⭕️ در انجیل آمده که، ایران اسرائیل را شکست خواهد داد! ♦️محقق مسیحی سعادة الیازجی در همایش «قدس میراث مشترک ادیان» آستان قدس رضوی(ع): در کتاب انجیل به ما مسیحیان بشارت داده شده است که ایرانیان در آخرالزمان به حکومت می رسند و بر پلیدی ها پیروز می شوند چون از حمایت شمشیر دولبه برخوردارند. ♦️سالها تحقیق کردم در میان شمشیرهای تاریخ تا توانستم رمز گشایی کنم که شمشیر دولبه همان ذوالفقار است و منظور از ایرانیان شیعیان امام علی (ع)است. ♦️طبق مطالبی که در انجیل آمده است ایران ،‌اسرائیل را شکست خواهد داد و تا آن لحظه مدت زمان زیادی نمانده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

🍂 سبک زندگی هدایی ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ 🔸 مهریه؛ قرآن و کتاب‌های شهید مطهری پسر خاله‌ام بود. یک روز آمد خانه‌مان با یک برگه پر از نوشته، پشت‌و‌رو. نشست کنار مادرم و گفت: «خاله، می‌شود چند دقیقه ما را تنها بگذارید، می خواهم شرایطم را بخوانم ببینم طاهره حاضره با من ازدواج کند یا نه؟» مادرم که رفت رو به رویم نشست. شرایطش را یکی یکی گفت. من هم چون از صمیم قلب دوستش داشتم قبول کردم. گفتم: «دوست دارم مهریه ام یک جلد کلام الله مجید باشد» گفت: «یک جلد قرآن و یک دور کتب شهید مطهری.» شهید یونس زنگی آباد ─┅═༅𖣔༅═┅─ 🔸 هدیه دادن کت دامادی در شب عروسی عقدمان خیلی ساده بود و بی تکلف؛ همان طور که احمد می خواست. خواستند خطبه عقد را بخوانند دیدم کت تنش نیست. گفتم: «پس کتت کو؟» گفت: «یکی از بچه ها مراسم عقدش بود؛ ولی کت دامادی نداشت، کتم را هدیه دادم.» شهید احمد رحیمی ─┅═༅𖣔༅═┅─ 🔸 عروسی با یک شام ساده شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، یک جلد قرآن هم مقابلش. مهریه را هم برخلاف آن زمان سنگین نگرفتیم، اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم، البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند، اینکه می شود ساده ازدواج کرد و خوشبخت بود. عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دور هم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه بخت. شهید علی نیلچیان @defae_moghadas •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

🎥 سخنان عجیب پروفسور مایکل جونز ⏪ خانم‌هایی که در ایران حجاب را برداشتند، دارند انقلاب می‌کنند! و همان نقشه‌ی سازمان سیا را اجرا می‌کنند. 🌐🇮🇷آتـش‌نـیـوز🇮🇷🌐 https://eitaa.com/joinchat/1891631134C4e913a6d77 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

نکتهٔ بسیار مهمی که معمولاً مغفول واقع میشود، تفاوت ظریف واژه‌های عدل، انصال، و فضل است‌‌. آنچه در کف است و رعایتش بر همه واجب و ترکش مساوی ظلم بوده و عذاب دنیوی و اخروی دارد، عدل است. عدل قانون است. خشک است. میگوید اگر کسی را کشت، میتوانید بکشیدش. یعنی حق دارید بکشیدش. عدل در کف است. اما سقف، فضل یا همان احسان است. در احسان نه تنها انسان انتقام نمیگیرد و نه تنها از بدی‌ها گذشت نمی‌کند، بلکه در ازای آنها خوبی می‌کند‌. ما از خدا انتظار داریم که با ما با فضلش تا کند نه عدلش. رسول خدا(ص) میفرماید: بر مدار عدل، هیچ‌کس لایق بهشت نمیشود و فضل است که مؤمنان را بهشتی می‌کند. هرچه کسی بیشتر مرضی خدا باشد، خدا بیشتر از عدل فاصله گرفته و با فضلش با وی تعامل می‌کند. پس عدل در همه‌جا زیبنده است ولی فضل به لیاقت طرف منوط است. ما باید با همه عادل و با خوبان و نزدیکان و ذوی‌الحقوق، فاضل و محسن باشیم. عدل رحمانیت است و فضل رحیمیت. هر دو هم لازم است: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ [سوره النحل : 90]. اما ما بین این سقف و کف، یک چیز دیگری هم هست که عبارتست از انصاف. انصاف خودش واژهٔ نصف را در خود نهان داشته. انصاف گاهاً با الفاظ قسط و مساوات هم در ادبیات دینی آمده: فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ [سوره الحجرات : 9]. بیست و چند بار خدا در قرآن به قسط دعوت کرده. در قسط، انسان خودش را نصف میکند و نصف وجودش را میبرد آن طرف دیگر و از دید شخص دیگری که با او در مسئله‌ای درگیر است به قضیه می‌نگرد و هرچه برای خود می‌پسندد، برای او هم می‌پسندد. یعنی منفعت را مساوی تقسیم میکند. برای همین به آن مساوات هم میگویند. یعنی میگوید اگر خودم آنطرف بودم، انتظار داشتم با من چگونه رفتار کنند؟ پس سعی می‌کند همانطور رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند. قسط، فضیلت اخلاقی است؛ عدل حد ادنای اخلاق است بطوریکه نبودش مساوی با رذیلتِ ظلم است و احسان، کمال اخلاق یا مکارم اخلاق است. کسی که با احسان با دیگران رفتار میکند، محسن است و خدا هم با احسان با وی تعامل میکند و کسی که با قسط و انصاف با دیگران رفتار می‌کند، خدا دوستش دارد و نسبت به او انصاف را رعایت می‌کند یعنی ضعف‌ها و فقدان‌ها و جهل‌ها و شرایط خاص او را هم مدّ نظر قرار میدهد و در عقاب او سرعت به خرج نمیدهد. چنین کسی به مغفرت نزدیک است و عاقبت، عاقبت به خیر میشود‌. لازمهٔ انصاف نسبت به مردم، برخورداری از صفت رحمت است. آدمی که بقدر انصاف، رحمت داشته باشد، همان رحمت، عاقبت به خیرش می‌کند‌: مَن رَحِمَ عُصفوراً، رَحِمَهُ الله. کسی که به گنجشکی رحم کند، خدا به او رحم می‌کند‌. در احسان، وجود فرد چنان از مهر و محبت و رحمت، مملوّ است که به لیاقت دیگران نگاه نمی‌کند. مثل ابر است که می‌بارد، مثل خورشید که می‌تابد. برای همین محسنین حساب و کتاب ندارند و غرق رحمت خدا بوده و بی‌حساب به بهشت میروند. اما اهل عدل و حساب و کتاب با مردم، آنها مدام مردم را قضاوت کرده، در موارد زیادی مستحقّ نمی‌دانند و محروم می‌کنند. لذا با خودشان هم همینطور تا می‌شود و محرومیت زیادی می‌کشند و حساب و کتاب دقیقی دارند. پناه بر خدا از عدل! اهل عدل زیاد در وادی ظلم می‌لغزند و زیاد آتش آنها را مسّ می‌کند. این سه‌‌گانه تقریباً منطبق است بر سه‌گانهٔ اصحاب شِمال، اصحاب یمین، و مقرّبین. هرچه انسان فتیلهٔ رحمت را در خود بالاتر بکشد، راحت‌تر به سعادت می‌رسد و راحت‌تر از سختی‌های دنیا و عُقبی میگذرد. چون بهرهٔ خودش از رحمت خدا بیشتر میشود. در واقع ما با جاری کردن رحمت خدا از وجود خود به اطراف، واجد آن می‌شویم. اگر رحمت از ما بسوی دیگران جاری نشود، به خود ما هم نمیرسد. این، سرّ حدیث نبوی است که: إرحَم، تُرحَم. حجةالاسلام مصطفی نیک اقبال ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👈 عضوشوید. @Islamimaaref

💠#داستان آموزنده💠 👈صدقه از مال کم نمیکند ‼️ مردی گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آنرا برای روز عید قربانی کند.گوسفند از دست مرد جدا شد و فرار کرد. مردشروع کرد بدنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر میماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامیکه گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد ، ناگهان همسایه شان ابومحمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند ! او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده . مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت: خدا قبول میکند ای خواهرم مرا بخاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش بعد مرد رو به قبله کرد و گفت: خدایا ازم قبول کن روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پرازگوسفند دید که ایستاده ، گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت: بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم مرد گوسفند را برد وسوارماشین کرد برگشت تا قیمتش را حساب کند فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد پس این نصیب توست ... ✨صدقه را بنگر که چه چیزیست ! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

📹 قرائت اعجاب انگیز قاری خردسال گیلانی در برنامه محفل ♨️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaare

🌄 رمضانِ بی‌فایده ✍🏻 عین‌صاد ❞ بعضى وقت‌ها ابرى مى‌آيد، امّا نمى‌بارد. برق مى‌زند، امّا نمى‌بارد. فرصت‌ها را مى‌دهند، امّا ما بهره نمى‌گيريم. رمضان‌ها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چرك‌ها چيزى برايمان باقى نمانده است. در همين شب‌هاى ماه رمضان، كه ما دور هم مى‌نشينيم و مى‌گوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى. وقتى بچه بوديم، نزديك عيد كه مى‌شد، ما را به حمام مى‌فرستادند. چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازى‌گوش. گاهى سه ساعت در حمام مى‌مانديم...همديگر را مى‌زديم و پوست همديگر را مى‌كنديم... وقتى مى‌آمديم خانه، پشت گوش‌ها و پاهامان همه كثيف مانده بود. مادر ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوش‌ها و آرنج‌هاى ما را نگاه مى‌كرد و مى‌پرسيد: اينها چيه‌؟! ما را تنبيه مى‌كرد و گريه مى‌كرديم. ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.رمضان‌ها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشته‌ايم و جدّى نبوده‌ايم. 📚 #اخبات | ص 30 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

🎥مصاحبه‌ای قدیمی با شهید شیخ احمد یاسین بنیان‌گذار حماس درباره آینده اسرائیل 🔹اسرائیل سال ۲۰۲۷ نابود خواهد شد. این وعده الهی است. @isar_news •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• #معارف_اسلامی 👇 @Islamimaaref