#حرف_دل
میخواهم برگردم به روزهای خوبی
که مادربزرگ زنده بود
که پدربزرگ، نفس میکشید
برگردم به حیاط قدیمی سادهای
که همیشه خدا، بوی کاهگل و شمعدانی میداد.
روی حاشیه حوض آبی رنگ میان حیاط بنشینم و آب بازی کنم، خیس شوم، آنقدر که غصه و بیمهری دنیا از جسم خستهام پاک شود
میخواهم به روزگاری برگردم که سفرهی سادهی مادربزرگ انگار به اندازه آسمان، وسعت داشت و هیچکس از سادگیه غذا یا کوچکیه اتاق، شکایت نمیکرد،
آن روزها همه چیز بیتکلف و دلنشین بود.
همهمان بیتوقع، خوش بودیم
بدون چشمداشت، محبت میکردیم،
و از ته دل میخندیدیم ...
دلم برای خندههای بیریایم ،
برای دلخوشی سادهی آن روزهایم تنگ شده
😔پدربزرگم رفت ...
😔مادربزرگم رفت ...
😔مادر و پدرم رفتنـد
😔فرزندانم رفتند
به یاد خواهر و برادران درگذشته
و آن دورهمیهایِ جانانه
به خاطرات پیوست.
روزهای خوب دیگه بر نمیگردند
باشد که خدا بیامرزدشان و بیامرزدمان
پنجشنبه است...
يادی كنيم از گذشتگان و اموات ...
با شاخه گلی و نثار فاتحه ...
و صلوات بر محمد و آل محمد
🍃اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَــــمَّد وَ آل مُحَــــمَّد وَ عَجِّـــــــل فَرَجَهُـــــــم🍃
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ما را به دوستان خود معرفی کنید.🦋
@newlove
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃