eitaa logo
کرانه عشق🇵🇸
30.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
زِ دیده نهان امیر جهان به دور تو گردم امام زمان   شروط‌وتبلیغمونِ‌ 🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/1816723937C60e648862d
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ما امنای الهی هستیم ✍جابربن‌یزیدجعفی از یاران امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام)می گوید: 🍃همسفر حضرت امام باقر (علیه السلام) در راه حج بودم. 🕊ناگاه کبوتری آمد و بر چوبه‌ی محمل امام نشست و صدایی از خود درآورد. من خواستم آن را بگیرم. 🌹 امام فریاد زد: این حیوان به ما اهل بیت پناه آورده است. او می‌گوید سه سال است در این کوه جوجه می‌گذارد و ماری می‌آید جوجه‌هایش را می‌خورد. از من می‌خواهد دعا کنم جوجه‌هایش سالم بمانند. من هم دعا کردم و خداوند شر مار را از سرش کم فرمود. 🍃نزدیک سحر شد. از مرکب‌ها پیاده شدیم. امام شن‌های بیابان را با دست کنار زد و چنین دعا کرد: خدایا ما را طاهر و سیراب نما. ناگاه در بین شن‌ها سنگ سفیدی ظاهر شد. امام آن را برداشت. چشمه ای از آب زلال ظاهر شد. با آب چشمه وضو گرفتیم و از آن آشامیدیم. 🍃 نزدیک قریه ای رسیدیم. امام به نخل خشک و بی‌ثمری نزدیک شد و فرمود: ای درخت، از آنچه خداوند در تو آفریده بما بده. ناگاه شاخه‌های درخت خم شد و میوه داد. ما میوه‌اش را چیدیم و خوردیم. یکی از همسفران گفت: مانند آنچه امروز دیدم از ساحری ندیده بودم. 💜امام فرمود: بر اهل بیت دروغ مبند. ❌کار ما سحر و جادو نیست. ✌️ به ما چند نام از نام های خداوند آموخته شده است. 💫خدا را به آن نام‌ها می‌خوانیم و خداوند به ما از رحمت خویش عطا می‌کند 📚 علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۶، ص @KARAN_ESHGH
✅ الفت با مولانا امیرالمؤمنین از عالم ارواح 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین ✅معجزات مولاامیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه 💫زمانی که محمد بن ابی بکر گروهی از اشراف مصر را به خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  فرستاد ،  🥷عبدالرحمن بن ملجم در میان ایشان بود ، ✉️نامه ای که اسامی ایشان در آنجا نوشته شده بود در دست او بود ، ✉️چون حضرت نامه را گرفت و نام ها را خواند ، به آن ملعون رسید فرمود که : توئی عبدالرحمن ⁉️❓ ⚫️ گفت : بلی . 🟣حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  فرمود : لعنت خدا بر عبدالرحمن باد .🤲🏻 🥷آن ملعون گفت : یاامیرالمؤمنین من تو را دوستم می دارم 💜حضرت فرمود : دروغ می گوئی به خدا سوگند که مرا دوست نمی داری ، پس او سه مرتبه قسم خورد بر دوستی باحضرت ، و حضرت سه مرتبه سوگند یاد کرد که مرا دوست نمی داری . ⭕️عبدالرحمن ملعون گفت : یا امیرالمؤمنین  سه مرتبه سوگند یاد کردم که تو را دوست دارم باور نمی کنی 🟢حضرت فرمود : وای بر تو ، حق تعالی ارواح را دو هزار سال پیش از بدن ها خلق کرد ، ایشان را در هوا ساکن گردانید ، ◻️پس آنها که در عالم ارواح با یکدیگر الفت گرفته اند و یکدیگر را شناخته اند ، ⚪️در این عالم با یکدیگر موافقت و محبت دارند؛ ◼️و آنها که در آن عالم با یکدیگر الفت نداشته اند ، ⚫️در این عالم با یکدیگر الفت ندارند؛  🔲روح من روح تو را نمی شناسد و در عالم ارواح با تو الفت نداشته است . ⬛️چون آن ملعون پشت کرد ، ⬜️حضرت فرمود : اگر کسی خواهد که نظر کند به قاتل من ، نظر کند به این مرد 🟤 بعضی از حاضران گفتند : یا امیرالمؤمنین علیه السلام  چرا او را نمی کشی ؟ 🔵فرمود : بسیار عجیب است می گوئید که من کسی را بکشم که هنوز مرا نکشته است.❓⁉️ 📚 اثبات الهداة، ج 5، ص 49 @KARAN_ESHGH
✅پرهام فروتن حافظ کل قرآن ✌️ماجرای حفظ قرآن کریم پرهام فروتن به صورت معجزه وار 🌺 پرهام فروتن از حافظان کل قرآن کریم باعث حیرت و تعجب داوران برنامه محفل شد. 🍀پرهام فروتن و داستان حفظ قرآن او یک معجزه‌ است. ✌️ 💫معجزه‌ای که می‌تواند تلنگری باشد برای تمام کسانی که حتی ذره‌ای به حقانیت قرآن شک دارند پرهام جان 6 ماهه متولد شدند و در بدو تولدشون 2 ماه در قسمت ان، آی سی یو بودند، به واسطه نارسی، تا یک سالگی شاید نمی خواستم، بپذیرم و بعد از اون که دغدغه حرف زدن و راه رفتنش پیش اومد، به پزشک های متخصص مغز و اعصاب مراجعه کردم و تشخیص بیماری ذهنی و حرکتی یا فلج مغزی رو دادند. 🎧از طریق گفتار درمانی و کار درمانی پرهام در سه سالگی راه رفت و در 6 سالگی حرف زد. ✨یک روز که داخل منزل بودم از مدرسه‌شون با من تماس گرفتن و گفتند که شما می‌دونید پرهام حافظ کل قرآنه؟؟؟؟ ‼️❗️ باورپذیر نبود چون نه آموزشی دیده بود و فقط از طریق تلویزیون گاهی صدای قرآن رو می‌شنید و نه دائم. ✅ این قضیه به صورت اعجاز اتفاق افتاد و در حالت عادی وجود نداره، معلمشون تماس گرفتند و گفتند که پرهام بهشون گفته می‌خوام بازیگر 💠ملکوت بشم،  شما می دونین ملکوت یعنی چه ؟ می گفتند رفتم تو گوشی معنی ملکوت رو برای پرهام سرچ کنم، سوره اومد و گفت آقا من سوره رو بلدم و خوند،  برای معاون و مدیر و کارشناس قرآن هم سوره ها رو خوند 📖 آیه ۸۳  سوره یس  📖 فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ   🤍پس منزّه است خداوندى كه ملکوت همه چيز در دست اوست؛ و به‌سوى او بازگردانده مى‌شويد 📖 آیه ۷۵ سوره انعام  💚 وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ  💟 و اين‌گونه، ملكوت آسمان‌ها و زمين   را به ابراهيم نشان داديم؛ تا [به آن استدلال كند؛ و] اهل يقين گردد.
✅تبعیت خلایق از ائمه اطهارعلیهم السلام 🌺 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین 🌸معجزات امام حسین صلوات الله علیه 💚 امام حسین علیه السلام به عیادت شخصی رفت که تب شدیدی داشت، هنگام ورود امام، وی بهبودی یافت و دمای بدنش به حال عادی برگشت. آن شخص گفت: راضی شدم به آن چه حق تعالی به شما داده است و تب نیز از شما می گریزد. 🤍 امام حسین علیه السلام فرمود: همه ی آفریده های خداوند از ما پیروی می کنند. 📚 بحارالانوار، ج 44، ص 183 اللّهم صلّی علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ @KARAN_ESHGH
🌺درمحضر امام علی بن الحسین علیهما السلام ✅ماموريت شيرها 👌در يكی از سفرهای حج كه امام سجاد عليه السلام برای انجام اعمال حج از مدينه بسوی مكه حركت ميكرد در راه به بيابانی در بين مكه و مدينه رسيد كه 🥷در آنجا دزدی سر راه مردم را ميگرفت. وقتی امام سجادعليه السلام  را ديد گفت: پائين بيا! امام عليه السلام فرمود: از من چه مي‌خواهی؟ ✂️ميخواهم تو را بكشم و آنچه داری را به غارت برم. ✨امام عليه السلام فرمود : من آنچه دارم را بين خود و تو تقسيم ميكنم و آنچه به تو ميدهم برای تو حلال باشد. 📌دزد سر راه گفت: من به اين تقسيم راضی نيستم. امام عليه السلام ـ: آنچه ميخواهی بردار و به اندازه نياز برای من بگذار. اما دزد اين پيشنهاد را نيز رد كرد. امام سجادعليه السلام  به او فرمود: پرودگار تو كجاست؟ گفت: پروردگار من در خواب است. 🦁🦁در اين هنگام دو شير از بيابان آمدند و او را دريدند و به هلاكت رساندند. امام ـ عليه السلام ـ به او فرمود: گمان كردی پرودگارت از تو در خواب و غفلت است؟ 📚 بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۴۱ @KARAN_ESHGH
✅درمحضر مولانا علی بن الحسین علیهماالسلام 🌺يك خبر غيبي ♨️حجاج بن يوسف كه از جنايتكاران دوران است که «۱۳۰۰۰۰ شیعه را به قتل رسانده» به عبدالملك مروان كه از خلفاي بني اميه است ✍نوشت اگر مي‌خواهي حكومت تو ثبات پيدا كند علي بن الحسين  عليه السلام  را به قتل برسان. 📝عبدالملك نامه‌اي به حجاج نوشت كه در آن آمده بود: ✂️مرا از ريختن خون بني هاشم دور بدار و خود از چنين كاري بپرهيز كه آل ابوسفيان كه خون بني هاشم را ريختند طولي نكشيد كه خداوند سلطنت آنها را نابود كرد و نامه خود را بطور محرمانه و پنهاني براي او فرستاد. 💚امام سجاد عليه السلام نامه‌اي در همان ساعت كه عبدالملك نامه نوشت به رشته تحرير در آورد كه در آن آمده بود: بر آنچه در حفظ خون بني هاشم نوشتي آگاه شدم! خداوند به تو پاداش دهد… 📝و نامه را در همان ساعتي كه عبدالملك نامه‌اش را براي حجاج فرستاد توسط غلامش براي او ارسال كرد. 🔍 وقتي غلام امام عليه السلام به عبدالملك رسيد نامه را به او داد. 🔖عبدالملك به تاريخ نامه نگاه كرد تاريخ آن را با نامه خود يكسان ديد و به صدق امام سجاد  عليه السلام  يقين پيدا كرد و مسرور شد. 💰آنگاه مقدار زيادي دينار براي امام فرستاد و از او درخواست كرد كه همه نيازهاي خود و خانواده و غلامانش را بگويد.   📚 بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۹ السلام اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَاَلْفَــــࢪَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نجات جوان اعدامی از پای چوبه دار حتمآ ببینید! 《چه خوبه امام رضا ضامن آدم بشه》 ✨حال خوشی دست داد ما رو هم دعا کنید ✨✨🕌✨✨🕊 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️
✅درمحضر وصی رسول الله صل الله علیه واله وسلم 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین ✅ مولی علی بن ابی طالب  سام بن نوح را زنده می کند 🌴 از یَمن جماعتی نزد پیغمبر اکرم صل الله علیه واله وسلم آمدند 📣 و گفتند : ما بقایای ملک مقدم هستیم از آل نوح علیه السلام و از برای پیغمبر ما وصی ای بود که اسم او سام بود خبر داده است در کتابش این که از برای هر پیغمبری معجزه است و نیز از برای او وصی ای هست که قائم مقام او می شود . 🌸وصی تو چه کسی است ؟  🌺حضرت اشاره فرمود به طرف 🌼امیرالمؤمنین علیه السلام  🌿 سپس گفتند: یا محمد صل الله علیه واله وسلم اگر از وصی شما بخواهیم که سام بن نوح را زنده کند، می تواند ؟ 💐فرمود : بلی به اذن خدا . 🌸و فرمود : یا علی بلند شو با آنها برو مسجد نزدیک محراب و پای خود را به زمین بزن 🌹پس امیرالمؤمنین علیه السلام  نزدیک محراب رفت و در دست آن جماعت نوشته هایی بود امیرالمؤمنین علیه السلام  دو رکعت نماز خواند و پای خود را به زمین زد در آن هنگام زمین شکافته شد و لحد و تابوتی ظاهر شد ، سپس بلند شد و ایستاد ⚰ از تابوت پیرمردی که صورت او مثل ماه شب چهارده می درخشید و خاک از سر خود می افشاند ، صلوات فرستاد بر امیرالمؤمنین علیه السلام  🤍و گفت : شهادت می دهم که معبودی جز ذات پروردگار نیست . 💚و این که محمد صل الله علیه واله وسلم  سیّد پیغمبران است و به درستی که تو وصی محمد و سیّد اوصیا هستی . ⚠️منم سام بن نوح ، پس آن جماعت باز کردند صحیفه های خود را چنان که وصف شده بود دیدند ، 💠سپس آن قوم گفتند : می خواهیم که سوره ای از صحف را بخوانی . 📖سام شروع کرد به خواندن ، تا آن که سوره را تمام کرد ، سپس سلام کرد بر امیرالمؤمنین علیه السلام  و به همان حالت که بود خوابید و شکاف زمین به هم آمد آن جماعت تماما گفتند :  ✌️ان الدین عندالله الاسلام و مسلمان شدند 📚کتاب مدینه. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم @KARAN_ESHGH
✅در محضر امام سجاد علیه السلام ‼️ به سخن آوردن مرده 🤍 امام سجاد  عليه السلام   در جمعی فرمود: 🔆مرگ ناگهاني براي مؤمن سبب راحتي ❌ و براي كافر موجب تاسف و ناراحتي است. ⚠️و مؤمن كسي كه او را غسل مي‌دهد و در تابوت حمل مي‌كند، مي‌شناسد. 🌀اگر اعمال او نيكو بوده و در نزد خداوند براي او خير و خوبي باشد به حمل كنندگان خود سوگند مي‌دهد كه در خاك سپاري او تعجيل كنند  ♨️و اگر بخاطر اعمال بدش خيري براي او نباشد به آنها سوگند مي‌دهد كه در حمل و دفن او سهل انگاري كنند. 💚وقتي امام عليه السلام اين مطالب را بيان فرمود: 📍ضمره بن سمره كه فرد ناصالحي بود گفت: ⛔️اگر چنين سرنوشت بدي براي اوست از تابوت بيرون بپرد، بخندد و ديگران را هم بخنداند. 💜 امام عليه السلام فرمودند: 🔴خداوندا ضمره بن سمره به حديث پيامبر خنديد و ديگران را نيز خنداند او را به مرگ ناگهاني تاسف بار بميران. چيزي نگذشت كه غلام ضمره به محضر امام عليه السلام  آمد و گفت: ⚫️🔺ضمره به مرگ ناگهاني مرد و من به خدا قسم ياد مي‌كنم كه صداي او را پس از مرگ شنديم كه مي‌گفت: واي بر ضمره بن سمر. ♨️💯همه دوستان از من جدا شدند و به جهنم وارد شدم و آن جايگاه من است. امام سجاد عليه السلام  فرمودند: ❔❕«الله اكبر» اين جزاي كسي است كه به حديث رسول خدا صلي الله عليه و آله خنديد و ديگران را خنداند. 📚بحارالانوار، ج ۴۶، ص  
📣احیای مدرکه بن حنظله و شهید جنگ صفین 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین 👌احیای کشته ✍ از میثم تمار روایت شده که روزی 🌹امیرالمؤمنین علیه السلام  با جمعی از یاران خود و یاران خاص حضرت خاتم الانبیا در مسجد کوفه تشریف داشتند که ناگهان  مردی بلند قامت با قبای خزی در بر و عمامه زردی بر سر و دو شمشیر بر کمر وارد مسجد شد . ✨مردم از او سؤال کردند که چه کسی هستی ؟ 🎤جواب داد که من از جانب شصت هزار مرد که آنها را عقیمه می گویند و دنبال خودشان میّتی دارند که مدتی است مرده است آمده ام و اکنون وارد مسجد می شوند ، 👌 پس اگر او را زنده کردی برای ما ثابت می شود حجت خدا هستی و گرنه خلافتت حق نمی باشد . 💚حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  یک جواب اجمالی دادند ⚠️لکن آن مرد به آن جواب قانع نشد و طالب حیات آن مقتول شد 🤍حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و صلوات بر پیامبر فرستاد 💟و فرمود : بدان که گاو بنی اسرائیل نزد خداوند بهتر از من نبود که یک جز او را بر بدن مرده مالیدند و صلوات بر محمد و آل محمد فرستادند زنده شد. 🔰پس ای مرد بعضی از اجزای مرا به بدن میت بزن تا زنده شود زیرا که یک جز بدن من از تمام گاو بنی اسرائیل بهتر است در این حالت میت را به پای مبارک آن حضرت مالیدند و یا این که پای مبارک را به او زد ❇️و فرمود : ای مدرکه بن حنظله  به اذن خداوند بلند شو همانا خدای متعال او را با دست علی بن ابی طالب زنده گردانید ، ❕ ناگهان آن جوان در حالی که صورتش از آفتاب و ماه روشن تر بود برخاست و عرض کرد : لبیک, لبیک ای حجت خدا بر جن و انس ✌️و آن مرد برای همیشه در رکاب امیرالمؤمنین علیه السلام  بود تا در غزوه صفین به درجه رفیع شهادت رسید. 📚بحار الانوار 6/242 @KARAN_ESHGH
📣 امام کاظم علیه السلام و خبر از مرگ زندانبان 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین 🔗 ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. 📎در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. 📎 وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. 📝 اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم.   💚حضرت فرمودند: کاری ندارم. 🔍 وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ⚠️ابویوسف و محمد بن حسن بهت زده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟! 〽️سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. 💢آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. ‼️صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد. 🔰مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: " معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ⁉️❗️ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ 🤍حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول الله است که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است. "✌️🌺
🌺 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین بسم الله ارحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین 🌸فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ✅گریه بر دست های عباس علیه السلام 💫در روز ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام ام البنین سلام الله علیها قنداقه او را به دست امیرالمؤمنین علیه السلام  داد تا نامی بر او بگذارد . 🌹حضرت زبان مبارک او را به دیده و گوش و دهان او گردانیده تا حق بگوید و حق ببیند و حق بشنود .( ثم اذن فی اذنه الیمنی و اقام فی الیسری ) . سپس در گوش راست وی اذان گفت . ✌️یکی از سنت های رسول خدا صل الله علیه واله وسلم  که برای مسلمین ارث گذارده این است که: 👌 در حین تولد فرزند ، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگویند تا از همان بدو تولد با اسامی خدا و رسول خدا صل الله علیه واله وسلم  و امام و ولیّ خدا آشنا گردد و ولایتمدار شوند 💫حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  به ام البنین سلام الله علیها فرمود : چه اسمی بر این طفل گذارده اید ؟ 🌼حضرت فرمود: من در هیچ امری بر شما سبقت نگرفته ام ، هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید . 🌻فرمود : من او را به اسم عمویم ، عباس ، عباس نامیدم . 🦋پس دست های او را بوسیده و اشک به صورت نازنینش جاری شد و فرمود : 🌙✨ گویا می بینم این دست ها در یوم الطف در کنار شریعه فرات در راه یاری دین خدا قطع خواهد شد .😭 📚چهره درخشان قمر بنی هاشم، ج 1، ص 153 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَج
💫نشان دادن عالم قبر 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین ✅نشان دادن عالم قبر ✍رمیله می گوید : عده ای از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام  پیش حضرت رفتند 🍁و گفتند : وصی موسی دلایل و نشانه ها و معجزه ای نشان می داد و جانشین عیسی نیز همین طور . 🌾تو نیز اگر چیزی نشان ما بدهی تا قلب ما آرامش پیدا کند ، خوب است . 💚حضرت فرمود : شما تحمل دیدن آن را ندارید .❌ ⭕️ ولی آنها اصرار ورزیدند . 🤍حضرت آنها را به طرف خانه های مهاجرین برد و به آرامی دعا کرد . 🌀پرده طبیعت از برابر چشمان آنها کنار رفت ، 🌲در یک طرف ، باغ های بهشت را دیدند و ♨️ در طرف دیگر ، آتش دوزخ را . 📍🙇عده ای گفتند :  این سحر است ! سحر است ! 💛عده ای نیز در تصدیق خود ، پایدار ماندند 👌و عده ای نیز این معجزات را انکار نکردند و گفتند : پیامبر اکرم صل الله علیه واله وسلم  فرموده است :  ✌️ قبر یا باغی است از باغ های بهشت 🔥 و یا دخمه ای است از دخمه های جهنم .  📚بحارالانوار: 41/248، حدیث 2. 💜 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین 🍂مردی از یونانی ها که ادعای طبابت می کردند به مولاعلی.ع. گفت : زردی و صفره ای می بینم که به رنگ شما ظاهر شده ، و دو ساق باریکی می بینم که گمان نمی کنم شما را حمل کنند ، 🍁 اما زردی رنگ پس دوای آن نزد من است ، 🍂و اما دو ساق پای باریک پس چاره ای برای بزرگ کردن آن نیست ، و راه کار این است که با خود مدارا کنی.و کمتر راه بروی ، و باری که به دوش یا به سینه می کشی را کمتر کنی ، 🌾 و اما زردی رنگ پس دوایش نزد من است ، و آن این است ، 👌و دوایی بیرون آورد ، 🌸حضرت فرمود : نفع این دوای زردی را ذکر کردی ، آیا برای زیاد شدن زردی و ضرر زدن به آن هم چیزی می شناسی ؟؟؟ ✏️گفت : آری یک دانه از این و به دوایی اشاره کرد ، و گفت : اگر کسی که رنگش زرد است آن را بخورد فورا می میرد ، 🤍 امیر المؤمنین علیه السلام  فرمود : آن را به من بنما ، پس آن را به حضرت داد ، فرمود : مقدار و وزن این چقدر است ؟؟؟  گفت : به اندازه دو مثقال است ، و سم کشنده ای که مقدار یک حبه اش یک نفر را می کشد ، 💚پس امیرالمؤمنین علیه السلام  آن را گرفت و در دهان ریخت و عرق مختصری کرد ، و آن مرد شروع به لرزیدن کرد و با خود گفت : الان مرا به قتل علی بن ابی طالب می گیرند ، و می گویند : او را کشته است و کسی از من نمی پذیرد که بگویم : او خودش بر نفس خود جنایت کرد ، 💜پس امیرالمؤمنین علیه السلام  خندید و فرمود : ای یونانی سالم ترین وقت بدن من الآن است ، و آنچه تو گمان کردی سم کشنده است به من ضرری نرساند ، فرمود : پس چشمانت را بپوشان ، پوشاند ، فرمود : باز کن ، بازکرد و به صورت امیرالمؤمنین علیه السلام  نگاه کرد دید سرخ و سفید است ، و با قرمزی مخلوط شده ، و آن مرد چون او را دید لرزید ، حضرت خندید و فرمود: 💛آن زردی که گمان می کردی در من است ، کجا است ؟گفت : به خدا ! گویا تو آن نیستی که من قبلا دیدم ، آن وقت بسیار زرد بودی و اکنون گلگونی !💟مولافرمود : پس زردی من به آن سمی که خیال می کردی کشنده من است بر طرف شد؛ و پاهایش را کشید ، و ساق هایش را برهنه کرد و فرمود : اما این ساق های من پس تو گمان کردی من در حمل بار بر آنها باید نسبت به بدنم مدارا کنم تا ساق هایم نشکند و من به تو می گویم که طب خدا بر خلاف طب تو است ، و دستش را به ستون چوبی بزرگی زد که زیر سقف آن مجلس بود و دو اطاق روی هم بالای آن بود ، و آن را حرکت داده از جا کند و سطح و دیوارها و دو بالاخانه همه بلند شد و یونانی غش کرد . 📚اثبات الهداة، ج 4، ص 529 – 527. @KARAN_ESHGH
💫آیا طاقت دارى؟ ✍ ابن مسكان گفت خدمت حضرت باقر.ع. رسيده عرض كردم ليث مرادى حديثى از شما نقل كرده خواستم براى شما بازگو كنم فرمود چه حديث.؟؟ 🔖عرض كردم فدايت شوم حديث جريان مرد يمنى. 🔍 گفتم لیث گفته: خدمت حضرت باقر بودم مردى از اهل يمن از آنجا گذشت. 💚حضرت باقر از او سؤال از يمن كرد. 🖊شروع كرد به صحبت كردن 🤍حضرت باقر فرمود: فلان خانه را ميشناسى؟ گفت بلى آن خانه را ديده ‌ام. 💜حضرت باقر فرمود سنگى كه در جلو آن خانه در فلان محل است ديده ‌اى❓ عرض كرد آرى آن مرد گفت من مردى را واردتر از شما راجع به اطلاعات شهرها نديده ‌ام. 🌀همين كه آن مرد رفت حضرت باقر بمن فرمود: 〽️ابو الفضل! آن سنگ كه گفتم همان سنگى است كه موسى خشمگين شد الواح را روى آن انداخت 📗هر چه از تورات از دست رفت آن سنگ در خود پنهان كرد 🔗پس از بعثت پيامبر آن سنگ امانت خود را تقديم پيغمبر كرد آنها اكنون نزد ما است. 📍عمر بن حنظله گفت: به حضرت باقر عرض كردم خيال ميكنم مرا نزد شما مقام و منزلتى است؟! فرمود بلى, عرض كردم من احتياجى به شما دارم سؤال كرد چيست؟ 🖇عرض كردم تقاضا دارم اسم اعظم را بمن بياموزى فرمود تو طاقت دارى؟✌️ گفتم بلى. فرمود: داخل خانه شو , 💫 امام داخل خانه شد دست خود را روى زمين گذاشت چنان تاريك شد كه لرزه بر اندام عمر بن حنظله افتاد. 💫 فرمود حالا چه ميگوئى مايلى اسم اعظم را بياموزى؟؟ ⚠️عرض كرد نه. ✅ امام دست خود را برداشت خانه به حال اول برگشت.
✍داود نيلي گويد: 🌹همراه امام جعفر صادق  عليه السلام بسوي خانه خدا براي انجام اعمال حج حركت مي‌كرديم وقتي اول ظهر فرا رسيد  🌸امام جعفر عليه السلام  فرمود: اي داود از جاده كنار گير تا مهياي نماز شويم. 🌿عرض كردم: فدايت شوم مگر اينجا يك زمين بي آب و علف نيست؟ 💐 امام جعفر عليه السلام فرمود: شما آماده شو و كاري به امور ديگر نداشته باش. 😶من سكوت كردم و از راه به كناري آمديم و در زميني خشك و بدون آب و علف فرود آمديم. 🌻امام صادق عليه السلام  پاي خود را بر زمين حركت داد و چشمه آبي از زمين جوشيد كه همانند برف سرد بود. 🍃 از آب چشمه وضو گرفت و من هم وضو گرفتم و نماز واجب را خوانديم. ✨وقتي خواستيم حركت كنيم به 🌴نخل خشكيده‌اي توجه كرد. 💚حضرت فرمود: اي داود مي‌خواهي از اين نخل خشكيده به تو خرما دهم؟ 🔍عرض كردم: آري. با دست خود به درخت زد و آن را بطرف خود كشيد. درخت سر سبز گرديد. آنگاه حضرت دوباره آن را بسوي خود كشيد و دو سه نوع خرما از آن خورديم. 🤍سپس دست خود را بر آن كشاند و گفت: به اذن خداوند به حالت اول بازگرد و درخت دوباره به نخل خشكيده‌اي مبدل گرديد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۳۹ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 @KARAN_ESHGH
💫اگه به هر در میزنی درها به رویت بسته هست بیا دستوری از شیخ بهایی علیه رحمة بدم که میکنه😍 💫شیخ بهایی علیه رحمة فرمودند: این دعا برای ، بسیار و هرکس این دعا بخواند و حاجتش برآورده نشد مرا لعن کند. http://eitaa.com/joinchat/957415748C102291c70b 🌟اگه گرفتاری 🌟اگه مریض داری 🌟یا هرمشکلی داری یک سری به این کانال بزن و از استفاده کن