#حساب_کتاب
💥 من اخلاقم اینجوریه ...
این مسخرهترین توجیهی است که برای اشتباهاتمان ممکن است، استفاده کنیم!
※ خانم جان، آقاجان
معلوم نیست زیر بار سنگین این توجیه بظاهر سادهی شما ، تا کجا همسرتان دوام بیاورد و دلسرد نشود !!
✘شما با این جمله، دو کار خطرناک انجام میدهید؛
۱ـ راه را به روی تغییر خود میبندید!
۲ـ همسرتان از امکان اصلاح خود، ناامید میکنید.
"حساب" جملاتی که در روز میگویید را داشته باشید، تا زندگیتان به "چه کنم"، "چه کنم" نیفتد...
#حساب_کتاب
✍️ هنوز اهل غیبت هستی و خودت را مؤمن میدانی؟
مؤمن یعنی کسی که دیگران از او در امانند... از زبانش، از نگاهش، از دستانش و...
شاید همین یک کلمهی تو، آبرویی را بر باد داده، یا رازی را برملا کرده باشد...
💌 رازداری نوعی "وفای به عهد" است، و وفای به عهد؛ مرز بین کفر و ایمان ...!
در این ترازو با خودت چند چندی؟
میدانی که وفای به عهد و ادای امانت هیچ شرط و عذر و بهانهای ندارد.
▪️مؤمن است و حرفش!
قول تو باید سختتر از تمام سنگها باشد.
قولت را اگر زیر پا بگذاری یا در امانتی خیانت کنی، از این مرزِ باریک رد شدهای.
امروز حواسمان بیشتر به کلماتمان باشد ...
@Jahad1370313
#حساب_کتاب
💥جوابشو دادم ... دلم خنک شد !
✨✨✨دلت خنک شد، اما بستر زندگی ابدیات، پر از آتش شد... میارزید؟
- بهشت و آرامش ابدیاش، هزینه دارد ...
تا در این دنیا هزینههایش را نپردازی، آنجا بهشتی در کار نیست.
✓ اگر آموختی اینجا، با تمام فشارهایی که دوری از جهنمهای گوناگون (مثل همین جهنم جدال) دارد: از آن جهنم بگریزی و نسوزی، آنجا هم از جهنم، در امان خواهی ماند.
✗ پس هرگز نخواه دلت خنک شود!
بگذار قبرت (نَفْس ات) خنک بماند!✨✨✨
«خدایا از کوتاهی هایمان بگذر و توفیق خوب شدن و تلاش کردن در این راه و ریشه کن کردن این عیب در خودمان را عنایتمان فرما»🤲🤲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
╭━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╮
@Jahad1370313
╰━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╯
#حساب_کتاب
▪️مــرز بخشش و گذشت ما تا کجاست؟؟
- یادت هست!!
خطایی کرد و پشیمان شد و گفت بگذر، و تو با لبخند گفتی بخشیدم...
- چه شده که هروقت او را میبینی، موضوع بحث را میکشانی به همانجا...به همان روز...به همان اشتباه...
- چه شده در مراوداتت، به او کدهایی میدهی که یادآور اشتباه اوست؟ مگر نگفتی بخشیدهای؟
🔺خانم جان، آقاجان!
این کدورتی که از او در قلبت انباشتی، شبیه لختهای شریانهای روحت را بند خواهد آورد...
برای انسان ماندن، قبل از هرچیز، باید بیاموزی؛ چه چیز را فراموش و چه چیز را یادآوری کنی!
▫️خطاها را فراموش کن تا شبیه خداوند "کریم الصفح" شوی و به جای آن، خوبیهایشان را در ذهنت نگهدار و به زبان بیاور ...
•| یادآوری اشتباهات دیگران، هم روحت را سنگین میکند
هم انسانها را از تو فراری میدهد...|•
#حساب_کتاب
✍ جملاتی از جنسِ یخ!...
خانم جان، آقا جان!
در طول روز چند بار توی ذوق اطرافیان خود میزنید؟...
ـ همان موقع که همسرتان پیامکی میفرستد و شما میگویید: شنیده بودم، تکراری بود!
ـ همکارتان داستانی با ذوق نقل میکند و میگویید:خودم میدانستم!
ـ دوستتان هدیهای میخـرد، میگویید: خودم عین همین را داشتم،
ـ فرزندتان شیرینکاری میکند، میگویید: خودت را لوس نکن...
💥اینها عکس العملهای سردیست که اگر تکرار شود خطرناک است...
از کودکی ما را از آتش ترساندهاند، درحالیکه از یخ بودن هم باید ترسید.
▫️سردی کلام و رفتار، حرارتِ محبت و عشق را، از ارتباط ما با عزیزانمان میگیرد...
زیرک باشیم؛ فرق است بین تمام چیزهایی که قبلا شنیدهای و اکنون عزیزانت آنرا "برای تو" تکرار میکنند...
آن بخش از #محبت که در این جملات پنهان شده، اینبار فقط "برای تو" ست!
@Jahad1370313
#حساب_کتاب
" کار من بود، دستم خورد، ببخشید..."
- کودکتان این را زمانی به زبان آورد که گلدان شیشهای که دوستش داشتید را، سهواً شکسته بود...
و شما در حالی فریاد کشیدید؛ که نه چشمتان معصومیتش را دید و نه گوشتان صدق در گفتارش را شنید!...
و شما با این کار، اولین خشت از دیوار اعتمادی، که بنا بود دیگران در آینده به آن تکیه کنند را کج گذاشتید،
خوب میدانید، هیچکس به دیوار کج تکیه نمیکند!
▪️خشت اول همان باوریست که به اشتباه در او شکل گرفت؛
حالا فرزندتان در همین زمان کوتاه، از عکسالعمل شما میآموزد که با بیان حقیقت، سرزنش، تنبیه و تحقیر میشود،
او با این تجربه، دیگر نه تنها حقیقت را بیان نمیکند بلکه در ذهنش جستجو میکند که اشتباهش را به گردن چه کسی بیندازد، طبیعیتر است!
▪️پدر و مادر عزیز؛
شاید این آخرین جملهٔ صادقانهای باشد که از زبان كودکتان شنیدید!
حالا کدام یک دوستداشتنیتر هستند؟!..
گلدانی که شکست!
یا روحِ معصومی که حالا پایش به بیراههٔ دروغ باز شده؟!
@Jahad1370313
#حساب_کتاب
باز هم از کوره در رفتم! 😖
▪️داستانِ در رفتن از کوره، از آنجا آغاز میشود که حرفها و رفتارهای دیگران به مذاق ما خوش نمیآید!
- حالا به فرض در خوشبینانه ترین حالت، حق با شماست، لباسی که میخواستید بپوشید اتو شده نبود، آن اتومبیل ورود ممنوع آمد، شخصی ناخواسته در شلوغی پیاده رو به شما تنه زد و....
- و شما در همه این حالتها از کوره در رفتید و با همین توجیه که #حق با شماست، اولین جرقه را زدید و حریقی به راه انداختید که جان شما، اولین طعمهٔ آن بود...
کاش وقتی آتش خشم در وجودتان روشن شد، شبیه انسان درحال سوختن، ناشیانه عمل نمیکردید، و نمیدویدید⛔️...
شما به جای اینکه آتش خشم را در همان نطفه خفه کنید، داد و فریاد به راه انداختید و این آتش را به جانِ چند نفر دیگر انداختید، و حالا آثار سوختگی باقیست!
دلی شکسته شده، حرمتی ریخته شده و دیگر انسانها پیش شما احساس امنیت نمیکنند.
مهار آتش خشم؛ مهارت میخواهد و برای کسب آن، باید تمرین کرد...
#حساب_کتاب
"ناشکری نکن...
میتوانست بدتر از این هم برایت اتفاق بیفتد"
- هنوز حرفش تمام نشده بود که شما با این جملات، او را وادار به سکوت کردید!
آنچه گفتهاید درست .... اما ؛
※ طبیب، قبل از هر کاری، شرح حال بیمار را خوب میشنود و بعد برای تسکین موقتِ دردهایش، مسکّنی تجویز میکند تا بتواند در این فاصله، درد اصلی او را تشخیص داده و درمان کند؛
💥 امـا شما قبل از شنیدن حرفهای او برایش نسخه پیچیدید.
※ خانم جان، آقاجان ؛
وقتی نتوانید در مقابل درد و دل عزیزانتان، برای چند لحظه نقش یک قرص مسکن را بازی کنید ، انتظار نداشته باشید، به نسخهٔ شما اطمینان کرده و بدان عمل کنند!
انسانها قبل از شنیدن هر راهکار و راهحلی نیاز به آغوشی از جنس #همدردی دارند.
کافیست به درد و دلشان "گوش" و خوب "درک"شان کنیم.
#حساب_کتاب
- او ازدواج کرد، من هنـــوز ...
- او صاحب خانه شد، من هنــــوز ...
- او صاحب کمالات معنوی شد، من هنـــوز ....
- او مورد توجه پدر و مادرم، معلّمم، استادم قرار گرفت، ... 💥 من هنـــوز ....
و دهها سؤال دیگر که با آمدنشان هم آرامش از ذهن و قلبت رخت می بندد و هم تو را به همنشینی ناامن برای دیگران ، تبدیل میکند...
✘ چشم دوختن به نعمتهای دیگران (که فقط زرق و برق دنیایند برای امتحان آدمی)، دیگر چشمی برای دیدن داشتههای خودت باقی نمیگذارد و تو ناخواسته در درّهای بنام #کفر (ناسپاسی) سقوط میکنی!
✓ کافیست قدری #حساب_کتاب کنی تا ببینی داشتههای دیگران نه تنها از سهم تو کم نمیکند، بلکه آن زمانی که برایشان خوشحال شدی، روحت قد میکشد و وسعت مییابد!
💥#حسادت ، شاخهای از کفر است!
مراقب باشیم با حسادتِ خودمان مدارا نکنیم!
جراحیاش کنیم!
#حساب_کتاب
🔍 چی گفت؟... کِی اومد؟... با کی اومد؟
چی پوشیده بود؟... برای چی اومده بود؟... و....
اینها سادهترین نمونه سوالاتی است که ذهنِ شما را به سرک کشیدن در حرفها، رفتار و زندگی دیگران عادت میدهد؛ چیزهایی که شاید آنها دوست نداشته باشند برملا شود!
💥اسم این علاقهٔ شما به پیگیری خبرهای ریز و درشت زندگی افراد، بیماری نگرانکنندهی "تجسس" است.
※ خانم جان، آقا جان؛
ما موظفیم، برای ورودیهای ذهن و خیال خود، ورود ممنوعهایی تعریف کنیم ؛ تا حریم رفت و آمد افکارمان را مشخص کند.
باور کنیم که گاهی، بیخبری، تماماً خوشخبریست...