یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما.
سریع بیسیم را برداشتم،میخواستم بد و بیراه بگویم.عمار آمد و گفت که دشمن را عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
گفت بگو اگه شما مسلمونید،ما هم مسلمونیم.این گلولههایی که شما به سمت ما میزنید باید وسط اسرائیل فرود میاومد...
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
گفت:به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همونهایی هستیم که آمریکاییها رو از عراق بیرون کردیم.
ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمونها،مسجدالاقصی است...
بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان.
بعد از ظهر همان روز 12 نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند.میگفتند از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.
📚| کتابعمارحلب،زندگینامهشهیدمحمدخانی
#محمدحسین_محمدخانی 🌻
🌱https://eitaa.com/Javananeshohadayi