eitaa logo
فرهنگ و سنن ایران جان
1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
22 فایل
ما بدنبال آن هستیم که مرزهای جغرافیایی را در ایرانِ جان با همدلی حذف کنیم، مردم ایرانِ جان یک مرز دارند و آن هم تمدن ایرانی اسلامی است. #فرهنگ_سنن_ایران_جان مسابقه بزرگ عکس طبیعت @Hamed206 @Atesa207 @amir2o8
مشاهده در ایتا
دانلود
💚سلام حضرت نجات 💚مهدی جان 🌹سرانجام این روزهای سخت پراضطراب واین شب های سردبیقرار، این سال های غم آلود و هراسناک این پاییزهای مکررو پرغبارتمام میشود 🌹سرانجام بردامان شب ستاره های نقره فامِ لبخند،سنجاق می شود و فصل ها ، بهار در بهار ، پرشکوفه و معطر ، آواز زندگی سر می دهند 🌹سرانجام شما بازمی آیید و 🌹دل های ما آرام می گیرد و 🌹غم فرو می نشیند 🌹به همین زودی ،به همین نزدیکی 🤲 💚اللهم عجل لولیک الفرج🤲 💚امام زمان
🌹✨جرعه ای نور وآرامش 🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🌹 🌹«مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلیَ اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» 🌹هرکه اتکایش به خدا باشد، 🌹خدا برای او کافی است. 🌹پروردگارا 🌹من به تو توکل میکنم.. 🌹 الهی به امیدتو🤲
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹سلام ودرود مهربانان عصر زیبای دوشنبه تون بخیر ونیکی 🌹لحظه هاتون به زیبایی تابلوی دلفریب آفرینش آرزومندیم دلی آرام همراه با مهربانی قدمی استوار و محکم وزندگی پراز برکت وسعادتمند در پناه مهرحضرت قاضی الحاجات داشته باشید 🤲آمین یا رب🤲 🌹طبیعت زیباتقدیم حضورسبز 🌹وهمراهی پرمهرتان
761750597748.mp3
9.26M
🌹🎼🎧 جذاب 🌹🎤حمید هیراد وراغب ╭┅─────  🌺  ─────┅╮     @farhang_mazandaran ╰┅─────  🌺  ─────┅╯
ezterab.mp3
3.28M
🌹🎼🎧 مه دل تنگیته 🌹🎤بهنام حسن زاده ●━━━━━────── ⇆ ◁ ㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ ↻ *زبان مازَندَرانی* (مازنی، مازِرونی، تبری، طبری، گِلِکی) نام یکی از زبان‌های شمال ایران است که در گروه زبان‌های کاسپین قرار دارد. 📣📣هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/باز جوید روزگار وصل خویش\\//من به هر جمعیتی نالان شدم/جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم📣📣 حضرت مولانا *با تقدیر و تشکر از آقا/خانم بابت ارسال این آهنگ زیبا* ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @farhang_mazandaran ╰┅───── 🌺 ─────┅╯
محکومم در جاده‌ای تاریک یا ستارگانی خاموش محکومم که عینک دودی بزنم و عصایی به دست بگیرم تا پانزده اکتبر هر سال روزنامه‌ها مرا با خطی برجسته بنویسند محکومم که عقاب‌های چشمانم به لانه برنگشته‌باشند و گنجشکان در جای خالی آن‌ها تخم بگذارند و مرثیه بخوانند برای پرهایی که ریخته‌است برای عقاب‌هایی که دیگر نیست محکومم به چاله‌های شهرداری با دست و پای زخمی در نزدیکی خیابانی که از چاه‌های عمیق شهردار رونمایی می‌شود محکومم به سرشکستگی در مقابل داربست‌ها وقتی راه ... که نه! دار مرا بسته‌اند و من با سیلی داربست‌ها صورتم را سرخ می‌کنم محکومم به عصایی که سفید است و حال اژدها شدن ندارد و گاهی در گذر از جویی حقیر رو سیاه می ماند محکومم به ایستادن طولانی کنار خیابان وقتی که عجله‌ام زیر سر هیچ شیطانی نیست محکومم دوچرخه توی پیاده‌رو را جعبه جلو مغازه را تنه بزنم بیندازم دو بار عذر بخواهم دوبار «کوری؟ مگر نمی‌بینی» را لبخند بزنم محکومم روزه سکوت بگیرند بعضی‌ها وقتی از کنارم می‌گذرند و در فلکه راهنمای سؤال‌هایم از رهگذران عجول به مقصدی نرسد محکومم چهره مادرم را از یاد برده باشم و عکس معصوم دخترکانم از آلبوم خاطراتم برداشته شده باشد و من محکومم که محکوم بمانم بی هیچ تجدید نظری به جرمی که نمی‌دانم و به گناهی که ... شعری از موسی عصمتی ( از تواناترین شاعران روشندل کشورمان ) از مجموعه شعر «بی چشمداشت» به مناسبت روز جهانی عصای سفید👨🏻‍🦯