فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این #صبح تیره باز دمید از ڪجا ڪزو
ڪار جهان و خلق جهان جملہ در هم اسٺ
گویا طلوع مےڪند از مغرب آفتاب
ڪاشوب در تمامے ذراٺ #عالم اسٺ
#لبیڪ_یا_حسیـن_ع
#عاشورای_حسینی_را_تسلیت_عرض_میکنیم
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
🌴🌴🌴🌴🌴
🍃❣🍃❣🍃
🌸ماه رمضان بود.
جهاد نیمه شب #تماس گرفت و گفت که آماده شوم و به چند نفر دیگر از دوستانمان که از
افراد #مورد_اعتماد جهاد بودند بگويم حاضر شوند، میخواهیم برویم جایی
🌸 ساعت نزدیک 3، 2:30 #صبح بود در محلی که قرار گذاشته بودیم جمع شدیم. همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا باز شود و بگوید که #چرا مارا اینجا جمع کرده،
🌸جهاد بعد از چند دقیقه گفت بچه ها سوار شوید ما هم بدون اینکه چیزی بپرسیم سوار شدیم. در راه کسی حرف نزد. در خانه ای ایستاد که از ظاهر کوچه معلوم بود افراد ساکن در اینجا وضع خوبی #ندارند.
🌸از ماشین پیاده شد وماهم همین طور نگاهش میکردیم، بسته ای از صندوق عقب ماشین درآورد و به من داد و گفت برو در آن خانه و این را بده و بيا.
🌸گفتم جهاد این چیه؟ گفت کمی خوراکی هست برو ... چند قدم که رفتم برگشتم و با #تعجب نگاهش کردم و او هم مرا نگاه کرد و یک لبخند زد وگفت راه برو دیگر ..... رفتم سمت در و در را زدم کسی آمد جلوی در و بدون اینکه از من سوالی بکند بسته را گرفت، تشکر
کرد و رفت داخل خانه ..
🌸آن لحظه بود که فهمیدم جهاد قبلا هم اینکار را میکرده و برای آن ها چیزی میفرستاده و ما #بیخبر بودیم، حالا هم برای اینکه ممکن بود کسی بشناسدش نیامد بسته را بدهد.
🌸تنها چند نفر از خانواده اش این را میدانستند، آن
هم فقط به این خاطر که ماه رمضان که #دیروقت می امد نگرانش نشوند. بعد از شهادتش بود که فهمیدند، جوانی که #شبهای_رمضان، #سفارش مولایش امیر المومنین را ترک نمیکرد، شهید جهاد مغنیه بود.
#شهید_جهاد_مغنیه
جـھـٰادابـنالعـمـٰاد .
:)
● سید مجید بنی فاطمه :
این #دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا #دوماه مانده بود به شروع ماه محرم به ایران آمده بود. یکی از #دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم.
عکسی که منتشر کردم مربوط به همان سفر است. آن شب ما از ساعت #حدودا 2 بامداد تا اذان #صبح در حرم بودیم و صحبت کردیم .✨