eitaa logo
🍁جـٰامعہ مَـهــدو؎🌸
516 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
138 فایل
🔮موضوع مطالب کانال جامعه مهدوی👇 🕎مباحث آخرالزمانی @Alias_Manly ✡دشمن شناسی مهدویت @Mbzahramb 💟سبک زندگی مهدوی @Zahrakmp99
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠وقتی میومد خونه نمی‌ذاشت کار کنم. زهرا رو می‌ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون می‌داد. با می‌گفت: «شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی». هم که میومد، پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می‌گفتند: «مهندس که نباید تو خونه کار کنه!» می‌گفت: من که از حضرت علی (ع) بالاتر نیستم مگه به حضرت زهرا (س) نمی‌کردند؟ 🔴 📙شهاب، صفحه۷۴ ┄┄┄••❅🌈🌟❅••┄┄┄ 🆔 @Jameeh_Mahdavi ┄┄┄••❅🌈🌟❅••┄┄┄
🔴 💠 وقتی نبود، وقتی منطقه بود و مدتها می‌شد که من و بچّه‌ها نمی‌دیدمش، دلم می‌گرفت. توی زنها و مردها را می‌دیدم که دست در دست هم راه می‌روند، غصّه‌ام می‌شد. زن، شوهر می‌خواهد بالای سرش باشد. می‌گفتم: «تو اصلاً می‌خواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟» می‌گفت: «پس ما باید بی‌زن می‌ماندیم؟» می‌گفتم: «اگر سر تو نخواهم نق بزنم پس باید سر چه کسی بزنم؟» می‌گفت: «اشکال ندارد ولی کاری نکن زحمتهایت را کم کنی، اصلاً پشت پرده‌ی همه‌ی این کارهای من، بودن توست که قدم‌هایم را محکم‌تر می‌کند.» نمی‌گذاشت اخمم باقی بماند. کاری می‌کرد که و آن وقت همه‌ی مشکلاتم تمام می‌شد. 🔴 ┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄ 🆔 @Jameeh_Mahdavi ┄┄••❅🌈🇮🇷❅••┄┄
🔴 💠 ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم مونده. ▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ 🆔 @Jameeh_Mahdavi ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁
باجناق خودم پیشنهاد دادم که بیاید با خودم باجناق شود. و همین مقدمه ای برای ازدواجش شد. به مادر خانمم گفتم:این رفیق ما،جعفر آقا،از مال دنیا چیزی غیر از یک دوربین عکاسی نداره. گفت:مادر،اینها مال دنیاست،بگو ببینم از دین و ایمان چی داره؟ گفتم:از این جهت که هر چی بگم کم گفتم!ما به گرد پای او هم نمی رسیم. گفت:خدا حفظش کنه.من هم دنبال همچین دامادی بودم. (راوی: همسر شهید سرتیپ حاج محمد جعفر نصر اصفهانی) ▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁ 🆔 @Jameeh_Mahdavi ▁▂▃▄▅🦋🦋🦋▅▄▃▂▁