eitaa logo
جامع ترین اطلاع رسانی جلسات مذهبی مشهد
6.2هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
610 ویدیو
33 فایل
اطلاع رسانی مراسم مذهبی اعم ازجلسات جشن و شادی و عزاداری و روضه های اهل البیت (ع) و مجمع الذاکرین ها و جلسات قرآن در ایتا خادم و نوکر اهل البیت علیهاالسلام محمود یوسفی ۰۹۳۵۴۰۳۱۰۶۳ @mahmodusefi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹گلچینی از یک کتاب🥀 📕حوادث فاطمیه (قسمت۵) (س) 🚩 با پیشنهاد عمر و دستور ابوبکر، قنفذ همراه با عده‌ای به سوی خانه علی(ع) حرکت می‌کند و می‌گوید: ای علی، هر چه زودتر به مسجد بیا که خلیفه‌ی پیامبر، تو را می‌طلبد. ⁉️ علی در جواب می‌گوید: آیا فراموش کرده‌اید که پیامبر مرا خلیفه و جانشین خود قرار داده است؟ قنفذ نمی‌داند چه جواب بگوید، برای همین به سوی مسجد باز می‌گردد. (تفسیر العیاشی ج۲) (تفسیر آلوسی ج۳) ⚔ ابوبکر می‌بیند که قنفذ دست خالی برگشته است‌. عمر می‌گوید: به خدا قسم، این فتنه فقط با کشتن علی تمام می‌شود. آیا به من اجازه می‌دهی که بروم و سر او را برایت بیاورم؟ 🕌 ابوبکر رو به قنفذ می‌کند و می‌گوید: برو به علی بگو که ابوبکر تو را می‌طلبد، همه مسلمانان با ابوبکر بیعت کرده‌اند و تو هم یکی از آنان هستی و باید برای بیعت به مسجد بیایی. 👣 قنفذ این بار همراه با گروهی به سوی خانه علی می‌رود و می‌گوید: ای علی، ابوبکر تو را می‌طلبد، تو باید برای بیعت با او به مسجد بیایی. ✍ علی(ع) می‌گوید: پیامبر به من وصیت کرده‌ است که وقتی او را دفن نمودم، از خانه خود خارج نشوم تا این‌که قرآن را به صورت کامل بنویسم. (تفسیر العیاشی ج۲) 📖 روز بعد، علی(ع) به همراه قرآن تفسیری‌ای که نوشته است، وارد مسجد می‌شود و با صدای بلند به مردم می‌گوید: ای مردم من در این مدت مشغول نوشتن قرآن (با تفسیرش) بودم. من به تفسیر همه آیه‌های قرآن آگاه هستم چراکه از پیامبر(ص) در مورد همه آن‌ها سوال کردم. 😞 عمر از جا بلند می‌شود و می‌گوید: ما نیاز به قرآن تو نداریم (و با این حرفش، تمام آیندگان را از این نعمت محروم می‌کند). وقتی که عمر این سخن را می‌گوید علی(ع) قرآنی را که نوشته است به خانه خود می‌برد. (بحار ج۲۸) 📕 صفحه ۲۳ 🖍نویسنده: مهدی خدامیان آرانی @golchini_az_yek_ketab اطلاعات جلسات مذهبی مشهد مقدس @Jalasatmazhabimashhad
♣️🥀گلچینی از یک کتاب 📕حوادث فاطمیه (قسمت۶) (س) 💢 عده‌ای از یاران واقعی علی(ع) در خانه او جمع شده‌اند، سلمان، مقداد، عمار، ابوذر. در این ‌میان طلحه و زبیر هم هستند. ابوبکر دستور حمله به خانه علی(ع) را می دهد. عمر از جای خود برمی‌خیزد و همراه با گروه زیادی به سوی خانه علی(ع) حرکت می‌کند. 🔥 عمر با هواداران خود آمده است. درِ خانه به شدت کوبیده می‌شود. عمر می‌گوید: ای کسانی که در این خانه هستید، هر چه سریع‌تر بیرون بیایید، اگر این کار را نکنید، این خانه را آتش می‌زنم. (تاریخ طبری ج۳) (تاریخ یعقوبی ج۲). 💢 فاطمه(س) نزد کسانی که در این خانه هستند می‌آید و از آنان می‌خواهد تا خانه را ترک کنند. سلمان، ابوذر و همه کسانی که در این خانه هستند بیرون می‌روند. ‼️ عمر می‌خواهد وارد خانه شود، او می‌خواهد علی(ع) را به زور به مسجد ببرد، اما فاطمه(س) به یاری علی(ع) می‌آید. 💢 فاطمه(س) بلند فریاد می‌زند: ای رسول خدا، ببین که بعد از تو با ما چه می‌کنند. صدای فاطمه(س)، آن‌قدر مظلومانه است که خیلی‌ها را به گریه می‌اندازد و خیلی از مردمی که همراه عمر آمده بودند برمی‌گردند. (الامامه و السیاسه ج۲). 💢 فاطمه(س) از خانه بیرون می‌آید و به سوی ابوبکر می‌رود. زنان بنی‌هاشم خبردار می‌شوند و از خانه‌های خود بیرون می‌آیند و به دنبال فاطمه(س) حرکت می‌کنند. 💢 فاطمه(س) به ابوبکر می‌گوید: ای ابوبکر، به خدا قسم اگر علی را به حال خود رها نکنی نفرین خواهم کرد. ابوبکر، برای عمر پیغام می‌فرستد که: هر چه زودتر علی را رها کن. همه می‌فهمند تا زمانی که علی(ع)، فاطمه(س) را دارد، نمی‌شود کاری کرد. (تاریخ یعقوبی ج۲) (تفسیر العیاشی ج۲). 📕 صفحه ۲۵ 🖍نویسنده: مهدی خدامیان آرانی @golchini_az_yek_ketab اطلاعات جلسات مذهبی مشهد مقدس @Jalasatmazhabimashhad
♠️گلچینی از یک کتاب🥀 📓حوادث فاطمیه (قسمت۷) 🌌 شب فرامی‌رسد. علی(ع) همراه با فاطمه(س) حسن(ع) و حسین(ع) از خانه بیرون می‌آیند. آن‌ها درِ خانه یکی از انصار را می‌زنند. صاحب‌خانه بیرون می‌آید. علی فاطمه حسن و حسین را می‌بیند. فاطمه(س) با او سخن می‌گوید: ❓ آیا به یاد داری که تو در غدیر خم با علی بیعت کردی؟ آیا به یاد داری که پدرم او را به ‌عنوان جانشین و خلیفه خود معین کرد؟ گفت: آری ای دختر رسول خدا. ⁉️ فرمود: پس چرا پیمان خود را شکستی؟ گفت: اگر علی زودتر از ابوبکر خود را به سقیفه می‌رساند ما با او بیعت می‌کردیم. ⁉️ فرمود: آیا می‌خواستی علی پیکر پیامبر را به حال خود رها کند و به سقیفه بیاید؟ او به فکر فرو می‌رود و از کاری که کرده است پشیمان می‌شود و اظهار پشیمانی می‌کند. 🕌 علی(ع) به او می‌فرماید: وعده من و تو فردا صبح کنار مسجد در حالی ‌که موهای سر خود را تراشیده باشی. او قبول می‌کند و قول می‌دهد که فردا صبح زود آن‌جا حاضر باشد. 🚩 اکنون علی(ع) فاطمه(س) حسن(ع) و حسین(ع) به سوی خانه دیگری می‌روند و همه این سخن‌ها را با صاحب آن خانه هم می گویند و او هم قول می‌دهد فردا صبح زود بیاید و باز خانه بعدی و بعدی. 🤝 سیصد و شصت نفر به علی(ع) قول می‌دهند که فردا برای یاری او بیایند. همه آن‌ها عهد و پیمان می‌بندند که تا پای جان به میدان بیایند و از حق دفاع کنند. ‼️ اما فردای آن روز هیچ ‌کسی به غیر از سلمان، مقداد، ابوذر و عمار به محل وعده نیامد. (الامامه و السیاسه ج۱) (کافی ج۸) 📓 صفحه ۲۶ 🖋نویسنده: مهدی خدامیان آرانی @golchini_az_yek_ketab اطلاعات جلسات مذهبی مشهد مقدس @Jalasatmazhabimashhad