eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پــارتــ❤️67❤️ اینا آزارم میداد! نتونستم برم ت
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی پــارتـــ❤️68❤️ بدون اینکه فکر کنم کجا میخوام برم! فقط راه میرفتم و فکر میکردم! تا وقتی به خودم اومدم دیدم رسیدم به مسجد .. رفتم داخل مسجد و شروع کردم به نماز خوندم و قران خوندن! خیلی دعا کردم برای علی .. برای خودم .. برای مهدی! برای راضی شدن آقای تهرانی! ... بعد از اینکه یکم سبک شدم از مسجد اومدم بیرون و باز هم به راهم ادامه دادم! اما اینبار به سمت خونه رفتم! کلی راه رفتم تا رسیدم خونمون ‌‌.. انقدر راه رفته بودم که دیگه پاهام توان نداشت! وقتی رسیدم خونه مامان و بابام خوابیده بودن! منم اروم رفتم تو اتاقم و خوابیدم .. واسه نماز صبح که بلند شدم نماز خاجتم خوندم .. دیگه مطمعن شده بودم که باید برم دنبال آرزوهام! ولی دوسال مونده بود به اتمام درسم! و باید یه طوری زودتر تمومش میکردم! کلی با خودم کلنجار رفتم .. باید تصمیم میگرفتم اما تصمیمی که پاش واستم .. خسته نشم ازش! کم نیارم! ... تصمیممو گرفتم .. چند ترم برای تابستون کلاس برداشتم! خیلی کلاسا فشرده بود! میدونستم سخته ولی مصمم بودم! یه هفته ای بود که سرم خیلی شلوغ بود! ولی به علی سر میزدم .. هر روز شده حتی نیم ساعت هم میرفتم بیمارستان و می دیدمش .. بعد از یه هفته مرخص شد! دیگه نذاشتم فشرده درس بخونه! با رئیس دانشگاه هم صحبت کردم! قرار شده بود خودم درسارو بهش بگم و استادش بشم! روزی دوساعت میرفتم خونشون و باهم درس میخوندیم! تو این دو سه هفته هم هر روز در حد چند تا پیامک یا نیم ساعتی با فاطمه تلفنی صحبت می‌کردیم! تا اینکه پدرش بهم زنگ زد و گفت برم محل کارش تا باهام صحبت بکنه! منم رفتم .. پایان پارت٫68٫ ❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده ❤️ @ISTA_ISTA ❤️
#پروفایل غمی نیست! این نیز بگذرد!! #حامد_زمانی_تنها_نیست #ادمین_ساخت @hamed.istaism81 @ista_ista
هیـچ عشــ💙ـــقے بہ آخـرش نرسیــد عاشـــــ💙ــــقا توے جـــاده مے میرن هے زمیــــن مے خورن ولے تہ خـــــــط عاشــــــ💙ــــقا ایستـــــــاده مے میرن سازنــــده: ‌‌[هانیہ حجابے] @ista_ista
لطفاً کامل بخونید👇👇 در دولت جمهوری‌اسلامی، همه آزادند جز حزب‌اللهی‌ها... [شهیدسیدمرتضی‌آوینی] هربارکه این جمله‌ی شهید‌آوینی‌رو میخوندم ،کامل منظورش‌و نمیفهمیدم و متوجه نمی‌شدم...که چی داری میگی سید؟!منظورت چیه؟! میخوام‌بفهمم...! تا اینکه عصر جمعه چهار مرداد۹۸ بعد از دیدن یک فیلم چندثانیه ای و بعدش صحبت های آقای علی‌زکریایی، فکر می‌کردم که من می‌دونم این‌هارو این مظلومیت‌ها، این ظلم‌ها رو انگار که میدونستم... وقتی‌که مصاحبه آقای‌زمانی‌ با تی‌وی‌پلاس رو دیدم، اولین حرفی‌که به ذهنم اومد این جمله سید‌مرتضی‌آوینی بود... هرچقدر این ۴۷دقیقه فیلم مصاحبه رو می‌بینم، هی جلو و عقب می‌کنم فیلم رو، بقیه فیلم ها و مصاحبه هارو دوباره می‌خونم، صحبت های آقای‌زمانی و رو کنار حرف های خیلیا میزارم و تفاوت زمین تا آسمونه حرف‌ها و نظرهاشون رو میبینم، بازم به یک جمله می‌رسم: در جمهوری‌اسلامی همه آزادند جز حزب‌اللهی‌ها..‌. چقدررر خوب گفتی سید... انگار این‌روز هارو دیدی، انگار از اتفاقای دهه نود خبر داشتی و گفتی ،...انگار می‌دونستی یروزی یه هنرمندی میاد و از تو میگه، از راه طی‌شده ای که تو گفتی میگه... انگار می‌دونستی که این هنرمند چه اتفاقایی براش میوفته... یه‌روزی،یه‌پنج‌شنبه‌ای،تو یه فرودگاهی‌،چخبرمیشه... وقتی یاد این جمله‌ات افتادم، این رو بیشتر می‌فهمم... انگاری‌که امروزی شده ی حرفای تو هستش... این هستن که میشن... این‌ منم‌ باز‌ میشم... این منم که همیشه کم میشم... {لبیک یا زینب} @ISTA_ISTA