شب بود و هوای کربلا عالی بود در مصرع قبل جای ما خالی بود .

اهم ؛ بح‌بح‌ تولد عزیزدل‌ِ منههه:]]🤍 تولدت‌ مبارک‌ عزیزدلم💘. هرگز نمیتونم‌ اون‌ روزایی‌ رو فراموش‌ کنم‌ که‌‌ به‌ حرفام‌‌ گوش‌ میکردی‌ و بهم‌ دلگرمی‌ و امید‌ میدادی‌ و‌ حالم‌ رو خوب‌ میکردی‌‌ یا اون‌ روزایی‌ که‌ اینقدر‌ دیوونه‌ بازی در می‌آوردیم که‌ بعدش‌ میشستیم‌‌ به‌ دیوونه‌ بازیامون‌ میخندیدیم،یاوقتایی‌ که‌ مثلن‌ قهر بودیم‌ و‌ بیشتر از‌ یه‌ نصفه‌‌ روز‌ نمیتونستیم‌ باهم‌ حرف‌ نزنیم. آره‌ دیگه‌ خلاصه‌ مرسی‌ که‌ هستی‌ و‌ ازین‌ حرفا🗿🤍. از:ماهک به‌:مبهوم‌و‌الحال‌[زینبی‌ خودمون]

شرمنده دیر دیدمش🥲؛ ممنون ازت دخترم💘

من بازم تب کردم ولی دیگه کسی و نداشتم که بهم بگه ناراحت نباشیآ یکی اینجا مهمه براش که تو تب کردی .

البته مهم نیست ؛ چون خوب شدم😏✨

یادم نمیکنی و ز یادم نمیروی یادت بخیر یار فراموشکار من .

گاهی گمان نمیکنی اما خوب می‌شود . گاهی نمی‌شود ؛ که نمی‌شود که نمی شود !

پناه بر تو که بی واژه مرا می‌شنوی !

ای خیالِ خوابِ خوش ! بگذر، که بیداریم ما . . .

امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش؟💔(: