در پی اختشاشات سال ِ ۹۶ . .
فاطمیه بود و محمد حسین خادم ِ هییت :)
آقا محمد حسین ِ بسیجیمون وقتی از هییت برمیگرده
پیجش میکنن که بیان خیابان گلستان .
تو خیابون، بیشتر از ۲۰۰۰ درویش گنابادی، با اسحله سرد، گرم، قمه، نیزه و . . حمله میکنن به ماموران امنیتی .
همه ی مامورا هم خلع سلاح بودن
خلاصه که یه ماشین سمند از بیش درویش ها با سرعت زیادی میاد جلو تا راهو واسه این وحشیا وا کنه
محمد حسین از دور که داشته میومده میاد تا ماشینو متوقف کنه .
درویشا میزننش زمین...
خلاصه که به همه بسیجی ها و مامورا دستور عقب نشینی میدن، ولی محمد حسین گیر افتاده :)))💔
بیش از ۴۰ ضربه قمه ! 💔
بیش از ۲۰ ضربه نیزه ! 💔
و. . .
خالی کردن چشم ِ قشنگش با میخ ِ گداخته =)))
خب این گنابادی ها معلومه از مادر کینه داشتن . .
و این کینه روی خادم ِ هییت ِ مادر هم پیاده میشه !
- ژیپسوفیلا '
همه چیز خوبہ:)!
- میرسد این غمهای بی پایان به پایان غم مخور !
نه کسی منتظر است
نه کسی چشم به راه . .
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه