🌸🌱
🌱
چگونہ بہ خـدا عشق بورزیـم؟
استـاد پناهـیان:
✅عظمت خـدا رو اول بایـد تو دلـ♥️ـت بینـدازے تـا👈 «ازش حـساب ببرے»
👌ڪم ڪم «خـوف خــدا» تـو دلـت مینشینہ🙂
آقا من از خــدا نمیترسـم چڪار ڪنم؟!
+حتـما سرنمـاز سـرت رو خاروندے!🤕
+حتمـا ڪلمات رو درسـت تلـفظ نڪردے!🤐
❤️خــدا خیلے نازه میتونہ بیـاد یہ ڪشیده✋ بزنہ توے گوشـمون
تا حسـاب ڪار دستـمون بـیاد!
اما خـدا میگہ«اون بایـد خـودش بفهمہ»
هرڪس عظـمت خـدا تـو دلـش نشسـت یہ عشـقے پیـدا میکنہ...😍
یہ علاقہاے پیـدا میکنہ کہ ما فقـط حرفـش رو میزنیـم...🙂
کسے کہ نـماز مؤدبانہ خونـده باشہ یہ محبَّتے تو دلـش میشینہ و نمیتونہ ایـن محبـت رو پاسخ بده🙈
بعد خـدا روز قیامـت میـگہ:گفتـم کہ اینقـدر دوستـت دارم❤️
🔆یه روایـت؛
🌺رسـول خـدا«ص» صـدا زد خـدایا
میشہ روز قیامـت امـت مـن رو ببرے یہ گوشہ اے از صحرایے محـشر و فـقط من و تـو باشیـم؟🕊
💢بعـد اونـجا بہ حـسابشون رسیدگے کنی..!
خــدا فرمـود حبیب مـن، من از تو مهربـان تـرم🌱
روز قیامـت امـتت رو میبـرم جایے کہ فقـط خـودم باشـم بـعد بہ حسابـشان رسیدگی میڪنم:)
تا تو هـم ندونے کہ چہ گناهے ڪردند..🙃
#مگہهستمهربونترازتو؟
#چگونہیڪ_نمازخوب_بخوانیم
🎶〰〰〰〰🎶〰〰〰〰🎶
پ.ن.
این پست رو خوندم و دیدم خیلی مناسب ماست و خیلی تاثیر گزاره!!!
&&&&&&&&&&&&
❤️ @ISTA_ISTA 🍃
رفقاے عزیزم از حالا ساعت هشت یک حدیث قدسی میزارم البته این اتفاق ممکنه هر روز نیافته!!
ولے حتے الامکان هر روز میزارم!!!
این حدیث هارو یکي از رفقاے عزیز کانال قراره براے بنده ارسال بکنند و بنده هیچ زحمتے براشون نکشیدم امیدوارم براتون مفید واقع بشه!!
...
#ادمین_نوشت
🔻به وقت حدیث🔻
🔸حدیث قدسی🔸
🔹ای فرزند آدم گناهان مردم تو را نسبت به گناه خودت فریب ندهد ( اینکه بگویی مردم اینقدر گناه می کنند ما که خیلی مرتکب گناه نشدیم ) و همچنین نعمتهای مردم نسبت به نعمتهایی که خداوند به تو عنایت کرده.
و مردم را از رحمت خداوند تبارک و تعالی ناامید مگردان در حالیکه امید رحمت برای خود داری.
#حدیث
#ایستائیسم
#گمنام
🔴 @ISTA_ISTA 🔴
•| عشقیعنیایستادگی |•
مــــعـــــجـــــزه_عـــــشـــــق رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق پـــــارتــــــــ👑15👑 بعد از خور
مــــعـــــجــــــزه_عـــــشـــــق
رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق
پـــــارتـــــــ👑16👑
اومدم و باهم نماز خوندیم!!
...
چقدر این نمازها میچسبید.😌
نمازهایے که با جون و دل میخوندم و خیلے اعتقاد داشتم بهش.
مخصوصا که با امیر نماز میخوندم.😊
امیر خیلے نمازهاش رو خاضعانه میخوند و همیشه آرزوم بود بتونم مثل اون نماز بخونم!!!😀
...
بعد از نماز خوابمو واسش تعریف کردم.
بهش گفتم:
+امیر!!!
...
_بله
...
+تو راضے بودے به هر اتفاقے که براے حامد بیافته؟؟!!
...
_عزیزم من راضے به رضاے خدا بودم و هستم!!
_اونم از ته دل😌ولے😔بالاخره پسرمه!!
ولے سعے کردم از ته دل راضي بشم!!
...
+حامدم همینو تو خواب بهم گفت!!!
گفت تا راضے به رضاے خدا نشم تکلیفش مشخص نمیشه و همینطورے تو کما میمونه!!!
...
_پس اگر میخواے هم پسرمون راحت بشه هم تکلیفش مشخص بشه باید خودتو راضے بکنے!!😟
...
+ولي آخه چطورے؟؟!!!
...
_حتما خود حامد بهت گفته!!!
...
+آره گفته!😞
...
_پس سعے بکن خودتو راضے کنے!!!
...
بعدش امیر رفت و خوابید.
منم رفتم تو اتاق حامد!
اون کتابایے که گفته بود نگاه کردم
چشم افتاد به کتاب سلام بر ابراهیم!
چه اسم عجیبے!!
برش داشتم!
چه تصویر آرامش بخشے!!
تصویرش عکس یک شهید بود!!
که تو صورتش آرامش موج میزد!
کنجکاو شدم بخونمش!!
شروع کردم به خوندن!!
...
دو ساعت بعد🕕:
وقتے به ساعت نگاه کردم ساعت ۶:۰ بود.
اونقدر غرق کتاب شده بودم که نفهمیدم دوساعت گذشته!!
چه قدر این شهید استثنایے بود!!
خیلے به حضرت زهرا [س] اعتقاد داشت!
چقدر صحبتهاش آرومم میکرد!!
بعد از خوندن چند بخش از این کتاب،
خیلے آروم شدم!!
احساس کردم خدا دیگه خیلے برام مهمه!!
خیلے بیشتر از قبل!! .......
خیلے فکر کردم🤔🤔
من باید از پسرم میگذشتم به خاطر خودش!!
به خاطر خدا!!😊
فقط این اسم الان آرومم میکرد!
تصمیمم رو گرفتم ..
خیلے مصمم ...
رفتم همون قرآن حامد و برداشتم .
سجادشو پهن کردم .📿
چادر سفید گل دارمو که امیر برام خریده بود سرم کردم.
شروع کردم به خوندن قرآن.
وسطاش گفتم:
+خدایا من راضے ام به رضاے تو😌
ولے خواهش میکنم ازت که پسرم رو ازم نگیرے!!
من از پسرم میگذرم فقط به خاطر تو!!
ولے به عنوان یک مادر دعا میکنم پسرم رو اگر هم ازم میگیرے بهم صبر بده!!
...
بعد از کلے قرآن خوندن و دعا کردن بلند شدم و ساعت و نگاه کردم.
آخه زمان خیلے برام مهم بود و همه کارام ساعت مشخصے داشت.
ساعت 🕖 بود.
رفتم و صبحانه رو آماده کردم.
بعدشم امیر و صدا کردم و باهم صبحونه خوردیم.
عادت نداشتیم بدون حامد صبحونه بخوریم ولے توے این مدت به این موضوع هم عادت کرده بودیم!!
بعد از خوردن صبحونه امیر رفت شرکت و منم به کاراے خونه رسیدم!
خیلے وقت بود اونطور که باید و شاید خونرو مرتب و تمیز نکرده بودم!
...
حامد همیشه خودش اتاقشو مرتب میکرد
خودش جارو میکشید!!
خودش لباساشو میشست!!
اما الان خیلے وقت بود که اتاقش نه مرتب شده بود نه جارو کشیده شده بود نه لباسهاش شسته شده بود!!
شروع کردم به تمیز کردن اتاقش،شستن لباسهایے که براے آخرین بار پوشیده بودشون!!
چقدر پسرم خوش تیپ بود!!
چقدر کمک حالم بود و من نفهمیده بودم!!
چقدر رعایت حالمو میکرد!!
...
بعد از این که کارام تموم شد رفتم بیمارستان.
...
پــــایـــــان پـــارتــــــ/16/
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/یه ایستاده
❣ @ISTA_ISTA ❣
دوستان میشه بگید دلیل لفت دادن هاتون چیه؟؟!!
این کار اشتیاق مارو براے ادامه دادن کم میکنه!!!
لطفا بیاید پیوی بنده و اگر کانال کم و کاستی داره بهم بگید!!!
@istade_mahdavi
دوستان خودتون هم مستحضرید که این ایام ایام امتحانات هستش و بنده و دیگر ادمین ها وقت نداریم خیلے پست بزاریم!!
پس خواهش میکنم به این دلیل لفت ندید!!
البته ببینید از ابتدا تعداد اعضا ملاک اصلے بنده نبود و فقط کیفیت مهم بود که میدونم الان یکم ضعیف شده ولی واقعا وقت ندارم که بخوام زیاد پست بزارم ولے ان شاالله از بیست و دوم که امتحاناتم تموم بشه جبران میکنم تمام این مدت رو!!!
#ادمین_نوشت
#باتشکر
#ایستائیسم
#تحریم_اسنپ
#شرح_درتصویر
|||انقلابیون و ولایی ها این پست رو نشر بدید تا همه از این موضوع مطلع بشن✓
✘ازپای نخواهیم نشست...
@ISTA_ISTA
✍🏻حامدزمانی:
"بخدا مسئوليم هممون!!
تك تكمون مسئوليم...
هر كی تو اين كشور زندگی ميكنه مسئوله!
هر كی اسمي از سلحشور و حاتمی كيا و ابوالقاسم طالبی و... ميشنوه مسئوله!!
آقای پشت ميز!
آقای رسانه
آقايون! خانما!!
قيمت غربت تو دوره زمونه ي ما چنده؟؟
قيمت ترور شخصيت چي؟؟
قيمت اينكه يه عمر زخم زبون و
فحش بشنوی چی؟؟
قيمت اين حرفهايی كه تو سينه ی
فرج الله سلحشور موند و با خودش برد زير خاك چی؟؟
قيمت كارايی كه ميتونست بكنه... حرفايی كه ميتونست بزنه... اثرايی كه ميتونست بذاره اما صرف جواب دادن به يه سری كثافت كاريا و حاشيه ها شد چی؟؟ .... .
چند نفر حاضرن تو خونه ای كه خاكشو خوردن تا اونجور كه درسته ساخته بشه و هزينه كردن براش و يه جورايی بخاطر راهشون بايد صاحبای اصليش باشن مث مستاجرا توش بمونن و هی زخم بخورن، زخم زبون بشنون، فحش بخورن و قلب و اعصاب بذارن ،جون بذارن و هی با پای زخمی و پر از تاول مسيرو ادامه بدن؟؟؟ تازه نه تنها اون انتظاری كه دارن برآورده نميشه بلكه طرف مقابل دو قورت و نيمشم باقی باشه؟!
.
تا زنده ان كه هيچی...اگه به پيری برسن كه دو سه تا بچه ی كتاب و ورق بدست رو ميفرستيم تا بشينن از خاطره ها و نصيحتا و پنداشون بگن و بنويسن تا مبادا برگه اي از دفتر تاريخ هنر انقلاب، موسيقی انقلاب كم بشه!!! غافل از اينكه زندگی و جوونی همينها تاريخ انقلابه!
به فكر همينهايی كه هستند باشيد!!
نه اينكه همينها رو فراموش كنيم و از يه طرف از پشت بومِ جوون گرايی و كشف استعداد بيفتيم و از طرف ديگه از پشت بوم تكريمِ پيش كسوت!!
هر چند هردوی اينها هم چيزی بيش از شعاری توی همايشها و جشنواره ها،برای جلوی دوربين ها نيست."
#حامدزمانی
#ایستائیسم
...
پ.ن.
دوستان شاید این تکرارے باشه و قبلا گذاشته باشم ولے حس کردم الان هم لازمه بازم بهش فکر کنیم!!
#ادمین_نوشت
...
🤔 @ISTA_ISTA 🌸
من خانہ به دوشِ دلِ دیوانہی خویشم
از دوست بپرسید چرا غَم شده کیشم
من چشم بہ راهم بہ رَهـہ گم شده در تو
تو خار بہ چشمِ منے و این دلِ ریشَـــــم
من خونہ بہ دوشم
من خونـــہ خرابم
دل بستہ بہ باد و محکوم بہ عذابم
من خونہ بہ دوشم
من خونـــہ خرابم
دل بستہ بہ باد و محکوم بہ عذابم
#شعرهای_قدیمی 📝
#حامدزمانی
✨ @ISTA_ISTA 💕
✍حامدزمانی:
بلهـ ، مـن گفتـم سـیاستم سُکوتهـ
ولـے شـرایط هرڪسی بهـ دیگری فرق داره ...
مـا نیاز داریـم ڪه اتحـادمـون رو نـشون بدیـم ...
متاسـفانـہ نبـاید اجـازه بـدیم ڪهـ فڪـر ڪنند مـا تو سـَری خـوردیـم و جـوابـے نداریـم !
اگـهـ قـرار بود شمـا سڪوت ڪنید پـس مـن بـرای چـی میخونم ؟
ما بایـد صـدای همدیـگهـ بـشیم ...
از همدیگه دفاع کنیم ...
هرڪدوممون از دیگری...
این میشه اتحـاد و دشمـن وقـتی اتحاد و اقتـدار رو ببیـنه تـازه گفـتگو رو میـپذیـره ...
اگه نبینه نمیپذیره ...
#حامدزمانی
منبع:
@Rah_bi_payaan
در تلگرام!!
🎶 @ISTA_ISTA 🎶
•| عشقیعنیایستادگی |•
مــــعـــــجــــــزه_عـــــشـــــق رمان ناب و محتوایے #معجزه_عشق پـــــارتـــــــ👑16👑 اومدم و با
مــــعــــجــــزه_عـــشــــق
رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق
پـــارتـــــ👑17👑
بعد از اینکه کارام تموم شد رفتم بیمارستان!!
...
یه مانتوے زرشکے بلند و یک روسرےزرشکےکه مدل لبنانے بسته بودمش پوشیدم.چادرم رو هم سرم کردم.
...
ماشین حامد خیلے داغون شده بود ولے درستش کرده بودن.
تو پارکینگ بود.
سوارش شدم و روشنش کردم.
با پنج..شیش بار استارت زدن بالاخره روشن شد.
هرجاے ماشینو که نگاه میکردم یاد حامدم میافتادم.
بالاخره رسیدم بیمارستان.
...
رفتم تو اتاق حامد.
بهش گفتم:
+پسرم...عزیزم...حرفاتو گوش کردم...
من راضے ام به رضاے خدا...
حالا دیگه این که چه بلایے سرت بیاد با خداست!!!
ولے ازش خواستم اگر اونطورے نشد که میخوام...بهم صبر بده!!!
...
و اومدم بیرون!!
...
با دکترش صحبت کردم
اولش با دیدن من تعجب کرد
ولے بعدش خیلے خوب برخورد کرد
و گفت که:
_پسر شما هوشیاریش بیشتر شده و دیگه هیچ نشونه اے از سرطانش نیست.
ماامیدواریم که زودتر به هوش بیاد و این احتمال هم وجود داره!!
...
+یعنے پسرم نمیمیره؟؟!!
_ خانم شریفے این چه حرفیه!!!؟
+باورم نمیشه!!
_باید خداروشکر کنید که انقدر درصد هوشیارے پسرتون بالاست!!
...
خوشحال بودم ولے نمیتونستم باور کنم!!
زنگ زدم به امیر:📱
+سلام خوبے؟!!😍
_سلام چیشده؟؟!😲
+امیر یه خبر خوب برات دارم!!
_چیشده خانم بگو دیگه!!!
+امیر گفتن درصد هوشیارے حامد خیلے بالائه و احتمال داره هرچه زودتر به هوش بیاد!!😍😍😍
_راست میگے؟؟!!😳😇
+آره میخواے خودت زنگ بزن با دکترش صحبت بکن!!
_باشه حتما!!
و خداحافظے کردم و تلفونو قطع کردم
...
رفتم خونه!!
سریع وضو گرفتم و سجده شکر به جا آوردم و زیارت عاشورا و دعاے کمیل خوندم!!
نمیدونستم باید چیکار بکنم!!
اصلا چیکار میتونستم بکنم!!
داشتم بال در میآوردم..😇😇🤗🤗
ولے هنوزم احتمال اونچیزے که من فکرشو میکردم وجود داشت.
اما من امیدوار بودم!!
...
👑یک هفته بعد👑:
حالا یک هفته گذشته و هنوزم براے حامدم اتفاقے نیافتاده!!!
واقعا دیگه دارم امیدمو از دست میدم!!
شب خوابیده بودم:
ساعت 🕜 ۱:۳۰ بود.
تلفن خونه زنگ خورد.
از خواب پریدم.
امیر رفت و گوشے رو برداشت:
+الوو
_ببخشید اینموقع زنگ زدم
+خواهش میکنم شما؟؟!!
_از بیمارستان تماس میگیرم!
+بفرمایید
_پسرتون به هوش اومده آقاے شریفے!
...
من فقط دیدم امیر از حال رفت.
تلفنو از روے زمین برداشتم
و گفتم الووو...
ولے کسے جواب نداد..
تلفنو گذاشتم و براے امیر آب قند درست کردم!!
...
وقتے به هوش اومد گفت که بهش گفتن حامد به هوش اومده😍😍😍
دنیا دور سرم چرخید..
نمیتونستم باور بکنم!!
من خودمو واسه چیزهاے خیلے بدے آماده کرده بودم!!
اومدم پاشم که افتادم زمین..
امیر پاشد آب قند درست کرد و خوردم!!
وقتے حالمون خوب شد آماده شدیم و رفتیم بیمارستان!!
نمیدونم چی پوشیده بودم فقط یادمه روسرے رو گیره زدم و چادرم و انداختم سرم و دنبال امیر رفتم!!
...
پـــــایــــان پـــــارتــــــ/17/
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/یه ایستاده
😍 @ISTA_ISTA 😍
#عکس_نوشته
میگے چرا نیستے؟
چرا هیچے نمیگے؟!!
...
حتما بخونید!!
...
#حامد_زمانی
#ایستائیسم
#متهم
کپی از کانال
@rasmstadegih
در تلگرام!!
🤔 @ISTA_ISTA 🤔
Hamed Zamani - Shamshir.mp3
16.11M
#موزیک_تایم
من یه شمشیر دارم حرف داره درد داره!
...
پ.ن.
اینروزا باید بیشتر به این آهنگ توجه بکنیم!!
...
#حامد_زمانی
#شمشیر
#ایستائیسم
#متهم
⚔ @ISTA_ISTA ⚔