•| عشقیعنیایستادگی |•
مــــعــــجــــزه_عــــشــــق رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق پـــــارتــــــ👑6👑 بالاخره حرفهاے مه
مـــــــعــــــجـــــزه_عــــشــــق
رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق
پـــــارتــــــ👑7👑
قرار شد از دوروز بعد شیمے درمانے شروع بشه!!!
....
خانم تهرانے هفته اے یک بار مے اومد ملاقات.
....
قرار بود بعد از شیمے درمانے که یکم حالم بهتر شد،برم خواستگارے.
....
دو روز بعد:
*امروز تمام موهاے سرم رو کچل کردم
...
باید میرفتم قسمت مخصوص شیمے درمانے
...
حدود دو هفته بود که تو بیمارستان بسترے بودم.
...
این مدت مادرم خیلے شکسته شده بود.
....
پدرم کمرش خم شده بود.
...
ولے من سعے میکردم دردهام رو پنهون کنم.
...
مادرم زیاد پیشم میموند.
...
همش میگفت:
+حامدم...
+اون خدایے که همش ازش کمک؛ میخواے!!!همش حرفشو میزنے!!پس چرا کمکت نمیکنه؟؟!!!
_عزیزم...مامانجونم...این یک امتحانه از طرف خدا براے من...خداے من الان قصدش آزمایش منه!!!ولے من تا آخرین لحظه از عمرم از رحمتش ناامید نمیشم...
_مامانجونم...بالاخره همین خدایے که میگید تا الان من رو سرپا نگه داشته!!خیالتون راحت....
...
(ولے مادرم چون ایمان نداشت به خدا،نمیتونست باورش بکنه...)
...
یک مدتے بود که حس میکردم پدرم خیلے تغییر کرده!!
آرومتر شده بود.
چهرش پر از نگرانے بود؛ولے خودش رو آروم نشون میداد.
وقت اذان که میشد میرفت بیرون..
فکر کنم بابام شده بود یه مسلمون واقعے!/همونطور که خدا تو قرآن سفارش کرده بود..[نکنه قرآن میخونه؟!]
...
تصمیم گرفتم یه روز که باهم تنها شدیم،ازش بپرسم!!
....
یک ماه بعد:
حالادیگه یکماهه که به این وضعیت جدید دچار شدم..
وضعم هر روز بدتر میشه و دردم بیشتر
...
خیلی لاغر شدم
...
کے باور میکرد تک پسر امیر آقا[پدرم] به این وضع بیافته؟؟!!
...
کار مامانم شده بود گریه و ناله...همش سعے میکردم آرومش بکنم..
...
دیگه حتے خواستگارے فاطمه خانم(خانم تهرانے) هم نمیتونستم برم.
...
وقتے باهاشون صحبت کردم و گفتم شرایط رو ایشون هم دیگه به ملاقاتم نیومدن..
پـــایـــان پــــارت /7/ !!!
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/یه ایستاده
هرگونه کپی از این نوشته بدون اجازه از صاحب کانال 🚫🚫🚫🚫
💕 @ista_ista 💕
مـــعــــــجــــزه_عــــشـــــق
رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق
پـــارتـــــــ👑8👑
ایشون هم دیگه به ملاقاتم نیومدن.
...
حالا مونده بود یه حامد تنها که فقط با خدا میتونست درد و دل بکنه!!
...
_خدایا !!! ...
_اگر میخواے منو از این دنیا ببرے به مادر و پدرم صبر بده !!
_نمیدونم شاید این امتحان اونها هم هست.
_هرطور که صلاحمون هست برامون پیش بیار..
....
البته هنوز اونقدر حالم بد نشده بود ولے سرطانم پیشرفت کرده بود..
به جز خدا فقط پدرم میتونست آرومم بکنه...
دیگه مطمئن شده بودم که پدرم واقعا خدا رو قبول داره واسه همینم دیگه ازش نپرسیدم..
....
اما مادرم..
هنوز هم همونطورے فکر میکنه ..
میگه:
+خدایا اگر واقعا وجود دارے به من معجزه نشون بده. !!! تا باورت بکنم..
...
الان دیگه دو ماهه که من تو بیمارستانم و یک لحظه هم از اونجا خارج نشدم
خیلے دلم میخواد برم مسجد محلمون و با امام جماعت مسجدمون حرف بزنم ..
ایشون همیشه حرفهاشون برام آرامش بخش بود و باهاشون آروم میشدم..
وقتے حاج آقا رو میدیم حس میکردم خدا یه راهنما و فرشته مراقب برام گذاشته که آرومم بکنه...
...
آخ....آخ....آخ.... میدونید چیشد؟؟!!!
خیلے وقته که قرآن نخوندم ...
یادم رفته بود از چیزے که همیشه ارومم میکرد جدا شدم...
....
پرستار رو صدا زدم:
_خانم پرستار !!!!!!
+بله
_ببخشید یک قرآن دارید براےبنده بیارید ؟؟!!
+حتما !!! الان میارم براتون !!!
....
(وقتی قرآن رو آورد و خوندمش خیلےآروم شدم)بازهم استخاره گرفتم..
سوره نـــــور بود...
سوره اے که شنیده بودم خیلے خوبه!!
خیلے امیدوار شدم !!!
ولـــــے ...
فرداش وقتے دکتر اومد و معاینم کرد ..
حرفهاے خوبے نمیزد..
فقط من فهمیدم که تاشش ماه دیگه بیشتر زنده نیستم!!!
...
اولش خیلے ناراحت شدم..
ولے بعد که باخودم بیشتر فکر کردم دیدم در هر حالت من یه روزے قراره بمیرم !!!
پس ناراحت نمیشم !!!
...
تصمیم گرفتم برگردم خونه و به کاراے موندم برسم...
باپدرم صحبت کردم تا با رئیس بیمارستان و دکترم صحبت بکنه!!
اونا هم اولش قبول نمیکردن..
ولے من اونقدر اصـــرار کردم که راضے شدن!!
پدرم و مادرم خیلے مهربونتر از قبل شدن باهام...
دیگه باهام مخالفت نمیکنن .
زندگے برام معنے تازه پیدا کرده بود..
میخواستم برم دانشگاه، ولے میدونستم پدر و مادرم مخالفت میکنند ...
بالاخره بهشون گفتم و اوناهم قبول کردن..
فردا کلاس داشتم..
رفتم سر کلاس !!!
مثل همیشه با ماشین مشکی براقم رفتم..
همه از دیدنم تعجب کردن !!!
...
پــــــایــــان پــــــارتــــــ/8/ !!!
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/یه ایستاده
هرگونه کپی از این نوشته بدون اجازه از صاحب کانال 🚫🚫🚫🚫
🎶 @ista_ista 🎶
در این کانال بجهت تقویت نیروهای مذهبی،کانالها و گروه های حوزوی و مذهبی توسط طلاب زیر نظر سازمان ثبت میشود(کدثبت:۵۲۳)
دست همه رابگرمی می فشاریم وتقاضا مندیم درمعرفی کانال کمک فرمایید و درگروها انتشار دهید
در ثواب این امر خیر شریک شوید
لینک کانال:
http://eitaa.com/joinchat/3630759937Cb1890133c9
میتوانند لینک خود را در گروه زیر بصورت رایگان ارسال کنید:
http://eitaa.com/joinchat/2075918347C0ec45b1d11
۱
•| عشقیعنیایستادگی |•
در این کانال بجهت تقویت نیروهای مذهبی،کانالها و گروه های حوزوی و مذهبی توسط طلاب زیر نظر سازمان ثبت
دوستان سین بزنین صدتا سین بخوره ادمین محترم قبول میکنه تا بنر مارو توی کانال قراربدن 😍😍😍😍
سلام رفقاے عزیزم
بعد از ظهرتون بخیر باشه !!
نظرسنجی داریم 😍😍
۱)نظرتون راجع به رمانمون چیه ؟؟!!!
۲)اگر شما به جاے نویسنده رمان بودید چه طور داستان رو ادامه میدادید؟؟!!
نظراتتون رو به آیدی @istade_mahdavi ارسالی کنید
...
پ.ن.
چون همیشه در نظر سنجے ها بهترین نظرات رو دادید اینبار هم ازتون توقع دارم !!!
#ادمین_نوشت
#یاعلے
...
.
.
🤔 @ista_ista 💕
حامد زمانی :
دو دسته آهنگ داریم:
۱. یک دسته فرم محور: شعر ساده دارند. مخاطب را بیشتر درگیر موزیک میکند.
۲.یک دسته محتوا محور :
تمرکز روی محتواست.
نمیشه انتظار داشته باشی از اول تو را درگیر حس خوب کند.
بعد از چندبار گوش دادن تازه تناسب شعر و موزیک احساس و فهمیده میشه.
◀️ هدفمون را از گوش کردن به یک آهنگ مشخص کنیم.
◀️ قدم های ما، موسیقی ما، و حرکت ما مبارزه است.
موسیقی مبارزه است.
@ISTA_ISTA
بی بی حرم حامد زمانی.mp3
6.01M
#موزیک_تایم
آهنگ بـــے بــــے،بــــےحرم ..
آهنگ دو صدائه
حامد زمانی و عبد الرضا هلالے...
به در خواست اعضا ...
#حامدزمانے
#بـــے_بـــے_بــــے_حــــرم
#ایستائیسم
پیشنهاد ویژه👌
😉 @ista_ista ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اجراهاے_قدیمے
https://www.instagram.com/p/BiuhbX1nLzI/?igshid=1553g2hd0kivt
لینک این پست حامد زمانے
حتما ببینید !!!
#پستهای_قدیمے
امیدوارم لذت ببرید !!!
@ISTA_ISTA
رفقا سلام معذرت میخوام امشب بخاطر
دلایلی نشد فعالیت بکنم ...
یک قسمت از رمان رو فعلا میزارم تا بخونید فردا جبرانی میزارم ...!!!
#ادمین_نوشت
•| عشقیعنیایستادگی |•
مـــعــــــجــــزه_عــــشـــــق رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق پـــارتـــــــ👑8👑 ایشون هم دیگه به
مـــــعـــــــجـــــــزه_عــــــشــــق
رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق
پــــــارتــــــــ👑9👑
همه از دیدنم تعجب کردن !!!
انگار باورشون نمیشد من بتونم برم سر کلاس !!!😮😳
...
خانم تهرانے که میدونست اوضاع من از چه قراره،از همه بیشتر تعجب کرده بود ولے من مثل انسانهاے عادے سعے کردم زندگے کنم.
...
بعد از دانشگاه رفتم شاه عبدالعظیم ..
...
بعد از مسجد محل اونجا بهترین جایے بود که میتونستم برم .
...
میخواستم قبل از مردنم همه ےاینجاهارو برم و از ته دلم زیارت بکنم
...
بعد از اونجا رفتم بسیج محل.
...
خیلے وقت بود که نرفته بودم.اونها هم انگار خبر داشتند.خیلے ازم استقبال کردن،و ازم حلالیت گرفتند،تک تک بچه ها !!!
منم از ته دل همشونو بخشیدم و ازشون خواستم اگر ناخواسته بدی در حقشون کردم منو ببخشند!!
...
رفتم خونه ..
مادرم قرمه سبزے درست کرده بود..
غذای مورد علاقم !!!
فکر میکردم نمیدونه من چه غذایے دوست دارم / آخه مگه تا حالا برام غذا پخته بود ؟؟!!!
...
همه دوست داشتند از لحظات آخر عمرم استفاده بکنند و حرفهاشون رو بهم بگن !
...
این یک امر طبیعیه !!
...
بعد از یک هفته:
امروز دانشگاه خیلے سرم شلوغ بود .
...
باز هم رئیس دانشگاه با پیشنهادم مخالفت کرده بود !!
کلافه بودم.
...
سوار ماشینم شدم وراه افتادم ..
میخواستم برم جمکران ..
...
آخه تمام زندگے من تو جمکران بود..
هروقت چیز مهمے از خدا میخواستم میرفتم اونجا ..
...
تو راه چند بار خطر از بیخ گوشم گذشت
...
امـــــــــا ....
...
یک اتوبوس پشتم بود.
...
یک لحظه گوشیم زنگ خورد !!
...
اومدم جواب بدم که حواسم پرت شد و ماشینم رفت ته دره !!🤕
...
هیچے نمیفهمیدم ...
...
فقط صداے داد و فریاد مامانم تو گوشم میپیچید !!!
...
یعنے من مرده بودم ؟؟!!!
...
پــــــایــــــان پــــــارتـــــــ/9/ !!!
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/یه ایستاده
کپی از این نوشته بدون اجازه از صاحب کانال 🚫🚫🚫🚫
💫 @ISTA_ISTA 💫
hamed-zamani¤ebrahim-hadi.mp3
15.42M
#موزیک_تایم
آهنگ عــــلــــمـــدار کــــمــــیـــــل
برای شهید ابراهیم هادی و شهید ابراهیم همت !..
پیشنهاد ویژه !!!
درخواستی اعضا ... !!!
#علمدار_کمیل
#حامدزمانے
#ایستائیسم
@ISTA_ISTA