eitaa logo
کانال ایران‌ قوی 🇮🇷(گروه بدر)
4.9هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
97 فایل
🔺وابسته به گروه بدر 🇮🇷 (لینک گروه: https://eitaa.com/joinchat/3400138763C0746bded0b) 🔻سایر کانال و گروه های وابسته: 🔘کانال ترفند و آموزش | موبایل و کامپیوتر: @moboTGM 🔘گروه ختم صلوات: https://eitaa.com/joinchat/2781085947C68b2e48895
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ 💥💥💥برشی از خاطرات یک رزمنده عملیات والفجر چهار در منطقه عمومی پنجوین👇 ♦️در مرحله دوم عملیات والفجر ۴ ، دشمن با استفاده از کمک های اهدایی فرانسه یک جنگ الکترونیک تمام عیار راه انداخته و تقریبا همه ی بیسیم های پی آر سی را از کار انداخته بود . 🔹هیچکس نمی دانست آیا جناحینش به هدف رسیده اند ، آیا برای الحاق آماده اند ؟ آیا دستور جدیدی ابلاغ شده ؟ آیا نیروی جایگزین برای پدافند در راه است ؟ و.... گروهان ما به لحاظ اقتضائات میدانی و صلاحدید فرماندهی لشکرمان تحت امر لشکر ۸ نجف بود . پس از گرفتن تپه ی هدف ، به دلیل اینکه تماس های رادیویی مختل بود ،همه بلاتکلیف بودیم و بچه ها چنان خسته و گرسنه که خیلی ها سرپایی می خوابیدند ( خواب سرپایی باید به واژه های ادبیات مقاومت اضافه شود ) . ♦️به قدری خسته بودیم که وقتی یکی از بچه های بستان آبادی( که نمی شناختمش ، چون تازه به گردان سیدالشهدا مامور شده بودم . روی سینه اش نوشته بود اعزامی از ... ) که کمی از بقیه سرحالتر بود فریاد زد 🔹برادران ، در ۶۰ متر جلوتر از ما یک سنگر خالی پر از نان خشک عراقی است ، دو نفر با من بیایید تا نان بیاوریم ، کسی را حال همراهی او نبود ...... البته او به تنهایی رفت و کمی نان کلفت مخصوص موارد اضطرار عراقی که باید با سرنیزه نرمش می کردیم آورد ). ♦️در همین اثنا که همه کلافه بودیم و خسته و بی اطلاع از سرنوشت نبرد ، به یکباره نوای دلنشین آهنگران ( بار دیگر شد بسیجی بی شمار ...) در منطقه ی عملیاتی پیچید . 🔹با شنیدن آن صدا ، گویا به کالبد خسته و کم رمق بچه ها جان آمد ، سه سوته همه آماده ی ادامه پیشروی شدند و بقیه جناح ها هم همینطور ..... 🔹تا آنجا که فرماندهان می گفتند حتی بیشتر از مواضعی که قرار بود در این مرحله فتح شوند ، پیشروی شد . پس از فروکش کردن نبرد ، مشخص شد که 👇 ♦️ مجنون تر از مجنون ،‼️ 👈 یک بلندگوی قوی برمی دارد و چهار شیپور بزرگ روی تویوتا می بندد و دل به دریا زده و به استقبال دالان آتش می رود و .... ♦️و از طرفی هم این صدا اردوگاه دشمن را به هم می ریزد و ترس و وحشت از بابت اینکه ایرانی ها سررسیدند دل دشمن را می لرزاند و ... 🔹در دفاع مقدس نقش این قبیل دلباختگان جان بر کف بسیار ارزنده بود و البته به نظر حقیر ، برادر آهنگران با آن حماسه سرایی هایش به تنهایی نقش بزرگی در هدایت نبردها داشت ( دقیقا مشابه این کار را من در جنگ های اطراف کارخانه نمک شاهد بودم ، شعار آنجا این بود : ، تا کربلا رسیدن ، یک یا حسین دیگر ... و دوباره نیروهای خسته و کم رمق ، جان گرفتند و هدف تسخیر شد . راوی: 👇 جانباز و رزمنده پیشکسوت حاج حمید مصطفی زاده ویکی از همرزمان که در کانال حضور دارند @seYed_Ekhlas🇮🇷