🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
زيارت حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در روز يكشنبه كه روز آنحضرت است:
🌹اَلسَّلامُ عَلَي الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ،
وَالدَّوْحَةِ الْهاشِمِيَّةِ الْمُضيئَةِ،
الْمُثْمِرَةِ بِالنَّبُوَّةِ،
الْمُونِقَةِ بِالاِْمامَةِ،
وَعَلي ضَجيعَيْكَ آدَمَ وَنُوح عَلَيْهِمَا السَّلامُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَي الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقينَ بِكَ،
وَالْحآفّينَ بِقَبْرِكَ،
يامَوْلايَ يا اَميرَالْمُوْمِنينَ،
هذا يَوْمُ الاَْحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَاَنَا ضَيْفُكَ فيهِ وَ جارُكَ،
فَاَضِفْني يا مَوْلايَ وَاَجِرْني،
فَاِنَّكَ كَريمٌ تُحِبُّ الضِّيافَة
َ وَ مَأْمُورٌ بِالاِْجارَةِ،
فَافْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَيْكَ فيهِ،
وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ،
بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللهِ،
وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ،
وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَعَلَيْهِمْ [وَعَلَيْكُمْ] اَجْمَعينَ.
🌸🌸🌸🌸
زيارت حضرت فاطمه زهراء(عليها السلام):
🌹 اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ،
امْتَحَنَكِ الَّذي خَلَقَكِ،
فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً،
اَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ،
صابِرٌ عَلي ما اَتي بِهِ اَبُوكِ وَوَصِيُّهُ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِما،
وَاَنـَا اَسْئَلُكِ اِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ اِلاّ اَلْحَقْتِني بِتَصْديقي لَهُما لِتُسَرَّ نَفْسي فَاشْهَدي اَنّي ظاهِرٌبِوَِلايَتِكِ، وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ.
🌹🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دعـــــــــــای فـــــــــــرج
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.✨
هدایت شده از بیداری ملت
🔴پاسخ امام خامنهای به نامه دانشآموزان دبیرستان شهید مطهری؛ خود را برای هرچه بهتر ساختن ایران آماده کنید
🔹آبان امسال، جمعی از دانشآموزان با آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. دیداری که اگرچه در اوج کرونا و برای رعایت پروتکلهای بهداشتی با توقف کوتاه مدت مواجه شد اما پیش از آن امر مرسوم هر ساله بود و پس از آن بحمدالله با فروکش کردن کرونا مجدداً از سر گرفته شده است.
🔹فلسفهی این دیدار، تکریم دانشآموزان و سخن گفتن با نسلهای نوئی است که هم در ایجاد انقلاب اسلامی و هم در تثبیت و به پیش بردن آن بسیار اهمیت داشتهاند؛ زمان این دیدار هم مصادف با 13 آبانی است که در سال 1357 تعدادی از دانشآموزان در اعتراض به رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
🔹امّا امسال و همزمان با این دیدار، جمعی از دانشآموزان دبیرستان دخترانه شهید مطهری که از حضور در این مراسم جا مانده بودند و نام آنان در فهرست دانشآموزان مدعو نبود، نامهای محبتآمیز به رهبر معظم انقلاب نوشته و در آن از حسرت عدم حضور در این دیدار گفته و از آیتالله خامنهای خواسته بودند که برایشان دعا کنند.
🔹در بخشی از این نامه آمده است: "آقای ما! ما تا پای جان در راه ولایت و شمایی که دلیل نفسکشیدنهامان هستید، هستیم. و درس میخوانیم و تلاش میکنیم تا این کشور که تمام وجودمان است همچنان قوی و پایدار بماند".
🔹پیرو ارسال این نامه به دفتر رهبر معظم انقلاب، ایشان به این نامه پاسخ دادهاند و این پاسخ به دانشآموزان این دبیرستان منتقل شده است. متن پاسخ امام خامنهای به این نامه محبتآمیز دانشآموزان دبیرستان دخترانه شهید مطهری اینچنین است:
🔹"بسم الله الرحمن الرحیم؛ فرزندان عزیزم، توفیق الهی یارتان باد. روحیهی امید و تلاش و پیشرفت را همواره در خود افزایش دهید. آینده کشور از آن شما است؛ خود را برای هرچه بهتر ساختن و آراستن آن آماده کنید. شما را دعا میکنم. موفق باشید انشاءالله".
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
💢 ایران اینترنشنال رسانه نیست، توپخانه تولید نفرت است!
🔹ماشاالله شمسالواعظین از فعالين روزنامهنگاری در دوران دوم خرداد، طی سخنانی در کلابهاوس با اشاره به عملکرد شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال به لحاظ حرفهای اظهار کرد: ایران اینترنشنال توپخانهای است که به جای توپ، پیام شلیک میکند. پیامش هم خصمانه و با منافع ملی ایران در تعارض است. اگر رسانه به جای تولید محتوای ژورنالیستی، تولید نفرت کند یعنی با مأموریتی مشخص پا به عرصه گذاشته است.
🔸وی افزود: مدیران این شبکه هم گفتهاند که به دنبال براندازی نظام مستقر هستند و به جای آتش، پیامهایی حاوی نفرت و اقدامات خصمانه پخش میکند و اخیراً آموزش هم میدهد.
روحالله زم هم آموزش ساخت کوکتل مولوتوف میداد و میگفت من کار رسانهای میکنم.🔹شمسالواعظین یادآور شد: بعد از دستگیری زم از او با عنوان روزنامهنگار یاد کردند و ما گفتیم هر صفت یا اسمی که میخواهید برایش انتخاب کنید اما به خدا قسمتان میدهیم دور روزنامهنگاری را خط بکشید!
من نه در دانشگاه نه در چهل سال روزنامهنگاری نیاموختم که مردم کوکتل مولوتوف درست کنند، چون کار رسانه این نیست.🔸این استاد روزنامهنگاری تصریح کرد: اخیراً دیدم که ایران اینترنشنال از عمامهپرانی جانبداری میکند. اینکه گفته میشود برای عمامهپرانی چه مسائلی رعایت شود، این سخنان چه ربطی به خبررسانی دارد؟ خوشحالم که این حرکت از سوی خود بچههای دهه هشتادی متوقف شد چرا که خودشان آن را به صلاح پاکیزگی اعتراضات ندانستند. وی افزود: من متوجه هستم که آنان، روحانیت را وابسته به حکومت میدانند و با برداشتن عمامه میخواهند با آن نماد مقابله کنند ولی حق آزادی پوشش که کل دعوای اخیر ناشی از آن است، چه میشود؟ 🔹شمسالواعظین با بیان اینکه ایران اینترنشنال برای خود مأموریتی تعریف کرده و برنامه معمول خود را رها کرده، اظهار کرد: هیچ بخش دیگری غیر از رویدادهای مربوط به جنبش اخیر ایران را بیان نمیکند. این نگرانکننده است چرا که این رسانه دارد کار تخریبی میکند و بعدها داوری استادان علوم ارتباطات درباره این شبکه مسلما این نیست که ایران اینترنشنال رادیکال یا آوانگارد (پیشرو) عمل کرده است. 🔸وی یادآور شد: تبلیغ خشونت، مشروع جلوه دادن واکنش به نیروی به اصطلاح مهارکننده ناآرامیها تحت عنوان حق دفاع از خویش که دارد بازتر هم میشود، نشانههای یک جنگ داخلی را به همراه دارد بسیار مخاطرهآمیز است. 🔹این استاد روزنامهنگاری ادامه داد: یکی از افراد این شبکه اخیراً گفته بود که بعد از شنیدن حرفهای شمسالواعظین خوشحال شدم که شاگرد او نبودم، من نگاهی به سوابق و اسم او کردم و گفتم من هم خوشحال هستم که شاگردی که عنصر پژاک باشد نداشتهام. او از حرف من جا خورد که میدانستم هم خودش و هم برادرش محاکمه شدند و از احکام سنگین نجات مییابد، از ایران فرار میکند و به ایران اینترنشنال میپیوندد. 🔸شمسالواعظین درباره عملکرد بیبیسی فارسی نیز اظهار کرد: بیبیسی فارسی از ترس عقب افتادن از ایران اینترنشنال به نوعی مسابقه مزایدهخواهی تن داده و این خطرناک است که برای عقب نماندن از یک رسانه به مثلاً تولید خبرهای فیک و تأمین نکردن منابع خبری و توجه به شایعات به جای تأمین منابع خبری مطمئن یا مصاحبه کردن با عناصر غیراستاندارد مثل رهبران کومله که در دستهبندیهای امروز جهانی تروریست محسوب میشوند، روی آورد. ✅ #بصیرت ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷| https://www.basirat.ir 🇮🇷| http://eitaa.com/joinchat/1238302720C917153d8f5 🇮🇷| https://rubika.ir/basirat_fa 🇮🇷| https://t.me/basirat_fa 🇮🇷| splus.ir/basirat_fa
هدایت شده از تولدی دوباره
🔆 #پندانه
✍ خودت را به خواب نزن
🔹مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند. کفشهایش را زیر سرش گذاشت و خوابید.
🔸طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند.
🔹یکی از آن دو نفر گفت:
طلاها را پشت آن جعبه بگذاریم.
🔸آن یکی گفت:
نه، آن مرد بیدار است، وقتی ما برویم طلاها را برمیدارد.
🔹دیگری گفت:
امتحانش کنیم. کفشهایش را از زیر سرش برمیداریم، اگر بیدار باشد، معلوم میشود.
🔸مرد که حرفهای آنها را شنیده بود، خودش را به خواب زد.
🔹آنها کفشهایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان نداد.
🔸گفتند:
پس خواب است! طلاها را زیر جعبه بگذاریم.
🔹بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلایشان را بردارد. اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفها برای این بوده که در حال بیداری، کفشهایش را بدزدند.
🔸یادمان باشد در زندگی هیچوقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد.
@allamedahr
هدایت شده از تولدی دوباره
✨﷽✨
داستان واقعی اثر رضایت پدر در عذاب قبر فرزند!
✍آیتالله آقا سیّد جمالالدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان میفرمودند: در تخت فولاد اصفهان - که معروف به وادیالسّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم الشّأنی در آنجا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش میکنیم شما تلقین بخوانید.
ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده بودند. وقتی تلقین میخواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر میچرخند و میرقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را میزد و پدرش هم گریه میکرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است.
گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر میرفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی میگفتم، به من میگفت: تو که بیسواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان ميفرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادرها هم توجّه کنند، به بچّههایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا اینگونه میخواهد
وقتي میخواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان ميفرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لبهایش به خنده باز شد و دیگر از آن بچّه شيطانها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را میدیدم، دیدم وجود مقدّس اسداللهالغالب، علیبنابیطالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از اینجا به بعد با من است ...
💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بیسواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اينقدر حسّاس، ظریف و مهم است.
📚گزیدهای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی
#داستانهای_آموزنده
هدایت شده از تولدی دوباره
📚 این داستان مربوط به قبرستان تخت فولاد اصفهان است
یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام
از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن
احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود
گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند
📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111
@allamedahr
هدایت شده از تولدی دوباره
🔹🔹🔹🔹
✅ شب اول قبر آیت الله بهجت چگونه گذشت؟
روایت تکان دهنده ی یک رویای صادقه از شب اول قبر پیرمردی که همه دوستش داشتند
✅ امشب از خوابی خواهم گفت که در اولین شب وفات حضرت آیت الله بهجت دیدم،و البته در زمان نگارش حرف به حرف متن، وجود مبارک حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه را گواه میگیرم که مطلب، عین واقعیت بوده است و هیچ مبالغه ای در کار نیست.
🔵 اردیبهشت سال یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت، خبر کوتاه بود، اما جانگداز، خبر شبانگاهی تلوزیون ملی جمهوری اسلامی:
" مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت به ملکوت اعلی پیوست"
مردم مخصوصا قشر مذهبی بسیار ناراحت بودند و البته قم هم غوغایی بود ، آنروز صحبت رایج مذهبی ها این خبر تکان دهنده بود، تلویزیون مراسم تشییع را نشان میداد، سیل عظیم جمعیت و التهاب مردمی که پیکر آیت الله را همراهی میکردند حیرت انگیز بود.
✅ شب شد، بُهت عجیبی مرا گرفته بود، افسوس میخوردم که چرا نشد ؟، نشد یکبار هم که شده دو رکعت نماز پشت سر پیرمرد بخوانم ، شنیده بودم خیلی از آنهایی که خوانده اند نماز، میگفتند پیرمرد خیلی فازش بالاست ، سیمش وصل است، در تشهد بعد از" السلام علیکم و رحمه الله..." جواب سلامش را از سیدالشهدا علیه السلام میشنود و گریه اش میگیرد...
قبل از خواب از خداوند خواستم صورت برزخی آیت الله را نشانم دهد، حرف بنده ی روسیاهش را زمین نزد، خواب آیت الله را دیدم...
💠 عبای سپید و بسیار نورانی به تن داشت ، روی لبهایش گل خنده بود، انگار منتظر باشد برای چنین لحظه ای، یک مدال بزرگ طلایی رنگ دور گردنش بود،به رنگ طلا، مثل قهرمانها مدال بندگی بود، آخر در مسابقه ی دنیا بر نفسش پیروز شده بود،کاغذی دست راستش دیدم،کاغذ هم پر از نور، پر از روشنی،در خواب به من گفتند نامه اعمالش است، بهشتیان آخر نامه ی عملشان را به دست راستشان می دهند، ایستاده بود، نواری نازک به قطر طناب مقابل پایش بود، گفتند این گذرگاه شب اول قبرش است، آیت الله اما لبخندی زد، به سادگی و آهستگی یک پروانه از آنجا گذشت ، با برگه ا ی نورانی در دست و مدال طلای درخشنده ای در گردن ، آیت الله رفت و دل مرا هم با خودش برد...
☘ راستی پیرمرد! پدر معنوی ما! یادت نرود مارا! میدانیم از آنجا هم حواست به ما هست، اینجا، امشب برایت چهارده گل صلوات هدیه می فرستیم ،سلام ما را به وجود مبارک سیدالشهدا علیه السلام برسان، دلمان خیلی برایت تنگ شده ، برای تو ، برای مهدی فاطمه ، ما حتی دلمان برای خودمان هم تنگ شده، در این هیاهوی انتخابات، ما را یادت نرود پدربزرگ...
╭┅──────┅╮
❤ @tarrk_gonah✅
╰┅──────┅
هدایت شده از تولدی دوباره
👹پاسخ جنّ بزرگ، به سؤالات سلیمان
💠حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ از پیامبرانی بود که خداوند او را بر جنّ و انس و… مسلّط نموده بود. روزی چند نفر از اصحاب خود را همراه یکی از جنّهای بزرگ و گردنکش فرستاد، تا چند ساعتی به میان مردم بروند و گردش کنند و سپس بازگردند و به اصحاب فرمود: در این سیر و سیاحت هر چه را از آن جنّ شنیدید به خاطر بسپارید و وقتی نزد من آمدید برای من بیان کنید.
آنها همراه آن جنّ سرکش حرکت کردند تا به بازار رسیدند و امور زیر را از آن جنّ دیدند:
۱. دیدند آن جنّ به آسمان نگاه کرد و سپس به مردم نگریست و سرش را تکان داد.
۲. از آن جا عبور نمودند تا به خانهای رسیدند، شخصی از دنیا رفته و بستگان او گریه میکنند. آن جنّ وقتی که آن منظره را دید خندید.
۳. از آن جا عبور نمودند و افرادی را دیدند که سیر را با پیمانه میفروشند، ولی فلفل را با وزن (و سنجش دقیق ترازو) میفروشند. آن جنّ با دیدن آن منظره خندید.
۴. از آن جا عبور نمودند و به گروهی رسیدند. دیدند آنها ذکر خدا میگویند و به یاد خدا به سر میبرند، ولی گروه دیگری در کنار آنها هستند و به امور بیهوده و باطل سرگرم میباشند. آن جنّ سرش را تکان داد و لبخند زد.
یاران سلیمان ـ علیه السلام ـ ، از این سیر و عبور بازگشتند و جریان را (در چهار مورد فوق به سلیمان ـ علیه السلام ـ گزارش دادند.
سلیمان ـ علیه السلام ـ آن جنّ را احضار کرد و از او از چهار موضوع مذکور پرسید:
۱. وقتی که به بازار رسیدی، چرا سرت را به آسمان بلند نمودی. و سپس به زمین و مردم نگاه کردی و سرت را تکان دادی؟
جنّ گفت: فرشتگان را بالای سر مردم دیدم که اعمال آنها را با شتاب مینوشتند. تعجّب کردم که آنها این گونه با شتاب مینویسند ولی انسانها آن گونه با شتاب سرگرم (امور مادی خود) هستند.
۲. وقتی که به خانهای وارد شدی، شخصی مرده بود و حاضران گریه میکردند، چرا خندیدی؟
جنّ گفت: خندهام از این رو بود که آن شخص مرده، به بهشت رفت، ولی حاضران (به جای خوشحالی) گریه میکردند.
۳. چرا وقتی که دیدی سیر را با پیمانه، و فلفل را با وزن میفروشند خندیدی؟
جنّ گفت: ازاین رو که دیدم سیر را با آن همه ارزش، که کیمیای درمان است با پیمانه میفروشند، ولی فلفل را که مایه بیماری است با وزن دقیق به فروش میرسانند! از این رو از روی تعجّب خندیدم.
۴. چرا در مورد آن دو گروه که یکی در یاد خدا و دیگری سرگرم لهو و امور بیهوده بودند، سر تکان دادی و خندیدی؟
جنّ گفت: زیرا تعجب کردم که دو گروه، هر دو انسانند، ولی گروه اول بیدار در یاد خدایند، اما گروه دوم غافل و سرگرم در بیهودگی هستند.
📚اقتباس از بحار، ج ۱۴، ص ۷۹.
هدایت شده از تولدی دوباره
داستان معجزه وار دفن علامه طباطبایی
حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان در کتاب «مقالات و رسالات تاریخی« (دفتر چهارم)، از زبان حجت الاسلام محمد حسین اشعری فرزند مرحوم آیت الله علی اصغر اشعری قمی، از همدرسان امام راحل این گونه آورده: «علامه طباطبایی این اواخر بیماری پارکینسون گرفت و تقریبا آخر کاری فلج شد تا گردن. این اواخر در بیمارستان آیت الله گلپایگانی بستری شد. من سه شبانه روز اکثر اوقات آنجا بودم و ایشان در حالت اغماء بود. روزی دکتر منافی وزیر بهداری وقت آمد به بیمارستان برای ملاقات با ایشان. وقتی وضع او را دید تلفن کرد که هلکوپتر بفرستند تا او را به تهران منتقل کنیم. من مخالفت کردم و گفتم ایشان چند ساعتی بیشتر زنده نیست. اما قبول نکرد.
همان وقت آیت الله گلپایگانی آمد که دید ایشان در حال اغماء است، این مساله را با ایشان مطرح کردم و به ایشان گفتم: شما امر کنید دکتر منافی این کار را نکند. ایشان دکتر منافی را صدا زد و از او خواست تا عصر صبر کنند. اگر جوری بود که می شود او را منتقل کرد آن وقت منتقل کنید. بالاخره یکی دو ساعت بعد درگذشت، من تلفنا فوت ایشان را به آقای خمینی اطلاع دادم، ایشان فرمودند: در باره قبر ایشان هر کجا را صلاح می دانید اقدام کنید. به آقای مولایی هم دستور خواهیم داد. من به دنبال آقای مولایی آمدم تا محل قبر را تعیین کنیم. ایشان در کنار قبر مرحوم اشراقی و انگجی جایی را معرفی کرد. من مخالفت کردم و گفتم علامه طباطبایی به عنوان مفسر و فیلسوف باید قبرش جایی باشد که مردم راحت تر و آشکارتر سر قبر ایشان بیایند.
آنچه آقای مولایی اصرار کرد من مخالفت کردم. بعد آمدم جایی را که قبر فعلی ایشان است نشان دادم، ایشان گفت اینجا پایه های سقف است و تمام بتون آرمه است و قابل شکافتن نیست، من نپذیرفتم. ایشان گفت: حتی اگر بشود شکافت، اینجا قبر علماست و ما مجاز به شکافتن نیستیم. من گفتم: این مساله را حل می کنم. معمارها را بیاورید تا نظر بدهند که می شود شکاف داد یا نه. و ثانیا آقای نجفی در وقت ساختن مسجد بالاسر فهرست قبور را برداشت.
از ایشان می پرسیم که آیا قبر عالمی در اینجا هست یا خیر. غروب شد و آقای نجفی آمد. بعد از نماز داستان را شرح دادم و خواستم ایشان بیاید شرح بدهد که اینجا قبری از علما بوده است یا نه. ایشان آمد و گفت: تا آنجا که من صورت برداری کرده ام اینجا قبر کسی نیست. آقای مولایی گفت: چه اصراری دارید. من گفتم: نه اینجا که قبر نیست. بر فرض هم بتون باشد، امتحانش آسان است. بالاخره به این امر تن دادند و شب درها را بستند و قالی را کنار زدند و عمله آوردند تا بشکافند. سنگ مرمر را برداشتند. موزائیک را هم برداشتند، خبری از بتون نبود. خاک و خاشاک را برداشتند یک مرتبه هر چه کلنگ زدند صدا می کرد. آقای مولایی گفت: من عرض کردم اینجا بتون است. من مخالفت کردم و گفتم: ببینیم چرا صدا می کند. دیدیم آجرهای بزرگ است. برداشتند، در این وقت با کمال شگفتی دیدیم یک قبر آماده و ساخته آن جا هست بدون این که ذره ای چیزی از استخوان و غیره در آن باشد. آقای مولایی گفت: این واقعا شبیه معجزه است، همانجا آقای طباطبائی را دفن کردند.»
╭┅──────┅╮
❤ @tarrk_gonah✅
╰┅──────┅
هدایت شده از تولدی دوباره
ماجرای جالب غسال ویژه جسد مطهر آیت الله مرعشی نجفی(ره)
💠حجة الاسلام دكتر سید محمود مرعشی (فرزند آیة اللَّه العظمی مرعشی نجفی) نقل كردند:
ساعاتی قبل از وفات آیت اللَّه مرعشی دیدم حالشان دگرگون شده پزشكی آوردیم، معاینهای كرد و بهتر شدند ولی بعد از مدتی گفتند: مرا پا به قبله قرار دهید.
رو كردند به من و گفتند پسرم! من غسال دیدهام. شما غسّال نیاورید.
بعد از فوت با چند نفر از خواص، بدن را بردیم بهشت معصومه. دیدیم آنجا فردی با قامت بلند، محاسن زیبا، لباس سفید و دستكش سفید، منتظر ما است.ایشان آقا را غسل دادند، كفن كردند و... تا فردا كه دفن شدند.وقتی رسیدم به منزل به افراد منزل گفتم: ما پول غسال را ندایم (چون سرگرم كارها بودیم) روح آقا ناراحت میشود. او را از كجا پیدا كنیم؟ هر چه گشتیم پیدا نكردیم. به رئیس قبرستان گفتیم شما غسّالی دارید با این خصوصیت. گفت: ما این ساعت اصلاً غسال نداریم چون شما گفتید خودمان غسال میآوریم ما خبر نكردیم. چه كنیم؟ دیدم خوشبختانه مراسم را فیلمبرداری كردهایم. فیلم را آوردیم. دیدیم همه چیز فیلمبرداری شده، مگر شخص غسّال. فقط دستهای او فیلمبرداری شده كه بدن را جابجا میكند!
╭┅──────┅╮
❤ @tarrk_gonah✅
╰┅──────┅
هدایت شده از تولدی دوباره
. 📚عذاب عجیب ابن ملجم
نقل شده است که: ابوالقاسم محمد که به ابن رقا مشهور است، نقل نموده است که: در مسجدالحرام و مقام حضرت ابراهیم(علیهالسلام) راهبی را دیدم که جمع کثیری به دورش حلقه زده بودند، وسبب اسلام اوردن خودرابیان میکرد. وچنین میگفت که، من درصومعه ی خودنشسته بودم روزی دیدم مرغی بزرگ ازهوا پایین آمدوبرسرسنگی که کناردریابود نشست وربع جسد کسی را قی کرد(#بالاآورد) وسپس پروازنموده وبعداز دقایقی آمدوربع دیگری را قی کرد. وهمچنین کرد تااینکه تمامی جسدشخص نامعلوم راقی کردوپرواز کرد. سپس اعضای قی شده بهم نزدیک شده وبه یکدیگر چسبیدندوشخصی کریه المنظر(#زشتوحشتناک)تشکیل شودوبرخاست وبه هرطرف نگاه کرد.
من درتعجب فرو رفته بودم که به یکباره دیدم بازهمان مرغ ازهوابه زیرآمدویک ربع بدن آن شخص راازبدنش جدانموده وفروبرد وسپس به پرواز درآمده ورفت.
وبعدازلحظاتی آمدوربع دیگررابردوبه همان طریق می آمدتااینکه تمامی اعضای اورافروبرده وازنظرم غایب شد. ومن متفکر بودم وحسرت می خوردم که چراازآن شخص نپرسیدم که توکیستی واین چه حالتی است؟
امادرروزی دیگر بازهمان ماجرا درهمان وقت روی دادوچون دیدم اوزنده شده وایستادنزداورفتم وپرسیدم: توکیستی؟
اماجواب نداد. به اون گفتم به خق کسی که تورا خلق کرده است بگو توچه کسی هستی ونامت چیست؟ چه کرده ای که چنین درعذابی؟
گفت: من #ابنملجممرادی هستم کشنده ی حضرت علی ابن ابی طالب(ع) ازآن روز خدای تعالی این مرغ رابرمن موکل کرده است که هرروز به جزای آن عمل، مرابه این نحوی که دیدی میکشدوزنده میکند، دراین حال بودیم که مرغ سررسیدوبه همان صورت قبل ربعی ازبدنش را بلعید وپرواز نمود، وماجرایش همچنان تکرار میشد.
من دراحوال علی بن ابی طالب تحقیق وجستجو نمودم. گفتند اوپسرعموی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ووصی اوبود ومن به این سبب ایمان آوردم.
📚مردگان زنده شده اثرستارپورابراهیمی
http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512
بی حجابی یعنی مخالفت صریح با دستور قرآن
بی حجابی یعنی سرد کردن کانون خانوده دیگران
بی حجابی یعنی خود را در ویترین هوس بازان قرار دادن.
بی حجابی یعنی دوری از حضرت فاطمه علیهاالسلام.
بی حجابی یعنی خون کردن دل امام زمان علیه السلام.
بی حجابی یعنی به گناه انداختن جوانان و مردان
بی حجابی یعنی خارج شدن از قید دین و اسلام
بی حجابی یعنی زیر بار حق الناس رفتن.
بی حجابی یعنی پا روی خون شهداء گذاشتن
بی حجابی یعنی شاد کردن دل دشمنان دین.
بی حجابی یعنی اعلام جنگ علنی با خداوند.
بی حجابی یعنی در صف دشمنان خدا قرار گرفتن
بی حجابی یعنی خداحافظی دائمی با امام زمان علیه السلام
#زن_عفت_افتخار
«کیروش» گزینه سرمربیگری یک تیم مصری
🔹سایت «koraplus» مصر گزارش داد که کارلوس کیروش یکی از گزینههای سرمربیگری تیم فوتبال المصری این کشور است.
🔹کیروش سابقه سرمربیگری تیم ملی مصر را در کارنامه دارد که طی آن مصریها را به نایب قهرمانی جام ملتهای آفریقا رساند./ تسنیم
⚽️ کانال ورزش سه و جام جهانی 👇
https://eitaa.com/joinchat/553385984C6ca0cfc901
♦️بیرانوند بعد از دربی جراحی میکند
🔹️علیرضا بیرانوند در جریان بازی با انگلیس با برخورد مجید حسینی به صورتش به شدت از ناحیه بینی دچار مصدومیت شد تا ادامه بازی انگلیس و همچنین دیدار با ولز را هم از دست بدهد.
🔹️درست است که بیرانوند مقابل آمریکا به میدان رفت اما طبق پیگیریها بینی او قطعا نیاز به جراحی دارد اما با توجه به بازی حساسی که پرسپولیس با شروع لیگ مقابل استقلال دارد فعلا این دروازه بان برای جراحی برنامه ای ندارد اما اینکه چه زمانی می خواهد به مداوای کامل بینی شکسته شده اش بپردازد هنوز مشخص نیست.
⚽️ کانال ورزش سه و جام جهانی 👇
https://eitaa.com/joinchat/553385984C6ca0cfc901
🔘۶۰ ایراد AFC به ورزشگاه آزادی برای صدور مجوز حرفهای استقلال و پرسپولیس
🔻سال گذشته در اواسط دیماه با اعلام رسمی AFC استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند، این اتفاق تلخ شوک بدی را به هواداران این دو رشته پرطرفدار داد. مشکل بزرگ استقلال و پرسپولیس برای جذب مجوز حرفهای علاوه بر مالکیت مشترک، بدهی و دولتی بودن این دو باشگاه، مشکلات زیرساختی است.
🔻در حال حاضر کنفدراسیون فوتبال آسیا از ورزشگاه آزادی ۶۰ ایراد گرفته و همین موضوع مانع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس برای کسب مجوز حرفه ای از سوی آسیا است.
⚽️ کانال ورزش سه و جام جهانی 👇
https://eitaa.com/joinchat/553385984C6ca0cfc901
عکسهایی تماشایی از غرب وحشی؛ ۱۴۰ سال قبل
https://faradeed.ir/fa/amp/news/114232
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شورای امنیت کشور: به خطر انداختن امنیت مردم قابل مذاکره نیست
🔹شورای امنیت کشور دربارهی رخدادهای اخیر اعلام کرد: مراجعات و درخواستهای مردم از مسئولین برخورد جدی و قاطع با شبکههای تامین و هدایت داخلی و خارجی آن است بنابراین امنیت شهروندان ابدا قابل مذاکره و مسامحه نیست.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
🔴پیروزی علیاکبری با سربند حیدر کرار
🔹امیر علیاکبری، فایتر ایرانی حاضر در سازمان MMA وان چمپیون شیپ امروز در دومین مبارزه خود قاطعانه حریف فلیپینیاش را شکست داد.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی یک خبرنگار از حواشی جام جهانی قطر
🔹نسیمی، خبرنگار: آدمهایی که فارسی بلد نبودند و ایرانی نبودند یا اگر ایرانی بودند مطلقا با کسی صحبت نمیکردند، جلوی دوربین مصاحبههای ضد ایرانی میکردند.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از هادی رمضانی
موسیقی (جدید)_(39).mp3
13.73M
خانم خراسانی
در مورد بی حجابی های اخیر
لطفاحتما گوش بدهید😭😭😭😭😭😭😭😭😭
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
🔴اجرای حکم اعدام اراذل و اوباش مرتبط با موساد
🔹این شبکه با هدایت سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، اقدام به سرقت و تخریب اموال شخصی و عمومی، آدمربایی و اخذ اعترافات ساختگی از طریق شبکه اراذل و اوباش میکرد که در نهایت اعضای آن با همکاری سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات دستگیر شدند.
🔹اعضای این باند، با هدایت افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با تهیه سلاح جنگی اقدام به آدمربایی کرده و دستمزد خود را بصورت ارز دیجیتال دریافت میکردند.
🔹براساس رای نهایی صادره از سوی دیوان عالی کشور، متهمان ردیف اول تا چهارم پرونده، به نامهای حسین اردوخانزاده، شاهین ایمانی محمودآباد، میلاد اشرفی آتباتان و منوچهر شهبندی بجندی به جرم همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی و آدم ربایی به اعدام محکوم شدند.
🔹سه متهم دیگر، براساس جرایمی از جمله ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، معاونت در آدم ربایی و نگهداری سلاح به 5 تا 10 سال حبس محکوم شدند.
🔹برهمین اساس صبح امروز، احکام 4 نفر از اعضای اصلی باند اراذل و اوباش مرتبط با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اجرا شد.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
🔴خسارت 1700 میلیاردی اغتشاشات به کشور
🔹معاون امنیتی وزیر کشور: در اغتشاشات اخیر 17 هزار میلیارد ریال خسارت به مکانهای دولتی و خصوصی، اشخاص، خودروها، منازل و... وارد شد؛ در این میان فروشگاهها و مغازههایی غارت شدند یا آنها را به آتش کشیدند.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از اخبار 🇮🇷 20:20
🔴دانشجوی دانشگاه تهران که اقدام به خودکشی کرده بود، درگذشت
🔹دانشجوی رشته برق مقطع دکتری دانشگاه تهران که صبح دیروز اقدام به خودکشی کرده بود، صبح امروز 13 آذر ماه درگذشت.
✅کانال اخبار 20:20👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
هدایت شده از گوزل تبریزیم
سکه در مرز ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان
هر گرم طلای ۱۸ عیار امروز یکشنبه (۱۳ آذرماه) در بازار تهران یک میلیون و ۵۹۶ هزار تومان و هر قطعه سکه بهار آزادی طرح جدید ۱۷ میلیون و ۴۸۲ هزار تومان قیمت گذاری شد.
کانال ِگوزل تبریزیم پر بازدید ترین کانال خبری تبریز و آذربایجان شرقی در ایتا↙️↙️
@gozaltabrizim
هدایت شده از 【 دکتر زناشوئی 】
🔴حکایت زن جوحی و قاضی هوسباز 😱
📝 مردی به نام جوحی از شدّت فقر زنِ زیبای خود را وامی دارد که مردی هوسباز را به بهانۀ کام به دام افکند . زن نزد قاضی می رود و تصنّعاََ از شویِ ناسازگار خود (جوحی) گِله می آغازد . قاضی که از حُسن و جمال عنان اختیار از کف هشته بود بدو می گوید : خانم ، محکمه شلوغ و پُر غوغاست و من در این ازدحام نمی توانم به شکایت تو رسیدگی کنم . بهتر است در فلان ساعت به منزلم بیایی تا با فراغت کامل به سخنانت گوش دهم.
📝 امّا زن می گوید : جناب قاضی هیچ جایی بهتر از سرای من نیست . پس بهتر است جناب قاضی بدانجا قدم رنجه فرمایند .
📝مکر و افسون زن ، قاضی هوسباز را به دامگاه کشید . قاضی که شهوت چشمِ بصیرتش را کور کرده بود قدم به خانۀ زن نهاد . هنوز دقایقی از ورود او نگذشته بود که جوحی طبق تبانیِ قبلی دق الباب کرد . قاضی که خود را در معرض رسوایی و فضاحت می دید از جا برجهید و هراسان به گوشۀ پستو دوید و خود را در صندوقی خالی پنهان کرد . جوحی با قیافه ای اخم آلود و لب و لُنجی آویخته وارد خانه شد و با صدایی بلند که قاضی هم بشنود به همسرش خطاب کرد : ای زن ، چرا این قدر از من بدگویی می کنی ؟ به تازگش شنیده ام به محکمه رفته ای و علیه من طرح دعوا کرده ای ؟ آخر انصاف هم خوب است . مگر من هست و نیستم را به پای تو نریخته ام ؟ چرا اینقدر جفا می کنی ؟ دار و ندار من یک صندوق خالی است که در گوشۀ پستو قرار دارد . تازه این صندوق لعنتی هم بلای جانِ من شده . چون مردم خیال می کنند که من کالاهایی نفیس در آن ذخیره کرده ام . برای همین است که کسی به من نه قرضی می دهد و نه اعانتی . من همین فردا این صندوق را وسط بازار در برابر چشم عابران به آتش درمی کشم تا همگان بدانند که جوحی آهی در بساط ندارد .
📝 قاضی با شنیدن آن سخنان در آن صندوق تنگ و تاریک مثل بید بر خود لرزید . هم از رسوایی و هم از هلاکت و زن که نقش خود را خوب ایفا می کرد با آه و ناله ساختگی گفت : ای مرد ، دست از این خیره سری بردار .جوحی نیز می گفت : من این حرف ها سرم نمی شود. این را گفت و از جا برجهید و طنابی آورد و چند دور اطراف صندوق پیچید و گره ای محکم زد و صبح فردا حمّالی آورد و صندوق را بر پشتش نهاد و به طرف بازار حرکت کردند . جوحی جلو جلو می رفت و حمّال با صد زحمت و زحیر صندوق سنگین را می کشید . قاضی که آبروی خود را بر باد می دید عاجزانه از درون صندوق حمّال را صدا کرد : حمّال ، حمّال …
📝 حمّال لحظه ای صبر کرد و با تعجب به اطراف در نگریست که منشأ صدا را پیدا کند . امّا کسی را ندید و به راهش ادامه داد . هنوز چند قدمی جلوتر نرفته بود که دوباره همان صدا را ، منتهی کمی بلندتر شنید . ترس بر او چیره شده بود پیش خود گفت : نکند صدای اَجنّه است ؟ امّا کمی که بیشتر دقت کرد دید صدا از داخل صندوق می آید . قاضی هر طور که میسر بود به حمّال حالی کرد که نزد معاون قاضی برود و از قول قاضی بدو بگوید که هر چه زودتر بیاید و این صندوق را بطور دربسته بخرد و با خانۀ قاضی ببرد . نایب قاضی دوان دوان سر رسید و به جوحی پیشنهاد خرید صندوق را داد و صندوق را بازخرید و به خانۀ قاضی انتقال داد و بدینسان قاضی از مهلکۀ رسوایی برهید و در عوض جوحی و همسرش نیز برای یکسال از نظر مالی تأمین شدند.
📝 امّا سال دیگر که جوحی دوباره به تنگدستی دچار آمد از زن خواست که به سرای قاضی رود و شکایت پارسال را تجدید کند . زن از بیم لو رفتن نقشه ، زنی را ترجمان خود کرد تا بَثُّ الشَّکوا کند . قاضی پس از استماع سخنان ترجمان گفت که شویِ این زن باید در محکمه حاضر شود . جوحی در محکمه حاضر شد و چون از اِفلاس خود سخن آغاز کرد . قاضی با اینکه پارسال چهره اش را ندیده بود از لحن کلامش او را بشناخت و به طنز و تعریضی ظریف گفت :
نوبت من رفت ، امسال آن قمار / با دگر کس باز ، دست از من بدار😊❗️
📚قصص و تمثیلات مثنوی ، ص 221 تا 226
💌 @drzanashooei
✨✨✨✨✨✨✨
🌺حزب اللهی واقعی کیست؟🌺
🔶لَا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.
(مجادله/۲۲)
⚡️هيچ قومى را نمى يابى كه به خدا و قيامت مؤمن باشند و در همان حال با كسى كه در برابر خدا و رسولش موضع گرفته است، مهرورزى كنند، حتّى اگر پدران يا پسران يا برادران يا خويشانشان باشند.
آنان حزب خدا هستند، آگاه باشيد كه تنها حزب خدا پيروز و رستگارند.
✅يك دل، دو دوستى بر نمى دارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دين خدا قابل جمع نيست.
✨حزب اللهی حقیقی با دشمن خدا دوست نمی شود.
🍁به امام صادق عليه السلام گفتند: فلانى به شما محبت مى ورزد ولى نسبت به برائت از دشمنان شما ضعيف عمل مى كند. حضرت فرمودند: دروغ مى گويد كسى كه ادّعاى محبت ما را دارد و از دشمن ما دورى نجسته است.