۱۵ دقیقه ای با روضه و مداحی تو حال خودمون باشیم و بعد بریم سراغ بقیه مراسم...
#پروفایل
[💔]
-وسلامهایبیجوابعلی'؏'بعدشما...
+بعد تو فاطمه، حتی جواب سلامم را نمیدهند😔
#فاطمیه_ایستاده_ها
@ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه|استوری
برای گریه، این ایام کافی ست
فقط گاهی صدای (در ) بیاید
#یاامــاه..
#فاطمیه_ایستاده_ها
@ISTA_ISTA
🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
#یا_زهرا
بال و پر علی بین در و دیوار
بی بال و پر شد...💔
🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
#فاطمیه_ایستاده_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو_شهادت_حضرت_زهرا
پیشنهاد|ویژه☑️
🥀یا فاطمه! من عقده ی دل وا نکردم
🎤 موذن زاده اردبیلی
با هنرمندی فاطمه عبادی
#فاطمیه_ایستاده_ها
@ISTA_ISTA
🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
❲ داغـےبھ قلبِ . . ؛
عالم امکان نشاند و رفت ،
عالم در التماسِ بمان ؛
او نماند و رفت 💔🥀
#مادر💔
🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔🖤💔
#فاطمیه_ایستاده_ها
•| عشقیعنیایستادگی |•
#پروفایل [کاش روزی شیعه برات حرم بسازه🖤] #فاطمیه_ایستاده_ها @ISTA_ISTA
[عمریست دخیلیم به ضریحی که نداری]♡•♡
•| عشقیعنیایستادگی |•
خب نوکرای اهل بیت! مراسم امشبمون هم تموم شد...
ان شاءالله که به حاجتای دلتون برسین🍃
🔴 چگونه نماز میخوانی مسلمان ؟
🔶حضرت فاطمه'س' به ما خطاب میکند و میگوید:
ای مسلمانان، شما چگونه نماز میخوانید، ولی راضی میشوید که حق غصب شود و کرامت بر باد رود؟
● چگونه احساس ضعف میکنید، در حالیکه هر روز پنج بار با خداوند رب الارباب و آفرینندۀ آسمانها و زمین پیوند برقرار میکنید؟
از چه میترسید؟
چگونه میترسید، در حالیکه هر روز با خدا ارتباط برقرار میکنید؟
خدایی که او را آنگونه که سزاست، نشناخته اید و زمین در قبضۀ قدرت او و آسمانها درهمپیچیده به دست اوست.
از هیچ چیز نباید ترسید.
▪️میدانید چه وقت نماز پذیرفته است؟ میدانید کی نماز شما مقبول میافتد؟
وقتی که متوجه خدا میشوید و در پیشگاه او هستید و پس از نماز، نیرویی جدید و آسایشی تازه و قدرتی نو پیدا کنید...
و در همان وقت، احساس فروتنی به شما دست دهد؛ یعنی همزمان احساس قدرت و فروتنی کنید، نه احساس قدرت و غرور، نه فروتنی و خواری و درماندگی.
#مکتب_فاطمی
📄 #امام_موسی_صدر
📕کتاب المسيرة الامام موسي صدر
#KETABBAZI
@istade_ferest
🆔 @ISTA_ISTA
▪️شمشیر سخن فاطمه (س)
●در آن روزها که علی (ع) نبایست دست به شمشیر ببرد،
فاطمه (س) از سخن شمشیری ساخت ؛ آتشبیان و حقنشان ....
که هم خونی ریخته نشد
و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیکره آبادیها و مکانها ثبت کرد.
● باری اینها همه از برکات قیام فاطمی است و از تشعشع خورشیدی است که با اشعه حقیقت قرآنی و رسالت محمدی -پس از رحلت پیامبر- به مسجد وحی جبرئیلی پای نهاد؛
● و برای بیداری همیشگی بیداریطلبان تاریخ و نشان دادن ماهیت اسلامی حاکمیت عدالت و تربیت، به پا خاست؛
●و خطبهای خواند که #عدالت تا ابد در مقابل آن به حالت خضوع ایستاده است و خورشید تا بیکرانها به امید تحقق آن میتابد و تاریخ تا همیشه بدان میبالد…
● فریاد عدالت فاطمه در روز عاشورا نیز از حنجره فرزندش حسین (ع) طنینافکن شد،
چنانکه روزی همان فریاد از حنجره فرزند دیگرش مهدی موعود(عج) طنینافکن خواهد گشت و عدالت آفاقی و انفسی، گستره زمین و آفاق زمان و عرصههای زندگی انسان را فرا خواهد گرفت…
و این است حقیقت جاودان رسالت محمدی…
#مکتب_فاطمی
📕فاطمیات
📄#استاد_محمدرضا_حکیمی
#KETABBAZI
@istade_ferest
🆔 @ISTA_ISTA
📍حب باطن لیله قدر،حضرت زهرا (س) مجرای نجات انسان ها در صراط❗️
📌این را بدانید که انسان خیلی باید مراقبت کند. گوهر است و گرانبهاست. در تمام عقبات قیامت، آخرین حرف را همین خواهد زد. این را مفت از دست ندهید.
در پایان بحث صراط این بحث مطرح است که این محبّت از چه مجرایی در صراط دست گیر است؟
▪️ پیامبراکرم(ص) فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ»؛
خداوند آن گاه که خلایق را از اولین و آخرین مبعوث کند،
«نَادَى مُنَادِی رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ»؛
منادی یی از تحت عرش ندا می کند:
«یا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ»؛
خطاب به همۀ مردم به اینکه چشم هایتان را ببندید.
«لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) سَیدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ عَلَى الصِّرَاط»؛
زهرا(س)می خواهد بر صراط عبور بکند.
«فَتَغُضُّ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ(س) عَلَى الصِّرَاطِ»؛
تمام خلایق چشم ها را می بندند و زهرا(س) عبور می کند؛
«لَا یبْقَى أَحَدٌ فِی الْقِیامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا إِلَّا مُحَمَّدٌ(ص) وَ عَلِیٌّ(ع) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَینُ(ع) وَ الطَّاهِرِین [الطَّاهِرُونَ ] مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ أَوْلَادُهَا»؛
هیچ کس در قیامت نمی ماند، مگر اینکه چشم می بندند مگر پدر، همسر و فرزندانش.
«فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِی مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ»؛
وقتی حضرت زهرا(س)وارد بهشت شد، مِرط او بر صراط کشیده می شود.
مرط، به معنای جامه ای است که دوخته نباشد، تکه جامه ای که به اصطلاح در آن بُرش به کار نرفته است.
اشاره به چه چیزی می باشد؟
«مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ»؛ به معنای کشش عصمت مطلقۀ حضرتزهرا(س) که در آن هیچ چیزی به کار نرفته است؛
در صراط همین طور می ماند.
«طَرَفٌ مِنْهُ بِیدِهَا وَ هِی فِی الْجَنَّةِ وَ طَرَفٌ فِی عَرَصَاتِ الْقِیامَةِ»؛
یک طرفش در بهشت در دست اوست و یک طرفش در عرصات قیامت است.
«فَینَادِی مُنَادِی رَبِّنَا یا أَیهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ(س)»؛
آنجاست که منادی پروردگار ندا می کند:
ای کسانی که فاطمه(س)را دوست دارید!
«تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ(س) سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ»؛
تارهای این جامۀ فاطمه(س) را بگیرید.
«فَلَا یَبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ(س) إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا»؛
از دوستان فاطمه(س) هیچ کس نمی ماند مگر اینکه تاری از جامۀ زهرا(س) را می گیرد.
«حَتَّى یَتَعَلَّقَ بِهَا أَكْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ وَ أَلْفِ فِئَامٍ»؛
هزاران هزار گروه آن را می گیرند.
«قَالُوا وَ كَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ قَالَ أَلْفُ أَلْفٍ»؛
سؤال کردند از پیامبر(ص) گروه فئام چقدر است؟
فرمودند: «أَلْفَ أَلْفَ»؛ هزار هزار یعنی یک میلیون.
«یُنْجَوْنَ بِهَا مِنَ النَّارِ»؛
این ها از آتش نجات پیدا می کنند.
معلوم می شود گرفتاران در صراط از این مجرا به خصوص به وسیلۀ حبّ حضرتزهرا(س) نجات پیدا می کنند.
#مکتب_فاطمی
📄 #حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
1️⃣ حدیث ذیل متن از بحارالأنوار، ج8، ص68
mojtabatehrani_ir
@istade_ferest
🆔 @ISTA_ISTA
خداآفريدگاربود
وچگونه ميتوانست نيافريند؟
وخرامهربان بود
وچگونه ميتوانست مهرنورزد؟
« بودن »، «ميخواهد » !
وازعدم نميتوان خواست .
وحيات «انتظارميكشد »،
وازعدم كسي نميرسد .
و «داشتن » نيازمند « طلب » است .
وپنهاني بيتاب « كشف »،
و « تنهائي » بيقرار « اُنس » .
وخدااز « بودن » بيشتر « بود »،
وازحيات زنده تر
وازغيب پنهاي تر
وازتنهائي تنهاتر
وبراي « طلب »،بسيار «داشت »
وعدم نيازمند نيست
نه نيازمندخدا،نه نيازمندمهر
نه ميشناسد،نه ميخواهدونه دردميكشدونه انس مي بندد
ونه هيچگاه بيتاب ميشود
كه عدم «نبودن »مطلق است
اماخدا « بودن »مطلق بود .
وعدم فقرمطلق بودوهيچ نميخواست
وخدا « غناي مطلق » بودوهركسي،به اندازه «داشتن هايش »،ميخواهد .
وخدا گنجي مجهول بود كه در ويرانه
بي انتهاي غيب مخفي شده بود .
جاويد بود وخدا زنده
كه دركويربي پايان عدم « تنهانفس ميكشيد »
📚هبوط /دکتر علی شریعتی ص۱۸۸
#KETABBAZI
@istade_ferest
🆔 @ISTA_ISTA
#ارسالی یکی از دوستان | #فاطمیه
( شعر از خودشون بود اما نخواستن اسمشون درج شه ) ⇩
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام حضرتِ مادر، سلام حضرت راز
«منم که دیده به دیدار دوست کردم باز»* ...؟
سلام هستیِ حیدر، مَـهِ تمامِ علی!
سلام، قصهی غمناکِ ناتمامِ علی...
تمامِ سال برای تو و سرودنِ تو،
برای گفتنِ از اوج "ماه" بودن ِ تو،
کم است؛ بانوی "تا آخرِ جهان، یکتا" ...
پناه حیدر کرار، مادرِ بابا...
تمام سال کم است و تمام عمر کم است
برای گفتنِ از "قامت تو... آه! خم است"
برای دم زدن از رنج بیامان علی
عزا و ماتمِ بر درد جاودان علی
(درود بر شب و بر رازپوشیِ یک چاه
و مرگ بر سرطانِ طمع به مسند ماه)
رخ تو آینهی حق، دل تو عرش خدا
همینقدَر هم اگر از تو... بر جهالتِ ما...
به رخوت و به سکون و به عمق غفلت ما...
شبی و روزی عزا و دریغ، قسمت ما،
و بعد... هیچ! پر از بیکسی، پر از تردید
و بینشانیِ از عشق تو و از خورشید
فقط به حرف، غم و نوحه و عزا و سپس،
اگر بشود، اشک و وای و آهی... و بس!
کسی نگفت که پیش از سقیفه از زهرا
هزار قصهی ننوشته دارد این دنیا
کسی نگفت عزا کلِ قصههاشان نیست
شهادت، آخرِ این داستانِ جانان نیست
کسی به عمرِ پر از برکت تو فکر نکرد
به علتِ همهی محنت تو فکر نکرد
ببخش بانو، اگر هیچ هم نمیدانیم
ببخش... پای عمل، بیمرام و نادانیم
ببخش... اینهمه از تو شنیدهام، اما
به پای روضه و مدحت نشستهام، اما
همان که بودهام -و هیچ بوده- میمانم
پر از ندیدن تو... وَه! چقدر نادانم!
بس است، چرخهی بیحاصلِ "همین بودن"
و هِی دویدن و هِی شکل آن و این بودن
درود بر جریانِ "فقط تو را بودن"
شبیه مادر سادات، چون خدا بودن
پناه میدهی امشب به جان غمگینم؟
"خودِ" دروغِ مرا میزدایی از دینم؟
منم که تشنهی "شکلِ تو تر" شدن، ماندن
منم که مضطرب از "تا ابد زَغَن**" ماندن
فرا بخوان منِ مأیوس را به خانهی خود!
بده به من کمی از آب و مهر و دانهی خود...
که شاید این "منِ خودبین" بالأخره برود
به لطف تو، "شبِ" من مثل شبپره بپرد
که شاید آخرِ قصه، من اهلیات بشوم
"خدا" بباری و من خیسِ خالیات بشوم
نمیشود که برایم تو مادری بکنی؟
به رسم آل عبا، ذرهپروری بکنی؟
نمیشود بگذاری که دخترت بشوم؟
به من توان بدهی شکل زینبت بشوم؟
غریب شهر پَیَمبر، تمامِ جان علی!
نبودت علتِ غمهای بیکرانِ علی...
تو مهربانتر از آنی که نشنوی غمِ من
و بگذری و ندانی چرای ماتم من
بگو به نوکریات میپذیریام، بانو!
شبی به دختریات میپذیریام، بانو!
تو را قسم به حسین و حسن، بیا مادر!
شبی به خانهی چشمان من بیا مادر!
سکوت و خندهی پرمهرت، حلِ مسئلههاست
دویدنم به سویت، کذبِ کل فاصلههاست
و کاش، خوب برای تو نوکری بکنم
و تا ابد -منِ ناچیز- دختری بکنم
«چه شکر گویمت ای کارسازِ بندهنواز؟»
«منم که دیده به دیدار دوست کردم باز»... *
* و * : حافظ.
** : زغن یعنی زاغ.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🆔 @ISTA_ISTA