eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
[رمان معراج عشق🌸🍃] ⚠️ جمعه با عجله چادر گلدارم رو سر کردم و دویدم به سمت حیاط . سریع در رو باز کردم . پست چی پشت در ایستاده بود با یه پاکت سفید تو دستاش . ✉️ گفت : خانم پور خادمی ؟ گفتم : بله خودم هستم ! بسته رو داد دستم و رفت . باورم نمی شد انتظارم داشت تموم می شد ! پاکت رو تو دستم فشار دادم و با صدای بلند گفتم : مامان ! پاسپورت ها رسید. 😎 مامان با تعجب گفت : واقعا ؟!😳 فکر نمی کردم اینقدر زود به دستمون برسه گفتم : اگه امام حسین بطلبه هم چیز خود به خود درست می شه مادرم خندید : آره ! حالا که پاسپورتامون رسیده باید سریع خونه رو جمع و جور کنیم و آماده رفتن بشیم . بدو من باید برم به بابات زنگ بزنم بگم اکه میتونه برای فردا صبح بلیط اتوبوس بگیره بدو کلی کارداریم دختر ! .... @ISTA_ISTA
[رمان معراج عشق🌸🍃] ⚠️ جمعه تموم خونه تو هیجان بود .... مامان در حال برسی نهایی خونه و بابا هم در حال بیرون اوردن چند کوله پشتی برای گذاشتن وسایل سفر بود من هم در گوشه ای وسایل سفر خودم را در کوله می گذاشتم . بابا گفت : همه چیز آماده ست ؟🤔 مامان نگاهی به کوله های بسته شده کرد و تو ذهنش چند نکته را تداعی کرد و گفت : بله همه چیز آماده ست! آروم و قرار نداشتم ! دلم می خواست هر چه زودتر راهی می شدیم ... سال ها بود انتظار این لحظه ها رو می کشیدم . صدای بابا من رو به خودم آورد : دخترم تو هم آماده ای ؟ آرام زیپ ساک را کشیدم و با خوشحالی گفتم : منم آماده ام 🤩 _ پس حالا که حاضری سریع برو بخواب ! فردا باید ساعت 8 ترمینال باشیم .... @ISTA_ISTA