eitaa logo
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
330 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
47 فایل
روشنگری تاسیس←98/10/20
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ♦️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِي‏ءُ كَمَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِيَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةَ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي‏ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَيْنَ ذُرِّيَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِيعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّيَّتِهَا فَيُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ ع حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ. 🌹 صلی الله علیه و آله فرمودند:هنگامى كه روز فرا مى‌‏رسد دخترم در حالى مى‏‌آيد كه بر يكى از ناقه‌‏هاى بهشتى سوار است و از دو پهلوى آن ناقه حريرهاى بهشتى آويزان، مهار آن از مرواريد تازه، پاهايش از زمرّد سبز، دم آن از مشك ناب، ديدگانش از درّ و ياقوت سرخ خواهد بود. ♦️قبّه‏‌اى از نور بر پشت آن ناقه نصب شده كه اندرون آن از بيرون آشكار، ميان آن حاوى پروردگار و بيرون آن خداوند رحيم است. فاطمه تاجى از نور بر سر دارد كه داراى هفتاد پايه باشد، هر پايه‌‏اى از آن به وسيله مرواريدى مرصّع و نظير ستاره‌‏اى درخشان خواهد بود. در طرف راست و چپ فاطمه هر كدام هفت هزار ملك خواهد بود. كه در آن هنگام مهار ناقه فاطمه را گرفته است با صداى بلند خواهد گفت:چشمان خود را ببنديد تا فاطمه دختر صلی الله علیه وآله عبور نمايد. ♦️در آن روز هيچ پيغمبر و رسول و صديق و شهيدى نيست مگر اينكه ديدگان خويشتن را مى‌‏بندد تا اينكه از صحراى عبور نمايد. هنگامى كه آن بانو به زير پروردگار مى‌‏رسد، از آن ناقه فرود مى‏‌آيد و مى‏‌گويد: اى پروردگار! بين من و آن افرادى كه در حق من نمودند و فرزندان مرا شهيد كرده‏‌اند قضاوت كن. ♦️آنگاه از طرف خداوند رئوف ندا مى‌‏رسد: اى حبيبه و فرزند رسول من از من بخواه تا عطا نمايم، كن تا من بپذيرم. به عزت و جلال خودم كه امروز ظلم و ستم هيچ ستمگرى از نظر من محو نخواهد شد. ♦️در همين زمان است كه مى‏‌گويد: بار خدايا! فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادى ندا مى‏‌كند: فرزندان، شيعيان، دوستان، و دوست دوستان ذرّيّه فاطمه كجايند؟ ايشان عموماً در حالى كه رحمت پروردگار آنان را احاطه كرده باشند مى‏‌آيند. سپس فاطمه جلو مى‏‌رود تا ايشان را داخل مى‌‏نمايد. 📚 امالی (صدوق) ص۱۷ ؛ بحار الأنوار (ط - بيروت) کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼 🥀اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🥀 سلام درود بر اعضای محترم کانال 🌺
🌷مهدی شناسی ۶۳🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت اول ⬅️در كلاس شناخت القاب امام زمان علیه السلام، مبنا و اصل دست‌يابي به وجود مبارك حضرت است تا با شناخت هر چه بيشتر حضرت پرده‌هاي غيبت ميان ما و ايشان مرتفع شود.حركت به سوي آسمان وجودی ايشان كاري است كه تنها به دعاي خود او ممكن و ميسر می‌گردد وگرنه وزش طوفانهاي حوادث و سختيهاي فراوان توان پرواز را از افراد سلب خواهد کرد. اما چون هيچ حادثه‌ای و هيچ طوفاني براي فرو آمدن و وزيدن از فرمان حضرت سرپيچي نمی‌کنند از همين رو مسير شناخت و معرفت نسبت به ايشان ممکن می‌گردد.اميد که با شناخت هر چه بيشتر ايشان پرده‌هاي غفلت مرتفع شود و تابش خورشيد وجودي امام زمان بر فكر و روح يخ زده انسان بتابد.چنانچه رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) فرموده‌اند:« اذا دخل النور القلب انشرح و انفتح» « هنگاميكه نور در قلب انسان وارد شود گسترده و باز مي‌گردد» اگر اين روايت را از زاويه عكس بررسی کنیم خواهيم گفت هر قلبي كه در هجران معصوم گرفتار آيد قطعاً دچار قبض و تنگي خواهد شد و تنها با تابش نور ولايت انبساط و گستردگي خويش را به دست خواهد ‌آورد. ⬅به طور حتم شايسته است تا اين بحث با كلام قرآن تصديق شود قرآن در آيه ۴۸ سوره مباركه ابراهيم مي‌فرمايد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» «در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مى شود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى گردند!» ⬅️بسياري از مفسرين اين روز را روز قيامت دانسته‌اند و تبديل و جابجايي كه آيه از آن سخن مي‌گويد به واكنش‌هاي طبيعي زمين در روز قيامت معطوف کرده‌اند. ⬅️اما كتاب نجم الثاقب تفسير آيه را متوجه زمان ظهور کرده است.آقاي ميرزاي نوري مي‌فرمايند: در زمان ظهور زمين مملو از شدت بركات و رويش گياهان مي‌شود، چشمه‌ها جوشان مي‌گردند و درختان به بار مي‌نشينند. ⬅️از توضيح ميرزای نوری در اين کتاب چنين استنباط می‌شود که قطعاً در دوره غيبت همه چيز رو به ويراني و مندرس شدن نهاده است. كه زمان ظهور شرايط تازه‌اي براي بشر خودنمايي مي‌كند. ⬅️ما در شناخت اسامي حضرت نام قيامت ايشان را بررسي كرديم و گفتيم حضرت از آن رو كه هر دل خواهاني را زير و رو مي‌كنند نام قيامت را به خود اختصاص داده‌اند و اگر جلوه نام قيامت حضرت در كنار اين آيه قرار گيرد خواهيم گفت زمان ظهور براي هر كس قيامتي در درون فرد و قيامتي در فضاي خارج برپا می‌شود.قيامتی پس از تحمل سختی‌های عصر غيبت، زيرا در زمان غيبت بسياري از حقايق پنهانند و واقعيت‌ها پوشيده و مستور، و ظلمت فضاي زندگي بشر را در برگرفته است. گناه و معصيت و هتك حرمت نسبت به اولياء افزون می‌شود و بسياري از معاصي در اين زمان شدت مي‌يابند و همه اينها تاثير خود را كم و زياد بر افراد باقي مي‌گذارد و قيامت درونی و بيرونی زاييده چنين دوران سختی است. ⬅️اما روز ظهور با تابش مستقيم خورشيد ولايت تاريكي‌ها كنار مي‌رود و هر زمين سنگلاخي آمادگي سرسبز شدن را در خود مي‌يابد.در آن روز نعمتها چنان رويش مي‌يابند كه فراتر از گمان و وهم و انديشه بشر می‌شوند. ⬅️بعضي از مفسرين اين آيه را در كنار آيه ۱۶سوره مباركه غافر گذاشته‌اند و گفته‌اند : «يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يخَْفَى عَلىَ اللَّهِ مِنهُْمْ شىَْءٌ ...» «روزى كه همه آنان آشكار مى شوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند...» ⬅️روز ظهور روزي است كه همه چيز بارز و آشكار مي‌شود و هر پنهاني خودنمايي مي‌كند.يكي از مفسرين در تفسير اين آيه می‌گويد: اين تبديل در ذات و حقيقت هر چيز اتفاق مي‌افتد يعني تغيير و تبديلي رو بنايي و ظاهري نيست. ايشان براي مثال مي‌گويند:چنانچه درهم به دينار تبديل می‌شود و همچنان كه سيئات به حسنات بدل می‌گردد. ⬅️از پيامبر روايتي در اين رابطه وجود دارد « المومن في وقت التبديل في ظل العرش» در روايت ديگري پيامبر(ص) مي‌فرمايند« الناس وقت التبديل علي الصراط» و همچنين پيامبر(ص) گفته‌اند: «الناس حينئذ اضياف الله» مفسری صاحب ذوق اين روايات را به زمان ظهور تفسير کرده‌اند.اگر كلمات كليدي اين سه روايت را بررسي كنيم خواهيم گفت: «عرش» «صراط» و « اضياف الله» هر سه نشان از وجود مقدس امام زمان است زيرا در تفاسير «عرش» وجود عرشي حضرات معصومين است وصراط ائمه اطهارند. امام صادق(ع) فرموده‌اند: « نحن صراط المستقيم» و ضيافت خدا در زمين تنها به واسطه وجود مقدس امام هر عصري برپا مي‌شود و اين سه وضعيت بر افراد زمان ظهور تجلي خواهد كرد. http://eitaa.com/joinchat/1943535617C235633b5fa کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
🌷مهدی شناسی ۶۳🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت اول ⬅️در كلاس شناخت القاب امام زما
🌷مهدی شناسی ۶۴🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت ۶۴ ◀️اميرالمومنين(علیه السلام) مي‌فرمايند: « قلوب الرجال وحشيةٌ من تالفها اقبلت عليه» « دل آدم وحشي است هركس به او الفت ورزد مطيع او خواهد شد» ◀️اگر وجود مقدس امام زمان (عج الله فرجه) در زمين وجودي افراد ظهور كنند اين زمين خشك و بي‌آب و علف و ظلماني به سرزميني سرسبز و پر بركت تبديل خواهد شد و فرد قلبش را رام محبّت كسي مي‌كند كه اين زندگي پرثمر را به او عطا نموده است. ◀️ در روز ظهور همه دلهاي خواهان و مستعد، رام وجود مقدس بقية الله مي‌شوند. چون اولين نسيم‌هاي محبت از سوي ايشان در آن زمان بر قلب افراد وزيدن مي‌گيرد. ◀️مرحوم ميرزاي نوري آيه ۸۳ سوره مباركه آل عمران را نيز شاهد مثالي براي روز ظهور حضرت ذكر كرده‌اند. «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»«آيا آنها غير از آيين خدا مىطلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى شوند. » ◀️در تفسير نور الثقلين موسي بن جعفر (علیه السلام) تفسير اين آيه را متوجه زمان ظهور فرزندشان صاحب الزمان(عج الله فرجه) کرده‌اند. از روايت حضرت موسی به جعفر چنين برداشت می‌شود که در روز ظهور در شرق و غرب اسلام بر گروههاي مختلف عرضه مي‌شود( يهود، نصاري، صائبين و زنادقه...) و هر کس که ايمان آورد در شمار انصار المهدی جا می‌گيرد و آن کس که از اقبال به مولی رو برگرداند بيچاره می‌شود. ◀️دين حقيقي كه همان انقياد خداي سبحان است در روز ظهور به طور كامل بر مردم عرضه مي‌شود.حضرت در ابتدا دعوت خويش را به ميل و رغبت انسان واگذار مي‌كنند. زيرا بشر فطرتاً خداجو و يكتاپرست است و عشق به كمال مطلق در وجود او نهادينه شده است. روز ظهور با دعوت حضرت به اسلام، گويا افراد به گنج فراموش شده درون خود دعوت مي‌شوند و همان گنج مجدد شناسايي مي‌شود و در اختيار خود آنان قرار مي‌گيرد هركس اين ارمغان الهي را با ميل و رغبت بپذيرد رستگار مي‌شود. ◀️ در زمان ظهور، كل هستي مطيع و تسليم وجود مقدس حضرتند با اين تفاوت كه تسليم و اطاعت از ايشان به دو وجه خواهد بود يا با ميل و رغبت خود افراد و يا با كراهت و اجبار و چه تفاوت بسياري است ميان سرنوشت اين دو گروه. ◀️آنها كه از سر ذوق و عشق پذيراي وجود مبارک او شوند بهشت وصل را اختيار کرده‌اند و آنها كه با اكراه و اجبار به آن تن در دهند گرفتار جهنم فراق می‌شوند. زيرا تصوير بهشت و جهنم در زمان ظهور جلوه دنيايي به خود مي‌گيرد. هر كس اقبال به مولي كند در بهشت نعمات جاي می‌گيرد و هر كس حضور حضرت را پذيرا نشود و پشت به ايشان كند جهنم فراق را براي خود رقم زده است. ◀️چه فاصله فاحشی ميان اين دو گروه است. اين فاصله در زمان ظهور دين اسلام نيز وجود داشت كساني كه چون ابوذر و سلمان از اصحاب رسول الله شدند و به اختيار خويش اسلام را برگزيدند و كساني كه چون ابوسفيان مجبور به پذيرش اسلام شدند تاريخ عاقبت اين دو گروه را به خوبي روشن كرده است.همين تاريخ بشريت زمان ظهور يكبار ديگر تكرار مي‌شود. ◀️بنابراين لذت عبوديت و خضوع و فنا در برابر حق، لذتي است وصف ناشدني زيرا هر چه فرد در اين انتخاب دقيق‌تر و با آگاهي بيشتري باشد ولايت حضرت بر وجود او بيشتر متجلي مي‌شود. زيرا اين شخص تمام سرزمين وجودي خويش را اعم از عقل، روح، قلب و... تسليم محضر ولايت مي‌داند. زيرا زمين وجودي او آمادگي قدمگاه حضرت شدن را يافته است و اثرات به جا مانده از آن قدمهاي مبارك وجود فرد را چنان متعالی می‌کند كه گوش و چشم و دست و زبان او حقاني مي‌شود. با قدرت الهي امام مي‌شنوند و مي‌بينند و سخن مي‌گويند و اراده مي‌كنند زيرا اين افراد تحت ولايت خاص امام زمان در آن روز قرار مي‌گيرند. @mahdimontazeremast کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
🌷مهدی شناسی ۱۳۷🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹ابوتراب🌹 ◀️قسمت سوم 🍃خاك ماده‌اي با قابليت مقاوم
🌷مهدی شناسی ۱۳۸🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت اول ⬅️در كلاس شناخت القاب امام زمان علیه السلام، مبنا و اصل دست‌يابي به وجود مبارك حضرت است تا با شناخت هر چه بيشتر حضرت پرده‌هاي غيبت ميان ما و ايشان مرتفع شود.حركت به سوي آسمان وجودی ايشان كاري است كه تنها به دعاي خود او ممكن و ميسر می‌گردد وگرنه وزش طوفانهاي حوادث و سختيهاي فراوان توان پرواز را از افراد سلب خواهد کرد. اما چون هيچ حادثه‌ای و هيچ طوفاني براي فرو آمدن و وزيدن از فرمان حضرت سرپيچي نمی‌کنند از همين رو مسير شناخت و معرفت نسبت به ايشان ممکن می‌گردد.اميد که با شناخت هر چه بيشتر ايشان پرده‌هاي غفلت مرتفع شود و تابش خورشيد وجودي امام زمان بر فكر و روح يخ زده انسان بتابد.چنانچه رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) فرموده‌اند:« اذا دخل النور القلب انشرح و انفتح» « هنگاميكه نور در قلب انسان وارد شود گسترده و باز مي‌گردد» اگر اين روايت را از زاويه عكس بررسی کنیم خواهيم گفت هر قلبي كه در هجران معصوم گرفتار آيد قطعاً دچار قبض و تنگي خواهد شد و تنها با تابش نور ولايت انبساط و گستردگي خويش را به دست خواهد ‌آورد. ⬅به طور حتم شايسته است تا اين بحث با كلام قرآن تصديق شود قرآن در آيه ۴۸ سوره مباركه ابراهيم مي‌فرمايد: «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» «در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مى شود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى گردند!» ⬅️بسياري از مفسرين اين روز را روز قيامت دانسته‌اند و تبديل و جابجايي كه آيه از آن سخن مي‌گويد به واكنش‌هاي طبيعي زمين در روز قيامت معطوف کرده‌اند. ⬅️اما كتاب نجم الثاقب تفسير آيه را متوجه زمان ظهور کرده است.آقاي ميرزاي نوري مي‌فرمايند: در زمان ظهور زمين مملو از شدت بركات و رويش گياهان مي‌شود، چشمه‌ها جوشان مي‌گردند و درختان به بار مي‌نشينند. ⬅️از توضيح ميرزای نوری در اين کتاب چنين استنباط می‌شود که قطعاً در دوره غيبت همه چيز رو به ويراني و مندرس شدن نهاده است. كه زمان ظهور شرايط تازه‌اي براي بشر خودنمايي مي‌كند. ⬅️ما در شناخت اسامي حضرت نام قيامت ايشان را بررسي كرديم و گفتيم حضرت از آن رو كه هر دل خواهاني را زير و رو مي‌كنند نام قيامت را به خود اختصاص داده‌اند و اگر جلوه نام قيامت حضرت در كنار اين آيه قرار گيرد خواهيم گفت زمان ظهور براي هر كس قيامتي در درون فرد و قيامتي در فضاي خارج برپا می‌شود.قيامتی پس از تحمل سختی‌های عصر غيبت، زيرا در زمان غيبت بسياري از حقايق پنهانند و واقعيت‌ها پوشيده و مستور، و ظلمت فضاي زندگي بشر را در برگرفته است. گناه و معصيت و هتك حرمت نسبت به اولياء افزون می‌شود و بسياري از معاصي در اين زمان شدت مي‌يابند و همه اينها تاثير خود را كم و زياد بر افراد باقي مي‌گذارد و قيامت درونی و بيرونی زاييده چنين دوران سختی است. ⬅️اما روز ظهور با تابش مستقيم خورشيد ولايت تاريكي‌ها كنار مي‌رود و هر زمين سنگلاخي آمادگي سرسبز شدن را در خود مي‌يابد.در آن روز نعمتها چنان رويش مي‌يابند كه فراتر از گمان و وهم و انديشه بشر می‌شوند. ⬅️بعضي از مفسرين اين آيه را در كنار آيه ۱۶سوره مباركه غافر گذاشته‌اند و گفته‌اند : «يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يخَْفَى عَلىَ اللَّهِ مِنهُْمْ شىَْءٌ ...» «روزى كه همه آنان آشكار مى شوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند...» ⬅️روز ظهور روزي است كه همه چيز بارز و آشكار مي‌شود و هر پنهاني خودنمايي مي‌كند.يكي از مفسرين در تفسير اين آيه می‌گويد: اين تبديل در ذات و حقيقت هر چيز اتفاق مي‌افتد يعني تغيير و تبديلي رو بنايي و ظاهري نيست. ايشان براي مثال مي‌گويند:چنانچه درهم به دينار تبديل می‌شود و همچنان كه سيئات به حسنات بدل می‌گردد. ⬅️از پيامبر روايتي در اين رابطه وجود دارد « المومن في وقت التبديل في ظل العرش» در روايت ديگري پيامبر(ص) مي‌فرمايند« الناس وقت التبديل علي الصراط» و همچنين پيامبر(ص) گفته‌اند: «الناس حينئذ اضياف الله» مفسری صاحب ذوق اين روايات را به زمان ظهور تفسير کرده‌اند.اگر كلمات كليدي اين سه روايت را بررسي كنيم خواهيم گفت: «عرش» «صراط» و « اضياف الله» هر سه نشان از وجود مقدس امام زمان است زيرا در تفاسير «عرش» وجود عرشي حضرات معصومين است وصراط ائمه اطهارند. امام صادق(ع) فرموده‌اند: « نحن صراط المستقيم» و ضيافت خدا در زمين تنها به واسطه وجود مقدس امام هر عصري برپا مي‌شود و اين سه وضعيت بر افراد زمان ظهور تجلي خواهد كرد. @mahdimontazeremast کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷 سلام عرض وادب خدمت دوستان طاعات
🌷مهدی شناسی ۱۳۹🌷 🔷اسامی امام زمان عجل الله فرجه🔷 🌹قیامت🌹 ◀️قسمت دوم ◀️اميرالمومنين(علیه السلام) مي‌فرمايند: « قلوب الرجال وحشيةٌ من تالفها اقبلت عليه» « دل آدم وحشي است هركس به او الفت ورزد مطيع او خواهد شد» ◀️اگر وجود مقدس امام زمان (عج الله فرجه) در زمين وجودي افراد ظهور كنند اين زمين خشك و بي‌آب و علف و ظلماني به سرزميني سرسبز و پر بركت تبديل خواهد شد و فرد قلبش را رام محبّت كسي مي‌كند كه اين زندگي پرثمر را به او عطا نموده است. ◀️ در روز ظهور همه دلهاي خواهان و مستعد، رام وجود مقدس بقية الله مي‌شوند. چون اولين نسيم‌هاي محبت از سوي ايشان در آن زمان بر قلب افراد وزيدن مي‌گيرد. ◀️مرحوم ميرزاي نوري آيه ۸۳ سوره مباركه آل عمران را نيز شاهد مثالي براي روز ظهور حضرت ذكر كرده‌اند. «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»«آيا آنها غير از آيين خدا مىطلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى شوند. » ◀️در تفسير نور الثقلين موسي بن جعفر (علیه السلام) تفسير اين آيه را متوجه زمان ظهور فرزندشان صاحب الزمان(عج الله فرجه) کرده‌اند. از روايت حضرت موسی به جعفر چنين برداشت می‌شود که در روز ظهور در شرق و غرب اسلام بر گروههاي مختلف عرضه مي‌شود( يهود، نصاري، صائبين و زنادقه...) و هر کس که ايمان آورد در شمار انصار المهدی جا می‌گيرد و آن کس که از اقبال به مولی رو برگرداند بيچاره می‌شود. ◀️دين حقيقي كه همان انقياد خداي سبحان است در روز ظهور به طور كامل بر مردم عرضه مي‌شود.حضرت در ابتدا دعوت خويش را به ميل و رغبت انسان واگذار مي‌كنند. زيرا بشر فطرتاً خداجو و يكتاپرست است و عشق به كمال مطلق در وجود او نهادينه شده است. روز ظهور با دعوت حضرت به اسلام، گويا افراد به گنج فراموش شده درون خود دعوت مي‌شوند و همان گنج مجدد شناسايي مي‌شود و در اختيار خود آنان قرار مي‌گيرد هركس اين ارمغان الهي را با ميل و رغبت بپذيرد رستگار مي‌شود. ◀️ در زمان ظهور، كل هستي مطيع و تسليم وجود مقدس حضرتند با اين تفاوت كه تسليم و اطاعت از ايشان به دو وجه خواهد بود يا با ميل و رغبت خود افراد و يا با كراهت و اجبار و چه تفاوت بسياري است ميان سرنوشت اين دو گروه. ◀️آنها كه از سر ذوق و عشق پذيراي وجود مبارک او شوند بهشت وصل را اختيار کرده‌اند و آنها كه با اكراه و اجبار به آن تن در دهند گرفتار جهنم فراق می‌شوند. زيرا تصوير بهشت و جهنم در زمان ظهور جلوه دنيايي به خود مي‌گيرد. هر كس اقبال به مولي كند در بهشت نعمات جاي می‌گيرد و هر كس حضور حضرت را پذيرا نشود و پشت به ايشان كند جهنم فراق را براي خود رقم زده است. ◀️چه فاصله فاحشی ميان اين دو گروه است. اين فاصله در زمان ظهور دين اسلام نيز وجود داشت كساني كه چون ابوذر و سلمان از اصحاب رسول الله شدند و به اختيار خويش اسلام را برگزيدند و كساني كه چون ابوسفيان مجبور به پذيرش اسلام شدند تاريخ عاقبت اين دو گروه را به خوبي روشن كرده است.همين تاريخ بشريت زمان ظهور يكبار ديگر تكرار مي‌شود. ◀️بنابراين لذت عبوديت و خضوع و فنا در برابر حق، لذتي است وصف ناشدني زيرا هر چه فرد در اين انتخاب دقيق‌تر و با آگاهي بيشتري باشد ولايت حضرت بر وجود او بيشتر متجلي مي‌شود. زيرا اين شخص تمام سرزمين وجودي خويش را اعم از عقل، روح، قلب و... تسليم محضر ولايت مي‌داند. زيرا زمين وجودي او آمادگي قدمگاه حضرت شدن را يافته است و اثرات به جا مانده از آن قدمهاي مبارك وجود فرد را چنان متعالی می‌کند كه گوش و چشم و دست و زبان او حقاني مي‌شود. با قدرت الهي امام مي‌شنوند و مي‌بينند و سخن مي‌گويند و اراده مي‌كنند زيرا اين افراد تحت ولايت خاص امام زمان در آن روز قرار مي‌گيرند. @mahdimontazeremast کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥ڪسی ڪہ خداوند در روز بہ او مقامی میدهد ڪہ سلمان فارسی بہ او غبطہ میخورد... در آخرالزمان دین داری سخت است...😔 🔰 استاد دانشمند کانال جوانان انقلابی @javananenghelabi
✍️ 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... ✍️نویسنده: کانال جوانان انقلابی کپی ممنوع @Javananenghelabi
✌🇮🇷جوانان انقلابی🇵🇸✌️
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_بیست_و_هشتم 💠 تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم تا بدن نیمه
✍️ 💠 نگاهش روی صورتم می‌گشت و باید تکلیف این زن روشن می‌شد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت :«تو اینو از کجا می‌شناختی؟» دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود که صدایم شکست :«شبی که سعد می‌خواست بره ، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!» 💠 بی‌غیرتی سعد دلش را از جا کَند، می‌ترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد و من می‌خواستم خیالش را تخت کنم که (علیهاالسلام) را به شهادت گرفتم :«همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد ، فکر می‌کرد وهابی‌ام. می‌خواستن با بهم زدن مجلس، تحریک‌شون کنن و همه رو بکشن!» که به یاد نگاه مهربان و نجیب مصطفی دلم لرزید و دوباره اشکم چکید :«ولی همین آقا و یه عده دیگه از مدافعای و حرم نذاشتن و منو نجات دادن!» 💠 می‌دید اسم مصطفی را با چه حسرتی زمزمه می‌کنم و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد مانده و نام ترکیه برایش اسم رمز بود که بدون خطا به هدف زد :«می‌خواست به ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟» به نشانه تأیید پلکی زدم و ابوالفضل از همین حرف‌ها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد و خیره در نگاهم هشدار داد :«همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی !» 💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکه‌ای از جانم در اینجا جا مانده و او بی‌توجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد :«خودم می‌رسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمی‌گردی و میری خونه دایی تا من مأموریتم تموم شه و برگردم!» حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود که داغ مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم :«چرا خونه خودمون نرم؟» 💠 بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید :«بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!» و رنگ من از خبری که برایش اینهمه مقدمه‌چینی می‌کرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم :«چی شده داداش؟» سرش را چرخاند، می‌خواست از چشمانم فرار کند، دنبال کمکی می‌گشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد :«هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو بمبگذاری کردن، چند نفر شدن.» 💠 مقابل چشمانم نفس‌نفس می‌زد، کلماتش را می‌شمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد و کلام آخر او جانم را در جا گرفت :«مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...» دیگر نشنیدم چه می‌گوید، هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم. باورم نمی‌شد پدر و مادرم از دستم رفته باشند که به گلویم التماس می‌کردم بلکه با ضجه‌ای راحتم کند و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به‌جای نفس، قلبم از گلو بالا می‌آمد. 💠 ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ می‌زدم، صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم می‌درخشید و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمی‌دانستم بدن آن‌ها چند تکه شده که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم. در آغوش ابوالفضل بال‌بال می‌زدم که فرصت جبران بی‌وفایی‌هایم از دستم رفته و دیدار پدر و مادرم به رفته بود. 💠 اینبار نه حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام)، نه چهارراه ، نه بیمارستان که آتش تکفیری‌ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را می‌سوزاند و به جای پرواز به سمت تهران، در همان بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم. ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت، فرصتی پیش آمده بود تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم و نمی‌خواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد که بین گریه به رویم می‌خندید و شیطنت می‌کرد :«من جواب رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا آموزش نیروهای یا پرستاری خواهرت؟» 💠 و من شرمنده پدر و مادرم بودم که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا ببخشند و از این حسرت و دلتنگی فقط گریه می‌کردم. چشمانش را از صورتم می‌گرداند تا اشکش را نبینم و دلش می‌خواست فقط خنده‌هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت :«این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران، بلیطت سوخت!» 💠 و همان دیشب از نقش نگاهم، احساسم را خوانده و حالا می‌خواست زیر پایم را بکشد که بی‌پرده پرسید :«فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟»... ✍️نویسنده: کپی مجاز نیست کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi