eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 جان. مجاهدت پر جهد تو در اوج جوانی (بیست و سه سالگی) جاهلیت ما آدم های جاهل را ، عجیب جلوی چشممان می آورد. تو جاهد راه خدا و ما جاهل در راه او. تو و ما غنی از جهل. جهد و جهل، تفاوت در یک واژه است و چه تفاوت عظیمی است این تک واژه... شاید این بزرگ ترین سوال من باشد ک: هم نام توست، یا تو همنام ؟ که کدام از ان یکدیگرید؟ از القاب تو.... نمیدانم، ات بخوانم یا فرزند حاج قاسمت گویم؟ تو پسر کدام دیار ؟ ایران؟لبنان؟ یا سوریه؟ وقتی ک تو بدنت را در لبنان داری، عکس هایت را در حرم امام رضا و شهادتت را در سوریه؟ ای ابن ! یاری ام کن تا مسلک تو و پدرانت را بپیمایم و برایم دعا کن تا همانند خواهر صبورت، فاطمه، که او نیز مانند بی بی زینب طعم عزیزانش را چشیده صبور باشم... سلام مرا نیز با تمام کوچکی ب خاک کوی سید شهیدان ابا عبدالله الحسین برسان... و مرگ بی پایان بر و هم پیمانانش ک تو و را بر بلندی های کردند... و خوشا ب حال بهشت ک این چنین جوانی را در خودش دارد پینوشت:زندگی نامه ی کوچکی از
زندگینامه و خاطرات فرزند بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها ها دو برادر یعنی عموهای به نام های و را به رساندند. ، چهارمین شهید از می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.
زندگینامه و خاطرات تحصیلات عالیه را در رشته‌ مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاه‌های خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای نائل شد. فعالیتهای در حزب الله در طول سال های جنگ داخلی سوریه، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت های "جولان" را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه ، پسر  بود و مسئول دوم نیز "" است که در سال 2008 در توافق تبادل اسرا، میان و آزاد شد.
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
به دنبال موفقیت آمیزی که به فرماندهی برای عقب‌نشینی از جنوب انجام می‌داد هم با پای پیاده در کنار جنوبی ها به روستاها وارد می شد و از این روستا به روستاهای بعدی می رفت. مسیر همین طور به سمت مرزهای ادامه داشت تا آنکه دست آخر به مرز رسید. در آنجا بود که روی بلندترین تپه شهرستان مرکبا [در نقطه مرزی با ] ایستاد. آرزویش برآورده شده بود. حالا می توانست برای اولین بار هوای را استنشاق کند. در اوج آن شادی،بخشی از حصاری مرزی را با [سیم چین] پاره کرد. وقتی پرسیدند چرا این کار را می‌کند؟ با لبخند جواب داد : "[شاید در آینده خواستیم اسیر بگیریم] ؛ این بخشی از مقدمات اسیر گیری احتمالی است." هدف [مثل برخی رهبران ] فقط این نبود که "وجود "به رسمیت شناخته شود او "نابودی " را در چشم انداز داشت. در تمامی این روزه بود. 📚 برگرفته از کتاب ☑️ زندگینامه و خاطرات 📇 انتشارات شهید کاظمی ✍🏻 گردآوری و ترجمه:وحید خضاب
زندگینامه و خاطرات 1⃣8⃣ به یاد دارم، هشت ماه پیش از ، شبکه گفتگویی را با یکی از سران معارضان انجام داد. این عضو ارشد معارضان تصریح کرد که را مأمور پیگیری کرده است. روزی را دیدم و از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه رسانه‌هایی همچون و اسکای نیوز به عهده دار شدن عملیات توسط تو پی برده اند؟ وی در پاسخ جمله ای به من گفت که هیچگاه آن را فراموش نمی کنم. وی گفت: «آیا زیباتر از لحظه‌ای که من در جریان بمباران بالگردهای می شوم، وجود دارد؟» هیچگاه این پاسخ را فراموش نمی کنم. پاسخ بسیار شوکه کننده ای بود، خصوصا که مدتی بعد دقیقا با شلیک به رسید. واقعا شخصیت بی نظیری بود و در تمامی زمینه‌ها از علوم و مهارت‌های بسیاری برخوردار بود. @jahad1370313
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
چکیده ای از زندگی نامه و خاطرات با نام جهادی " " در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۷۰ در طیردبا () در خانواده ای متولد شد و در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ به همراه گروهی از رزمندگان حزب الله، در حین بازدید میدانی از شهرک "مزرعة الامل" در منطقه "قنیطریه" سوریه مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفته و به رسیدند. پدرش، شهید_عماد_مغنیه معروف به که یکی از فرماندهان ارشد لبنان بود، نام برادر شهیدش در مبارزه با را برای وی انتخاب کرد. فرزند بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند، به همین دلیل در پی این سالها دو برادر یعنی عموهای به نام های و را به رساندند. ، چهارمین از خانواده می باشد، وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد. تحصیلات عالیه را در رشته‌ در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاه‌های خاورمیانه شروع کرد، تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای نائل شد. وی در هجده سالگی وارد دانشگاه آمریکایی بیروت - یکی از بهترین دانشگاه های خاورمیانه شد. البته به دانشگاه هم به عنوان بستری مطلوب جهت آگاه سازی نسل جوان آن روزهای نگاه می کرد. در دانشگاه جلسه های بحث و گفت و گو تشکیل می داد. بیش از همه با دانشجوها درباره نظریه بر اساس کتاب ایشان صحبت می کرد. دوران تحصیل در دانشگاه یکی از برجسته‌ترین دوران زندگی وی محسوب می شود. در دانشگاه با پیروان ادیان و مذاهب مختلف از جمله مسیحیان، اهل تسنن و دروزی‌ها در ارتباط بود. وی سه سال از زندگی خود را در فضای دانشگاهی گذراند و در طول تمامی این سالها تلاش زیادی برای جوانان انجام داد. وی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه آمریکایی بیروت را در زمینه های تحت آموزش خود قرار داده بود. در واقع، به نوعی در دانشگاه آمریکایی بیروت بود. اکنون به سراغ هریک از آن دانشجویان بروید، به خوبی خواهید یافت که تمامی آنها به دنبال آن هستند تا از خود شخصیتی همانند شخصیت بسازند. همه آنها به به چشم الگویی در تمامی زمینه‌ها می‌نگریستند. حتی آنها به نحوه لباس پوشیدن جهاد نیز توجه داشتند و تلاش می کردند در لباس پوشیدن نیز مشابه جهاد باشند. واقعا جای تعجب دارد که چگونه جوانی با این سن و سال کم می تواند در یک دانشگاه تأثیر بسزایی بر دانشجویان هم سطح خود داشته باشد. در این برهه از زندگی خود میان دو گزینه « داوطلبانه» و « » که در حقیقت به آن می‌ورزید، گزینه اول را انتخاب کرد. او به این نتیجه رسیده بود که اولویت در آن برهه، جوانان است. وی گام گذاشتن در را در آن زمان نوعی می دانست و قصد داشت تا از ظرفیت های جوانان بهره برداری کند. از همین روی، در طول دو سال، تلاش بی وقفه ای را در راستای نیروهای جوان برای لبنان انجام داد. وی در واقع، بیش از آنکه جوانان دانشگاهی را برعهده داشته باشد، با آنها رابطه برادری برقرار کرده بود. آثار اقداماتی را که در آن زمان در دانشگاه آمریکایی بیروت انجام داد، امروز به عینه می توان در این دانشگاه دید. مثل باشیم @JAHAD1370313
زندگینامه و خاطرات 2⃣5⃣ در پی ، سیدمجیدبنی فاطمه مداح اهل بیت کشورمان عکسی را این شهید عزیز منتشر کرد که با هم در حرم حضرت علی ابن موسی رضا(ع) انداخته بودند. بنی فاطمه گفت دفعه اولی که را دیدم با دوستانش به آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند آمدند کنارم. او چهره مرا از جلسات مداحی که دیده بود می‌شناخت و به خاطر علاقه اش به و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود. آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می ‌آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به داشته باشم. می‌گفت بسیار با ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به . این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه محرم به آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم در آن دیدار بود که از ارادتش به مقام و برایم حرف زد و دائم می‌گفت می خواهم با کنم. از سبک عزاداری های ما خوشش می‌آمد و بسیار با ارادت نسبت به (ع) صحبت می‌کرد. می‌گفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران می‌آیم. می‌گفت از مداحی محمود کریمی خوشم می‌آید و مداحی «» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود. شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون شده این حرف را می زنم ولی باور کنید ذره ای از حرف‌های دنیایی نبود و به راستی او لایق بود. @JAHAD1370313
بیوگرافی : شهید جهاد مغنیه❤️ فرزند ❤️بودکه 23سال قوی ترین سرویس های جاسوسی 😏را به سخره گرفته بود و آنها نتوانستند اورا پیدا کنند😎💪🏻 به همین دلیل در پی این سالها ها 😒 دو حاج رضوان یعنی عمو های جهاد عماد مغنیه به نام های :«فواد»و«جهاد»را به شهادت رساندند😔 @Jahad1370313