زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
خاطره ای از #فرمانده_جهاد
بحث #شهادت که می شود...
#فاطمه_مغنیه می گوید: مادر من یک زن فوق العاده است.
خبر #شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت: الحمدلله که وقتی #شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند ...
خبر #شهادت #جهاد را هم که شنید همین طور ....
دلم سوخت وقتی دیدمش ... مثل #بابا شده بود ... خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود ... جای کبودی و خون مردگی ها ...
تصاویر #شهادت و بابا و #جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد، وقتی صورت #جهاد را بوسید ، گفت : ببین دشمن چه بلایی سر #جهادم آورده ....
البته هنوز به ارباً اربا نرسیده ..
«لا یوم کیومک یا اباعبدالله »
باز خجالت آراممان کرد .
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
🔵 توسل به امام زمان (عج)
◾️بعد از #شهادت #حاج_عماد و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با #جهاد زندگی میکردم. یک شب قبل از #ماموریت #سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه میکند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال #نماز است.
◾️ شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» #سوریه برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی.
◾️شنبه از #سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به #امام_زمان حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...»
◾️مادر #جهاد بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی #جهاد در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود.
✍ به نقل از مادر #شهیدجهادمغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
💐 @Jahad1370313💐
زندگینامه و خاطرات #شهید_جهاد_مغنیه
یک روز من و #جهاد_مغنیه در فرودگاه #تهران با هم ملاقات گذاشته بودیم و من از #قم برای دیدار وی رفتم، #جهاد به محض این که مرا دید گفت : چقدر لاغر شده ای تو مگر ورزش نمی کنی؟!!
مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب ، ورزش»!
و من فهمیدم که سخنان #رهبر_معظم_انقلاب به چه میزان تاثیر گذار بوده و برای امثال #جهاد_مغنیه به چه میزان با اهمیت است!
راوی: سید کمیل باقر زاده
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدجهادعمادمغنیه
#رفیق_شهیدم
💐 @Jahad1370313💐
🌻
{❃ نامت آغازگر سرنوشتت بود
و چه زیبا جهاد با نامت تداعی شد ❃}
#جـــــــهـــــاد همچنان ادامه دارد...✊🏼
#شهیدجهادمغنیه🌱
#شهادت💔
🌊
💢سخنان #سید_حسن_نصرالله درباره شخصیت #شهید_جهاد_مغنیه:
" فرزند حاج عماد جوان بود و هیچکس مجبورش نکرده بود در این مسیر باشد. میتوانست دانشگاهش را ادامه بدهد. هزاران فرصت داشت که به دنیا برسد.
اما آن جوان که روح، معنویت، معرفت و عشق #حاج_عماد را درون خود داشت، همه ی این کارها را رها کرد و به سوریه، قنیطره و جولان رفت.
خبر شهادت او به هر کس رسید، مثل این بود ک حاج عماد، آن فرمانده یگانه و تیزبین و تاریخی، دوباره به شهادت رسیده است. "
سلام به تو که نامت سیره ات بود ؛ #جهاد ...💛
@Jahad1370313
نامٺ آغاز سࢪ نوشٺٺ بود
و چہ زیبا "جہاد" با نامٺ ٺداعے شد...
#جہاد همچنان ادامہ داࢪد
#ࢪفیق_شہیدم
#شہید_جہاد_مغنیہ
#شہیدجہادعمادمغنیہ
@Jahad1370313
#جـهـاد
مـن زبـان چـشـمـایـت را نـمـی دانـم
بـه مـن رمـز#شـهادت را بـگـو
بـگـوآخـر،چـگـونـه پـرزدن آمـوخـتـی
چـگـونـه هـمـچو پـروانـه بـه گـرد شـمع
عـشـق سـوخـتی💔
چـگـونـه آتــش را در دسـتانـت حـفـظـ کـردی
تـواز جـنس مـابـودی وبـامـا فـرق داشـتی🥀
از درد مـردم سـتـم دیـده درد داشـتـی💔
درد عـشـــق
درد مـتـعــالــی...
تا کـجامـی شـود از عـشـق تـو گفـت..
💔🥀
🍁@Jahad1370313🍁
#جـهـاد
پـروا نـکـرد لـحـظـه ای از الـتـهـاب هـا
ره گـم نـکـرد در گـذار پـیـچ وتـاب هـا
فـهـمـیـده وار #دل بـه هـیـاهـوی نـیـل زد🥀
دلـخـوش نـشـدبـه وعــده ی آب سراب ها
وقـتـی شـنـیـد نـغـمـه
"احـلـی مـن الـعـسـل"💔
راضـی نـشـد بـه مـستـی دیـگر شـراب ها
راه #جــهـاد 😍
خـط #پــــدر❤🥀
راه #عـشــق 😍
بـود
راه امـام حـسـیـن(ع)💔🥀وراه تمام ثـواب ها😍
جـانـم فـدای نـام شـریـف پـیـمـبـرم
عـشـق نـبـی سـت ❤️پـایـه ی ایـن انـقـلاب ها
تـبـت یـدا نـوشـت بـه سـرخی خـون (#جـهـاد)💔
دشـمن بـتـرسـد از این سـان خـطـاب ها
#شهید_جهاد_مغنیه
#حاج_رضوان
🍁@Jahad1370313🍁
*#جهاد*
نامت آغازگر سرنوشتت بود
و چه زیبا جهاد با نامت تداعی شد
*﴿ختمزیارتعاشــــــــــورا﴾*
بهمناسبت *شمشینسالگرد* شهیدجهادعمادمغنیه♥️
تعدادزیارتعاشوراهاییکهمیخونیدرابه این آیدی ارسالکنید
تا۲۸دیماهمصادفباسالروزشهادت شهید عزیز
#جـــــــهـــــاد همچنان ادامه دارد...
@farmandehgomnam
جـھـٰادابـنالعـمـٰاد .
:))🌱!'
🌺 روایت آخرین دیدار حاج قاسم خطاب به همراهان جهاد مغنیه :
🌺روایت آخرین دیدار #حاج_قاسم خطاب به همراهان #جهاد_مغنیه :
🌺 مراقب پسر من باشید خدا خیرتان دهد...!
🌺آخرین باری که #حاج_قاسم ، #جهاد را دید دو روز قبل از شهادتش بود؛ با لبی خندان و پُرانرژی مثل همیشه آمد دیدن #ِحاج_قاسم ، با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسی کرد، به #حاج_قاسم اطلاع دادن #جهاد به دیدن شما آمده.
🔸 #حاج_قاسم هم با اشتیاق فراوان برای دیدن او به برادران گفت بگویید سریع بیاید داخل پیش من.
🌺 تا #جهاد داخل اتاق شد #حاج_قاسم از جایش بلند شد او را محکم بغل کرد، #جهاد هم با لحن شیرین و همیشگیاش که #حاج_قاسم را عمو خطاب میکرد و لبخندی که همیشه زمان دیدن #حاج_قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشید عمو! و شانهی #حاج_قاسم را بوسید، خم شد تا دست #حاج_قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت کرد.
🌺 #جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: آخر من آرزو به دل میمانم.
🌺 باهم نشستند و چای خوردن.
برادری که مسئول #جهاد بود آمد داخل اتاق، #حاج_قاسم تا او را دید گفت: برادر، #جهاد را اول به خدا دوم به شما میسپارم؛ جان شما و جان او!
🌺 ️ ایشان اجازهی اینکه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد!
🔸 #جهاد لبخندی زد و باز شانهی #حاج_قاسم را بوسید و دستش را بر روی شانه ایشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما؛ #حاج_قاسم هم نگاهی پراز عشق و محبت به #جهاد کرد و همینطور که به #جهاد نگاه میکرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشید خدا خیرتان دهد...!
🌺آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بین #جهاد و #حاج_قاسم فهمیدن...
( @Jahad1370313)
•
.
دائم میگفت میخۅاهمبااسرائیل مبارزه کنم✌️🏻 .
از مداحے حاجمحمۅد خوشش
میآمد و مداحے - اݪݪهماݪࢪزقناشهادت -
برایشجذاببود💛:)'
ذرهایاز حرفهای #جهاد ،
دنیایـےنبۅد ۅ لایق شهادت بود . .
.
- Eitaa.com/Jahad1370313 .
جـھـٰادابـنالعـمـٰاد .
:)
● سید مجید بنی فاطمه :
دفعه اولی که #جهاد را دیدم با دوستانش به #مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند آمد کنارم. او چهره مرا از جلسات مداحی که دیده بود میشناخت و به خاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود. آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به لبنان داشته باشم. میگفت #جوانان لبنانی بسیار با #ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به حزب الهی ها . . 🤍