eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
بارون مرحمت میباره رو سرم... مدیون خوبی و لطف پیغمبرم♥️ @mansure_s_h 🆔 @ISTA_ISTA
یه خاطره بازی بریم؟😃
اینارو قدیمیا یادشونه 🙂 هعیی یادش بخیر
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
وااااااای یادش بخیرررر😍😍😍😂
✊ بزرگترین راهپیمایی مجازی(۱۳آبان) همه شرکت خواهیم کرد... لطفا به آدرس زیر مراجعه و با کلیک بر شعار مرگ بر آمریکا در راهپیمایی ۱۳ آبان شرکت نمایید. b2n.ir/13abn 📲اطلاع رسانی در همه کانال ها و گروه ها 🆔 @ISTA_ISTA
محمد(ص) ابتدا از خویش هجرت كرد، و آن زمانی بود كه در رسالت الهی ذوب شد، چراكه او از سر هوا و هوس سخن نمی‌گفت و سخنش فقط سخن خدا بود كه به او وحی می‌شد، و آنگاه كه تیر پرتاب می‌كرد، او نبود كه پرتاب می‌كرد، بلكه خدا پرتاب می‌كرد. اندیشه و احساس او نیز فقط به مدد خدا و برای خدا و در مسیر خدا بود. از این رو، سخن و رفتار و كردارش همگی تجسم رسالت الهی و دین خدا بود. این آفریده به شریعت آفریدگار تبدیل شد كه همراه با آن شریعت، جاودانه شد و نیز ارادۀ او که از هواهای نفسانی او سرچشمه نمی‌گیرد، ارادۀ خداست که مغلوب نمی‌شود. محمد از خویش هجرت كرد، سپس، توانست تعالی یابد و فراتر از زمان و مكان و قبیله و قوم خویش هجرت كند و مایۀ رحمت برای همۀ عالمیان شود. او در رسالت الهی ذوب شد و به وجدان همۀ انسان‌ها، و به عقل همۀ مردمان، و به حركت و جنبش تن داده به خدا، در همۀ موجودات تبدیل شد. ▪️امام موسی صدر 📕 گام به گام با امام،ج۲ ‌ @istade_ferest 🆔 @ISTA_ISTA
- ناشناس.mp3
18.23M
محمد رحمت للعالمین است ✨ رسول آسمانی بر زمین است 💫❤️ (ص) 🆔 @ISTA_ISTA
یڪےاز‌تک‌جملھ‌هاے‌طوفانےسخنرانے امروز‌حضرت‌آقا: ࢪژیم‌‌آمࢪیڪا‌منھدم‌خواھد‌شد! 🌱 🖇 🆔 @ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکم چرخش و پردازش ... •…•…•…•…•…•…•…•…•…•…•…•…• بی تو در منزلت ذلت بودیم ... خوش آمدی که با آمدنت راهمان را روشن کردی..❤️ تقدیم به وجود پرمهرتان🌹 -@ISTASRT 🆔@ISTA_ISTA
🏮 ميهمان خراسانى و تنور آتش مامون رقّى - كه يكى از دوستان عليه السلام است - حكايت نمايد : در منزل آن حضرت بودم، كه شخصى به نام سهل بن حسن خراسانى وارد شد و سلام كرد و پس از آن كه نشست، با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت : « ياابن رسول اللّه! شما بيش از حدّ عطوفت و مهربانى داريد، شما اهل بيت امامت و ولايت هستيد، چه چيز مانع شده است كه قيام نمى كنيد و حقّ خود را از غاصبين و ظالمين باز پس نمى گيريد، با اين كه بيش از يك صد هزار شمشير زن آماده جهاد و فداكارى در ركاب شما هستند؟! » امام صادق عليه السلام فرمود : «آرام باش، خدا حقّ تو را نگه دارد» سپس به يكى از پيش خدمتان خود فرمود : «تنور را آتش كن». همين كه آتش تنور روشن شد و شعله هاى آتش زبانه كشيد، امام عليه السلام به آن شخص خراسانى خطاب نمود : «برخيز و برو داخل تنور آتش ‍ بنشين». سهل خراسانى گفت : «اى سرور و مولايم! مرا در آتش، عذاب مگردان، و مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار بده، خداوند شما را مورد رحمت واسعه خويش قرار دهد.» در همين لحظات شخص ديگرى به نام هارون مكّى - در حالى كه كفش هاى خود را به دست گرفته بود - وارد شد و سلام كرد. حضرت امام صادق سلام اللّه عليه، پس از جواب سلام، به او فرمود : «اى هارون! كفش هايت را زمين بگذار و حركت كن برو درون تنور آتش و بنشين». هارون مكّى كفش هاى خود را بر زمين نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اى، داخل تنور رفت و در ميان شعله هاى آتش نشست! آن گاه امام عليه السلام با سهل خراسانى مشغول مذاكره و صحبت شد و پيرامون وضعيّت فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى و ديگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبى را مطرح نمود مثل آن كه مدّت ها در خراسان بوده و تازه از آن جا آمده است. پس از گذشت ساعتى، حضرت فرمود : «اى سهل! بلند شو، برو ببين در تنور چه خبر است». همين كه سهل كنار تنور آمد، ديد هارون مكّى چهار زانو روى آتش ها نشسته است، پس از آن امام عليه السلام به هارون اشاره نمود و فرمود : « بلند شو بيا» و هارون هم از تنور بيرون آمد. بعد از آن، حضرت خطاب به سهل خراسانى كرد و اظهار داشت : «در خراسان شما چند نفر مخلص مانند اين شخص - هارون كه مطيع ما مى باشد - پيدا مى شود؟» سهل پاسخ داد : «هيچ، نه به خدا سوگند! حتّى يك نفر هم اين چنين وجود ندارد.» امام جعفر صادق عليه السلام فرمو د: «اى سهل! ما خود مى دانيم كه در چه زمانى خروج و قيام نمائيم؛ و آن زمان موقعى خواهد بود، كه حدّاقلّ پنج نفر هم دست، مطيع و مخلص ما يافت شوند ؛ در ضمن بدان كه ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستيم. » 📚 بحارالانوار : ج 47، ص 123، ح 176، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب ● 🆔 @ISTA_ISTA
🌱 پیامبر[ص] طبیبۍاست‌دورھ‌گردبراۍ‌درمان‌بیماران؛ باداروۍخود درپۍیافتن‌بیمارانِ‌فراموش‌شدھ وسرگردان‌است!:) 🌱امیرالمومنین🌱 🆔 @ISTA_ISTA
2645818.mp3
4.42M
🌹 🍀مداح: سید مجید بنی فاطمه 🍀مولودی پیامبر🧡💫 شروع فصل شیدایی😍 خدا میدونه بی همتایی✨ راه نجات دنیایی🌈 پدر حضرت زهرایی🌸🍃 😊 ❤️❤️ @ISTA_ISTA
عیدتون مبارک😍😍😍😍🌸🌸🌹🌺🌹🌸🌸🌹🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌹
🌱بسم‌الله‌الرحمن‌ارحیم🌱
✨ دنیا‌توࢪاازدنیامےڪند ومےمیࢪاند وبھ‌غیب‌سوق‌مےدهد ومےتاࢪاند ودلےڪھ‌ازدنیابیࢪون‌ࢪفت، ڪاࢪھایش‌، حتےخوࢪدن‌وخوابیدنش، دنیایےنیسٺ‌والهے‌اسٺ...! "استادصفایے‌حائرے" 🆔 @ISTA_ISTA
💔🥀 🌱 ✨ خبࢪٺ‌ھسٺ‌ڪھ‌بےࢪوےٺوآࢪامم‌نیسٺ؟ طاقٺ‌باࢪفࢪاق‌این‌ھمھ‌ایامم‌نیسٺ...؟!‌♡ 🆔 @ISTA_ISTA
🌿 اگربه‌کسی‌خوبی‌کردی؛ بااین‌کارخودت‌راگرامی‌داشته‌ای:) 🍃امیرالمؤمنین🍃 🆔 @ISTA_ISTA
🏮 بهلول و سر شکستن استاد روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید : «من (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم! ←یک اینکه می گوید : خداوند دیده نمی شود. خب پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد! ←دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند. این در حالی ست که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد! ←سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد. و این در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد! » بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت ! استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند. خلیفه گفت : «ماجرا چیست؟» استاد گفت : «داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست!» بهلول پرسید : «آیا تو درد را می بینی؟» گفت : «نه» بهلول گفت : «←پس دردی وجود ندارد! ←ثانیا : مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک، پس در تو تاثیری ندارد! ←ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم! » استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت!!! ● 🆔 @ISTA_ISTA
♥️ یک اتفاق عاشقانه اصل رابطه با خدا یک اتفاق عاشقانه است و الّا شرط قبولی اعمال را اخلاص یعنی پنهان کردن نیت و شرط مغفرت را مناجات نیمه شب قرار نمیدادند! باید با ادب اطاعت را، آن هم مخلصانه شروع کرد تا به عاشقی رسید. - استاد پناهیان ● 🆔 @ISTA_ISTA