ما زاده قضا و قضا مادر همهست
چون کودکان دوان شدهایم از پی قضا
طبل سفر ز دست قدم در سفر نهیم
در حفظ و در حمایت و در عصمت خدا
کوته شود بیابان چون قبله او بود
پیش و سپس چمن بود و سرو دلربا
کوهی که در ره آید هم پشت خم دهد
کای قاصدان معدن اجلال مرحبا
ما سایه وار در پی آن مه دوان شدیم
ای دوستان همدل و همراه الصلا
ارواح خیره مانده که این شوره خاک بین
از حد ما گذشت و ملک گشت و مقتدا
چه جای مقتدا که بدان جا که او رسید
گر پا نهیم پیش بسوزیم در شقا
ما همچو آب در گل و ریحان روان شویم
تا خاکهای تشنه ز ما بر دهد گیا
باز از جهان روح رسولان همیرسند
پنهان و آشکار بازآ به اقربا
یاران نو گرفتی و ما را گذاشتی
ما بیتو ناخوشیم اگر تو خوشی ز ما
ای خواجه این ملالت تو ز آه اقرباست
با هر کی جفت گردی آنت کند جدا
خاموش کن که همت ایشان پی توست
تأثیر همتست تصاریف ابتلا
.
شعر از:
دیوان #شمس_تبریزی
.
8مهر
روز بزرگداشت #مولوی
.
#ketabbazi
@istade_ferest
🆔 @ISTA_ISTA