هزینه سازش بیش از مقاومت
متن سخنرانی
💥لیست گروههای معارض سوری و اعتقادات مذهبی آنها
توجه: درگیری در سوریه بسیار پیچیده است و مرزهای ایدئولوژیکی و مذهبی در آن به شدت مبهم شدهاند. بسیاری از گروهها برای کسب حمایتهای خارجی یا حفظ اتحاد داخلی، مواضع ایدئولوژیکی خود را تعدیل یا پنهان میکنند. همچنین، برخی گروهها دارای ایدئولوژیهای ترکیبی و متناقضی هستند.
با این حال، به طور کلی میتوان گروههای معارض سوری را به چند دسته اصلی تقسیم کرد:
1. گروههای اسلامی:
* سلفیها: این گروهها به تفسیر ادبی و سنتی از قرآن و سنت پایبند هستند و خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی بر اساس شریعت هستند. برخی از زیرمجموعههای سلفی مانند جبهة النصره (هیئت تحریر الشام) و داعش، از افراطیترین گروههای سلفی محسوب میشوند.
* اخوان المسلمین: این گروه اسلامی به دنبال ایجاد یک دولت اسلامی با رویکردی معتدلتر نسبت به سلفیها است. شاخه سوری اخوان المسلمین یکی از قدیمیترین و سازمانیافتهترین گروههای مخالف در سوریه است.
* گروههای اسلامی میانهرو: این گروهها به دنبال ایجاد یک دولت دموکراتیک با پایبندی به اصول اسلامی هستند. آنها معمولاً از خشونت پرهیز میکنند و خواهان گفتگو و مذاکره با دولت هستند.
2. گروههای سکولار:
* ناسیونالیستهای عرب: این گروهها بر هویت عربی و استقلال سوریه تاکید دارند و خواهان ایجاد یک دولت سکولار و دموکراتیک هستند.
* کردها: گروههای کردی در سوریه به دنبال خودمختاری یا استقلال برای مناطق کردنشین هستند و اغلب دارای دیدگاههای سکولار هستند.
* مارکسیستها: این گروهها به ایدئولوژی مارکسیسم-لنینیسم پایبند هستند و خواهان ایجاد یک دولت سوسیالیستی در سوریه هستند.
3. گروههای قومی و مذهبی دیگر:
* دروزها: این گروه مذهبی عمدتاً در جنوب سوریه سکونت دارند و به دنبال حفظ هویت و خودمختاری خود هستند.
* اسماعیلیان: این گروه شیعه نیز در برخی مناطق سوریه سکونت دارند و به دنبال حفظ هویت و خودمختاری خود هستند.
تغییرات در ائتلافها و ایدئولوژیها:
* تغییر ائتلافها: با توجه به پیچیدگی جنگ در سوریه، ائتلافها بین گروههای مختلف به طور مداوم در حال تغییر هستند. برخی گروهها برای دستیابی به اهداف مشترک، با گروههایی با ایدئولوژیهای متفاوت متحد میشوند.
* تغییر ایدئولوژیها: برخی گروهها برای کسب حمایتهای بیشتر یا تطبیق با شرایط جدید، ایدئولوژیهای خود را تعدیل میکنند.
اهمیت شناخت این گروهها:
شناخت دقیق گروههای معارض سوری و ایدئولوژیهای آنها برای درک بهتر پیچیدگیهای جنگ در سوریه و پیشبینی تحولات آینده این کشور بسیار مهم است. همچنین، این شناخت برای تدوین سیاستهای مناسب در قبال بحران سوریه ضروری است.
منابع بیشتر:
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد گروههای معارض سوری، میتوانید به منابع زیر مراجعه کنید:
* ویکیپدیا: صفحه مربوط به اپوزیسیون سوریه و گروههای مختلف آن
* مطالعات دانشگاهی و مقالات تخصصی: بسیاری از دانشگاهها و مراکز پژوهشی در مورد سوریه مطالعات گستردهای انجام دادهاند.
* گزارشهای سازمانهای بینالمللی: سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد و سازمان عفو بینالملل گزارشهای جامعی در مورد وضعیت حقوق بشر و گروههای مسلح در سوریه منتشر میکنند.
base.apk
حجم:
3.38M
Gemini
جیمینای هوش مصنوعی گوگل
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ابوموسی اشعری فریب نخورد؛ وانمود میکرد که فریب خورده ...
💠 یک مدل از زرنگی این است که آدم خودش را در موضوعات به احمق بودن بزند ...!
وقتی ۸۸۰ سال پیش، آلپ ارسلان سلجوقی در شهر #حلب خود را « پادشاه ایران » میخواند ...
اردوغان میگوید طبق تاریخ « حلب » مال ماست ! نمیدانم منظورش از « ما » کیست ؟ و کدام « تاریخ » را میگوید ؟ اما بد نیست نگاهی کنیم به کتیبههای تاریخی شهر حلب
مشروعیت الزام حکومتی به حجاب.pdf
حجم:
1.34M
❇️ مشروعیت الزام حکومتی به مراعات حجاب شرعی
📝 پژوهشی مستدل و فقهی
❓آیا الزام به مراعات حجاب از وظایف حکومت اسلامی است؟ چه دلایلی بر این الزام وجود دارد؟
❓آیا سیره پیامبر در صدر اسلام به الزام بر حجاب بود؟
❓آیا اجرای قانون حجاب، مشروط به رضایت عمومی مردم است؟
❓از نگاه دین حجاب مسئلهای شخصی است یا اجتماعی؟
✅ و سؤالات دیگر که پاسخ آنها را در این پژوهش فقهی مییابید.
22.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان این کلیپ رو از دست ندید لطفاً بفهمید این اسلام ظاهریها از کجا فرکانس میگیرن👆🏻🙏👆🏻
🔻آقای خسروپناه! دوران رهاییست!
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. چند سال پیش در یکی از مدارس، چند جلسهای برای دانشآموزان، اخلاق جنسی تدریس کردم؛ اما از تدریس، پا فراتر نهادم و به دانشآموزان نزدیک شدم و از دنیای درونی آنها مطلع شدم. عجیب بود؛ نسبت به نسل و دهۀ من، انحرافهای جنسی، بسیار گسترده شده و آلودگیهای اخلاقی، ریشه دوانیده بودند. بااینحال، این نوجوانان غوطهور در معصیت، مشاور و راهنمای دلسوزی نداشتند که مسألههای درونیشان را با او در میان بگذارند. یکی از دانشآموزان میگفت مبتلا به خودارضایی است و مشاور رسمی آموزشوپرورش به او گفته هفتهای یکبار انجام این عمل اشکالی ندارد. حجم آفتها و انحرافها آنچنان بود که علاج ریشهای و ساختاری میطلبید.
[دوم]. برای گفتگو با دانشآموزان، به یکی از مدارس دخترانه رفته بودم. مشخص بود که به زور و اجبار به نشست آمده بودند. هرچه میگفتم در ذهنها جا نمیگرفت؛ گویا یک شکاف هویّتیِ بزرگ پدید آمده بود که امکان تفاهم و گفتگو را از میان برده بود. این همه فاصله و زاویه، عجیب بود. پس از برنامه، یکی از دانشآموزان کنارم آمد و گفت فقط میخواهم به شما بگویم که بسیار دیر آمدید. او درست میگفت اما مخاطبش من نبودم؛ نویسندهای که تمام توان خود را در دو دهۀ اخیر، صرف روشنگری و اعتراض و انتقاد و مناظره و تبیین کرده است.
[سوم]. در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ که برای اولین بار، دامنۀ کشمکشها و تضادها به مدرسهها هم کشیده شد، دخترم که در یک مدرسۀ دولتی تحصیل میکرد، بهشدت از سوی همکلاسیهایش مورد فشار و تحقیر قرار گرفت. همکلاسیهای او که همگی غیرچادری بودند و ذهنیّت منفی نسبت به انقلاب داشتند، چادریبودن او و عقاید دینی و انقلابیاش را به دستاویزی برای بایکوتکردن وی و سرزنش و ملامتش تبدیل کرده بودند. فشارها و کنایهها به دخترم در حدی بود که در مدت کوتاهی، نشانههای افسردگی در او نمایان گردید. بسیار احساس انزوا و تنهایی میکرد و میگفت در مدرسه، دوستی ندارد که سبک زندگی و تفکرش مانند او باشد. در اینجا بود که من در این اندیشه فرو رفتم که آیا من مقصرم که به دلیل قرار داشتن در طبقۀ متوسط، توان پرداخت شهریۀ مدرسۀ غیردولتی را ندارم، یا نهادهای فرهنگی و از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی که بیخاصیّت و بیکفایت هستند؟!
[چهارم]. از کنار مدرسۀ دولتی پسرم میگذشتم. صدای بلند فحاشیهای ناموسیِ بسیار رکیک دانشآموزان را با یکدیگر شنیدم. گویا با یکدیگر درگیر شده بودند. از پسرم در این باره پرسیدم. پاسخ داد همیشه در مدرسه نزاع هست و هرچه میخواهند میگویند و یکبار هم که معاون مدرسه میخواست اینان را مهار کنند، خودش را کتک زدند. دریافتم مدرسه، رهاست و کنکور و دیوانسالاری و شبکههای اجتماعیِ غربی و بیعملی نهادهای فرهنگی، همهوهمه، هویّت را بر باد دادهاند. نه معاون پرورشی دارند و نه کمترین خبری از کار فرهنگی است و نه معلمان در جهت تربیت تلاشی میکنند و ... . به معنی واقعی کلمه، مدرسه رهاست.
[پنجم]. حجتالاسلام خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، چندیست که به منتقدان کارنامۀ شورا میتازد و آنها را بیاطلاع و غیرمیدانی و بیادب میخواند و به دفاع از شورا میپردازد. دیگران را نمیدانم اما من از زندگی روزمرّۀ فرهنگی نوشتم، از عینیّتهای محسوس، از واقعیّتهای کنونی، از زیر پوست جامعه، از ذهنیّتهای فرسودهشده، از لیبرالیسم فرهنگی، از اغتشاش معنایی و زوال هویّت، از سرمایهسالاری در نظام آموزشی، از خاموشی و انحطاط شورای عالی انقلاب فرهنگی، از دوگانگی فرساینده در درون نظام، از منافقان انقلاب و ... . من از آن انقلابیهایی نیستم که فرزندانم را از جامعۀ واقعی جدا کنم و به درون گلخانههای شبهمذهبی که مدرسه نام گرفتهاند ببرم. همین که انقلابیها، فرزندانشان را از مدرسههای دولتی جدا کردهاند، به معنی شکست نظام در انقلاب فرهنگی نیست؟! مگر بنا نبود توحید در ساخت اجتماعی و زندگی روزمره، مستقر شود و جامعه، به بستری برای کمالات معنوی و ایمانی تبدیل گردد؟! آنقدر از واقعیّتهای جامعه احساس خطر کردهاند که برای خود، کلونیهای آموزشی ساختهاند و فقرا و طبقۀ متوسط را در مدارس دولتی رها کردهاند. این وضع، نه عدالت است و نه اخلاق. و من در شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک مرد نمیشناسم که این دردهای عمیق و مزمن را فریاد بزند و یقه چاک بدهد و از کارگزاران فرهنگیِ بیکفایت و ضعیفالنفس، پاسخ و عمل بطلبد. همه با هم تعارف دارند. سیاست، حقیقت را بلعیده و قدرتطلبی، خدایی میکند و آرمانها، در دهۀ شصت جا ماندهاند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60