هدایت شده از علامه عسکری
#سقیفه
#قسمت_هفتم
🔰 تطمیع عباس ، عموی پیامبر (ص)
💢 ابوبکر ، شورایی تشکیل داد از ؛ عمر بن خطاب و ابوعببده جرّاح و مغیره بن شعبه ، تا تصمیم بگیرند با کسانی که بیعت نکرده اند، چکار کنند ؟!
شورا نظر داد که :
⛔️بهترین راه این است که ، عباس را ببینیم و سهمی برای او و فرزندانش از حکومت قرار دهیم ، بدین ترتیب علی _(ع)_ شکست می خورد و گرایش عباس (عموی پیامبر ) به شما حجّتی به زیان علی _(ع)_ در دست شما خواهد بود.
ابوبکر ، به اتفاق اعضای شورا ، شبانه به خانه ی عباس رفتند:
ابوبکر ، حمد و ثنای خدا را بجای آورد و گفت: خدا پیامبر(ص) را فرستاد که نبیّ و ولیّ مومنان بود و در میانشان بود تا خدا آخرت را برای او پسندید .
😱 او هم ، پس از خود ، کسی را تعیین نکرد [ 👈این حرف دروغ است چون همه انبیاء برای خود جانشین تعیین می کردند ]
و کار ها را به خود مردم واگذار کرد و آنها هم مرا برگزدیدند و من از کسی جز خدا نمی ترسم که سستی در کار داشته باشم.
آنها که با من بیعت نکرده اند ، با عموم مسلمانان مخالفت می کنند و به شما پناه می برند.شما یا با همه ی مردم همراه شوید و بیعت کنید و یا اگر همراه نمی شوید کاری کنید که آنها با ما نجنگند [ 👈مگر چند نفر بودند که احساس خطر می کردید؟!!! ].
⚠️می خواهیم از کار حکومت ، سهمی هم به شما بدهیم که بعد از شما برای بازماندگانت نیز باشد.زیرا تو عموی پیامبر هستی!!......
سپس عمر با لحنی تهدید آمیز گفت :
ما اینجا نیامده ایم چون به شما نیاز داریم !!! آمده ایم چون خوش نداشتیم ، در کاری که مسلمانان بر آن اتفاق کرده اند ، طعن و مخالفتی از طرف شما بشود و زیان و گرفتاری به شما و آنان برسد.....
در این هنگام عباس عموی پیامبر پس از حمد خدا گفت :
.....اگر تو این امر حکومت را به نام پیامبر (ص) گرفته ای ، پس در واقع حق ما را گرفته ای _ زیرا ما خویشاوند پیامبریم و نسبت به او سزاوارتر از تو هستیم _ و اگر امر حکومت را به این سبب گرفته ای ، که از جمله مومنان به پیامبری ، _ خوب _ ما هم از جمله مومنان بودیم........
و اگر بوسیله ی بیعت مومنان ، حکومت بر تو واجب شده و سزاوار آن گردیده ای ، از آنجا که ما هم از جمله مومنانیم و بدین کار شما رضایت نداده ایم ، این حق برای تو واجب و ثابت نشده ❗️
این دو سخن تو چقدر از هم دور اند :
از یک طرف می گویی ؛که مردم با شما مخالفت کرده اند و در امر حکومت بر شما طعن زده اند و از طرف دیگر می گویی ؛ مردم تو را برای حکومت انتخاب کردند❗️
👌از یک طرف نام خلیفهُ رسول الله به خود داده ای [ این نام بمعنای : کسی که پیامبر (ص) او را به عنوان جانشین خود معیّن کرده است ] و از طرف دیگر می گویی ؛ پیامبر (ص) کار مردم را به خودشان واگذار کرد تا هرکه را می خواهند، برگزینند و آنها هم تو را برگزیدند [ بدین ترتیب تو منتخب مردم هستی نه خلیفه ی پیامبر !!! ]
آن سهمی که در قبال بیعت کردن می خواستی به من بدهی :
اگر برای مومنان و حق آنهاست، تو چنین حقی نداری به من واگذار کنی و اگر حق ماست،باید تمام آن را بدهی.
همانا پیامبر از درختی است که ما شاخه های آن هستیم و شما همسایه ی آن هستید‼️
....بعد از این سخنان از منزل عباس رفتند.
✅مطالب درباره علامه عسکری🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695