eitaa logo
کشکول مطالب ناب🌱
699 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
7هزار ویدیو
4 فایل
🌺🌱 بنامـ خداوند جانـ و خرد 🌱🌺 🍃 مبلّغ و کارشناس دینی،مشاور فرهنگی، مذهبی 🍃 ارائه مباحث: دینی ،مذهبی احادیثـ نابـ سیرهـ اهل بیتـ سیرهـ علما احکامـ شرعی شعر کپی با ذکر صلواتـ🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 به کمتر از سه تا بچه فکر هم نکن 🔹فرزند بیشتر خرج کمتر میشه چطور ممکنه؟! 🍃@KASHKOOLMAAREFAT🍃
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نکته‌ای که رهبرمعظم انقلاب خطاب به بهداد سلیمی گفتند چه بود؟🤔👌 🇮🇷@KASHKOOLMAAREFAT🇮🇷
سلام، با دیدن این عکس تصمیم گرفتم در چند خطی با خواهران و برادرانم خودمانی تر صحبت کنم، با همان هایی که این چند روزه اشک ریختند و قبطه خوردند بر جایگاه شهدا حسرت و آرزوی مقام رفیع آنان دلهایشان را لرزاند و گاهی ذکر شهادت در قلب و دهانشان شکوفه زد. می خواهم بنویسم برای امثال خودم که از اشک او در نماز میت نگران بودیم. چقدر پوسترهای و پیامهای مملو از اطاعت پذیری حاج قاسم و شهید جمهور را در فضای مجازی و حقیقی دست به دست کردیم. حالا کمی تفکر .... اگر شهید جمهور و حاج قاسم و... دیگرانی که به ولایت پذیریشان غبطه می خورم بودند،‌ چه می کردند؟ چند سالی است این مرد فریاد می زند جمعیت، جمعیت، جمعیت... چرا این حرف زمین مانده؟ هرکسی وظیفه ای دارد 👈شناخت تکلیف و عمل به تکلیف. 👈نتیجه را خدا رقم خواهد زد. به خاطر خون شهدا هم که شده برای قلب پدرانه این مرد بزرگ که نگران نسل و میراث فرزندان شهیدش است قیام کنیم برای مشکل جمعیت 🥀@KASHKOOLMAAREFAT🥀
⭕️❌ ⭕️این نقشه☝️ ما رو میترسونه یه آینده‌ خیلی نزدیک و هیچ کدوم از هشدارها رو هم جدی نمیگیریم این روزها جای بچه‌هایی که از الطاف خدا هستند؛ تو خیلی از خونه‌ها حس میشه یه هدیه بهشتی که خدا فقط تو یه زمان خاص به آدم عنایت میکنه و اگه این لطف خدا رو پس‌ بزنیم، مهلتمون تموم میشه 🍃🌸@KASHKOOLMAAREFAT🌸🍃
♨️👌 ✅یک تجربه روایت مادر شش فرزند این تجربه رو بخونید به کارتون میاد: زمانی که مثل خیلی از خانما، خسته و کوفته از کارای خونه بودم و بدتر از همه این که کارای خونه رو بیهوده و آب در هاون کوبیدن می دیدم و تکراری و ..... از طرفی احساس عقب افتادن از دوستام می کردم که اکثرا استاد شدن و محقق و ..... یه شبی خواب دیدم رفتم منزل دوستم و دیدم فرش های قرمز رنگ منزلشونو عوض کرده و سبز یه دست انداخته، برام اهمیتی نداشت و خیلی معمولی از کنارش گذشتم... شب قسمت شدم رفتم جمکران قسمت بالا پر شده بود و درب مسجد پایین رو تازه باز کرده بودن نفرات اول بودیم وارد مسجد شدیم به محض دیدن فرش های سبز مسجد به یاد خوابم افتادم و گفتم: خونه ای که دیدم همین بود! همین فرش ها بود! همین باعث شد که خوابم رو برا دوستم تعریف کنم اول ازم قول گرفت برای دوستانی که می شناسنش تعریف نکنم بعد گفت من خیلی اهل درس و بحث و مطالعه و کلاس و ..... بودم. دو تا بچه پشت سر هم باعث شد که از همه چی فاصله بگیرم، فقط دستشویی بودم و آشپزخونه :: یه روز با خودم حرف زدم که: تو موکب ها چکار می کنن؟ مگه غیر از اینه که فقط پخت و پز می کنن و تمیزکاری و مردم میان می خورن و می خوابن و می رن و دوباره اینا از اول تمیز می کنن و می پزن و ..... اصلا هم نمیگن کی هستی که میای داخل و حتی جوراب هاشونم می شورن و نه تنها خم به ابرو نمیارن بلکه لذت می برن و همیشه به این کار افتخار می کنن و با همین کارها شادِ شادن. :: منم همون موقع تصمیم گرفتم موکب حضرت مهدی بزنم و فرزندانم رو سربازای حضرت بدونم و از جون و دل خدمت کنم. بعد از اون الان شما هشتمین نفر هستی که برام پیام اوردی! یکی گفته خواب دیدم رفتی ساکن مسجد جمکران شدی یکی گفته خونه تون مسجد جمکران شده بود و..... اما روشم این جوری بوده که؛ به هیچ کدوم از افراد خانواده هیچی نگفتم و فقط در دلم چنین نیتی کردم ثانیا پیش خودم مرتبا نیتم رو برای هر کاری تکرار می کردم مثلا زیر کتری رو که می خواستم روشن کنم، می گفتم: برای موکب حضرت مهدی روشن می کنم و ...... 🍃🌺@KASHKOOLMAAREFAT🌺🍃