🔶 این آقا انقلابی نیست.
📢 آیتالله محمدرضا مهدوی کنی
🌀 یک نفر از طرف آقای خلخالی از شهر کُرد نزد من آمد که حکمی روی یک کاغذ پارهای با خط و امضای آقای خلخالی دستش بود. محتوای آن این بود که این آقا مامورند که تمام اموال یکی از خانها و اربابهای شهر کُرد را توقیف کند. حال این که خان کجاست؟ اموالش چی هست؟ منقول است یا غیر منقول؟ معلوم نبود چون در حکم دادستان بایستی محدوده اموال معلوم و مشخص باشد تا حقوق مردم محفوظ بماند.
🌀 این آقا گفت که: به من نیرو بدهید، میخواهم بروم این اموال را توقیف کنم.
🌀 بنده با آن که اول انقلاب بود و از قوانین و مقررات خیلی سر در نمیآوردم، با این حال به همان روال طبیعی آخوندی و فقهی خودمان گفتم: آقا! من این حکم را قبول ندارم. بنده هيچ نیرویی به شما نمیدهم. یعنی چه؟ شما ممکن است بروی و هزار خانه را هم به نام خانه آن آقای خان توقیف کنی، کسی نمیتواند بگوید نیست؟ چون قاضی ننوشته است که کجا؟ کدام خیابان؟ محدودهاش کجاست؟ سندش چيست؟
🌀 یک چنین برخوردهایی داشتیم، لذا از اول انقلاب من را جزو محافظه کارها میدانستند و میگفتند این آقا انقلابی نیست و من هم نمیخواستم آن گونه انقلابی باشم.
📙 خاطرات آیت الله مهدوی کنی، تدوین: دکتر غلامرضا خواجه سروی، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۳۴
#آیت_الله_محمدرضا_مهدوی_کنی
#آیت_الله_صادق_خلخالی
#شهر_کرد
#خان
#پرونده_محاکمات_آیت_الله_خلخالی