#خواهرمـ🧕🏻
تو دنیای مجازی📲 هیچ پسری برای #ازدواج💍یا عشق💕، با دختر آشنا نمیشه❌
شاید بتونه علاقه مند بشه. . .
اما عاشق نمیتونه بشه⛔️
و بلکه فقط یک حس زودگذره. . .🍃
پس مراقب باش🙅♀️.
ارزش نداره #حیا و #نجابتت رو ببری زیر سوال😡
یادت باشه☝🏼
طرز #حرف زدنت🗣
نوع #استیکردادنت👩💻
نوع #مطلب فرستادنت📧
دل هیچ پسری رو نلرزونه❌
#برادرمـ🙍♂️
حواست باشه☝🏼
اون عکسهایی📸 که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو #پروفایلت📲 دل هیچ دخترخانومی رو #نلرزونه❣️،
بعضی دخترها #زودباورن🥀
ممکنه همان دوستت دارمه، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .🍂
یادت باشد☝🏼
که شکسته شدن #قلب را خدا میشنود💔
قلب دختر مثل #چسبه🕯،نمیچسبه بچسبه کنده نمیشه💞 کنده هم بشه دیگه نمیچسبه💔
#خواهرمـ🧕🏻
حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی🚷
از اون دخترا هایی باش که میگن👑
قلبـ❤️ـم مثل #قبرم جای یه نفره✅
نه از اون دخترایی که میگن #گور بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها❌ اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش #باباش🧔🏻 باشه . .
آخریشم #همسرش💍⁉️
#برادرمـ🙎♂️
آن دختری که تو فضای مجازی📲 دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش🚷
پس مراقب باش✅.
#خواهرم غرور مردی رو نشکن❌
#زینب وار زندگی کن🌸
در آخر #عشق حرمت داره، بیایید کاری نکنیم تا عده ای نسبت به عشق بدبین بشن🍂
مجازی📲 جای عشقبازی نیست📛 چون
#آبرو مثل آبه بریزه زمین دیگه نمیشه جمعش کرد موقع چت📩 به آبروی #خانواده هم فکر کنیم😔
💖سهم ما برای سلامتی و آرامشِ قلبِ امامِ زمان ؛ ترک گناه بزرگِ #دوستی_با_جنس_مخالف 💖
ツ
🌷آیت الله شــاه آبادی(ره):
#اذڪـار رابه گونه ای بگویید ڪه
گویا دارید ڪلمهای رابه ڪودڪی
یاد میدهید تا آرام آرام #قــلب به
ســخن بیایــد.
#اذڪار_را_اینگونه_بگویید
↷↷↷
@YekJoreMarefat
#خواهرمـ🧕🏻
تو دنیای مجازی📲 هیچ پسری برای #ازدواج💍یا عشق💕، با دختر آشنا نمیشه❌
شاید بتونه علاقه مند بشه. . .
اما عاشق نمیتونه بشه⛔️
و بلکه فقط یک حس زودگذره. . .🍃
پس مراقب باش🙅♀️.
ارزش نداره #حیا و #نجابتت رو ببری زیر سوال😡
یادت باشه☝🏼
طرز #حرف زدنت🗣
نوع #استیکردادنت👩💻
نوع #مطلب فرستادنت📧
دل هیچ پسری رو نلرزونه❌
#برادرمـ🙍♂️
حواست باشه☝🏼
اون عکسهایی📸 که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو #پروفایلت📲 دل هیچ دخترخانومی رو #نلرزونه❣️،
بعضی دخترها #زودباورن🥀
ممکنه همان دوستت دارمه، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .🍂
یادت باشد☝🏼
که شکسته شدن #قلب را خدا میشنود💔
قلب دختر مثل #چسبه🕯،نمیچسبه بچسبه کنده نمیشه💞 کنده هم بشه دیگه نمیچسبه💔
#خواهرمـ🧕🏻
حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی🚷
از اون دخترا هایی باش که میگن👑
قلبـ❤️ـم مثل #قبرم جای یه نفره✅
نه از اون دخترایی که میگن #گور بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها❌ اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش #باباش🧔🏻 باشه . .
آخریشم #همسرش💍⁉️
#برادرمـ🙎♂️
آن دختری که تو فضای مجازی📲 دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش🚷
پس مراقب باش✅.
#خواهرم غرور مردی رو نشکن❌
#زینب وار زندگی کن🌸
در آخر #عشق حرمت داره، بیایید کاری نکنیم تا عده ای نسبت به عشق بدبین بشن🍂
مجازی📲 جای عشقبازی نیست📛 چون
#آبرو مثل آبه بریزه زمین دیگه نمیشه جمعش کرد موقع چت📩 به آبروی #خانواده هم فکر کنیم😔
💖سهم ما برای سلامتی و آرامشِ قلبِ امامِ زمان ؛ ترک گناه بزرگِ #دوستی_با_جنس_مخالف 💖
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
✍✍میگفتند شهادت شوخی نیست. ما که لیاقت #قصه شهادت نداریم. پس آرزویش را هم نکنیم اما، مگر همه قصه ها از یک #آرزو شروع نمی شوند؟
✍✍آری شهادت شوخی نیست، #رحمت خاصِ خداست. قلبت را بو میکنند، بوی دنیا که بدهد بوی ماند و حرص و طمع که داشته باشد رهایت میکنند.
✍انگار او هم آرزوی شهادت داشت
و آرزوهایش او را به سوی معبود کشاند.
تنها قطعه عکسی از او، نه خاطره ایی که بماند و نه سر سوزن حرفی فقط این نام اوست ک بر #قلب تاریخ حک شده
است♥️
🍃علی حیدر حیدری، #مدافع_امنیت، نهم مرداد سال ۴۸ چشم به جهان گشود و یازدهم اردیبهشت سال ۶۷ چشم از جهان فرو بست.
✍ تا ابتدایی بیشتر نخواند و بعد از آن به عنوان #پاسدار وظیفه کمیته #انقلاب_اسلامی در جبهه حضور پیدا کرد
و در نهایت بر اثر برخورد گلوله هنگام آموزش نظامی باران رحمت الهی شامل حالش شد و به شهادت رسید🕊
✍️نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_حیدر_حیدری
تاریخ تولد : ٩ مرداد ۱٣۴٨
تاریخ شهادت : ۱۱ اردیبهشت ۱٣۶٧
تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱۴۰۰
محل شهادت : سنندج
مزار شهید : فیروز آباد
🦋🦋🦋
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
در روضه ی مادر حرف از کوچه و #سیلی که می شود ، از #در_سوخته و غلاف شمشیر ، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت....
در روضه ی ارباب ، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، #معجر_سوخته و #گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود ...
خادم الحسین هایی که در روضه #حضرت_زهرا بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی #بی_حرمتی شود....
محمد محمدی، نوکری بود که درس #روضه را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود . نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود.ایستاد و به #وظیفه اش عمل کرد.وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم.
برای #دفاع از ناموس کشورش ، جانش را داد.دلم شکست وقتی فهمیدم از #پهلو به او چاقو زده اند.گویی سرنوشت #مادر قسمت فرزندان است...
آمر به معروف قصه ما شهید شد اما #ایثارش در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید .خوش به حال آن کس که #قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ #اهل_بیت است و با ذکر #حسین بی تاب می شود.
قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی #شهید #علی_خلیلی می رود. اویی که در راه #امر_به_معروف جان داد اما حرف ها و #زخم_زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد.
خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه #چادر_خاکی و بازار تکرار نشود .به بانویی #اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش.....
چشم می بندم بر دنیای اطرافم.بر آن هایی که شاید با #حجاب غریبه شده اند .بی خیال تمام #طعنه ها و #کنایه ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون #محمدها ، چادرم را محکم تر می گیرم . زینبی می مانم پای حسین های زمان......
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🕊به مناسب شهادت #شهید #محمد_محمدی
📅تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۹
#گرافیست_الشهدا #آمر
هدایت شده از مرکز جامع مشاوره و خانواده
🚨 جریان کشف حجاب یکزن جلوی آیتالله بیدآبادی
💠روزی جمعی از اشرار اصفهان عارف بزرگ آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) را میبینند و از ایشان تقاضا میکنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند.
ایشان دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محلههای اصفهان میروند. سرانجام به خانهای میرسند به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب از اتاق بیرون آمده و به ایشان میگوید: بهبه! حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی! ایشان متوجه قضایا میشوند و قصد مراجعت میکنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و میگویند: چارهای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی! سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق میشود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق میچرخد! جماعت اوباش نیز حلقهوار دور تا دور اتاق نشسته و کف میزنند. این زن در حال رقص، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر میگوید:
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
🔻پس از دقایقی که ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان میفرماید: «تغییر دادم!» به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج میشود، آن جماعت به #سجده میافتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه میزنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری مینماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه #قلب آنان را از #تصرّف_شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.
📙حکایات عاشقان خدا،حاجی زاده، ج۱
اللهم ارزقنا 😔💔😭