•| عشقیعنیایستادگی |•
#تولدیستا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ تولد آبجی مهسامون مباااااارک باشه😍 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ #حامد_
متن تبریک اقای زمانی 👇🏻(سالها پیش)
❃∂єℓαяαм❃:
همیشه عدد #هشت رو دوست داشتم… .
عددِ شروعِ اسم کوچیکم: #ح
نمادِ کامل بودنِ کلِّ مُمکنات
عددِ تعادلِ کیهانی
تعداد سالهای ایستادگی
عددِ گلبرگهای نیلوفر… .
اما نمیدونستم چرا؟؟؟ .
وقتی قرار بود برای خودم عددی داشته باشم یا شماره ای؛
شماره ی من #هشت بود…
عدد شانسِ من… .
و یَحمِلُ عَرشَ رَبِّکَ فَوقَهُم یَومَئِذ #ثَمـنِیَه
هفتها گذشت…
سی ها گذشت…
سیصدو شصت و پنجها گذشت تا فهمیدم:
اگر ژاپنی ها میگویند: “در آسمانها #هشت ایزد وجود دارد” :
من در آسمان صحن تو خدای واحدم رو شناختم!
اگر عِبریها معتقدند عددِ تمامْ و شکوه است:
من شکوه زندگی ام را روبروی بارگاه باشکوهت دشت کردم!
اگر دوگون ها #هشت رو عددِ اصلی خلقت میدانند:
من علتِ اصلی خلقتم رو پیش تو درک کردم… .
.
اگر مسیحی ها #هشت رو نماد و مفهومِ “تولد” و “بارزایی” میدونن:
من ِیه لاقبای پاپتیِ روسیاه با اون همه بارِ کثیف، تازه تو صحن تو متولد شدم و بار گرفتم…
و اگر سمبلِ رستاخیز؛ عقبای من بندِ یه نگاه توه… .
.
#هشت:
عددِ غاییِ راز آموز…
عددِ جهاتِ اصلی
و راههای باریکِ منتهی به جاده ی اصلی…
رازی که روی فرشهای پهنِ صحنت مُهر و موم شد و منو از #هشت جهت، فقط به یه جهت سوق داد… .
منی که هر چی دارم زیر گنبد #هشتیِ تو عطا شد…
منی که هیچوقت نذاشتی #هشتَم گروی نُهی باشه…
چون از صفر تا صدم گرویِ #هَشت توه… .
و حالا
#هشتِ من:
عددِ زوجِ طبیعی من
عدد تکاملِ من…
کسی رو رأس ساعتِ #هشتِ #هشتمین روزِ شروعِ فصلِ بهشتِ سال بمن بخشیدی…
دقیقا همونجایی که رازِ من با تو مُهر و موم شد…
دقیقا همونجایی که خودم بودم…
خودِ یه لاقبای پاپتی…
تا تکمیل بشه…
هر دوپایه ی زدگیِ #هشتیِ من: ٨
تا پایه ی همه ی دیوونه بازیا و لحظه های پر از فراز و نشیبش باشه :٨
تا باشه…
پایه ی مشتیِ #هشتیِ من!
مهسا جان!
??تولدت مبارک!?? .
#همه_این_ذوق_نوشتن_بخاطر_روز_تولد_تو_بود!
?⚠️راستی!⚠️?
#قرارمون_یادتون_نره!
#قرار_ایستاده_ها
#حسادت
@Ista_ista
#منبریستا
🔻حاجآقا #فاطمینیا:
خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید.
🌱| @ISTA_ISTA
#ناب
🌱🌼
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي
تُحْرِمُنِیَ الْحُسَیْنْ...
شنیدهام ڪه ملائڪـ
به وقت حاجت خویش
قسم دهند خدا را
به آبروی حسین...
#حـسینجانمـ||
@ISTA_ISTA
#منبریستا
#امام_سجاد (علیه السلام):
مردمانی که در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وی هستند، از مردمان همه زمان ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است.
📚بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲
@ISTA_ISTA
هی لف بدیدا😐
اگر کم کاری چیزی بوده بیاید بگید😕من دیگ حرفی ندارم
بیاید پیوی برای انتقاد و پیشنهاد👇
@alizade1127
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_چــهاردهــم۱۴
👈 این داستان ⇦ #تاوان_خیانت
🔳 بچه ها همه رفته بودن ... اما من پای رفتن نداشتم ... توی حیاط مدرسه بالا و پایین می رفتم ... نه می تونستم برم ... نه می تونستم ...😢
از یه طرف راه می رفتم و گریه می کردم ... که خدایا من رو ببخش ... از یه طرف دیگه شیطان وسوسه ام می کرد ...😔
- حالا مگه چی شده؟ ... همه اش 1/5 نمره بود ... تو که بالاخره قبول می شدی ... این نمره که توی نتیجه قبولی تاثیری نداشت ...
بالاخره تصمیمم رو گرفتم ...
- #خدایا ... من می خواستم برای تو #شهید بشم ... قصدم مسیر تو بود ... اما حالا ... #من_رو_ببخش ...😭
عزمم رو جزم کردم و رفتم سمت دفتر ... پشت در ایستادم...
- #خدایا ... خودت توی قرآن گفتی خدا به هر که بخواد عزت میده😞 ... به هر کی نخواد، نه ... #عزت_من_از_تو_بود ... من رو ببخش که به عزت تو خیانت کردم و با چشم هام دزدی کردم... تو، من رو همه جا عزیز کردی ... و این تاوان خیانت من به عزت توئه ...😔
و در زدم ...
👈رفتم داخل دفتر ... معلم ها دور هم نشسته بودن ... چایی می خوردن و برگه تصحیح می کردن ... با صدای در، سرشون رو آوردن بالا ...😐
- تو هنوز اینجایی فضلی؟ ... چرا نرفتی خونه؟ ...😳🤔
- آقای غیور ببخشید ... میشه یه لحظه بیاید دم در؟ ...☹️
سرش رو انداخت پایین ...
- کار دارم فضلی ... اگه کارت واجب نیست برو فردا بیا ... اگرم واجبه از همون جا بگو ... داریم برگه صحیح می کنیم نمیشه بیای تو ...☹️
بغض گلوم رو گرفت ...جلوی همه ...؟... به خودم گفتم ...
- برو فردا بیا ... امروز با فردا چه فرقی می کنه ... جلوی همه بگی ... اون وقت ...😕
اما بعدش ترسیدم ...
- اگر #شیطان نزاره فردا بیای چی؟ ...
#ادامــــہ_دارد...🍃🍃
@modafehh
#ادمین_نوشتـــــ
به به😍❤️
بیا ببین چه کانالی واستون آوردم😃👍
.
عکس نوشته😍🌱
دل نوشته😊💕
رُمان😋🌷
و...
همه و همه در این کانال 😃🍁
.
نیای از دست دادی😓💔
بدو جوین شو😌
@Artwork_EH
•| عشقیعنیایستادگی |•
به به😍❤️ بیا ببین چه کانالی واستون آوردم😃👍 . عکس نوشته😍🌱 دل نوشته😊💕 رُمان😋🌷 و... همه و همه در این کا
این کانال تازه تاسیسه و به حمایت هاتون نیاز داره ..
در ضمن مدیرش از ادمینامون هستن😉
فعالیت های خوبی در این کانال خواهید دید😍
#مدیر
#پروفایل
حب الحسین یجمعنا شد نشان ما❤️
در خیمه ی حسین 😍
یکی شد زبان ما ✌️
#حامد_زمانی
#ولادت_ارباب
کپی از پیج:
@mansure_s_h
@ISTA_ISTA
#پروفایل
برکشتی نجات خدا ناخدا حسین.ع.❤️
راز به هم تنیدن دلهای ما حسین.ع.✌️
#حامد_زمانی
#ولادت_ارباب
کپی از پیج:
@mansure_s_h
@ISTA_ISTA
#پروفایل
جای نشستن است مگر زیر نام تو ..
بی رگ چگونه دم بزنم از قیام تو ..
#حامد_زمانی
#سرانجام
کپی از پیج:
@mansure_s_h
@ISTA_ISTA
Hamed Zamani - Delaram.mp3
15.53M
#موزیک_تایم
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو
درآید.....
روی زیبای تو دیدن....
در دولت بگشاید......
😍😍😍😍😍😍😍😍
#حامد_زمانی
#ولادت_ارباب
❤️ @ista_ista ❤️
روز پاسدارِ ..😍
روزت مبارک سردار من ..💔🖤
پاسدار که باشی ..
از همه چیزت میگذری ..
برای آرامش مردمت ..
#سردار_من
#روز_پاسدار
@ISTA_ISTA
Hamed Zamani _ Sepidar (128).mp3
6.29M
#موزیک_تایم
با عشق این قصه شروع میشه❤️❤️
اون جا که عطر یاس میپیچه🌸🌸🌸
من مردمی رو میشناسم که...
دنیا کنار عشقشون هیچه 🌷🌷🌷🌷
پ.ن.
تقدیم به سردار دلها به مناسبت روز پاسدار🌺
روز پاسدار مبارک🌺🌺🌺🌹🌹🌹🌺🌺🌺
#روز_پاسدار
#حامد_زمانی
#ادمین_نوشتـــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_پانزدهم۱۵🔻🔻
👈این داستان⇦ #امتحان_خدا_یا...؟
ــ~~~~~~~~~~~~~
✨🌸- آقا نمیشه یه لحظه بیاید دم در؟ ... کارمون واجبه ...☝️😢
معلوم بود خسته و بی حوصله است ...
- یا بگو ... یا در رو ببند و برو ... سرده سوز میاد ...☹️
چند لحظه مکث کردم ...
- مهران ... خودت گند زدی و باید درستش کنی ... تا اینجا اومدن تاوان #گناهت بود ... نیومدن آقای غیور امتحان خداست...😣
#امتحان_خدا؟ ... یا امتحان علوم؟😕🤔 ...
- آقا ما تقلب کردیم ...😥
یهو سر همه معلم ها با هم اومد بالا ... چشم هاشون گرد شده بود ... علی الخصوص مدیر و ناظم ... 😰که توی زاویه در... تا اون لحظه ندیده بودم شون ...😯
- برو فضلی ... مسخره بازی در نیار ... تو شاگرد اول مدرسه ای ...😢
چرخیدم سمت مدیر ...
- ☝️سلام آقا ... به خدا جدی میگیم ... من سوال سوم رو یادم نمی اومد ... بلند شدن برگه ام رو بدم چشمم افتاد به برگه جلویی ... بعدشم دیگه ...😔
آقای رحمانی ... یکی از معلم های پایه پنجم ... بدجور خنده اش گرفت 😆...
- همین یه سوال؟ ... همچین گفتی: آقا ما تقلب کردیم ... که الان گفتم کل برگه ات رو با تقلب نوشتی😄 ... برو بچه جون...
همه فکر کردن شوخی می کنم اما کم کم با دیدن حالت من... معلوم شد اصلا شوخی نیست 😅... خیلی جدی دوباره به معلم مون نگاه کردم ...😒
- آقا اجازه☝️ ... لطفا سوال سوم رو به ما صفر بدید ... از ما گفتن بود آقا ... از اینجا گناهی گردن ما نیست ... ولی اگر شما باور نکنید و خطش نزنید😥 ... حق الناس گردن هر دوی ماست ...
- عجب پر رویی هم هست ها ☹️... قد دهنت حرف بزن بچه...😟
سرم رو انداختم پایین ... حتی دلم نمی خواست ببینم کدوم یکی از معلم ها بود ...😣
- اگر فکر کنم همه اش رو تقلب کردی و کلا بهت صفر بدم چی؟ ...😞☹️
.
#ادامه_دارد...🍃
@modafehh