#شهیدانه 🕊
همسرش میگه :
🔸یه روز اومدم خونه دیدم چشماش سرخه!!
🔹نگاه کردم دیدم کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب توی دستاشه ..
🔸بهش گفتم :گریه کردی؟!!
🔹یه نگاهی به من کرد و گفت:راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما معامله کنه عاقبت ما چی میشه!؟
🔸مدتی بعد برای گروه خودشون یه صندوق درست کرده بود و به دوستانش گفت:
🔹هرکسی غیبت کنه باید ۵۰ تومان بندازه تو صندوق📥
باید جریمه بدیم تا گناه تکرار نشه🤍
#شهید_محمدحسن_فایده❤️🕊
#روایت_همسر_شهید💕
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
~🕊
#عاشقانہ_شهدا💞
خواستگارها آمده، نیامده پرسوجو مۍڪردم ڪه اهل نماز و روزه هستند یا نه..
حمید هم مثل بقیه،اصلا برایم مهم نبود ڪه خونه دارد یا نه،وضع زندگیش چطور است
یا درآمدش چقدر است.
اینها معیار اصلیم نبود، شڪرخدا
حمید از نظر دین و ایمان ڪم نداشت
و این خصوصیتش مرا به ازدواج با
او دلگرم مۍکرد🧡
حمید هم گفته وقتۍ خودش حجاب و عفت مرا دیده و به اعتقادم درباره امام و ولایت فقیه و انقلاب اطمینان پیدا کرده
در تصمیمش برای ازدواج مصممتر شده بود🌱
#شهید_حمید_ایرانمنش❤️🕊
#روایت_همسر_شهید🌸
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
~🕊
#روایت_عشق💕
اهلِ قهر و دعوا نبودیم
یعنے از اول قرار گذاشت.
در جلسه ے خواستگارے
به من گفت توے زندگیمون چیزے
به اسم قهر نداریم
نهایتا نیم ساعت و تمام
وقتے قهر مےکردم مے افتاد به لودگے
و مسخره بازےخیلے وقت ها کارے مےکرد
نتونم جلوے خنده ام را بگیرم😐🍃
مےگفت آشتے، آشتے و
سر قضیه را به هم مےآورد.
میرفت جلوے ساعت مےنشست
دستش را مےگذاشت زیر چانه🥺
و میگفت: وقت گرفتم،
از همین الان شروع شد!
باید تا نیم ساعت آشتے میکردم.😅
مےگفت ' قول دادے باید پاشم وایستے!
.
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی❤️🕊
#روایت_همسر_شهید🌸
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از رفاقت تا شهادت...🌱
~🕊
#عاشقانہ_شهدا💞
خواستگارها آمده، نیامده پرسوجو مۍڪردم ڪه اهل نماز و روزه هستند یا نه..
حمید هم مثل بقیه،اصلا برایم مهم نبود ڪه خونه دارد یا نه،وضع زندگیش چطور است
یا درآمدش چقدر است.
اینها معیار اصلیم نبود، شڪرخدا
حمید از نظر دین و ایمان ڪم نداشت
و این خصوصیتش مرا به ازدواج با
او دلگرم مۍکرد🧡
حمید هم گفته وقتۍ خودش حجاب و عفت مرا دیده و به اعتقادم درباره امام و ولایت فقیه و انقلاب اطمینان پیدا کرده
در تصمیمش برای ازدواج مصممتر شده بود🌱
#شهید_حمید_ایرانمنش❤️🕊
#روایت_همسر_شهید🌸
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b
هدایت شده از به یاد شهید محسن حججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بار اولی که محسن را دیدم، گفتم : چقدر شبیه شهداست. خانواده نیز همین حرف را زدند که چقدر شبیه شهداست. نور اخلاص و ایمان در چهرهشان پیدا بود. با وجودی که ظاهر سادهای داشت. این مدلی مثل عکسهای اواخرشان نبودند. ایشان بعد از آشنایی با من، برایم تعریف کرد در سفر یک روزهای که به حرم #امام_رضا (ع) به مشهد مقدس داشت، از خود حضرت خواست که خانمی داشته باشند که اسمشان زهرا و از خانوادههای سادات باشد. مادرم سادات هستند. در مجموعه شهید کاظمی فعالیت میکردیم. دقیقا بعد از اینکه آشنا شدیم گفتند من چنین چیزی را از خدا خواسته بودم. من خودم هم این طوری بودم که اگر کسی قرار است، بیاد خواستگاری من، کسی باشد که حضرت زهرا (س) تاییدش کنند. در واقع شهید کاظمی واسطه این نیت ما و ازدواجمان و حضرت زهرا (س) هم نقطه اشتراک ما بود.
#شهید_محسن_حججی
#روایت_همسر_شهید
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌷🍃