eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
◀برای پیدا کردن حامد زمانی در این ایام به مناسبت روز بصیرت و سالروز حماسه۹ دی خیلی تلاش کردیم. حامد زمانی این روزها شلوغ‌ترین دوران زندگی‌اش را تجربه می‌کند. ◀دوم: این روزها به مناسبت سالروز نهم دی‌ماه و حماسه‌آفرینی مردم عزیزمان، به سراغ کسی رفتیم که آثار خوبی در این خصوص ارائه داده است. حامد زمانی را با ترانه‌ هایی می‌شناسیم که معمولاً این‌طور زمزمه می‌کنیم: "به این عکس‌ها خیره شو، خیره شو"... "ای پدر و مادرم فدای تو یا حسین"... "برای آخرین نفس بخون ترانه ای "... و... ◀حامد زمانی، مبتکر موسیقی انقلابی نسل جدید است. خواننده‌ای که موسیقی شادش هم خط و خطوطی مذهبی و انقلابی و بعضاً سیاسی دارد. ◀سوم: گفت‌وگو با حامد زمانی از دغدغه‌های سیاسی‌اش شروع شد تا به خاطره‌نگاری از دوران کودکی‌اش رسید؛ از حال و هوای کودکی‌اش تا این روزهای پرمشغله‌اش. با حامد زمانی از این زاویه زندگی‌اش آشنا شوید؛ خواننده‌ای که دغدغه‌های زیادی برای زندگی بهترش داشته و دارد. ◀حامد زمانی آدم دلواپسی است؟ کار حامد زمانی فراجناحی است، ارتباطی به هیچ جریانی ندارد و فک می‌کنم این موضوع بارها ثابت‌شده است. مثلاً یکی‌اش در انتخابات. به هیچ جناحی نه هزارتومان پول دادم و نه یک هزارتومانی گرفته‌ام. اما خودم شاید مقداری دلواپس باشم. ◀دلواپسی‌تان چیست؟ از حرف‌ها و آهنگ‌هایم معلوم است. من مخاطب‌ها و طرفدارانم را خیلی دوست دارم و تا جایی که بتوانم برایشان وقت می‌گذارم. دوست دارم به‌جایی برسیم که آن‌قدر اعتقادات و رفتارهایمان عمق داشته باشد که هیچ‌چیز نتواند آن را منحرف کند. ◀از دوران کودکی‌تان شروع کنیم. این دوران چگونه گذشت؟ کودکی من در شهر کوچکی نزدیک اصفهان به نام «میمه» گذشت. تا فرارسیدن دوران دانشگاه در این شهر زندگی می‌کردم. پدرم بازنشسته فرهنگی و مادرم خانه‌دار است. وضعیت اقتصادی خانواده‌ام تقریباً متوسط رو به پایین بود. من در محیطی با دیوارهای کاهگلی و مزرعه های زیبا بزرگ شدم. حتی بعضی وقت‌ها زمانی که کودک بودم بقول خودمان سر گله می‌رفتم و گاهی چوپانی می‌کردم. البته باید بگویم من به این زندگی افتخار می‌کنم و اگر هنوز هم بتوانم به این سبک زندگی برمی‌گردم. ◀در کودکی رفتار شاخصی داشتید که از باقی بچه‌ها متمایز شوید؟ همیشه نوع نگاهم به محیط اطراف با دیگر بچه‌های همسن‌وسالم فرق داشت. با اینکه خیلی شروشور بودم اما عمدتاً کودکی‌ام در تنهایی گذشت. ◀چرا تنهایی؟ به خاطر اینکه کسی نبود حرف‌هایم را بفهمد یا بتوانم با او صحبت کنم. حرف‌هایم روی‌ هم جمع شد. از بچه‌های همسایه گرفته تا نارفیقی‌هایی که بود و هنوز هم هست. همیشه می‌گفتم جامعه مجال نمی‌دهد از توانایی‌هایم استفاده کنم، می‌گفتم چرا آنهایی که وضع مالی خوبی دارند باید نفوذ بیشتری هم داشته باشند! من که درسم از آنها بهتر است. جاهایی می‌دیدم استعدادم بیشتر از دیگران است. همیشه می‌پرسیدم چه وقت دنیا می‌خواهد كه من به حقم برسم؟ این بود که آهسته‌آهسته به سمت شعر کشیده شدم. برای همین قبل از ورود به پیش‌دانشگاهی از ریاضی به انسانی تغییر رشته دادم. با اینکه چیز زیادی از رشته انسانی نمی‌دانستم اما خیلی سریع خودم را جمع‌وجور کردم تا اینکه حتی گاهی به بچه‌های همسن‌وسال خودم درس می‌دادم. در زمان ما بعضی معلم‌ها از لحاظ علمی ضعیف عمل می‌کردند و گاهی اطلاعات شاگردان از بعضی از آنها بیشتر بود. خلاصه اینکه بچه‌های شهری به چیزهایی فکر می‌کردند که ما اصلاً فکر نمی‌کردیم. زمانی که وارد دانشگاه شدم به چیزهایی افتخار می‌کردم که برای بچه‌تهرانی‌ها خنده‌دار بود. وقتی به دانشگاه رفتم برای اولین‌بار با یکسری مسائل روبه‌رو شدم و برای اولین‌بار آنها را احساس کردم. ◀مثلاً چه مسائلی؟ من در دانشگاه علوم سیاسی درس می‌خواندم و اکثراً بچه‌های مسئولان و سیاستمدارها در این دانشکده بودند. وقتی در میان آنها قرار گرفتم با خودم فکر می‌کردم در بین آدم‌هایی که با یک اشاره همه‌چیز را به دست می‌آورند چطور باید خودم را بالا بکشم؟ رفتارهای آنها با من خیلی متفاوت بود؛ از کافی‌شاپ رفتنشان گرفته تا مسائل دیگر. خیلی جاها از دورهمی‌ها و جمع‌هایشان لذت می‌بردم گاهی هم حس می‌کردم نگاه‌هایشان به من از بالا به پایین است. برای همین خیلی به من برمی‌خورد. منبع: @hamedzamanimusic درتلگرام!!! 💕 @ista_ista 😍