eitaa logo
💖یاران مهدی عجل الله 💖
247 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
85 فایل
ماییم و سینه اے کہ ماجراے عشق توست😍یامهدے❤ • • 👤|ارتباط با ادمین جهت انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال| : 👇👇 @Mehrsa9081
مشاهده در ایتا
دانلود
دل شکستن تاوان داره مخصوصا اگه پیش مادرت ازت شکایتت و بکنن.. حال دلمون ناخوشه رفقا التماس دعای زیاد یاحق چند بار این چند خط و خوندم پست و نیم ساعت پیش گذاشه بود یه لبخند شیرین نشست رو لبام نمیدونم چرا ولی خوشحال شده بودم با اینکه حس میکردم خیلی ازش بدم میاد شخصیت عجیبی داشت ازش سر در نمیاوردم .ب وضوح ترس و تو چهره ش حس کردم وقتی که اونجوری باش حرف زدم ولی ترس از چی ؟ همچی عجیب بود برام‌ پلکام سنگین شده بود گوشیم و گذاشتم روی میز و تا چشمام و بستم خوابم برد مثه همیشه با صدای مادرم بیدار شدم واسه نماز نمازم و که خوندم کتابام و ریختم‌تو‌کیفم لباسم و پوشیدم و یه صبحانه مفصلم خودمو مهمون کردم‌انرژی روزای قبل و نداشتم ی چیزی رو قلبم سنگینی میکرد .... رسیدم مدرسه از زنگ اول تا اخر از کلاس بیرون نرفتم.حوصله حرف زدن با هیچکیم نداشتم به زوررر ۵ ساعت کلاس و تحمل کردم این ساعت لعنتیم بازیش گرفته بودد انگار عقربه هاش تکون نمیخورد خلاصه انقدری ب این ساعت نگاه کردم ک صدای زنگ و شنیدم مثه مرغ از قفس آزاد شده از مدرسه خارج شدم اولین تاکسی که دیدم و کرایه کردم‌و برگشتم خونه بوی خوش غذا مثه دفعه های قبل منو ب وجد نیاورد مسیرمم مستقیم ب اتاقم کشیده شد لباسامو عوض کردم و دراز کشیدم رو تختم نمیدونستم دنبال چیم کلافه بودم و غرق افکار مختلف رشته افکارم با ورود مادرم ب اتاق گسسته شد مامان:دختر خوشگلم چرا غمبرک زده ؟ یه لبخند مصنوعی تحویلش دادم و از جام بلند شدم بوسش کردم و گفتم :سلااام +سلام عزیزمم.چته چرا پکری ؟ بدو بیا ناهار بخوریم بعدش کمکم کن واسه امشب _امشب چ خبره؟ +مهمون داریم _مهمون ؟ +اره عمو رضا اینا میخوان بیان خونمون تا اینو شنیدم انگاری ی سطل اب رو سرم ریختن آخه الان ؟ حداقل خداکنه مصطفی نیاد همراهشون،حس میکردم دیگه حوصله اشو ندارم با مادرم رفتم و نشستم سر میز پدرم با لبخند بهمون سلام کردبیشتر از دوتا قاشق غذا از گلوم پایین نرفت معذرت خواستم و برگشتم به اتاقم تا ساعت ۵ درس خوندم وقتی دیگه خیلی خسته شدم خوابیدم فاااطمهههههه پاشووو دیگههه مثلا قرار بود کمکم کنییی دارن میاااان عموایناااهنوووز تو خوابیییی ب سختی دست مادرم و گرفتم و بلند شدم بعد از خوندن نمازم مادرم شوتم کرد حموم سردی آب باعث شد خواب از سرم بپره ۲۰ دیقه بعد اومدم بیرون مادرم رو تختم برام لباس گذاشته بودم با تعجب داشتم ب کارای عجیبش فکر میکردم امشب چرا اینطوری میکرد ؟ موهای بلندم و خشک کردم و بافتمشون رفتم سراغ لباسا ی پیراهن بلند سفید که از ارنج تا مچش طرح داشت و روی مچش پاپیون مشکی زده بود بلندیش تا پایین زانوم بود جلوی پیراهن تا روی شکمم دکمه مشکی زده بود پیراهن رو کمرمم تنگ میشد در کل خیلی خوب رو تنم نشست ی شلوار و شال مشکیم برام گذاشته بود شالم و ساده رو سرم انداختم و یه طرفش و روی دوشم انداختم داشتم میرفتم بیرون ک مامانم همون زمان اومد داخل اتاقم +عافیت باشه عزیزکم. چ خوشگل شدیی. صورتم و چرخوند وگفت +فقط یکم روحیی یه چیزی بزن ب صورتت.دست بندتم بزار _مامان جان قضیه چیه چرا همچین میکنی مگه غریبه ان مهمونامون ؟خوبه همیشه خونه همیم مامانم تا خواست حرف بزنه صدای زنگ آیفون در اومد براهمین گفت عهه اومدن بعد با عجله رفت پوکر ب رفتنش خیره موندم یخورده کرم ب صورتم زدم شالم و مرتب کردم ادکلنمم از رو میز برداشتم یخورده ب خودم زدم و با آرامشی ساختگی رفتم پایین صدای خنده های عمو رضا و بابا ب گوشم رسید با خوشحالی از اینکه صدای مصطفی و نشنیدم رفتم بینشون بلند سلام کردم عمو مثه همیشه با خوشرویی گفت: بح بح سلام دختر گلمم چطورییی _خداروشکرر شما خوبین ؟ با اومدن خانومش نتونست ادامه بده زن عمو با مهربونی اومدو محکم بغلم کرد +سلاممم عزیزدلممم دلم برات تنگ شدهه بود سعی کردم مثه خودش گرم بگیرم‌ _قربونتون برممم دل منم تنگ شده بود براتون واقعا دلم تنگ شده بود؟! خلاصه بعد سلام و احوال پرسی من رفتم آشپزخونه و اوناهم با استقبال مامان و بابا نشستن همینطوری ک داشتم به چیزایی که مادرم درست کرده بود نگاه میکردم یهو شنیدم ک پدرم پرسید: آقا مصطفی کو چرا نیومدد ؟ مادرش جواب داد: میاد الان جایی کار داشت با شنیدن حرفش نفس عمیق کشیدم ... براشون چای و شیرینی بردم و دوباره نشستم تو اشپزخونه دلم نمیخواست چشمام ب چشم عمو رضا بیافته یجورایی ازش خجالت میکشیدم جز خوبی ازش ندیده بودم ولی نمیتونستم اونی باشم ک میخواد دوباره صدای ایفون در اومد و بابام رفت بیرون استرس داشتم و قلبم تند میزد.. 👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇 ⏰ ادامه رمان ، هر شب ساعت ۲۱:۰۰ ⛔ کپی با ذکر منبع بلامانع است ✍نویسنده : فاطمه زهرادرزی و غزاله میرزاپور @Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح شد این صبحگاه روشن و زیبا بخیر بامداد دلکش و دلچسب و روح افزا بخیر صد سلام از من به دستان پر از مهر شما   صبح من ، صبح شما صبح همه دنیا بخیر سلام صبحتون به نور خدا بخیر 🆔 @Jameeyemahdavi313
باهم بخوانیم 😇 برای سلامتی و ظهور آقا ❤️💚 233 @Jameeyemahdavi313 📿
☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 08 September 2020 قمری: الثلاثاء، 19 محرم 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹حرکت کاروان اسراء به سمت شام، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️6 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️16 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️31 روز تا اربعین حسینی ▪️39 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️40 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ✅ @Jameeyemahdavi313
☀️ ☀️ 💎امام حسین (علیه السلام) فرمودند : ✨خداوندا ! تو می دانی قیام ما،برای رقابت در امر ریاست و یا به چنگ آوردن ثروت و مال نبوده،بلکه هدف ما آشکار کردن نشانه های دین تو و اصلاح شهرهاست تا بندگان مظلومت آسوده باشند و به احکامت عمل شود. 📚 تحف العقول ص ۱۷۰ @Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
  💎این روزها این تعبیر را زیاد می شنویم که "ما ملت امام حسینیم" 👈اما لازمه مولفه های امام حسینی، بودن شور و شعور حسینی در کنار هم است. 🔸گرچه خدا را شکر که در بسیاری از جاهای کشورمان، شور حسینی بین پیر و جوان موج می زند، اما درباره شعور حسینی حرف و تامل زیاد است.👌 ⬅️بخشی از شعائر و سیره امام حسین (ع) را ما گفتیم، اما برای شعور حسینی دیگر چه الگوهایی از زندگی اباعبدالله (ع) را می توان سرلوحه زندگی مان قرار دهیم! @Jameeyemahdavi313
🔴امام خامنه ای: نگذارید احساس غیرت انقلابی و تکلیف در مقابل انقلاب،در دلهای شما ضعیف بشود... ❇️ به شاخص بپیوندید. 🆔 @shakhese
🔴 یه سری پیرمرد بی انگیزه جمع شدن تو دولت هر کس هم کاری می کنه فحش میدن! @Jameeyemahdavi313
من اومد با یه میخوام واستون از بگم . 🌸اول اینکه نصف پیمانه دهانشویه 🥃رو داخل ماشین بریزین و بذارین یه دور کامل کار کنه این کار باعث میشه تا تمام قارچ و باکتری و میکروب ماشین از بین بره 🌸از 🧊برای جلوگیری از چروک شدن لباس هایتان استفاده کنین به همراه لباس ها تعداد زیادی یخ داخل ماشین بندازین 🌸از ورقه آلومینیومی برای کاهش زمان آبکشی استفاده کنین یک ورق آلومینیوم رو مچاله کنید و همراه لباس ها بندازین ماشین 🌸از شامپو نرم کننده مو برای جلوگیری از چروک شدن لباس ها استفاده کنین 🌸با کمک چای و قهوه☕ لباس های تیره خود را نونوار کنید در مرحله آبکشی ماشین ۲ پیمانه چای و یا قهوه دم کرده اضافه کنین 🌸اگر لباس شما داخل ماشین رنگ گرفته لباستان را داخل آب و نمک و جوش شیرین خیس بذارین، حکم سفید کننده خواهد داشت . 🌸بعد از اتمام شستشو یه لیوان سرکه و دو قاشق جوش شیرین بریزید داخل لباسشویی و بزنید کار کنه تا کامل ضدعفونی بشه 🌸درآخر یه دستمال داخل لاستیک جلویی لباسشویی بزارید مثل تصویر امیدوارم دوست داشته باشید و به دردتون بخوره😘🥰❤💝 @Jameeyemahdavi313
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔅 ✅شرح ضرب المثل ✍امروزه احساس افسرگی و دلگیری بیش از گذشته در بین مردم فراگیر شده است و تغذیه نامناسب افراد افسرده باعث شده است تا دچار عود علائم افسردگی شوند. افسردگی نشان از غلبه سردی و خشکی دارد و برای رهایی از آن باید نکاتی در تغذیه رعایت نمود که دوری کردن خوردن بیش از اندازه ترشیجات یکی از آن موارد می باشد. خوردن ترشیجات باعث ایجاد حالت رخوت و سستی در فرد می شود. لذا این که می گویند “اگه ترشی نخوری یه چیزی می شی” منظور آن بوده است که حالت نشاط و چابکی و پر انرژی بودن خود را با خوردن ترشی به حالت رخوت و سستی تبدیل نکن تا همواره خنده به لبانتان بوده و از حالت اخم و تخم و دق دادن دیگران و بی حوصلگی دور باشید. ☜برای مفرح شدن حال افراد نیز خوردن روزانه یک استکان گلاب و همچنین دم کرده استخدوس و افتیمون و خوردن زعفران همراه برنج (هنگامی که در وعده غذایی برنج نیز باشد) نیز مفید است. 📚 حکیم حسین روازاده @Jameeyemahdavi313 🔅 💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅💠🔅 🔆💠🔅💠🔅💠🔅
33dfbe92f358d2026bb5cd79ba4d9a202171219f.mp3
6.73M
شیوه های تربیت پروردگار در کلام استاد عالی @Jameeyemahdavi313