eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
سخن ادمین کانال با حامد زمانی👇👇👇 لطفا کاملا بخونیدش!
وقتی که گفتی″تا نشنوی و نفهمی حرفامو متهم با جنتلمن فرقی نمیکنه″ نفهمیدم چی گفتی❗️🤔 اصلا می‌دونی❗️ من هیچ وقت حرفاتو نفهمیدم تا بهم ثابت شد❗️ تا با چشمهام دیدم و با گوشهام شنیدم❗️ با چشمهام تهمت هارو دیدم و به حرمت و دم نزدم❗️ با گوشهام قضاوتهارو شنیدم و باز هم دم نزدم❗️ امـــا ... الان دیگه خسته ام❗️احساس میکنم با آدمهای اطرافم غریبه ام❗️ اصلا مال یه جای دیگه ام❗️❕ اما الان میخوام بگم❗️❗️❗️ 🔹چی بگم به نظرتون⁉️ 🔸چی بگم که آرومم بکنه❕❓ 🔹چی بگم که اسطوره ام آروم بشه❓❓ 🔸چی بگم که مرحمی بشه روی زخمهای این مدت❓ 🔹هیچ کلمه ای نیست که همه اینهارو بهم بده‼️ هرچی نوشتم بازهم آروم نشدم .. و اینجا بود که به این شعر رسیدم: 🔴واسه اونی که بیشتر فهمید .. 🔴دیگه آروم شدن فقط وهـــمه!!😔 میبینید فقط ′وهم′ !! ولی بعد که خوب فکر کردم رسیدم به: ⚪️یه روزی میاد یکی روشونو کم میکنه مشتی! ⚪️یه نفر میاد و شمشیر و علم میکنه مشتی! به امید آن روز ✍:نویسنده: @hamed.istaism81 ❤️ @ISTA_ISTA ❤️
اولین بار در زندگی ام انگشت خنصرم (انگشت کوچیکه)بود که کمر خم کرد سر تیکه انداختن بعضی ها دومین بارانگشت بنصرم (انگشت انگشتری)بود که کمر خم کرد در برابر فحش هایی که سر ایستادن به پای عقایدم خوردم،دردش زیاد بود چون ناجوان مردانه بود و ناسزاهایشان بی معنا و خنجری تیز بر گلویم سومین بار انگشت میانی ام بود که کمر خم کرد سر قضاوت هایی که شدم آن هم بی خودی،الکی؛و نه از روی ظاهر بلکه از روی تفکرخودشان چهارمین بار انگشت سبابه ام بود که کمر خم کرد آن هم بخاطر یک گروه خانوادگی اعم از توهین هاو توهمت هاو اهانت هاو متهم شدن ها که هر کدامشان بند بند انگشتم را خم کردند و استخوانش را له و اما پنجمین بار انگشت شستم بود،همان که زیاد به آن اهمیت نمیدهیم(موقع ناخن بلند کردن و لاک زدن و سوهان کشیدن ها 😏زیاد به آن توجهی نمیکنیم همان انگشتی که اگر نبود الان نه قلمی بر دست داشتم و نه حتی بستن دکمه ای را میتوانستم انجام بدم) همانی که در درون ماست اما باورش نداریم، در برابر همه ی آن هایی که گفتم صبرش لبریز شد و کمرآن هم شکست،آه چه صحنه ی دلخراشی بود،اما نه!یک لحظه صبر کن ببینم ؛این،این دیگر چیست! خدای من باورم نمیشود ، به دستانت نگاه کن این غیر ممکن است ، همان انگشتانی که دانه دانه بر سر گریه ها و درد ها و شدنها کمرشان زیر بار ناراحتی خم شد حال نماد شده است هر۵🖐تای این ناراحتی ها در آخر با کنار هم قرار گرفتن بند بند مشکلات متحد شده اند ، حال آن انگشتان هستند که مشتی به مشکلات میزنند پس اگر در زندگی دیدی که مشکلات زیاد است🙂و کمر تو را خم میکند نامید نشو. چون همان، نور امیدیست که تو را با مشکلات آزمایش میکند و خودش هم راه سربلندی و ایستادگی را نشانت میدهد پس اگر دیدی _خوردیم و....... بدان که خدایی هست تا حقی بگیرد باشد که دشمنان بخاطر همین ۵انگشت از ما واهمه دارند l❤️ch❤️p @ISTA_ISTA
بسم الله الرحمن الرحیم اگر پشتیبان قانون باشیم ، به امنیت آسیب نمی رسد. قدردان زحمات نیروی انتظامی هستیم. اما در چند روز اخیر بخاطر برخورد نامناسب پلیس فرودگاه با خواننده محبوب ، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت شدند هرگز رفتار هیچ شخصی را مقدم بر قانون نمی دانیم. خواه یک خواننده محبوب انقلابی باشد خواه مامور پلیس باشد. رفتار خشن پلیس با کسی که بسیاری از نوجوانان نسل چهارم انقلاب با آهنگهای او ، شوق انقلابی بودن پیدا کرده اند ، آنجایی سوال برانگیز میشود که مامور ضارب ، با طعنه و خشم آهنگ های را زمزمه میکرده است. امید است در آینده همواره تمام نیروهای پلیس از بین افراد آرمانگرا و گزینش شوند. پ ن ) قضاوت عجولانه و تاختن به طرفداران آن خواننده کاری اشتباه بود چراکه هیچکدام از افراد حزب الهی قانون را موخر بر اشخاص نمیدانند منتهی انتقاد بر رفتار خشن آن ماموران بوده و نه نیروی انتظامی عزیز. @ista_ista
#پروفایل غمی نیست! این نیز بگذرد ... #حامد_زمانی_تنها_نیست #متهم @ISTA_ISTA
به همین امید هم تا الان زنده موندیم 💔
این منم ڪہ باز متهم میشم😒 استوری جدید حامد زمانی @ista_ista
و همچنان در انتظار #متهم ... #حامدزمانی‌تنها‌‌نیست @ista_ista
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پــارتــ❤️67❤️ اینا آزارم میداد! نتونستم برم ت
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی پــارتـــ❤️68❤️ بدون اینکه فکر کنم کجا میخوام برم! فقط راه میرفتم و فکر میکردم! تا وقتی به خودم اومدم دیدم رسیدم به مسجد .. رفتم داخل مسجد و شروع کردم به نماز خوندم و قران خوندن! خیلی دعا کردم برای علی .. برای خودم .. برای مهدی! برای راضی شدن آقای تهرانی! ... بعد از اینکه یکم سبک شدم از مسجد اومدم بیرون و باز هم به راهم ادامه دادم! اما اینبار به سمت خونه رفتم! کلی راه رفتم تا رسیدم خونمون ‌‌.. انقدر راه رفته بودم که دیگه پاهام توان نداشت! وقتی رسیدم خونه مامان و بابام خوابیده بودن! منم اروم رفتم تو اتاقم و خوابیدم .. واسه نماز صبح که بلند شدم نماز خاجتم خوندم .. دیگه مطمعن شده بودم که باید برم دنبال آرزوهام! ولی دوسال مونده بود به اتمام درسم! و باید یه طوری زودتر تمومش میکردم! کلی با خودم کلنجار رفتم .. باید تصمیم میگرفتم اما تصمیمی که پاش واستم .. خسته نشم ازش! کم نیارم! ... تصمیممو گرفتم .. چند ترم برای تابستون کلاس برداشتم! خیلی کلاسا فشرده بود! میدونستم سخته ولی مصمم بودم! یه هفته ای بود که سرم خیلی شلوغ بود! ولی به علی سر میزدم .. هر روز شده حتی نیم ساعت هم میرفتم بیمارستان و می دیدمش .. بعد از یه هفته مرخص شد! دیگه نذاشتم فشرده درس بخونه! با رئیس دانشگاه هم صحبت کردم! قرار شده بود خودم درسارو بهش بگم و استادش بشم! روزی دوساعت میرفتم خونشون و باهم درس میخوندیم! تو این دو سه هفته هم هر روز در حد چند تا پیامک یا نیم ساعتی با فاطمه تلفنی صحبت می‌کردیم! تا اینکه پدرش بهم زنگ زد و گفت برم محل کارش تا باهام صحبت بکنه! منم رفتم .. پایان پارت٫68٫ ❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده ❤️ @ISTA_ISTA ❤️
#پروفایل غمی نیست! این نیز بگذرد!! #حامد_زمانی_تنها_نیست #ادمین_ساخت @hamed.istaism81 @ista_ista
هیـچ عشــ💙ـــقے بہ آخـرش نرسیــد عاشـــــ💙ــــقا توے جـــاده مے میرن هے زمیــــن مے خورن ولے تہ خـــــــط عاشــــــ💙ــــقا ایستـــــــاده مے میرن سازنــــده: ‌‌[هانیہ حجابے] @ista_ista
لطفاً کامل بخونید👇👇 در دولت جمهوری‌اسلامی، همه آزادند جز حزب‌اللهی‌ها... [شهیدسیدمرتضی‌آوینی] هربارکه این جمله‌ی شهید‌آوینی‌رو میخوندم ،کامل منظورش‌و نمیفهمیدم و متوجه نمی‌شدم...که چی داری میگی سید؟!منظورت چیه؟! میخوام‌بفهمم...! تا اینکه عصر جمعه چهار مرداد۹۸ بعد از دیدن یک فیلم چندثانیه ای و بعدش صحبت های آقای علی‌زکریایی، فکر می‌کردم که من می‌دونم این‌هارو این مظلومیت‌ها، این ظلم‌ها رو انگار که میدونستم... وقتی‌که مصاحبه آقای‌زمانی‌ با تی‌وی‌پلاس رو دیدم، اولین حرفی‌که به ذهنم اومد این جمله سید‌مرتضی‌آوینی بود... هرچقدر این ۴۷دقیقه فیلم مصاحبه رو می‌بینم، هی جلو و عقب می‌کنم فیلم رو، بقیه فیلم ها و مصاحبه هارو دوباره می‌خونم، صحبت های آقای‌زمانی و رو کنار حرف های خیلیا میزارم و تفاوت زمین تا آسمونه حرف‌ها و نظرهاشون رو میبینم، بازم به یک جمله می‌رسم: در جمهوری‌اسلامی همه آزادند جز حزب‌اللهی‌ها..‌. چقدررر خوب گفتی سید... انگار این‌روز هارو دیدی، انگار از اتفاقای دهه نود خبر داشتی و گفتی ،...انگار می‌دونستی یروزی یه هنرمندی میاد و از تو میگه، از راه طی‌شده ای که تو گفتی میگه... انگار می‌دونستی که این هنرمند چه اتفاقایی براش میوفته... یه‌روزی،یه‌پنج‌شنبه‌ای،تو یه فرودگاهی‌،چخبرمیشه... وقتی یاد این جمله‌ات افتادم، این رو بیشتر می‌فهمم... انگاری‌که امروزی شده ی حرفای تو هستش... این هستن که میشن... این‌ منم‌ باز‌ میشم... این منم که همیشه کم میشم... {لبیک یا زینب} @ISTA_ISTA