقيم دارد. «يَكْسِبُهُ عَلى‌ نَفْسِهِ» 2- انسان در انجام گناه مجبور نيست و گناه را با اختيار واراده خود انجام مى‌دهد. «يكسب» 3- در بازگرداندن آثار بد گناه به گناهكار هيچ خطائى رخ نمى‌دهد و كارى‌ حكيمانه است. «عَلِيماً حَكِيماً» 4- كار حكيمانه مشروط به آگاهى و علم است. «عَلِيماً حَكِيماً»
۱۷ سوره سجده ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «17» هيچ كس نمى‌داند چه پاداش مهمّى كه مايه‌ى روشنى چشم‌هاست براى آنان نهفته است، اين پاداش كارهايى است كه انجام مى‌دادند. ها قرآن در مورد ميزان پاداش‌هاى الهى چند تعبير دارد. يك جا «ضِعْفٌ» به معناى دو برابر، يك جا «أَضْعافاً» * به معناى چند برابر يك جا «عَشْرُ أَمْثالِها» به معناى ده برابر و در جاى ديگر تشبيه به دانه‌اى كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد، يعنى هفتصد برابر؛ ولى اين آيه فراتر از عدد و رقم را بازگو مى‌كند و مى‌فرمايد: هيچ كس از پاداش اين گروه از مؤمنان، كه اهل نماز شب و انفاق هستند، آگاه نيست. امام صادق عليه السلام فرمود: «ثواب هر كار نيكى در قرآن بيان شده است، مگر نماز شب؛ كه جز خداوند كسى پاداش آن را نمى‌داند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود». ها 1- سحرخيزى، نماز شب، كمك به محرومان، بالاترين پاداش‌ها را دارد. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» 2- برخى پاداش‌هاى الهى، براى ما قابل درك نيست. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ» 3- در شيوه‌ى تربيت، گاهى بايد نوع و مقدار تشويق و پاداش مخفى باشد. «ما أُخْفِيَ لَهُمْ» 4- عبادت مخفى، پاداش‌هاى مخفى دارد. تَتَجافى‌ ... أُخْفِيَ لَهُمْ‌ 5- براى دريافت پاداش بى‌حساب، سختى سحرخيزى را بر خود هموار كنيم. «تَتَجافى‌- أُخْفِيَ لَهُمْ» 6- سعديا گرچه سخندان و نصيحت گويى؛ به عمل كار برآيد به سخندانى نيست. «بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» ❤️برای فرج و سلامتی عج و خشنودی مادر ایشان (س) صلوات مهدوی بفرستید🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐
هدایت شده از حرف مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔴دقت کنید و یک نکته و یک سوال ☝️ درگیری پلیس رژیم صهیونیستی با معترضان در تل‌آویو(معترضان به خاطر تصمیمات غلط نتانیاهو چند وقتی هست که تظاهرات میکنن!) میگوییم چرا ایران، صهیونستها را به خاطر شهادت اسماعیل هنیه ادب نمیکند؟ میگن ایران فعلا داره آنها را از نظر روانی و اقتصادی ادب میکند و آنها حسابی ترسیدن! ایا صهیونیستها به خاطر جنگ روانی ایران، تحت فشار هستند و ترسیدن و تو شوک حمله ایران هستن؟!😐 👈صهیونیستها در این مدت کلی حملات جنایتکارانه به شهرهای فلسطین داشتن و زندگی در شهرهای اشغالی ادامه داره و اگر صهیونیستها ترسیده بودن، چرا این همه تظاهرات میکنند؟! 🔴🔴توجه کنید که تاکتیک برای نزدن صهیونیستها تغییر کرده ❌میگن ما داریم با آنها جنگ روانی کار میکنیم! ◀️این ترفند جدید آنها برای نزدن صهیونیستهاست!
هدایت شده از دفاع از حق
۴۰ سوره نساء ◀️أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ 💟بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 👈همانا خداوند، به مقدار ذرّه‌اى هم ستم نمى‌كند و اگر كار نيكى باشد آن را دوچندان مى‌كند و از جانب خويش نيز پاداش بزرگى عطا مى‌كند. ها معمولًا ريشه‌ى ظلم، يا جهل است يا ترس، يا نياز، يا حرص و ... ولى خداوند غنى و دانا و منزّه است، پس ظلم نمى‌كند. به علاوه خداوند خود به عدل و احسان فرمان داده، چگونه ظلم مى‌كند؟ البتّه پاداش خداوند، چند برابر (ده برابر تا هفتصد برابر) است واين احسان و لطف اوست. ها 1- خداوند عادل است ومجازات‌هاى او عكس‌العمل كردارهاى خودماست. إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ‌ ... 2- كيفرهاى الهى مطابق جرم ولى پاداشها چند برابر است. «يضاعف» 3- خداوند، علاوه بر افزايش حسنات، از جانب خود نيز اجر عظيم مى‌دهد. «مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِيماً» ❤️برای فرج و سلامتی عج صلوات🌼 ☘️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج به حق حضرت زینب کبری (س)💐