- ژیپسوفیلا '
مستینهازپیالهنهازخمشروعشد
ازجادهیسهشنبهشبقمشروعشد .
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند ؛
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم . .
گفته بودم چو بيایی غم دل با تو بگويم
چه بگويم که غم از دل برود چون تو بيایی
نه بیمارم، نه خوشحالم، نه از حالم خبر دارم
گهی با جان گهی با دل، گهی از هر دو بیزارم !
هم ساده دلم را برد ، هم دار و ندارم را
خندید و گرفت از من ، آرام و قرارم را
مثلا میشه بیام رو به ضریحت با گریه بگم ؛
آمده ام که بنگرم ! گریه نمیدهد امان(: