eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
ولاااادت امام هاااااادی(ع) بر همه دوست داران ایشون و شما دوستان عزیزززم مباااارک باشه😍😍👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
می خوایم یه پویش جهانی بزاریم واسه تموم بچه شیعه ها تو این ایام غدیر یعنی از امروز تا فردای عید غدیر همه پروفایل ها و بیوگرافی ها علوی بشه٬ پروفایل در مورد امام علی (ع) باشه اما بیوگرافی فقط یه چی باشه اونم اینه ↓ فقط همین٬ هدف ما جهانی شدن غدیره٬ جهانی شدن اسم آقامون نور چشممون مولامون امیر المومنین امام علیه(ع) هدف ما کوری چشم دشمن٬ کوری چشم وهابیته! یه یا علی بگو و شروع کن! برای آقات علی(ع) انجام بده حاضری براش یه بیوگرافی تو علوی کنی؟! این پیام رو همه جا پخش کنین برای مولاتون٬ یا علی
دوستان در تمام گروه هاا و کانال هاتون بزارید لطفا
#یهویی_ساخت آقا ما اومدیم امتحان کنیم کار با برنامه جدید و یاد بگیریم این از آب در اومد! خوشتون اومد واس پروفایل خوبه😂 خدایی من خودم الان یه پا #ایستا_خند ام 😂😂😂😂 #ادمین_ساخت #ایستا_خند راستی عیدتونم مبارک باشه 🌹🌹 @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پـــارتـــ ... ❤️75❤️ -این ماموریت خیلی خطرناک
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی پــارتـــ ... ❤️76❤️ حق داره بره و دفاع کنه از حرم بی بی .. اینارو گفتم و بلند شدم و رفتم بیرون .. نمیتونستم بغضم رو کنترل بکنم! میترسیدم مامان زهرا ببینن بغضم رو .. تو محوطه بیمارستان قدم میزدم و آروم آروم اشک میریختم ..😭😭 تصور اینکه حامد کنارم نباشه دیوانم میکرد😭😭 سعی میکردم زیاد فکر نکنم! وقتی آروم شدم برگشتم به اتاق مامان زهرا. دکتر گفت که میتونیم ببریمش خونه! رفتیم خونشون و موندیم پیشش. میدیدم حامد ناراحته .. میدونستم از چیه! رفتم و نشستم کنارش: +حامد جان چی شده؟! چرا ناراحتی؟! -فاطمه جان الان من باید چیکار کنم؟! چطور مادرمو راضی کنم؟! دو سه هفته دیگه اعزامیم! وقت ندارم! +نگران اینا نباش! برو بشین کنار مادرت و صادقانه بهش بگو .. بگو که چه خوابی دیدی و چرا میخوای بری .. مطمعن باش رضایت میده! -واقعا؟! +اره تو برو .. -باشه میرم پا شد و رفت اتاق مادرش وقتی اومد بیرون خیلی گریه کرده بود .. فهمیدم که حسابی صحبت هاشو کرده .. راضی بود .. و این نشون میداد که مادرش راضی شده! +حامد جان؟! -جانم خانم؟!! +چیشد عزیزم؟! راضی به نظر میرسی؟! -هیچی .. همه حرفهامو زدم آخرشم یه آهنگ براش گذاشتم و اومدم بیرون .. مطمعنم رضایت میده .. +خداروشکر چه آهنگی بود؟! -سپر حامد زمانی +آها .. مطمعنی این آهنگ راضیش میکنه؟! -اره مطمعنم! من با این آهنگ فکر رفتن به سوریه تو سرم افتاد .. و بعدشم که اون اتفاقات افتاد و بقیشم که خودت میدونی .. این اعزامم با علی با همیم! دعا کن برامون! دعا کن خدا بخرتمون! +چه جالب منم برم بشنومش! دعا هم میکنم و کردم و خواهم کرد😭 انشالله .. و بلند شدم و رفتم به آشپزخونه .. نمیخواستم حامد ببینه بغض و گریمو .. نمیخواستم مرددش کنم .. نباید این اتفاق می افتاد! برای شام زرشک پلو درست کردم. خیلی خوش مزه شده بود. هیچ کدوم حال خوبی نداشتیم ولی حامد سعی میکرد حالمونو خوب بکنه و از یادمون ببره! اون شب ما رفتیم خونه خودمون .. دو هفته هم به سرعت گذشت! آخر این هفته روز اعزامشون بود. بهشون مرخصی داده بودن تا کنار خانوادشون باشن .. ما هم با مامان زهرا و بابا امیر و مامان و بابای خودم رفتیم شمال .. بعد هم رفتیم مشهد .. خییلی خوش گذشت! مگه میشد با حامد جایی بری و بهت بد بگذره؟!😍 تو راه برگشت خیلی ناراحت بودم .. دلم میخواست جاده هیچ وقت تموم نشه! ولی مگه میشد؟! رسیدیم خونه .. فردا روز اعزامشون بود .. شبش رفتیم خونه مامانمینا .. حامد از همه حلالیت گرفت و بعدم رفتیم خونه بابا امیر .. اونجا هم از مامان و باباش حلالیت گرفت .. خیلی سخت بود برام .. دیدن اون لحظات و تصوراتم از آینده .. نصفه شب بود که برگشتیم خونه .. تا سحر با هم صحبت کردیم .. حامد خیلی نگران من بود .. و منم نگران اون .. بعد از نماز صبح خوابیدیم .. و صبح که پاشدیم .. ساعت نه صبح حامد باید میرفت فرودگاه .. با هم صبحونه خوردیم .. ساک حامد و جمع کرده بودم،رفتم و چکش کردم! هر لحظه استرس و نگرانیم بیشتر میشد .. یواش یواش ساعت نه میشد! ساعت اعزام و .. فقط من میدونستم! و اونروز تنهایی من بیشتر از هرروز بود! وقتی حامد داشت میرفت .. پایان پارت 💗76💗 ❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده ✨ @ISTA_ISTA
#پروفایل همه منتظر تا ببینن کجا .. تو از جاده عشق دل میبری .. #حامد_زمانی_تنها_نیست #ادمین_ساخت @hamed.istaism81 #متهم پ.ن. کپشن در پیام بعدی👇 @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#پروفایل همه منتظر تا ببینن کجا .. تو از جاده عشق دل میبری .. #حامد_زمانی_تنها_نیست #ادمین_ساخت
همه منتظر تا ببینن کجا .. تو از جاده عشق دل میبری .. اری .. همه منتظرند تا ببینند کجا تو از جاده عشق دل میبری ‌‌.. میگوییم: انقلابی که کنار نمیکشد .‌. و تو میگویی انقلاب برگرفته از اسلام است .. اسلام هم که برگرفته از دستورات خداوند است .. مگر میشود اسلام را قبول داشت ولی .ع را قبول نداشت؟! راه تو راه عشق است .. عشق .ع .. خودت گفتی .. مگر عاشق از معشوقش دست بر میدارد؟! عاشق صدای معشوقش را به گوش تمام جهان میرساند .. تو گفتی من عاشقم .. نگفتی مذهبی ام .. نگفتی انقلابی ام .. اما نشان دادی .. نشانمان دادی عاشقی را .. آن روز که شنیدیم را .. و چقدر سخنانی نهفته دارد .. و آن روز که شنیدیم ندای: آقا شروع من تویی .. به نام اسمت ‌‌.. و شدند شروع تو .. به راستی که: آغاز ما تویی و سرانجام ما تویی .. ما با تو شروع کرده .. با تو هم تمام میکنیم .. تمام عمر عشق تو را در سینه میپرورانیم .. مگر نه اینکه ما عاشقیم؟! و به همین خاطر است که .. با همه ی سختی ها .. زخمها .. فحش ها .. و ... چون به دنبال یک نگاه حسینیم .. و این روزها تو تنها در میدان ایستادی .. و فریاد میزنی از حق .. از عدالت طلبی .. از ظلم داخلی ... و از ظلم خارجی .. و از اسلام حقیقی .. از انقلاب اصیل .. از آوینی .. راستی آوینی .. این روزها فکر میکنم تو میدانستی در آینده چه میشود .‌‌.. چون تمام حرفهایت مصداق امروز است .. این جماعت دو چیز را نمیدانند: ۱)حلقوم هارا میتوان برید اما فریاد هارا هرگز! ۲)حق تنها چیزیسیت که نمیگذرد درست است تمام این مدت تو و ما شدیم و می‌شویم .. و خواهیم شد .. ولی این را بدان ما هرگز سنگر را خالی نمیگذاریم ‌‌.. همانگونه که در هر شرایط گوش به فرمان سید علی هستیم همانگونه هم پشت سربازش می ایستیم .‌. اجازه نمیدهیم دشمنانمان موفق شده و به اهداف شومشان برسند ‌‌.. و تا ظهور حضرت حجت بر سر عهدمان میمانیم! م‍ــــا می استیم تا آخرین نفس .. @hamed.istaism81 @ISTA_ISTA