در دنيايى كه شب و روز و بهار
و پاييز و زمستان و تابستان با هم است،
نمی توان از #شب رنجيد، كه #روز در راه است.
نمى توان به روز دلخوش بود،
كه گرفتار شب است.
نمى توان در بهار غزل خوان شد،
كه پاييز در راه است.
نمى توان در پاييز غصه دار ماند،
كه بهار مى آيد....🌱
پس در اين دنياى بى آرام،
نمیتوان نشست. نمیتوان مغرور و مأيوس بود.
📚نامه های بلوغ
استاد صفایی حائری
@Javaaneh_ir