eitaa logo
حجاب من ۲
117 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
586 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 حجاب من 🇮🇷🇮🇷 اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهداءومهدویت
﷽ .در ایام ابتدای جنگ، ابراهیم الگوی بســیاری از بچه های رزمنده شده بود خیلی ها به رفاقت با او افتخار می کردند. اما او همیشــه طوری رفتار می کرد تا .کمتر مطرح شود مثاً به لباس نظامی توجهی نداشت، پیراهن بلند و شلوار کردی می پوشید. تا هم به مردم محلی آنجا نزدیک تر شود، هم جلوی نفس خود را گرفته باشد. ساده و بی آلایش بود. وقتی برای اولین بار او را دیدیم فکر کردیم که او خدمتکار .و… برای رزمندگان اســت. اما مدتی که گذشــت به شخصیت او پی بردیم ابراهیم به نوعی ساختارشکن بود. به جای توجه به ظاهر و قیافه، بیشتر به فکر .باطن بود. بچه ها هم از او تبعیت می کردند همیشــه می گفت: مهم تر از اینکه برای بچه ها لباس های هم شــکل و ظاهر نظامی درست کنیم باید به فکر آموزش و معنویت نیروها باشیم و تا می توانیم بیشتر با بچه ها رفیق باشیم. نتیجه این تفکر، در عملیات های گروه،کاماً دیده .می شد. هر چند برخی با تفکرات او مخالفت می کردند ٭٭٭ پارچه لباس پلنگی خریده بود. به یکی از خیاط ها داد وگفت: یک دســت لباس کُردی برایم بدوز. روز بعد لباس را تحویل گرفت وپوشــید. بسیار زیبا !شده بود. از مقر گروه خارج شد. ساعتی بعد برگشت. با لباس سربازی .پرسیدم: لباست کو!؟ گفت: یکی از بچه های کُرد از لباس من خوشش آمد !من هم هدیه دادم به او ســاعتش را هم به یک شخص دیگرداده بود. آن شخص ساعت را پرسیده بود و ابراهیم ساعت را به او بخشیده بود! این کارهای ساده باعث شد بسیاری از کردهــای محلی مجذوب اخاق ابراهیم شــوند و به گروه اندرزگو ملحق .شــوند. ابراهیم در عین ســادگی ظاهر، به مســائل سیاســی کاماً آگاه بود .جریانات سیاسی را هم خوب تحلیل می کرد مدتی پس از نصب تصاویر امام راحل و شهید بهشتی در مقر، از طرف دفتر فرماندهی کل قوا در غرب کشور که زیر نظر بنی صدر اداره می شد دستور تعطیلی و بستن آذوقه گروه صادر گردید، اما فرمانده ارتش در آن منطقه اعام کرد که حضور این گروه در منطقه لازم است. تمامی حمات ما توسط این گروه طراحی و .اجرا می شود. بعد از مدتی با پیگیری های این فرمانده، جلوی این حرکت گرفته شد .یک روز صبح اعام کردند که بنی صدر قصد بازدید از کرمانشاه را دارد .ابراهیم و جواد و چند نفر از بچه ها به همراه حاج حسین عازم کرمانشاه شدند فرماندهان نظامی با ظاهری آراســته منتظر بنی صدر بودند. اما قیافه بچه های اندرزگو جالب بود. با همان شلوار کردی و ظاهر همیشگی به استقبال بنی صدر رفتند! هر چند هدفشــان چیز دیگری بود. می گفتند: ما می خواهیم با این آدم !صحبت کنیم و ببینیم با کدام بینش نظامی جنگ را اداره می کند آن روز خیلی معطل شدیم. در پایان هم اعام کردند رئیس جمهور به علت .آسیب دیدن هلی کوپتر به کرمانشاه نمی آید مدتی بعد حضرت آیت الله خامنه ای)حفظه الله( به کرمانشاه آمدند. ایشان در .آن زمان امام جمعه تهران بودنــد. ابراهیم تمام بچه ها را به همراه خود آورد آن ها با همان ظاهر ساده و بی آلایش با حضرت آقا ماقات کردند و بعد هم .یک یک، ایشان را در آغوش گرفتند و روبوسی کردند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat