✅ بعد از ظهر یکی از روزها(۱۳۶۰) به دیدار آیت الله سید عبدالکریم کشمیری که منزلشان در کوچه آبشار قم بود رفتم و دیدم که آقا روی تختی در حیاط خانه نشسته اند و با حالتی حیرت انگیز ذكر لا #حول_و_لا_قوه_الا_بالله را زمزمه میکنند. 🌹 گاهی نگاهی به آسمان می انداختند و گاه آهی می کشیدند و سر در گریبان فرو می بردند. گفتم: چرا این قدر مضطربید، آیا مسئله ای پیش آمده است؟ فرمودند. ساعتی پیش که سرگرم گفتن ذکری بودم ناگهان نظرم به آسمان معطوف شد. صحنه ای دیدم که هنوز در مقابل چشمانم است. صحنه ای بسیار تکان دهنده که سخت مضطریم کرده است. 🌹پس از لحظاتی سکوت فرمودند: دیدم که در آسمان شش تابوت را فرشتگان طواف می دهند. به محض اینکه به ذهنم خطور کرد که اینان که در تابوتند چه کسانی هستند آنها را از آسمان به زمین حرکت داده و در جلوی همین تخت تابوت ها را کنار هم قرار دادند. از تخت پایین آمدم و پارچه های #سبزی را که بر روی تابوت ها بود را کنار زدم. دیدم کفنهای آنان به #خون رنگین است. وقتی کفنها را کنار زدم دیدم که تمام آنها روحانی و سالخورده اند و صورت و محاسنشان غرق به خون است. بر حیرتم افزوده شده که اینان به چه علت کشته شده اند؟! 🌹 ناگهان روحانیونی که در تابوت ها خفته بودند به ترتیب به سخن آمدند و یکی پس از دیگری خود را این طور معرفی کردند: #قاضی_طباطبایی، #مدنی_تبریزی، #دستغیب_شیرازی، #صدوقی یزدی و #اشرفی_اصفهانی. متأسفانه نام نفر ششم را که آیت الله کشمیری برای بنده نقل کردند از یاد برده ام. آن وقت آیت الله قاضی طباطبایی و آیت الله مدنی شهید شده بودند و بقیه هنوز در قید حیات بودند. منبع: کتاب ما زنده ایم، ص۲۸۸ 💔بعد از 43 سال شهید ششم آیت الله #آل_هاشم امام جمعه تبریز و در زمان مکاشفه آیت الله کشمیری، ایشان طلبه ای ۱۹ ساله بودند. 🌺🍃ابر حریفی شو 👇 🆔 @Iranian_central_cloud