هرچه کنی به خود کنی!!
زمانی که نجار پیری بازنشستگی خود را اعلام کرد صاحب کارش ناراحت شد وسعی کرد او را منصرف کند!
اما نجار تصمیمش را گرفته بود…
سرانجام صاحبکار درحالی که با تأسف بااین درخواست موافقت میکرد،
ازاو خواست تا بعنوان آخرین کار ساخت خانه ای را به عهده بگیرد..
نجار نیز چون دلش چندان به این کارراضی نبود به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد وبا بی دقتی به ساختن خانه مشغول شد وکار را تمام کرد.
زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت:
این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است دراین خانه ساکن شود لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام دقت خود را می کرد
"این #داستان_زندگی ماست"
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که هرروز میسازیم نداریم،
پس در اثر یک اتفاق می فهمیم که مجبوریم درهمین ساخته ها زندگی کنیم،
اما #فرصت ها ازدست می روند وگاهی شاید، بازسازی آنچه ساخته ایم ممکن نباشد..
شما #نجار #زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده می شوند!